به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 20
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 13 آبان 98 [ 15:13]
    تاریخ عضویت
    1398-4-09
    نوشته ها
    10
    امتیاز
    154
    سطح
    3
    Points: 154, Level: 3
    Level completed: 8%, Points required for next Level: 46
    Overall activity: 54.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    3

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    خیلی پشیمانم و نمیتونم خودم رو ببخشم

    با سلام و وقت بخیر من ۳۲ سالمه و تا الان دوباره ازدواج کردم و هر دوبار هم جدا شدم و فرزندی ندارم و باید بگم د ه دو ازدواجم اشتباه کردم و بر پایه احساس و لج و لجبازی با خودم و خانواده این کارو کردم و به طور خلاصه میتونم بگم دلایل کافی و محکمه پسند داشتم و در دادگاه قابل قبول بود و جدا شدم .بعد از اتمام مقطع فوق لیسانس رو آوردم به چت دوست یابی و با یه آقای غیر ایرانی در یکی از کشور های همسایه آشنا شدم و ایشون بمن پیشنهاد داد که برم اونجا و دکتری بخونم و زندگی کنیم و من هم رفتم می‌دونم خیلی مار اشتباهی کردم که قبول کردم چند ماه پیشش بودم و متوجه شدم متاهله و خانواده داره اما گفت خیلی دوستم داره و آینده رو با من میبینه ....من احمق هم خواستم و باور کردم راست میگه خبری از دانشگاه نبود و هربار هم دعوا میکردیم می‌گفت صبر‌کن می‌برنت یه کشور بهتر و اونجا درس بخون در نهایتش تصمیم گرفت برگرده کشور خودش د اروپا و منو فرستاد ایران و گفت کاراهامو می‌کنه که برم .... در نهایت نشد و من که کلافه شده بودم از وعده های الکی و فقط وقت خودمو تلف کرده بودم باهاش تموم کردم یه مدت بعد بشدت پشیمون شدم وقتی شرایط ایران رو دیدم و یاد روزها و خاطرات خوبی که داشتیم افتادم و واقعا دلم میخواست برگردم بهش حتی راضی شده بود بیاد ایران .....اما من اشتباه بدتری کردم و اینبار با یه آقای که ایرانی بود و خارج از کشور دوست شدم و سعی کردم فراموش کنم چه اتفاقی افتاده بوده بهر حال اون آقای اروپایی برگشت و چون به رفتارهای من شک کرده بود گفت اگر خیانت کرده باشی و با کسی رابطه داشتی منو فراموش کن ..... من هم که خودم خوب میدونستم چیکار کردم بهش گفتم من برنمی‌گردم به تو و تمام .می‌گفت اگر صبر میکردم همسرشو طلاق میداد برام اینکارو میکرد اپنمارو میکرد اما من صبر نکردم ....
    گاهی وقت ها دلم میگیره و بشدت براش گریه میکنم نمی‌دونم دلم برای خودم میسوزه یا برای اون دلتنگ میشم روزهای خیلی خوبی داشتیم خاطرات خوشی داشتیم با هم سفر رفته بودیم بی نهایت بهم محبت میکرد و مواظبم بود ...
    این آقای ایرانی داستان زندگی منو کامل می‌دونه و وقتی اومد ایران همدیگرو دیدیم ولی از لحاظ زندگی شخصیش خیلی درگیر مسایل مختلفه و درگیر یه سری مسایل کاری و مالی هم هست مثل اون اقای اروپایی نیست نه مثل اون دست و دلبازی می‌کنه و نه صحبت های عاشقانه می‌کنه زیاد .
    گاهی که ازش ناامید میشم دلم میخواد برگردم به اون آقای اروپایی بهش بگم بیا دوباره شروع کنیم اما چون خیانت کردم و با کس دیگه ای رفتم نمیتونم اینکارو کنم اصلا نمی‌دونم دارم به کجا میرم عمیقأ می‌دونم رابطه با یه مرد متاهل اشتباهه و من خیلی زن بدی هستم و اینکه میخواستم زندگی اون آدم بهم بریزه و من همسرش باشم هم اشتباه من بود .الان مرتب گریه میکنم و می‌دونم کاملا افسرده هستم و دارم دارو مصرف میکنم هیچ هدفی برای زندگیم ندارم و اصلا هیچ‌چیزی شادم نمیکنه هیچ کاری رو به پایان نمی‌برم و فقط در جا میزنم از خودم و از این زندگی خسته ام احساس گناه عمیقی میکنم نمیتونم خودم رو ببخشم .

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 18 آذر 98 [ 12:00]
    تاریخ عضویت
    1394-4-21
    نوشته ها
    108
    امتیاز
    5,584
    سطح
    48
    Points: 5,584, Level: 48
    Level completed: 17%, Points required for next Level: 166
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    128

    تشکرشده 199 در 73 پست

    Rep Power
    29
    Array
    سلام
    عزیزم متاسفم که دو ازدواج ناموفق داشتی.
    متاسفم که بعدش هم راه اشتباه رو رفتی


    مادرم همیشه یه حرف خوبی میزنه

    میگه ادمهای اسیب دیده دو دسته هستن

    1.اونهایی که برای اشتباهات و بلایی که سرشون اومده یکبار برای همیشه عذاداری میکنن و بعدش بلند میشن شاید تا یه مدت زانوهاشون از درد بلرزه اما بلند میشن! و ازش درس میگیرن و دیگه تکرارش نمیکنن و زندگیشون ازین رو به اون رو میشه.

    2.ادمهایی که مقاومت میکنن در برابر عذاداری در مقابل بخشیدن خودشون یا اطرافیانشون ،اعتماد بنفسشون رو از دست میدن افسرده میشن بلند نمیشن و همونطوری در حالت افتاده روی زمین حرکت میکنن وارد موقعیت ها و رابطه هایی میشن که مناسب نیست بدر همون زمین میخوره و بدترو بدتر فرو میرن و میرن زیر زمین بجای روی زمین!


    پس ادمهای اسیب دیده یا خیلی قویتر از افراد عادی هستن یا خیلی ضعیفتر از افراد عادی.

    کاش عزیزم شما راه اول رو میرفتی...
    الانم دیر نیست
    واسه بلند شدن


    ( منم ادم اسیب دیده ای بودم ولی انقدر مادرم انقدر بچه ها ی انجمن بهم گفتن دست از افسوس خوردن واسه خودت بردار و بلند شو
    که بلند شدم و اونجا شد نقطه عطف زندگیم و خداروشکر الان روزی هزاربار از خودم از ارادم از خدا تشکر میکنم )

    توهم میتونی دیگه وقتشه بلند شی از رو زمین

  3. کاربر روبرو از پست مفید سمیراه تشکرکرده است .

    فرشته مهربان (شنبه 15 تیر 98)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 13 آبان 98 [ 15:13]
    تاریخ عضویت
    1398-4-09
    نوشته ها
    10
    امتیاز
    154
    سطح
    3
    Points: 154, Level: 3
    Level completed: 8%, Points required for next Level: 46
    Overall activity: 54.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    3

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام خانم سمیرا خیلی ممنونم از پاسخ شما
    خانم سمیرا من واقعا نمیدونم چیکار باید بکنم در زندگیم با وجود اینکه نزد مشاور و روانپزشک هم رفتم و با دارو جلسات روان‌درمانی و توصیه‌های مختلف سعی در بهبود من داشت اما متاسفانه نشد یا شاید هم من کم کاری کردم . الان حتی سر کار هم با مشکل روبرو شدم و با وجود اینکه سعی میکردم کسی ندونه به محض اینکه متوجه شدن جدا شدم حاشیه و مشکات شروع شد و در آخ من خودم محیط رو ترک کردم با اینکه همیشه مادرم می‌گفت تو خودتو حفظ کن و نگه دار و مراقب رفتارت باش اما باز هم این شد .من نمی‌دونم چطور این تفکر پدید اومده که خانم مطلقه در دسترس و مشتاق رابطه جدید و خیلی راحت و لاقید و شرطه و مثل گوشت قربانی هست...واقعا مستأصل شدم از طرفی دیگه با اون آقای ایرانی هم نمی‌دونم چیکار کنم الان هم دور هستیم و من نمی‌دونم در زندگیم چه راهی رو پیش بگیرم از خودت از زندگی و از گذشته بشدت خجالت میکشم دلم نمخیپاد کسی رو ببینم یا با کسی در مورد چیزی صحبت کنم

  5. کاربر روبرو از پست مفید Lindasnoil تشکرکرده است .

    سمیراه (سه شنبه 11 تیر 98)

  6. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 18 آذر 98 [ 12:00]
    تاریخ عضویت
    1394-4-21
    نوشته ها
    108
    امتیاز
    5,584
    سطح
    48
    Points: 5,584, Level: 48
    Level completed: 17%, Points required for next Level: 166
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    128

    تشکرشده 199 در 73 پست

    Rep Power
    29
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط Lindasnoil نمایش پست ها
    سلام خانم سمیرا خیلی ممنونم از پاسخ شما
    خانم سمیرا من واقعا نمیدونم چیکار باید بکنم در زندگیم با وجود اینکه نزد مشاور و روانپزشک هم رفتم و با دارو جلسات روان‌درمانی و توصیه‌های مختلف سعی در بهبود من داشت اما متاسفانه نشد یا شاید هم من کم کاری کردم . الان حتی سر کار هم با مشکل روبرو شدم و با وجود اینکه سعی میکردم کسی ندونه به محض اینکه متوجه شدن جدا شدم حاشیه و مشکات شروع شد و در آخ من خودم محیط رو ترک کردم با اینکه همیشه مادرم می‌گفت تو خودتو حفظ کن و نگه دار و مراقب رفتارت باش اما باز هم این شد .من نمی‌دونم چطور این تفکر پدید اومده که خانم مطلقه در دسترس و مشتاق رابطه جدید و خیلی راحت و لاقید و شرطه و مثل گوشت قربانی هست...واقعا مستأصل شدم از طرفی دیگه با اون آقای ایرانی هم نمی‌دونم چیکار کنم الان هم دور هستیم و من نمی‌دونم در زندگیم چه راهی رو پیش بگیرم از خودت از زندگی و از گذشته بشدت خجالت میکشم دلم نمخیپاد کسی رو ببینم یا با کسی در مورد چیزی صحبت کنم
    چرا وقتی فهمیدن مطلقه هستی کارت رو ترک کردی؟!

    می ایستادی و خیلی جدی به کارت ادامه میدادی و بهشون ثابت میکردی این طرز فکر راجب خانومهای مطلقه غلطه
    نمیزاشتی کسی بهت نزدیک بشه مطمن باش وقتی خودت سرت رو بالا بگیری و برای خودت ارزش قائل شی دیگران جرات
    دادن پیشنهاد بی شرمانه بخودشون نمیدن!!


    عزیزم تو خیلللللللللللللللللللللی جوونی الان سن ازدواج واسه دخترا 30 تا 35 حتی تا 40 هم رفته
    پس فکر نکن از چیزی عقب افتادی
    بنظر تمرکزت رو از ازدواج یا رابطه جدید بردار راهای ارتباطیت رو با ادمهای سابق زندگیت ببند
    و وارد اون فضاهای اجتماعی نشو
    بخودت برس برو باشگاه خودت رو ببخش کاری که حالتو خوب میکنه بکن!
    چندتا گل و گیاه بخر کاشتن گل و گیاه به ادم حس اعتماد بنفس میده
    و خلاصه کاری رو کن که حالتو خوب میکنه
    کار دیگه ای لازم نیست بکنی عزیزم
    تو خودت رو ببخش عاشق خودت باش تا انرژی خوبت بهت برگرده

  7. کاربر روبرو از پست مفید سمیراه تشکرکرده است .

    فرشته مهربان (شنبه 15 تیر 98)

  8. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 13 آبان 98 [ 15:13]
    تاریخ عضویت
    1398-4-09
    نوشته ها
    10
    امتیاز
    154
    سطح
    3
    Points: 154, Level: 3
    Level completed: 8%, Points required for next Level: 46
    Overall activity: 54.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    3

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    خانم سمیرا ممنون از جواب مجدد شما . متاسفانه دیگه حوصله و توان توضیح دادن و اثبات و جنگیدن برای چیزی حتی کار رو هم ندارم .هرروزم با گریه آغاز میشه به یاد آدمی که دوست داشتم ولی شاید با حماقت خودم از دستش دادم و هیچی هم بدست نیاوردم و فقط شکسته تر شدم هرروز دلم میخواد بهش زنگ بزنم اما با هر سختی هست جلوی خودمو میگیرم .باشگاه ورزشی ثبت نام کردم و میرم سعی میکنم کتاب بخونم اما بعد از بیست دقیقه تقریبا هیچی از کتاب یادم نیست بشدت فراموش کار شدم و حافظه کوتاه مدتم بسیار بد عمل میکنه آخرین بار به پزشکان گفتم و گفتن می‌تونه تاثیر داروهای افسردگی و خواب آور باشه اما من صلاح‌میدونم مصرف کنی .دلم میخواد بشینم باز درس بخونم اینبار دست بگیرم به زانوی خودم و برای تحصیل خارج از کشور اقدام کنم گاهی می‌خوام یه کاری برای خودم شروع کنم اما اصلا نمیتونم از همه چیز زود خسته و دل سرد میشم ممارست و اراده در کاری ندارم . کتابهای مفید روانشناسی گروهی از دوستای خوب ارتباط قوی خانوادگی از بین بردن یادگاری های روابط گذشته ورزش کردن هدف گذاری مراقبت از گل و گیاه یا یه حیوان خانگی یادگیری یه هنر یه یه حرفه جدید من همه رو امتحان کردم موقتیه و خیلی سریع ازشون زده میشم و دیگه ادامه نمیدهم

  9. #6
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,056
    امتیاز
    146,983
    سطح
    100
    Points: 146,983, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,661

    تشکرشده 36,005 در 7,404 پست

    Rep Power
    1093
    Array
    باسلام
    درکنار مصرف دارو وروانپزشک نزد یک روانشناس بالینی مطمئن برو ومشاوره را هم در پیش بگیر وراهکارهای مشاوره را انجام بده
    .این وضعیت انتخاب شماست به کمک مشاوره حضوری انتخابت را عوض کن

  10. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 13 آبان 98 [ 15:13]
    تاریخ عضویت
    1398-4-09
    نوشته ها
    10
    امتیاز
    154
    سطح
    3
    Points: 154, Level: 3
    Level completed: 8%, Points required for next Level: 46
    Overall activity: 54.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    3

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام دوست گرامی خیلی ممنونم و حتما این رو هم به برنامه درمانی اضافه خواهم کرد .آیا لازم هست من گذشته و تمام تفاقاتی که برام افتاده رو‌براس فردی که وارد زندگیم میشه تمام‌وقت کمال بگم ؟مشاپرم گفت نه نگو لزومی ندارد فقط ازدواج و طلاق رو بگو مابفیش رو نه اما من میترسم که نگم و بعدها متوجه بشن و مثلا بفهمه با شخصی رابطه داشتم نگفتم بی‌اعتمادی پیش بیاد

  11. #8
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,056
    امتیاز
    146,983
    سطح
    100
    Points: 146,983, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,661

    تشکرشده 36,005 در 7,404 پست

    Rep Power
    1093
    Array
    شما ابتدا طرف را با سئوالات غیرمستقیم بسنج که آیا حساس هست در این مورد وپذیرا نیست اگر حساس بود وعدم پذیرش داشت .بدون اینکه از آنچه برشماگذشته حرفی زده باشی به اوپاسخ منفی می دهی.
    اگر حساس نبود ونظرش برچشم پوشی بود که بدون اینکه جزئیات را گفته باشی به اوپاسخ مثبت می دهی

  12. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 13 آبان 98 [ 15:13]
    تاریخ عضویت
    1398-4-09
    نوشته ها
    10
    امتیاز
    154
    سطح
    3
    Points: 154, Level: 3
    Level completed: 8%, Points required for next Level: 46
    Overall activity: 54.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    3

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام وقت بخیر دوست گرامی خیلی ممنونم از پاسخ شما مثلا وقتی شخصی می‌پرسه قبلاً با کسی رابطه داشتی به غیر از ازدواج و باهاش بودی خب مشخصه که براش اهمیت داره که می‌پرسه من نمی‌دونم چی بگم بگم بله و رابطه داشتم و با شخص بودم یا ملا جوابی ندم و تمام

  13. #10
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 09 خرداد 02 [ 03:26]
    تاریخ عضویت
    1390-6-22
    نوشته ها
    697
    امتیاز
    27,600
    سطح
    98
    Points: 27,600, Level: 98
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 750
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteranSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    3,274

    تشکرشده 2,351 در 551 پست

    Rep Power
    162
    Array
    سلام دوست عزیز
    لازم نیست درباره چیزی که بهش مایل نیستین صحبتی بکنین.
    یک جمله بگین گذشته برای من تمام شدست یا علاقه ای به صحبت درین خصوص ندارم و توضیحی بیشتر ندین و به نظرم اصلا نگین بله رابطه داشتم بعد جواب رد بدین. مشخصه این فرد گذشته براش مهمه و بهتره جواب رد بدین و خاطرتون راحت کنین


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 00:07 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.