به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 28
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 10 شهریور 00 [ 17:32]
    تاریخ عضویت
    1396-1-29
    نوشته ها
    193
    امتیاز
    7,864
    سطح
    59
    Points: 7,864, Level: 59
    Level completed: 57%, Points required for next Level: 86
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    373

    تشکرشده 325 در 136 پست

    Rep Power
    43
    Array

    تصمیم به جدایی گرفتم لطفا راهنماییم کنید.

    سلام دوستان

    من ده ساله که ازدواج کردم و یه دختر 6 ساله دارم. همسرم اگرچه ازدرون ادم خوبیه ولی متاسفانه ادم تنوع طلبیه که به قول خودش حتی یک روز هم نمیتونه تنها باشه.

    اوایل فکر میکردم میشه کاری کرد که دست ازروابطش بردارد ولی به مرور زمان متوجه شدم که نه میخواد و نه میشه.

    چندسالی هست که به جدایی فکر میکنم ولی بخاطر وابستگی به همسرم .کم سن بودن دخترم ونداشتن استقلال مالی خیلی جدی روی طلاق بحث نمیکردم. در حقیقت کج دار و مریز باهاش جلو میومدم و سعی میکردم اون قسمت خوب اخلاقش را بیرون بکشم.

    ولی الان شغل خوبی دارم که از لحاظ مالی میتونم خودم را تامین کنم. دخترم هم بزرگ شده و کمتر نگرانشم و واقعا هم دیگه اعصابم کشش این خیانتها را ندارد.

    توی این چند سال هر زمان خیانتهاش رو میشد روشش این بود که یا دعوا راه می انداخت و بعدش تا دو سه ماه قهر میکرد و دوران قهر هم انقدر اذیتم میکرد که پشیمون میشدم یا اینکه چند روز قهر میکرد و از خونه میرفت تا اب ها که از اسیاب افتاد دوباره برگرده. متاسفانه چون من هم روی طلاق جدی نبودم نگران میشدم و یه جوری میخواستم که دوباره برگرده به زندگی.

    حالا قضیه من این شده که تقریبا توی یک سال گذشته تمرکزم را گذاشتم روی خودم تونستم شغل خوبی پیدا کنم و تقریبا از اون وابستگی که به همسرم داشتم بیرون بیام. توی این یک سال هم متوجه روابط همسرم میشدم ولی سکوت کردم چون میدونستم که دیگه دعوا کردن و بحث کردن هیچ فایده ای ندارد.

    تا اینکه چند روز پیش عکسهایی از همسرم با یه خانم دیدم که خیلی شدید ناراحت شدم چند روزی هم دندون روی جگر گذاشتم و چیزی نگفتم ولی دیگه طاقتم تموم شد و به همسرم گفتم. اون هم مثل همیشه شروع کرد حاشا کردن ولی وقتی دید من اصلا حرفهاشو قبول ندارم و از همه چیز باخبرم مثل دفعات قبل رفت وسایلش را جمع کرد باز به حالت قهر خونه را ترک کرد.

    الان دو روزه که رفته و هیچ تماسی باهم نداشتیم ولی امروز صبح یک اس ام اس فرستاده و گفته که میخواد جدا از هم زندگی کنیم همونجوری که من میخوام.

    البته من حرف از جدایی زده بودم نه جدا زندگی کردن.

    در هر حال جوابی براش نفرستادم ولی در حقیقت نمیدونم باید چی بگم یا چه کاری بکنم.

    دوستان میخواهم این دفعه خیلی جدی برخورد کنم و این بار واقعا موضوع را به جدایی بکشونم ولی اصلا نمیدونم چه کاری باید بکنم یا چه رفتاری داشته باشم.

    ممنون میشم اگر دوستان راهنمایی کنند.

  2. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 21 اسفند 00 [ 13:12]
    تاریخ عضویت
    1393-5-18
    نوشته ها
    670
    امتیاز
    19,001
    سطح
    87
    Points: 19,001, Level: 87
    Level completed: 31%, Points required for next Level: 349
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    1,250

    تشکرشده 1,509 در 535 پست

    Rep Power
    142
    Array
    سلام

    آفرین به شما.تصمیم درستی گرفتید.خیلی خوبه که خودتون رو براش آماده کردین.

    من اگه جای شما بودم تو اولین قدم با یه وکیل حرف می زدم.

  3. کاربر روبرو از پست مفید آنیتا123 تشکرکرده است .

    آنه ماری (شنبه 07 اردیبهشت 98)

  4. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 20 بهمن 98 [ 15:04]
    تاریخ عضویت
    1393-11-15
    نوشته ها
    273
    امتیاز
    7,978
    سطح
    60
    Points: 7,978, Level: 60
    Level completed: 14%, Points required for next Level: 172
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience PointsOverdriveVeteran
    تشکرها
    318

    تشکرشده 381 در 176 پست

    Rep Power
    56
    Array
    آنه ماری عزیز

    سلام. خیلی از متنی که نوشته بودی ناراحت شدم. باهات همدردی می کنم. می خواستم بهت بگم اینجا به نظر من هیچ کس نمی تونه بهت بگه چه کاری رو انجام بدی یا چه تصمیمی باید بگیری. زندگی خودته خودت شرایط خودت رو می دونی و باید بدونی که چی می خوای.

    فقط می خوام بهت بگم اعتماد به نفس داشته باش. تو لایق زندگی خوب، عشق علاقه و کانون توجه بودنی. هر زنی حق داره که مورد علاقه شوهرش باشه و از شوهرش توجه دریافت کنه.
    درسته به خاطر یه سری شرایط تحمل کردی و تصمیمت هم در شرایط و جایگاه خودت منطقی بوده. و احسنت به تو که روی پای خودت وایسادی و قدرتمند ظاهر شدی.

    جدا زندگی کردن معنی نداره تو حق داری با کسی ازدواج کنی که عاشقت باشه و قدرت رو بدونه. شوهرت رو برای درمان پیش روانشناس ببر. اگه بردی و تلاشت رو برای این زندگی کردی که رسالتت رو به انجام رسوندی و وقتشه یه کم به خودت و اینکه چی می خوای واقعا فکر کنی.

    طلاق خیلی سخته اینو واقعا توی زندگی اطرافیانم دیدم حتی کسی که شوهرش واقعا پارانوئید بود و اذیت می کرد اما بعد از چند ماه یا حتی یکسال طرف از طلاقش راضی و خوشحال بود
    زندگی مشترک به هر قیمتی زندگی کردن نیست و با کوچکترین مشکلی هم جدا شدن نیست. این مرز رو خودت باید بهش برسی. و اینکه از زندگیت چی می خوای می تونه این مرز رو برات روشن تر کنه

    امیدوارم مشکلاتت به زودی بر طرف بشن

  5. کاربر روبرو از پست مفید maryam.mim تشکرکرده است .

    آنه ماری (شنبه 07 اردیبهشت 98)

  6. #4
    Banned
    آخرین بازدید
    جمعه 09 اسفند 98 [ 10:34]
    تاریخ عضویت
    1396-5-08
    نوشته ها
    102
    امتیاز
    3,016
    سطح
    33
    Points: 3,016, Level: 33
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    15

    تشکرشده 134 در 77 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام دوست گرامی
    اگر یادتون باشه 9 ماه پیش روی موضوع شما بحث کردیم و من نظرم رو گفتم و در تبادل نظرات مختلف ، مدیران فداکار آمدن و تاپیک تون رو فقل کردن:

    http://www.hamdardi.net/showthread.p...l=1#post446929

    حالا بعد از 9 ماه ظاهرا همچنان شما تحمل و گذشت کردید ولی شوهرتون روش بدش رو اصلاح نکرده.

    به نظرم اگر تبعات طلاق برای شما قابل تحمل هست ، بصورت جدی به ایشون تفهیم کنید که اگر واقعاً دست از کار بدش برنداره ، دیگه آستانه ی تحمل و گذشت شما به انتها رسیده.

    در مرحله ی بعد ممکنه کارتون به متارکه برسه و باید پروسه ی زجرآور دادگاه برای طلاق رو طی کنید. اگر توهمی در مورد دوران دادگاه و دوران بعد از طلاق ندارید (=واقعیت ها رو میدونید و براتون قابل هضم هست)، پیشنهاد می کنم با توجه به توضیحات خوتون ، اینبار دیگه توپ رو به زمین شوهرتون بندازید. یعنی اگر نمیخاد روش بدش رو ترک کنه ، باید بپذیره که طلاق اتفاق می افته و در اینجا هم اون هست که مقصر قطعی طلاق خواهد بود.

    راه سختی هست ولی اگر هزینه های اون رو میدونید و برای تحملش آماده هستید ، میتونید واقعاً نسبت به اون اقدام کنید.

    امیدوار بودم شوهرتون دست برداره ، یا حداقل اینبار در واکنش به جدیت شما ، تغییر روش بده ، ولی متاسفانه توصیه ای رو که به اون علاقه نداشتم ، اینبار نوشتم.

    تصمیم گیرنده شما هستید و خود شما آگاه ترین فرد به جزئیات پیدا و پنهان رابطه تون هستید. با توجه به سوابق مشکل تون و بر اساس شناختی که از عاقل بودن و صبور بودن شما داشتم ، نظرم رو دادم. امیدوارم دخترتون آینده ی خوبی پیدا کنه و شما هم روی آسایش رو ببینید.
    ویرایش توسط behzzad : شنبه 07 اردیبهشت 98 در ساعت 14:27

  7. کاربر روبرو از پست مفید behzzad تشکرکرده است .

    آنه ماری (شنبه 07 اردیبهشت 98)

  8. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 10 شهریور 00 [ 17:32]
    تاریخ عضویت
    1396-1-29
    نوشته ها
    193
    امتیاز
    7,864
    سطح
    59
    Points: 7,864, Level: 59
    Level completed: 57%, Points required for next Level: 86
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    373

    تشکرشده 325 در 136 پست

    Rep Power
    43
    Array
    ممنونم انیتای عزیز.همین قصد را هم دارم که یک وکیل خوب پیدا کنم.


    ممنون مریم جان. متاسفانه همیشه در مقابل همسرم ضعیف بودم جوری که براحتی تونسته اوضاع را کنترل کنه و به نفع خودش بچرخونه. خیلی دلم میخواد واقعا در شرایطی قرار بگیره که بخواد پیش مشاور بره و روی خودش کار کنه. اینبار هم همچین قصدی دارم.



    ممنون اقای بهزاد خیلی خوبه که به عنوان یک اقا کمک میکنید.

    من توی تمام منطق ذهنم به این نتیجه رسیدم که دیگه نمیشه اینجور ادامه داد. متاسفانه با مورد اخری وارد فاز احساسی شده بود جوری که اتاق خوابش را جدا کرده بود و کلا بدترین اخلاقی که میشد را از خودش نشون میداد همیشه عصبی و بدخلق بود حتی با دخترمون. و خیلی راحت من و دخترمون را شبها تنها می گذاشت که با اون خانم باشه. اگر چه همه اینها را هنوز هم میتونستم تحمل کنم چون احساساتم بهش خیلی کم شده بود ولی نگرانی از اینده باعث میشد حتما یک فکری به حال خودم بکنم.


    من توی این ده سال هیچوقت جدی با همسرم برخورد نکردم که دلیل اصلیش هم همون ترس از طلاق بوده .

    تنها یک بار سه سال پیش به حالت قهر رفتم خونه پدرم که بعد از یک ماه هیچ خبری ازش نشد و مجبور شدم خودم برگردم خونه.

    اینبار میخواهم به عنوان اخرین تلاش و برای اولین بار جوری رفتار کنم که بدونه زندگیش داره به جدایی میرسه. شاید نقطه امیدی باشه که رفتارش را اصلاح کنه.

    نمیخوام کاری را انجام بدم که حرمتها شکسته بشه یا ابرو ریخته بشه که هم همسرم روی دنده لج بیوفته و با لجبازی بخواد کارها را انجام بده و هم اینکه تمام راههای برگشت را نبندم و برای همسرم راه برگشتی بزارم.

    میدونم همسرم دو یا سه روز دیگه برمیگرده خونه. این رفتنش و اس ام اس دادنش هم برای تحریک احساسات من بوده مثل همیشه.

    من خودم خونه ای دارم که خالیه. به نظر شما برای اولین قدم بهتر نیست خونه همسرم را ترک کنم و به خونه خودم برم که برای همسرم جدیتم در جدایی مشخص بشه؟

    دنبال یک وکیل خوب هم هستم که کار مهریه و جهیزیه و درخواست جدایی را برام انجام بدهد ولی نمیدونم ایا الان وقت مناسبش هست یا باید قدم بعدی این کار را بکنم.

    اقای بهزاد ممنون میشم شما هم به عنوان یک اقا و هم اینکه قبلا در جریان جدایی با همسرتون بودید نظر خودتون را بفرمایید.

  9. #6
    Banned
    آخرین بازدید
    جمعه 09 اسفند 98 [ 10:34]
    تاریخ عضویت
    1396-5-08
    نوشته ها
    102
    امتیاز
    3,016
    سطح
    33
    Points: 3,016, Level: 33
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    15

    تشکرشده 134 در 77 پست

    Rep Power
    0
    Array
    همیشه از همراهی با دوستان خوشحال میشم. البته اگر مدیران مجددا حذف پست و قفل کردن تاپیک رو از سر نگیرن.

    شما با همسر من تفاوت فاحش دارید و فرد بسیار معقولی هستید. شما پست های من رو در این تالار دیدید ، از حرف گوشنواز زدن بیزارم ولی شما استحقاق همدردی و تمجید رو دارید. این یک تعارف یا برای قوت قلب دادن نیست.

    اما در مورد نحوه ی اقدام در خصوص ترک خونه و همچنین در خصوص پیگیری حقوق تون ، باید بگم که این مسائل پیچیده هست و گاهاً بازگشت ناپذیر (بسته به شکل اقدام شما).

    آیا خونه ی پدری نمیتونید برید؟ آیا می تونید به تنهایی در اون خونه بصورت بلند مدت زندگی کنید؟ وضعیت دخترتون به چه صورتی میشه؟ چقدر راسخ هستید؟ مهریه ی شما از یک طرف و توان شوهرتون در پرداخت از طرف دیگه به چه صورتی هست؟ آیا حاضرید وارد کشمکش های بالای یکسال برای وصول بخشی از مهریه بشید؟

    سوالات بسیار هست تا بشه حرفی زد . . .

  10. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 10 شهریور 00 [ 17:32]
    تاریخ عضویت
    1396-1-29
    نوشته ها
    193
    امتیاز
    7,864
    سطح
    59
    Points: 7,864, Level: 59
    Level completed: 57%, Points required for next Level: 86
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    373

    تشکرشده 325 در 136 پست

    Rep Power
    43
    Array
    ممنونم اقای بهزاد. نظر لطف شماست

    حقیقتش خانه پدری من شهرستان هست و بخاطر شغلم اونجا نمیتونم برای مدت زیادی بمونم.

    فکر میکنم که بتونم تنها با دخترم زندگی کنم.در هر حال تجربه تنها زندگی کردن را دارم.
    درباره جلسات دادگاه هم واقعا چیزی هست که تجربه اون را ندارم و نمیشه قاطع گفت اگرچه وقتی چاره ای نباشه باید راه رفتنی را رفت.

    درباره دخترم هم مطمعنم شوهرم مخالفتی نداره که با من باشه. مهریه هم 150 سکه است که دارایی همسرم همین الان خیلی بیشتر از اینهاست .

    ولی واقعا همه چیز به اخلاق همسرم ربط داره اگه روی دنده لج بیوفته از هر کاری برای اذیت کردن استفاده میکنه.

    اقای بهزاد میدونم که راه طلاق گرفتن جدا زندگی کردن یا حتی گرفتن مهریه انقدر سخت و طاقت فرسااست که میتونه هر ادمی را از پا دربیاره منم خیلی سعی کردم که پام به این راه باز نشه ولی دیگه واقعا چاره ای برام نمونده.

  11. #8
    Banned
    آخرین بازدید
    جمعه 09 اسفند 98 [ 10:34]
    تاریخ عضویت
    1396-5-08
    نوشته ها
    102
    امتیاز
    3,016
    سطح
    33
    Points: 3,016, Level: 33
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    15

    تشکرشده 134 در 77 پست

    Rep Power
    0
    Array
    توصیه می کنم همین فضای ذهنی رو که در بالا نوشتید قاطعانه با شوهرتون ضمن آرامش در میون بزارید. مثلا بگید:

    من که میدونم داری چه کاری انجام میدی و شما هم که قراره انکار کنی و فرار به جلو (=حمله کردن در شرایطی که باید خجل باشی). این واقعیت زندگی ماست. شاید برای تو دلچسب باشه ولی برای من کشنده بوده و روحم رو ذره ذره خورده. من توان ادامه ندارم و امیدوارم انقدر مردانگی داشته باشی که حداقل بزاری درست جدا بشیم. وارد لج و لج بازی و دادگاه کشی نشدن هم برای ما 2 نفر بهتره و هم برای فرزند بی گناه ما. ما قراره با جدایی به اون آسیب بزنیم پس بزار فرهنگ درست جدا شدن رو داشته باشیم و این آسیب رو به حداقل برسونیم. به لحاظ حق و حقوق مالی من هم بزار با وجدان جلو بریم. نه من میخام تو خیلی ضرر کنی ، نه تو باید راضی بشی که سهم من هیچ باشه. پس خودت با توجه به اون توان مالی که داری و من هم ازش آگاه هستم ، انصاف رو رعایت کن . . .

    دوست گرامی

    شما نیاز داری دیالوگ هایی مثل مورد بالا رو در پیش بگیری. شاید ایشون در مرحله ی جدایی حداقل شما رو کمتر آزار بده. بعد از این دیالوگ ممکنه خونه رو ترک بکنید. بستگی داره به نتیجه ای که از مذاکرات تون می گیرید.

    امیدوارم از هیجان بدور باشید و بتونید ضمن حفظ آرامش ، قاطعیت تون رو نشون بدید. اگر در این راه قاطع باشید ، اعتقاد دارم که شوهرتون هم به تدریج روش بهتر (=طلاق توافقی با رعایت انصاف) رو انتخاب خواهد کرد. بعد از دیالوگ اول با شوهرتون ، بیشتر با هم صحبت خواهیم کرد.

  12. 3 کاربر از پست مفید behzzad تشکرکرده اند .

    Mvaz (دوشنبه 09 اردیبهشت 98), آنه ماری (سه شنبه 10 اردیبهشت 98), زن ایرانی (دوشنبه 09 اردیبهشت 98)

  13. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 19 مرداد 00 [ 00:24]
    تاریخ عضویت
    1392-10-04
    محل سکونت
    چه فرقی میکنه
    نوشته ها
    127
    امتیاز
    9,442
    سطح
    65
    Points: 9,442, Level: 65
    Level completed: 31%, Points required for next Level: 208
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    819

    تشکرشده 166 در 90 پست

    Rep Power
    31
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط behzzad نمایش پست ها
    توصیه می کنم همین فضای ذهنی رو که در بالا نوشتید قاطعانه با شوهرتون ضمن آرامش در میون بزارید. مثلا بگید:

    من که میدونم داری چه کاری انجام میدی و شما هم که قراره انکار کنی و فرار به جلو (=حمله کردن در شرایطی که باید خجل باشی). این واقعیت زندگی ماست. شاید برای تو دلچسب باشه ولی برای من کشنده بوده و روحم رو ذره ذره خورده. من توان ادامه ندارم و امیدوارم انقدر مردانگی داشته باشی که حداقل بزاری درست جدا بشیم. وارد لج و لج بازی و دادگاه کشی نشدن هم برای ما 2 نفر بهتره و هم برای فرزند بی گناه ما. ما قراره با جدایی به اون آسیب بزنیم پس بزار فرهنگ درست جدا شدن رو داشته باشیم و این آسیب رو به حداقل برسونیم. به لحاظ حق و حقوق مالی من هم بزار با وجدان جلو بریم. نه من میخام تو خیلی ضرر کنی ، نه تو باید راضی بشی که سهم من هیچ باشه. پس خودت با توجه به اون توان مالی که داری و من هم ازش آگاه هستم ، انصاف رو رعایت کن . . .

    دوست گرامی

    شما نیاز داری دیالوگ هایی مثل مورد بالا رو در پیش بگیری. شاید ایشون در مرحله ی جدایی حداقل شما رو کمتر آزار بده. بعد از این دیالوگ ممکنه خونه رو ترک بکنید. بستگی داره به نتیجه ای که از مذاکرات تون می گیرید.

    امیدوارم از هیجان بدور باشید و بتونید ضمن حفظ آرامش ، قاطعیت تون رو نشون بدید. اگر در این راه قاطع باشید ، اعتقاد دارم که شوهرتون هم به تدریج روش بهتر (=طلاق توافقی با رعایت انصاف) رو انتخاب خواهد کرد. بعد از دیالوگ اول با شوهرتون ، بیشتر با هم صحبت خواهیم کرد.
    به نظر من همسر ایشون اصلا قصد طلق دادن نداره و زندگی شرو میخواددر کنار تنوع طلبی و خوخواهی خودش و اصلا این دیالوگ ها کارساز نیست و ایشون هنون راه قهر خودشون رو ادامه میدن و تا حایی که بتونن باسرسخای تهدید به گرفتن بچه و. مانع از طلاق میشن. ولی برای اتمام حجت بد نیست. به نظرم بهترین راه برای طلاق اگر واقعا طلاق میخوایید وکیل هست. اگر فقط قصد ترساندن دارید برای حفظ و نجات زندگی تون به مشاورکاردان مراجعه حضوری داشته باشید.

  14. کاربر روبرو از پست مفید رنگین تشکرکرده است .

    آنه ماری (سه شنبه 10 اردیبهشت 98)

  15. #10
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 24 آذر 00 [ 21:47]
    تاریخ عضویت
    1391-2-29
    نوشته ها
    421
    امتیاز
    12,188
    سطح
    72
    Points: 12,188, Level: 72
    Level completed: 35%, Points required for next Level: 262
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    662

    تشکرشده 635 در 275 پست

    Rep Power
    67
    Array
    واقعا از خوندن نوشته هات ناراحت شدم و به عنوان یه زن می تونم درک کنم که چقدر رفتار همسرتون آزار دهنده هست


    شاید برا سلامت روحی و جسمی خودت بهتر باشه که جدا شی و باید بدونی که بعد جدا شدن دیگه کیس ازدواج مجدد نداری که بهتر از همسر فعلی ات باشه

    به نظر من زود برا وکیل و دادگاه اقدام نکن همیشه میشه رفت وکیل گرفت و شکایت و مهریه و....
    سعی کنید اول مدارک قابل استناد و کافی برا خیانت همسرتون داشته باشید که بتونید به دادگاه ارایه بدید و بعد برا جدایی اقدام کنید


    به نظر من بهتره که تو خونه همسرت باشی و هزینه های روزمره زندگی را پرداخت کنه ولی باهاش قهر باشی
    اگه خونه را ترک کردی میتونه عدم تمکین بگیره که به ضرر شما میشه

    چون اشاره کردی که می خواهی یه راه برگشتی داشته باشه پس بهتره فقط باهاش قهر باشید و تحمل داشته باشید و ((البته میدونم که تو این مدت هم خییییلی تحمل کردید )) به هر حال رفتارش را خودت بهتر می تونی پیش بینی کنی که ممکنه در قبال قهر جدی شما چه عکس العملی داشته باشه ولی شما محکم باش و بدون که طلاق یا اصلاح همسرت کارای اسونی نیستن و نمیشه در عرض یه هفته جواب گرفت


    در این مدت فقط به خودت و دختر نازت فکر کن و سعی کن شاد باشید تفریح و ورزش و مهمونی و .... فراموش نشه که بتونی این بحران را طی کنی

  16. کاربر روبرو از پست مفید نازنین2010 تشکرکرده است .

    آنه ماری (سه شنبه 10 اردیبهشت 98)


 
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 13:59 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.