ممنون از توجهتون و پاسختون
رنگین جان من اوایل به همین شیوه رفتار می کردم. یعنی اگه اون عصبانی میشد سعی می کردم آرومش کنم. یا سکوت می کردم. وقتی قهر می کرد باهاش مدارا می کردم و پیش قدم می شدم که حرف بزنیم. ولی کم کم این مدارا کردن و صبر من کمتر شد. الان اصلا طاقت کوچکترین عصبانیتش رو ندارم و بهم می ریزم. و مطمئنم اگه همینطور پیش بره بدتر هم میشم. چند هفته پیش سر موضوعی دعوا کردیم . من گوشی رو برداشتم و هرچی از دهنم دراومد بهش گفتم. کاری که اولین بار بود در تمام عمرم انجام می دادم.
ببین من چقدر با این مرد مدارا کردم که اولین بار که دستش روم بلند شد و آسیب شدیدی هم دیدم، انقدر برام گرون بود و برام عجیب بود که کاملا انکارش کردم. هم توی ذهن خودم و هم پیش همسرم. حتی نذاشتم بدونه چه بلایی سرم آورده. نمی دونم چرا دوست نداشتم قبول کنم که شوهرم با من اینکارو کرده. و دوس نداشتم اونم بدونه. لازمه بگم دلیل برخوردش هم یه چیز واقعا مسخره بود نه اینکه من چیزی گفته باشم یا جوابشو داده باشم.
به نظرم با یه شوهر نرمال که یه ویژگی های خوبی هم داره که شاید آدم امیدوار به زندگی بشه میشه همیشه مدارا کرد. ولی با همسر من با خصوصیاتی که داره فکر نمی کنم کسی بتونه تا آخر عمر مدارا کنه. من که به شخصه دارم میشم عین خودش.
امروز بیشتر فکر کردم به اینکه چیکار کنم. ولی هرچی بیشتر فکر می کنم کمتر نتیجه می گیرم.
- - - Updated - - -
ممنون از توجهتون و پاسختون
رنگین جان من اوایل به همین شیوه رفتار می کردم. یعنی اگه اون عصبانی میشد سعی می کردم آرومش کنم. یا سکوت می کردم. وقتی قهر می کرد باهاش مدارا می کردم و پیش قدم می شدم که حرف بزنیم. ولی کم کم این مدارا کردن و صبر من کمتر شد. الان اصلا طاقت کوچکترین عصبانیتش رو ندارم و بهم می ریزم. و مطمئنم اگه همینطور پیش بره بدتر هم میشم. چند هفته پیش سر موضوعی دعوا کردیم . من گوشی رو برداشتم و هرچی از دهنم دراومد بهش گفتم. کاری که اولین بار بود در تمام عمرم انجام می دادم.
ببین من چقدر با این مرد مدارا کردم که اولین بار که دستش روم بلند شد و آسیب شدیدی هم دیدم، انقدر برام گرون بود و برام عجیب بود که کاملا انکارش کردم. هم توی ذهن خودم و هم پیش همسرم. حتی نذاشتم بدونه چه بلایی سرم آورده. نمی دونم چرا دوست نداشتم قبول کنم که شوهرم با من اینکارو کرده. و دوس نداشتم اونم بدونه. لازمه بگم دلیل برخوردش هم یه چیز واقعا مسخره بود نه اینکه من چیزی گفته باشم یا جوابشو داده باشم.
به نظرم با یه شوهر نرمال که یه ویژگی های خوبی هم داره که شاید آدم امیدوار به زندگی بشه میشه همیشه مدارا کرد. ولی با همسر من با خصوصیاتی که داره فکر نمی کنم کسی بتونه تا آخر عمر مدارا کنه. من که به شخصه دارم میشم عین خودش.
علاقه مندی ها (Bookmarks)