سلام خدمت دوستان گلم
من 28 ساله و همسرم 35 سالشونه و ساله عقد کردیم و 6سالو نیمه زیر یک سقف زندگی میکنیم
پسرم دو سال و دو ماهشه و پسر عموش ده ماه و پسر عمش 3 ماهو نیم بزرگترن ازش اما به لحاظ قدرت بئنی خیلی خیلی بالاترن و مخصوصا پسر عمش جثه خیلی بزرگتری داره
ما اغلب اخر هفته ها و تعطیلات در ویلای پدرشوهرم خارج شهر باهمیم یعنی در یک خونه همه باهمیم
پسر عموش خیلی پرخاشگره و روزی چندین مرتبه پسر منو میزنه جوری که واقعا این هفته که برگشتیم بدن پسرم همش جای کبودی و زخم بود
پسر عمش هم اوایل اینطور نبود اما الان اونهم دست بزن پیدا کرده و خب کی بهتر از پسر من که از همه کوچیکتره!
متاسفانه بزرگترها در قبال این دو بچه پرخاشگر بهشون باج میدن مثلا وقتی پسر عموش پسر منو میزنه سریع پدرشوهرم یک چیز خوب که اون میخواسته بهش میده تا دیگه پسر منو نزنه!
حالا این وسط من خیلی سعی میکنم به پسرم بگم از خودت دفاع کن نباید بذاری بزننت
اما اون باز هم تا میزننش گریه میکنه و حتی من مدتیه به گریش توجه نمیکنم و فقط تکرار میکنم برو از خودت دفاع کن
ازونطرف پدرش خیلی بابت این جریان منو مقصر میدونه و فیلمهای کارتونی که بزن بزنه براش میذاره تا اونم پسرارو بزنه و وقتی هم باهمیم همش تشویقش میکنه که برو بزنشون
واقعا یاد جنگ خروس ها میفتم!
حالا کار درست چیه؟ باید حرف ها و کار درست رو بدونم شاید بتونم پدرشو هم همراه کنم واقعا نمیخوام یک پسر تو سری خور بار بیارم
اینو بگم به جز این جمع پسر من خیلی شجاع و شیطونه و حتی در قبال بچه های دیگه میره مثلا چیزی که میخوادو به زور میگیره و از پس خودش برمیاد
باهمسرم صحبت کردم گفتم من دلم نمیخواد پسرمون پرخاشگر باشه و در بزرگیش هم اینطور باشه بیا کمتر فرصت این جریان رو پیش بیاریم و کمتر این بچه ها باهم باشن اما خیلی مخالفه میگه اینجا مثل جامعست و اون باید یاد بگیره بزنه بقیرو و از پس خودش بربیاد اتفاقا باید بیشتر بریم تو اون جمع!
لطفا راهنماییم کنین خیلی ممنونم از همتون
علاقه مندی ها (Bookmarks)