نوشته اصلی توسط
almasss
سلام دوستان
من و خواستگارم در طی دو جلسه صحبت حضوری و چند ساعت تلفنی صحبت کردن درباره مسائل کلی به توافقاتی رسیده ایم،جز درباره رسم و سومات درباره خرید جهزیه و جشن عروسی.
ببینید دوستان ما رسم داریم تو خرید جهزیه چند تا از وسایلهای بزرگ رو پسر میگیره و بقیه لوازم به عهده دختر هست یعنی در همه فامیل ما این رسم هست بعد من که این موضوع رو باخانواده و خود خواستگارم در جریان گذاشتم خانواده اش به شدت مخالفت کردن ! یعنی در ابتدا خود پسر قبول کرد که این چند تکه وسایل بزرگ رو بگیره اما بعدش به خانوادش موضوع رو گفت و گفتش خانوادم مخالف هستن و من هم تابع نظرات اونها هستم ،البته این هم بگم چون چند تا از وسایلهای بزرگ رو پسر میگیره خرج عروسی و حنابندون فامیلهای دختر به عهده پدر دختر هست تو رسم ما، و پسر هم مهمونهای خودش رو خودش خرج میده..
و خواستگارم گفتن که نمیخوام عروسی بگیرم و بابای من هم با اینکه مخالف بودن قبول کردن و قرار شد یه جشن ساده بگیریم و بریم ماه عسل، اما برای خرید وسایل خانوادش به شدت مخالفت کردن و باز هم من با خانوادم صحبت کردم و بالاخره پدرم راضی شدن که جهزیه من رو تمام و کمال خودش تهیه کنه بر خلاف رسم مون!!
حالا با همه این کوتاه اومدنهای ما ،خواستگارم و خانوادش باز خودشون رو میگیرن خیلی واسه مون و من هم از این موضوع ناراحتم یعنی حاضر نمیشه یه جشن ساده عروسی برای من بگیرن بلکه پدر و مادر من هم راضی بشن و یه جورایی خیلی خودخواه هستن .
چند روز پیش هم بهم میگفت حاضری برات طلای بدل بخرم و به هیچکس از اعضای خانواده هامون نگیم بلکه بعدها واسه ات طلا بخرم !!ین رو هم بگم وضع مالیش طوری هست که بتونه خرج کنه و پس انداز داره اما نمیدونم دلیل این همه خسیس بازی هاش چی هست ؟؟ عجیب نیست بنظرتون؟؟
همه اش بهم میگه فلان دوستم واسه زنش طلای بدلی خرید فلان دوستم فقط دو نفر واسه عقدش دعوت بودن و از این حرفها ...
ممنون میشم راهنماییم کنید.یه جورایی راستش بهم برخورده که این خانواده حاضر شدن به خاطر نخریدن چند تا تکه وسایل قید من رو بزنن !!
- - - Updated - - -
این هم بگم هر موقع با هم صحبت میکنیم نظر من رو درباره خودش میپرسه و وقتی میبینه تا اینجا نظرم مثبت هست بیشتر خودش رو واسم میگیره نمیدونم چرا !!؟
علاقه مندی ها (Bookmarks)