خیلی پشیمانم و نمیتونم خودم رو ببخشم

[Lindasnoil]

سلام وقت شما بخیر
خیلی ممنونم از راهنمایی شما .همیشه این ترس در من وجود داره که شخص مقابل روزی به نوعی از گذشته با خبر خواهد شد و این ترس بدون هیچ منطق خاصی همیشه در وجود کنه حتی وقتی فرد مقابل می‌پرسه و من از جواب طفره میرم خودم احساس میکنم ضربات قلب و حالت چهره من تغییر کرده و کاملا منقلب شدم و همین ترس از اینکه د آینده متوجه بشه جلوی من رو میگیره و هیچ جوابی نمیتونم بدم ریشه ای مشکل میدونم اضطراب و استرس من هست اما واقعا نمیتونم باهاش کنار بیام با اینکه میدونم امکان اینکه د آینده بخوان متوجه بشن خیلی کمه اما باز هم عمیقأ میترسم

[فرشته مهربان]

شما می توانید سئوال را به خود او برگردانید وبگوئید اتفاقا این سئوال مد نظر من بود اینکه نظر شما راجع به روابط پیش از ازدواج چیه و کلا حدود روابط زن ومرد را قبل وبعد از ازدواج چطور می بینید.

مطابق پاسخ ایشان به توصیه پست قبلی عمل کنید

[Lindasnoil]

سلام وقت شما بخیر خیلی ممنونم از شما اما متاسفانه در آشنایی ها موفق نیستم فکرم و احساسم درگیر اپن رابطه اشتباه با فرد غیر ایرانیه و هم چنان فکر میکنم اون شخص خیلی خوب بود و دیگه مثل اون نخواهم دید خیلی این مسئله من رو‌پریشون و ناراحت می‌کنه میدونم درست نیست

[سحر بهاری]

سلام

من بخش هایی از نوشته های شما رو که بنظرم مهمتر بود جدا کردم تا بتونم بهتر پاسخ بدم.

شما درباره کیفیت رابطه خودتون با سایر اعضای خانواده مثل پدر و مادر و ... توضیح خاصی ندادین, یا درباره دوران نوجوانی و کمی بعد از اون.

اما با اطلاعاتی که دادین میریم سر اصل مطلب...

تا الان دوباره ازدواج کردم و هر دوبار هم جدا شدم و فرزندی ندارم و باید بگم د ه دو ازدواجم اشتباه کردم و بر پایه احساس و لج و لجبازی با خودم و خانواده این کارو کردم

ممکنه این اتفاق تلخ برای ده ها, صدها یا هزاران زن و مرد در جهان رخ بده اما چیزی که واضح و مهمه کسب تجربه و عبرت از علل وقوع چنین اتفاقات تلخی هست.
اگر کسی یکبار روی موتور بدون کلاه ایمنی و رعایت قانون صرفا برای تفریح یا ... بنشینه و طی تصادفی آسیب ببینه برای بار دوم سعی میکنه ایمنی رو رعایت کنه تا در صورت تصادف آسیب رو به حداقل برسونه.

*انسانها همواره به اشکال مختلف در زندگی اشتباهاتی دارن اما دو دسته میشن:

دسته ی اول از اشتباهات درس میگیرن و حتی الامکان سعی میکنن خطاها رو کاهش بدن و آگاهی های خودشون رو نسبت به مسایل افزایش بدن.
اما دسته ی دوم با فراموش کردن کامل اتفاقات گذشته و عدم بررسی خطاها و نقص ها مکررا دچار مشکلات جدید میشن.

برای شخصی که به هر دلیلی اتفاقی تلخ مثل ( طلاق ) رو تجربه کرده و قطعا دچار آسیب های عاطفی شده باید انتخاب های بعدی ... با کمک مشاوره و در کنارش افزایش سطح آگاهی و عدم ورود هیجانی و احساسی به رابطه های جدید همراه باشه.

رو آوردم به چت دوست یابی و با یه آقای غیر ایرانی در یکی از کشور های همسایه آشنا شدم و ایشون بمن پیشنهاد داد که برم اونجا و دکتری بخونم و زندگی کنیم و من هم رفتم

من که کلافه شده بودم از وعده های الکی و فقط وقت خودمو تلف کرده بودم باهاش تموم کردم ا

من اشتباه بدتری کردم و اینبار با یه آقای که ایرانی بود و خارج از کشور دوست شدم و سعی کردم فراموش کنم چه اتفاقی افتاده بوده ا

اون آقای اروپایی برگشت و چون به رفتارهای من شک کرده بود گفت اگر خیانت کرده باشی و با کسی رابطه داشتی منو فراموش کن .....می‌گفت اگر صبر میکردم همسرشو طلاق میداد برام اینکارو میکرد اپنمارو میکرد اما من صبر نکردم ....
ا

شما رو دعوت میکنم که سوالاتی از خودتون بپرسین:

1. رابطه ی عاطفی سالم چه ویژگی هایی داره؟
2. آیا صرفا ابراز محبت, خوش رفتاری, تفریح و خرید و ... میتونه ضامن پایداری یک رابطه باشه؟
3. حد و حدود های ارتباط سالم برای ازدواج چی هست؟
4. من چقدر بعنوان یک انسان بخودم احترام میگذارم تا دیگران ملزم به رعایت احترام و حدود معاشرت با من باشن؟
5. معیارهای درست انتخاب همسر چی هست؟
6. من از گذشته و روابط گذشته چه تجربیاتی رو کسب کردم؟
7. از نظر زندگی و ارتباط با اشخاص چقدر به استاندارد های افراد موفق نزدیک هستم؟
8. ویژگی های یک انسان شایسته چی هست؟
9. ازدواج یعنی چه؟
و ...

یک از اشتباهات مسلم شما ورود مکرر به رابطه های عاطفی و عدم آنالیز طرف مقابل و عاقبت سنجی هست.

در جمله ی پایانی که جدا کردم گفتید اون آقای متاهل گفته (اگر خیانت کرده باشی و با کسی رابطه داشتی منو فراموش کن )!

مثل این هست یک مجرم بمن بگه اگر ببینم جرمی مرتکب شدی دیگه من رو فراموش کن. چطور از کسی که خودش درگیر خیانت و ارتباط نادرست هست توقع تعهد و وفاداری دارید ؟

مادرم می‌گفت تو خودتو حفظ کن و نگه دار و مراقب رفتارت باش اما باز هم این شد .من نمی‌دونم چطور این تفکر پدید اومده که خانم مطلقه در دسترس و مشتاق رابطه جدید و خیلی راحت و لاقید و شرطه و مثل گوشت قربانی هست...

این جمله ی مادرتون زیباست و چرا نشد باید طبق نوشته ی قبل من دنبال ( چرا )یی کمرنگ شدن اون باشید.

بله البته این ایراد به فرهنگ جامعه ما وارد هست .
شاید جامعه گاهی درگیر تفکرات غلط بشه اما گاهی رفتارهای اشتباه و قرار گرفتن در مسیر های اشتباهی برداشت های مردم یک جامعه رو تحت تاثیر قرار تغییر میده. اگر چه انسان منظور بدی نداشته باشه یا از سر نا آگاهی و اشتباه در این موقعیت ها گرفتار شده باشه.

امام علی (ع) در نهج البلاغه فرموده زیبایی دارن...

مَنْ وَضَعَ نَفْسَهُ مَوَاضِعَ التُّهَمَةِ- فَلَا يَلُومَنَّ مَنْ أَسَاءَ بِهِ الظَّنَّ


«كسى كه خود را در معرض اتهام و بدگمانى قرار دهد نبايد آن كس را كه به او گمان بد برد، سرزنش كند».

ببینید خیلی مهمه! در معرض اتهام... یعنی تفکراتی که دیگران درباره روابط من خواهند داشت و الان یکی از مشغله های ذهنی شماست. ( همونطور که بیان کردید ) و البته راه خلاصی از اون نو شدن و ساختن یک من جدید و قوی بدون اتکا به دیگران هست.

آیا لازم هست من گذشته و تمام تفاقاتی که برام افتاده رو‌براس فردی که وارد زندگیم میشه تمام‌وقت کمال بگم ؟

شما هر وقت موقعیت جدیدی برای آشنایی ازدواج از راه سالم و درستش براتون پیش اومد اونوقت میتونید با شرح مختصری از اون شخص و درخواستش و بررسی اون از سوی مشاور محترم مشورت بگیرید.

شاد باشین

[Lindasnoil]

با سلام و خسته نباشید اینقدر شما جامع و کامل توضیح داد و بخش بخش صحبت هارو بیان کردید که برای خود من بخش های مختلف و پوشیده صحبت روشن شد از شما خیلی ممنون هستم و تشکر میکنم . در مورد روابط خانوادگی من کودک تنهایی بودم تک دختر بودم و برادری که اختلاف سنی بیشتر از ۱۶ سال با من داشت مادرم با اعضای فامیل رابطه خوبی نداشت و بالطبع من هم نداشتم اگر دوستی هم داشتم مادرم بعد از مدتی یه سری صحبت ها میکرد و من رو تشویق می‌کرد به اینکه اصلا دوستی نداشته باشم و تمرکز کنم روی خودم و اینها رابطه من و مادر تابع موج سینوسی پر از نشیب و فراز عاطفی بوده و هست با پدرم کمتر در ارتباط بودم و بیشتر برای مسایل مادی درگیر بودم و خواسته هام شامل موارد نادی بوده رفتار پر خطر نوجوانی نداشتم و همیشه در مدرسه هم دانش آموز خوبی بودم اما سال آخر در کنکور خوب نبودم چون تست زنی و تمرین نکرده بودم و در کل نمی‌دونم چرا سال آخر به این شکل شد و همونطوری که قبلاً هم ذکر کردم در همین زمانها بود که ارتباط با پسر و جنس مخالف و چت و گفت و گو و شروع کردم .

[سحر بهاری]

با سلام و خسته نباشید اینقدر شما جامع و کامل توضیح داد و بخش بخش صحبت هارو بیان کردید که برای خود من بخش های مختلف و پوشیده صحبت روشن شد از شما خیلی ممنون هستم و تشکر میکنم .
در مورد روابط خانوادگی من کودک تنهایی بودم تک دختر بودم و برادری که اختلاف سنی بیشتر از ۱۶ سال با من داشت مادرم با اعضای فامیل رابطه خوبی نداشت و بالطبع من هم نداشتم اگر دوستی هم داشتم مادرم بعد از مدتی یه سری صحبت ها میکرد و من رو تشویق می‌کرد به اینکه اصلا دوستی نداشته باشم و تمرکز کنم روی خودم و اینها رابطه من و مادر تابع موج سینوسی پر از نشیب و فراز عاطفی بوده و هست با پدرم کمتر در ارتباط بودم و بیشتر برای مسایل مادی درگیر بودم و خواسته هام شامل موارد نادی بوده
در همین زمانها بود که ارتباط با پسر و جنس مخالف و چت و گفت و گو و شروع کردم .

سلام خواهش میکنم

همونطور که اشاره کردین در زمان هایی خلاء هایی براتون بوجود اومده و انسان بنابه طبیعتش و پاسخ دهی به نیازهای انسانی خودش سعی میکنه جایگزینی برای پر کردن این خلاء ها داشته باشه و بهمین دلیل گاهی درگیر روابط اشتباه و پر ضرر میشه. زمانی هست که فرد فکر میکنه این روابط باید به هر قیمتی ادامه پیدا کنه و تمایلی به پایان رابطه نداره و فکر میکنه این رابطه رو باید حتما حفظ کنه تا دوباره درگیر خلاء های گذشته و برگشت به زندگی روتین خودش نشه.

بدیهی هست انسان مطالباتی داره که در برخی سنین این مطالبات بسیار مهم هستن و باید بیشتر بهشون توجه کرد . یکیش مسئله رابطه ی عاطفی و ازدواج هست.
اما اگر از راه درستش این مطالبات رو پیگیری کنه نتیجه لذت بخش, موفق و ماندگار خواهد بود.
راه سالم قرار گرفتن در موقعیت آشنایی و ازدواج علاوه بر آنالیز افراد و تحقیق ( در جریان قرار دادن بزرگترها و درخواست ورود اونها به مسئله هست.). در کنار این مهم کنترل و مدیریت احساسات حائز اهمیت هست.

قدم دوم در نظر گرفتن حدود ارتباط با شخص مقابل هست. مثلا در آشنایی , نامزدی, عقد تا عروسی حدودی تعریف شده که عمل به اونها باعث میشه در صورت وقوع اتفاقات پیش بینی نشده شما آسیب کمتری رو متوجه بشین.

مسئله ی دیگری که در پست قبل اشاره کردم بالا بردن آگاهی ( درباره خویشتن, نیازها, تعریف نیازها, راه درست برخورد با موقعیت ها و ... ) و همچنین بررسی دقیق خطاها و اشتباهات هست که حتما باید بهش توجه کنین. میتونید از مقالات سایت و حضور کارشناسان محترم هم بهره ببرید.

برای شما سه توصیه پایانی دیگر هم دارم؛

* برای هر روز خودتون برنامه ریزی های مختلفی داشته باشین, مثلا فردا چند ساعت برای تفریح و دیدن مغازه ها و فروشگاهها وقت بذارین. پس فردا برای پخت شیرینی خانگی و یک شام دلخواه و لذت بخش و ... به همین ترتیب
برنامه داشته باشین تا برای پرداختن به مسائل کم اهمیت وقت ناچیزی داشته باشین.

* به گذشته بچشم تجربه های ارزشمند نگاه کنین و بهای اون رو ناراحتی ها و ضررهایی بگذارین که متحمل شدین. بیاد داشته باشین گاهی انسانهای موفق تجربه های ناخوشایندی داشتن .

* لذت یاد خدا رو فراموش نکنین چرا که دو اثر مهم در زندگی داره, یکی ترک اشتباهات و تلاش برای بهتر شدن ( در هر زمینه ای ) و دیگری تعالی روحی و روانی انسان .

[Lindasnoil]

با سلام خیلی ممنونم از لطف و محبت شما و وقتی که صرف میکنید برای پاسخ گویی و حوصله ای که برای راهنمایی صرف میکنید خیلی ممنونم . حرف شما کاملا درست هست و من همیشه از سر خودخواهی و بدون مشورت و صلاح دید و با جنبه های پنهان کاری و مخفی کاری سعی کردم مسایل رو‌پیش ببرم که خوب سرانجام کار هم کاملا مشخص هست و نیازی به توضیح بیشتر نداره. سعی میکنم از گذشته درس بگیرم و الان یه موردی که هست این هست که اون آقای ایرانی که باهاشون در تماس بودم پیشنهاد ازدواج دادن اختلاف سنی با ۲۶ سال هست و ایشون هم جدا شدن و یه فرزند دارن که با همسر سابقشون زندگی می‌کنه به خاطر مسایل طلاق و جدایی از لحاظ مالی وضعیتشون در حال حاضر خوب نیست و الان به دنبال شغل جدید و شروع زندگی مجدد هستن که البته بمن گفتن این مسئله رو یه زودی حل میکنن من جوابی ندادم و گفتم باید فکر کنم آیا به‌نظر شما اصلا این مسئله جایی برای فکر کردن داره یا من باید سریعا جواب منفی رو بدم و تمام کنم ؟ایشون در حال حاضر خارج از کشور هستن اما به زودی خواهند اومد

[فرشته مهربان]

سلام
۱_ تناسب مناسبی بین شما واین آقا نیست وریسک ازدواجی ناموفق وآسیب های آن برای شما بالاست

۲_شما در موقعیت فعلی نیاز دارید وارد هیچ رابطه ای نشوید واز تمرکز روی این روابط چه آنچه بوده چه میل به رابطه ای جدید بیرون آمده وبپرهیزید.
۳_ نیاز دارید به مراجعه حضوری به یک مشاور خانم برای بازسازی روحی وشخصیتی وکسب شناخت از تیپ شخصیتی ودرک واقع بینانه معیارهای زندگی مشترک وآموختن مهارت های ارتباط صحیح بدون وابستگی و آموختن مهارت های انتخاب همسر.

۴_ برنامه ریزی در زمینه های ورزشی وتفریحات سالم وارتباطات اجتماعی مطمئن بااجتماعات یا افراد سالم ومشغول به فعالیت های مفید.

بند ۱ تا ۳ اولویت مهم شماست
موفق باشید

[Lindasnoil]

سلام وقت بخیر با سپاس فراوان
کاملا حق با شماست .به ایشون گفتم قصد ازدواج و شروع رابطه ندارم .
خسته تر و داغون تر از اونی هستم که بتونم این کار رو انجام بدم خیلی ممنونم از راهنمایی شما تشکر

[Reza01]

دقیقا مشکل تون چیه؟ نمی‌تونید خوتون رو برا چی ببخشید؟ برا اینکه موفق نشدید زندگی زن اون فرد رو کاملا بهم بزنید ناراحت هستید یا برا اینکه خواستید زندگی فرد دیگه ای رو بهم بزنید؟ برا کدوم بیشتر ناراحت هستید؟ جواب رو میدونیم همگی ولی علاقه دارم از زبون خودتون بشنوم

- - - Updated - - -

خانوم فرشته مهربون، ببخشید دارید متد شیادی جدید یاد میدید یا میخواید انسانیت ب خرج بدید؟ جدا اسم تون بهتون نمیاد