شک من به همسرم که داره بیشتر و بیشتر میشه

[reza.6012]

با سلام باز هم به کمکتو محتاج هستم
از چند روز پیش متوجه نگاههای غیر عادی بین همسرم و شوهر خواهرش( باجناقم) شدم . مخصوصا زمانی بیشتر مشکوک شده که دیدم وقتی باجناقم منو میبینه نگاهشو میدزده و به اصطلاح خودشو جمع و جور میکنه ؟ اون از من چند سالی بزرگتره و زمان ازدواج اونها خانمم مجرد بوده . داره فکرهای بدی میاد توسرم . دارم دیوونه میشم . بنظرتون بهنرین واکنش برای یافتن حقیقت چیه ؟ اگه به خانمم بگم مطمئناً دیگه پیش من خودشونو جمع و جور میکنن و من آروم نمیشم .از طرفی نمیتونم با این فکر بمونم. این قضیه بوی خون میده . شما رو بخدا یکی راهنمایی بکنه اینجوری تو برزخم

- - - Updated - - -

آخه تا حالا اینجوری متوجه هم نبودن و شوخی با هم نمیکردن. اگه چیزی باشه بیچاره بچه ام اگر هم نه پس چی شده آخه . خودشون که حتما میزنن زیرش

- - - Updated - - -

1

[Happy.girl.69]

سلام
مگه قبلا از همسرتون خطایی سر زده؟
نباید بزارین فکرای بد بیاد تو سرتون و بهش دامن نزنید.
شک مثل خوره همه وجود آدمو میخوره.
بهتره خونسردی خودتون رو فعلا حفظ کنید تا اعضای تالار بیان برای کمک بهتون.
من اگه شاید جای شما بودم، تو موقعیت‌های دیگه هم امتحانشون میکردم.
انقد زود شک نکنید. اگه خدایی نکرده چیزی نباشه چطوری میتونین خودتون رو ببخشین.
خواهشا بوی خون و این حرفها رو فراموش کنید.
قرن 21 هست و باید متمدنانه رفتار کنید.

قبول دارم بیچاره بچتون ولی بیچاره‌تر خواهر همسرتون!!!
خواهشا هیچ اقدامی انجام ندین تا از اینجا مشورت دریافت کنید.

[reza.6012]

خیر قبلا همچین خطاهایی از خانمم سرنزده همینش بیشتر متعجب و البته عصبی ام میکنه . خواهر همسر من اصلا بیچاره نیست چون چند سالی هست که رابطش با شوهرش اسماً زن و شوهری است و بخاطر فرزندشون هست که با هم موندن. شاید همین باعث شده . نمیدوونم فقط زودتر باید یه کاری بکنم اینجوری نمیشه

[Telegramid_TrueMotion]

سلام
شرایط روحیت و اشفتگیت درک می کنم.
بهترین راه حل این هست که یه موقعیت پیش بیاری براشون که یه مدرک معتبر دستت بیاد مثل صدایی ازشون داشته باشی یا خدای نکرده موقعیتی رو پیش بیاری که متوجه حضورت نشن
تنها در این صورت میشه کامل فهمید و بعد اقدام صحیح رو انجام داد.
فقط فکر خشونت یا بروز دادن بهشون نباش هرچیزی راهی داره تو بدترین حالت ممکن هم باشه بعدش که مدرک درستی دستت اومد قانونی میری جلو

[سحر بهاری]

سلام
تاپیک های قبلی شما رو نگاه کردم و متوجه چند مورد شدم؛

۱. بی عقلاگی به خانومتون
۲. مسائل و مشکلات خانواده ها
۳. فروماندگی ( درماندگی ) ← مربوط به زندگی مشترک و مسائل اون
۴. تنفر و استیصال در برابر رفتارهای همسر و خانواده همسر
و ...

همه ی اینها میتونه باعث بشه کوچکترین ایرادها یا کم اهمیت ترین اتفاقات در نظر شما بزرگ جلوه داده بشه تا جایی که شما رو به سمت رویا پردازی و افکار آزار دهنده پیش ببره.

البته که همسر شما باید برای بهبود زندگی مشترکتون قدم های جدی و اساسی برداره، اما بنظرم با توصیف این اتفاقی که متوجهش شدین فعلا برای اظهار نظر زود هست. ( طبق نوشته ابتدایی من )

اما افکاری که شما رو آزار میده قطعا وقوعش باید باعث تغییراتی در روند زندگی روزمره شما شده باشه. آیا چنین تغییراتی رو احساس میکنید؟
مثلا اینکه همسرتون تغییر در نحوه ی زندگیش با شما ایجاد کرده یا شاهد رفتارهایی جدید و مشکوک هستین...
که باز هم اینها کافی نیستن و نباید سریع تصمیم گرفت!

در هر حال باید برای ما بیشتر بنویسین و اجازه بدیم زمان بگذره تا بهترین نظر رو بدیم و بهترین تصمیم رو بگیرید.

حفظ آرامش فعلا اولویت شماست.

[ammin]

با سلام باز هم به کمکتو محتاج هستم
از چند روز پیش متوجه نگاههای غیر عادی بین همسرم و شوهر خواهرش( باجناقم) شدم . مخصوصا زمانی بیشتر مشکوک شده که دیدم وقتی باجناقم منو میبینه نگاهشو میدزده و به اصطلاح خودشو جمع و جور میکنه ؟ اون از من چند سالی بزرگتره و زمان ازدواج اونها خانمم مجرد بوده . داره فکرهای بدی میاد توسرم . دارم دیوونه میشم . بنظرتون بهنرین واکنش برای یافتن حقیقت چیه ؟ اگه به خانمم بگم مطمئناً دیگه پیش من خودشونو جمع و جور میکنن و من آروم نمیشم .از طرفی نمیتونم با این فکر بمونم. این قضیه بوی خون میده . شما رو بخدا یکی راهنمایی بکنه اینجوری تو برزخم



- - - Updated - - -

آخه تا حالا اینجوری متوجه هم نبودن و شوخی با هم نمیکردن. اگه چیزی باشه بیچاره بچه ام اگر هم نه پس چی شده آخه . خودشون که حتما میزنن زیرش

- - - Updated - - -

1

سلام

برداشت شما و مسائلی که ذکر کردید قطعی و یقین آور نیست زیاد به این افکار پروبال ندهید.

اما برای ارتباطات سالم اگر فکر میکنید حد شوخی ها و صمییت ها زیاد هست با خانمتون در این زمینه یه صحبت منطقی کنید و حد و حدود صمییت با افراد مختلف رو توضیح بدهید

[مدیرهمدردی]

سلام
شرایط روحیت و اشفتگیت درک می کنم.
بهترین راه حل این هست که یه موقعیت پیش بیاری براشون که یه مدرک معتبر دستت بیاد مثل صدایی ازشون داشته باشی یا خدای نکرده موقعیتی رو پیش بیاری که متوجه حضورت نشن
تنها در این صورت میشه کامل فهمید و بعد اقدام صحیح رو انجام داد.

با سلام
اصلا و ابدا چنین توصیه هایی صحیح نیست و مشکل مراجع را بیشتر می کند.

دقت کنید، اگر ذهنیات و تخیلات مراجعی مشکل دارد باید مواجهه داده شود و کمکش کرد، نه اینکه با توصیه به کارهایی ، ذهن گرایی او را تحریکش کنیم.

جناب reza.6012 همینطور که سحر بهاری مورد توجه قرار دادند شما باید نخست مسائل ارتباطی خودت و خانمت را حل کنید.

با شک و بدبینی و ... مشکلی حل نمی شود.

اما اگر می خواهید کاری انجام دهید با جملاتی شبیه جملات ذیل با همسرتان به طور کلی و بدون اشاره به چیزی اشاره کنید:

"همسرم، به جهت اینکه من روی ارتباط بین دو جنس مخالف بسیار بسیار حساس هستم ،هرگونه تعامل و ارتباط از قبیل شوخی ، خنده و ... حتی اگر جنس مخالف فامیل یا ... باشد،مرا به هم میریزد خواهشمندم با پیشگیری از این نحوه ارتباط کمکم کن. تا به هم نریزم. جنس مخالف ممکن است غریبه باشه ، یا فامیل فرقی برایم نمی کنه و منو بسیار عصبی می کنه. و این خط قرمز من هست. "


اما فراموش نکن مشکل اصلی شما این نیست.
شما یا با همسرت مشکلاتی داری که اینطور خودش را نشان می دهد.
یا اینکه میزانی از بدبینی داری و ذهنت جذب منفی ها می شود که باید علاج کنی


===
لطفا لینک ذیل را به دقت مطالعه کنید و همه مقالاتی که لینکش در آن امده است بخوانید و سعی کنید به کار گیرید
بدبینی و سوء ظن همسر و نحوه مقابله با آن به همراه لینک مقالات