به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 33
  1. #1
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 14 مرداد 98 [ 00:30]
    تاریخ عضویت
    1396-6-04
    نوشته ها
    200
    امتیاز
    4,103
    سطح
    40
    Points: 4,103, Level: 40
    Level completed: 77%, Points required for next Level: 47
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registeredTagger Second Class
    تشکرها
    244

    تشکرشده 259 در 139 پست

    Rep Power
    40
    Array

    افسردگی، رسیدن به پوچی و مصرف قرص

    سلام.
    خیلی طولانیه، امیدوارم بخونید.
    جایی رو بهتر از اینجا پیدا نکردم برای همدردی.
    مدتی بود که احساس خستگی مفرط، بی حالی، کمبود انگیزه و پوچی بهم دست داده بود.
    تصمیم گرفتم برم دکتر و فرض رو بر این گذاشتم شاید مثلا تیروئیدم ‌مشکل داشته باشه یا کم خونی و کمبودی آهنی چیزی داشته باشم.
    آزمایشم هیچ مشکلی نداشت و همه چیزش مثل همیشه عالی بود.
    علت این همه ناتوانی و خستگی رو افسردگی تشخیص داد. به دکترم اطمینان کامل دارم.
    دو تا قرص برام تجویز کرد، دابل بول برای افزایش سطح انرژی و نورتریپتلین برای افسردگی.
    خیییییلیییی بی حالم، اصلا حوصله بیرون رفتن و حتی ورزش که عشقم هست رو ندارم.
    آدمی بودم که همیشه بیرون بودم.
    دوس دارم تمام وقت فقط دراز بکشم و فکر کنم و بخوابم...
    تنظیمات خوابم خیلی بهم ریخته، دیروقت خوابم میبره، هزااااار بار وسطش از خواب پامیشم و افکار مربوط به کار و پول تو ذهنم شروع میشه.

    میدونم همش تقصیر خودمه که به این روز افتادم.
    خستم، خیلی خسته، از این روند تکراری و پوچ خستم، یعنی خوب میشم؟ این قرصها خوبم میکنن؟ واقعا کسی با قرص نتیجه گرفته؟
    همه اینا رو دارم با گریه مینویسم، ریمل رو چشمم پخش شده و حتی حوصله ندارم برم بشورم.
    حتی قیافم هم دیگه به شادابی و جذابیت سابق نیست.
    یه روزی همه حسرت هیکلم رو میخوردن ولی از بس ورزش نکردم که بهم ریخت، خودم هیکل مردمو میسازم ولی واسه هیکل خودم حال ندارم.
    الان از پیاده روی برگشتم ولی انقد بیحال رفتم که به زور 60 کالری سوزوندم.
    هیچکسو ندارم، نه تفریحی ، نه پول اضافه ای که بخوام برم کلاس زبان که عاشقش هستم یا ورزش جدید یا مثلا برم یوگا.
    وضع بابام خوبه ولی به عنوان یه آدم 28-29 ساله دیگه کشش ندارم ازش پول بگیرم.
    درآمد خودم هم خیلی کمه، در حدی که فقط بتونم اجاره مکان رو تامین کنم.

  2. کاربر روبرو از پست مفید Happy.girl.69 تشکرکرده است .

    زندگی خوب (چهارشنبه 04 اردیبهشت 98)

  3. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 17 دی 98 [ 01:15]
    تاریخ عضویت
    1395-4-04
    نوشته ها
    194
    امتیاز
    6,016
    سطح
    50
    Points: 6,016, Level: 50
    Level completed: 33%, Points required for next Level: 134
    Overall activity: 64.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    369

    تشکرشده 353 در 152 پست

    Rep Power
    44
    Array
    سلام
    وقتی آدم تصادف می کنه تا یه مدتی تن و بدنش درد می کنه.
    مثلا پای ضرب خورده حداقل ۴۰ روز درد می کنه.شایدم بیشتر.
    این یه چیز طبیعیه.
    طبیعت تصادفه.
    حالا اگه با این پای ضرب دیده فوتبال بازی کنی اونوقت طول درمانش بیشتر میشه. در صورت بی توجهی ممکنه کار به جایی برسه که پا قطع بشه!! یه ضرب دیدگی ساده میتونه به فاجعه تبدیل بشه.
    روح هم مثل جسمه.
    وقتی روحت تصادف می کنه واکنش بعدی درده.
    به دردش احترام بذار و سعی کن روانت رو هم مثل یکی از اعضای بدنت بدونی.
    هر چقدر بیشتر خودتو قبول کنی دوره ی درمانت کمتر میشه.
    البته افسردگی از ۶ ماه تا ۶۰ سال به نوع مجازاتی که برای خودت تعیین کردی بستگی داره.یه دوره حداقل داره. ۶ ماه.
    حداکثرش بستگی داره که تو چقدر و تا کی میخوای که خودت رو بابت دختر بودن بابت پول نداشتن بابت کار نداشتن بابت استراحت کردن بابت تفریح کردن بابت مریض بودن یه آدم دیگه بابت جوون بودنت بابت شاد بودنت و بابت .... مجازات کنی.
    خودت رو سرزنش نکن و از اشتباهاتت درس نگیر و بگو من همینی هستم که هستم!!! اونوقت زود خوب میشی.

  4. 2 کاربر از پست مفید زندگی خوب تشکرکرده اند .

    Happy.girl.69 (پنجشنبه 05 اردیبهشت 98), Mvaz (دوشنبه 09 اردیبهشت 98)

  5. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 20 تیر 98 [ 23:45]
    تاریخ عضویت
    1395-12-03
    نوشته ها
    132
    امتیاز
    3,601
    سطح
    37
    Points: 3,601, Level: 37
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 49
    Overall activity: 40.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 258 در 107 پست

    Rep Power
    34
    Array
    ببین به نظر سطح افسردگیت معمولیه و اینطور که میگی حتی بدون قرص هم قابل درمان هست. (من از مخالفهای سر سخت قرص هستم جز در مواردی که واقعا ضرورت داشته باشه) معمولا دکترهای روانپزشک حتی واسه افسردگی های معمولی هم قرص میدن که این کار واقعا ضرورتی نداره.

    تو همین الان هم خوبی و فقط کسل و بی حوصله شدی. چون هنوز هم به علائقت تمایل داری (مثل همین کلاس زبان و ورزش جدید و یوگا) و دلت میخواد اونها رو دنبال کنی در صورتی که فرد افسرده هیچ دلخوشی و علاقمندی نداره.

    باید شروع به فعالیت کنی. تو الان تو صحبتهات از درآمدت ناراضی هستی. پس باید شروع کنی به یک کار جدید، یک کار دوم. حتما حتما مهارتی داری که هنوز ازش استفاده نکردی، حتی میتونی کارهای اینترنتی انجام بدی.

    با دست رو دست گذاشتن چیزی عوض نمیشه، درآمدت که زیادتر بشه اتومات حالت هم خوب و عالی میشه.

  6. 2 کاربر از پست مفید خندون تشکرکرده اند .

    Happy.girl.69 (پنجشنبه 05 اردیبهشت 98), میشل (پنجشنبه 05 اردیبهشت 98)

  7. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 05 فروردین 00 [ 04:44]
    تاریخ عضویت
    1396-3-06
    نوشته ها
    54
    امتیاز
    4,862
    سطح
    44
    Points: 4,862, Level: 44
    Level completed: 56%, Points required for next Level: 88
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    0

    تشکرشده 45 در 26 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط Happy.girl.69 نمایش پست ها
    سلام.
    خیلی طولانیه، امیدوارم بخونید.
    جایی رو بهتر از اینجا پیدا نکردم برای همدردی.
    مدتی بود که احساس خستگی مفرط، بی حالی، کمبود انگیزه و پوچی بهم دست داده بود.
    تصمیم گرفتم برم دکتر و فرض رو بر این گذاشتم شاید مثلا تیروئیدم ‌مشکل داشته باشه یا کم خونی و کمبودی آهنی چیزی داشته باشم.
    آزمایشم هیچ مشکلی نداشت و همه چیزش مثل همیشه عالی بود.
    علت این همه ناتوانی و خستگی رو افسردگی تشخیص داد. به دکترم اطمینان کامل دارم.
    دو تا قرص برام تجویز کرد، دابل بول برای افزایش سطح انرژی و نورتریپتلین برای افسردگی.
    خیییییلیییی بی حالم، اصلا حوصله بیرون رفتن و حتی ورزش که عشقم هست رو ندارم.
    آدمی بودم که همیشه بیرون بودم.
    دوس دارم تمام وقت فقط دراز بکشم و فکر کنم و بخوابم...
    تنظیمات خوابم خیلی بهم ریخته، دیروقت خوابم میبره، هزااااار بار وسطش از خواب پامیشم و افکار مربوط به کار و پول تو ذهنم شروع میشه.

    میدونم همش تقصیر خودمه که به این روز افتادم.
    خستم، خیلی خسته، از این روند تکراری و پوچ خستم، یعنی خوب میشم؟ این قرصها خوبم میکنن؟ واقعا کسی با قرص نتیجه گرفته؟
    همه اینا رو دارم با گریه مینویسم، ریمل رو چشمم پخش شده و حتی حوصله ندارم برم بشورم.
    حتی قیافم هم دیگه به شادابی و جذابیت سابق نیست.
    یه روزی همه حسرت هیکلم رو میخوردن ولی از بس ورزش نکردم که بهم ریخت، خودم هیکل مردمو میسازم ولی واسه هیکل خودم حال ندارم.
    الان از پیاده روی برگشتم ولی انقد بیحال رفتم که به زور 60 کالری سوزوندم.
    هیچکسو ندارم، نه تفریحی ، نه پول اضافه ای که بخوام برم کلاس زبان که عاشقش هستم یا ورزش جدید یا مثلا برم یوگا.
    وضع بابام خوبه ولی به عنوان یه آدم 28-29 ساله دیگه کشش ندارم ازش پول بگیرم.
    درآمد خودم هم خیلی کمه، در حدی که فقط بتونم اجاره مکان رو تامین کنم.
    سلام خوبی ؟
    بهترین جا رو برای حرف زدن پیدا کردی ... این جا منو از زندگی نجات داد...
    من متوجه نشدم دقیقا مشکلت چیه و چه افکاری میاد تو سرت که نمیتونی شب ها بخوابی ..
    یکم مسيله رو باز کن ..
    ولی حدس میزنم اینکه گفتی ۲۸ ۲۹ سالته افکاری که همه ی دختر های هم سنت دارند رو داری .
    و از حرفات متوجه شدم مثل اینکه جدا زندگی میکنی ...
    در مورد مسئله ی مالی متاسفانه برای بیشتر ادم ها هست با این شرایط و اوضاع اقتصادی و اجتماعی طبیعی هست ..
    به نظرم سعی نکن زیاد خونه باشی سعی کن پیش خانواده و دوستات باشی .
    اینکه دوستمون میگه کار جدید شروع کن به این سادگی نیست خودش یه داستان خیلی طولانیه به این راحتی نمیشه کار جدید پیدا کرد اونم تو ۲۹ سالگی ...
    سرمایه اولیه اشنایی با اون کار علاقه . درامد . فکر آزاد و راحت .. و اعتماد به جایی که کار میکنی مخصوصا برای شما که دختر هستی ملاک هست پس به نظرم خیلی زود برای پیدا کردن کار جدید .
    اگر میبینی حوصله باشگاه و تمرین کردن و نداری نکن .
    به جاش با دوستات باش خوش بگذرون ...
    و زمانی که تنهایی و فکر و خیال میاد تو سرت ببین چی شده و چرا باید اوضاعت این باشه تا به یه نتیجه ای برسی ... و اینکه اگر به ما هم بگی شاید بتونیم کمکت کنیم ...
    دوست دیگه ای هم گفت که زمان نیاز اینو قبول دارم صد در صد چندین ماه زمان نیازه و منم مخالف قرص هستم نخور اصلا به نظرم .

  8. کاربر روبرو از پست مفید mohammaderz تشکرکرده است .

    Happy.girl.69 (پنجشنبه 05 اردیبهشت 98)

  9. #5
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 29 بهمن 01 [ 12:00]
    تاریخ عضویت
    1391-12-24
    نوشته ها
    1,690
    امتیاز
    42,348
    سطح
    100
    Points: 42,348, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteranOverdrive25000 Experience Points
    تشکرها
    6,932

    تشکرشده 6,903 در 1,648 پست

    Rep Power
    348
    Array
    هپی گرل عزیز،

    حتما یه مشکلی زیر این حالت هست که از برطرف کردنش ناامید شدی. بگرد اونو پیدا کن، ازش فرار نکن.

    اگه واقعا مشکل پوله که با نظر خندون موافقم. ولی ممکنه بی پولی فقط راه کنار اومدن یا فرار کردن از مشکل اصلی رو داره برات مسدود می کنه. در هر حال راه حل اینه که یا اون مشکلو برطرف کنی یا مشکلت با اون مشکل رو برای خودت حل کنی.

  10. کاربر روبرو از پست مفید میشل تشکرکرده است .

    Happy.girl.69 (پنجشنبه 05 اردیبهشت 98)

  11. #6
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 14 مرداد 98 [ 00:30]
    تاریخ عضویت
    1396-6-04
    نوشته ها
    200
    امتیاز
    4,103
    سطح
    40
    Points: 4,103, Level: 40
    Level completed: 77%, Points required for next Level: 47
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registeredTagger Second Class
    تشکرها
    244

    تشکرشده 259 در 139 پست

    Rep Power
    40
    Array
    زندگی خوب عزیز
    انقدرررر خوب و قشنگ جواب میدی، آدم میمونه دیگه چی بگه.
    فقط میتونم بگم خیلی ممنونم که وقت گذاشتی.
    به دردم احترام میزارم و کمک میکنم خوب بشه.
    _________________________________________________
    خندون عزیز
    منم مخالف سر سخت قرص تو همچین مواردی بودم. برای خودمم قبولش سخت بود ولی واقعا دیگه مونده بودم.
    همین دکتر دو سال پیش هم بهم قرص داده بود ولی من مقاومت کردم و یک بار هم نخوردم.
    در مورد شغل و مهارت تا دلت بخواد تو زمینه کامپیوتر میتونم توانایی داشته باشم و گسترش بدم. همین الانش به آفیس و فتوشاپ تسلط دارم، برنامه نویسی تحت وب بلدم، توانایی تدریس همه اینا رو دارم.
    تو زمینه تناسب اندام و حرکات اصلاحی و درمانی خیلی اطلاعات به‌روزی دارم و توانایی آموزش دارم و خیلی حوصلم زیاده براش

    _________________________________________
    آقا محمد
    آره حدست درسته افکار ازدواج قبلا خیلی میومد سراغم ولی الان اصلا، شرایطمو قبول کردم ناچاراً.
    افکار کاری و مالی بیشتر.
    فکر اینکه همین شغل فعلیم سرنوشتش چی میشه، چطور تبلیغ کنم(خود تبلیغ هزینه میخواد)
    چیکار کنم مشتری بیشتر جذب بشه و ............

    با خانواده زندگی میکنم، دوست و رفیق زیاد ندارم (از یه جایی تصمیمم شد کمتر داشته باشم)
    کار هم تو شهر کوچیکی مثل ما کم هست، دو شیفت کار با حقوق 450 ، والا آدم بیشتر افسردگی میگیره بره سر اینجور کارا

    _______________________________________________
    میشل عزیز
    مشکل که زیاد هست:
    1-ازدواج یهویی تمام دختران فامیل در یک سال و مجرد موندن من
    2-هدر رفتن استعدادم در زمینه های مختلف و باند و باند بازی و میدون ندادن به افراد تازه کاری مثل من
    3-تفاوت عقیده بین من و خانوادم (البته خیلی فاحش نیست و هیچوقت براش نجنگیدم و فقط ناچارا پذیرفتم تا متاهل بشم و بتونم طبق سلیقه خودم زندگی کنم)
    اینا سه تا از مهمتریناش بود.
    ________________________________________________
    دوستان خیلی ممنونم که وقت گذاشتین و تو تاپیکم جواب دادین و راه حل ارائه دادین.
    امیدوارم بتونم خیلی زودتر حل کنم و بازم پذیرای نظراتتون هستم.
    خودم دست به کار شدم و امروز 6 صبح که داشت خوابم عمیق میشد زدم بیرون که خونه نباشم و نخوابم تا 12 ظهر و بتونم خوابمو حداقل تنظیم کنم.
    از دیروز هم ورزشمو شروع کردم.

  12. #7
    Banned
    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 دی 02 [ 13:45]
    تاریخ عضویت
    1394-2-15
    نوشته ها
    1,099
    امتیاز
    18,366
    سطح
    86
    Points: 18,366, Level: 86
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 484
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteranOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    271

    تشکرشده 1,106 در 598 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام

    تا حالا شده از موضوع دیگری به خودت نگاه کنی
    نگاه کن ببین داشته هات در زندگی چین
    اونارو بنویس

    حالا نداشته هاتو بنویس
    حاضری کدام از داشته هاتو بدی و اون نداشته هارو بگیری

    بزاز من حدس بزنم:
    تو هیچکدوم رو حاضر نیستی تعویض کنی

    افسردگی یعنی بزرگ جلوه دادن مشکل به اشتباه به همین راحتی
    وقتی شما مشکلتون یک سگ گنده هار فرض کنید که در مقابلش ناتوانید

    یه جور واکنش منفعلانه هست به نظرم

    جالب در این مواقع معمولا فقط بدترین چیزها به ذهنتون میرسه بدترین اتفاقا از همه چی نیمه خالی لیوان رو میبینید

    بیاییم دست در دست واقعیت نگرشمون رو واقعی و خوش بینانه کنیم به یک مشکل و
    واکنش فعال داشته باشیم بهش

    هرچی چشمامونو روی واقعیت ببندید اولش شاید خیلی جذاب باشه ولی بعدش چون بدون منطق بوده از پا درمون میاره و دچار بیماری میشید

  13. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 12 خرداد 98 [ 07:15]
    تاریخ عضویت
    1398-2-05
    نوشته ها
    7
    امتیاز
    118
    سطح
    2
    Points: 118, Level: 2
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 32
    Overall activity: 40.0%
    دستاوردها:
    31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام عزیزم.
    بگم منم مثل شمام باورت میشه؟
    خودمون باید بخودمون کمک کنیم
    تحصیلاتت چیه؟؟

  14. کاربر روبرو از پست مفید ♡_دختر_خردادی_♡ تشکرکرده است .

    Happy.girl.69 (پنجشنبه 05 اردیبهشت 98)

  15. #9
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 14 مرداد 98 [ 00:30]
    تاریخ عضویت
    1396-6-04
    نوشته ها
    200
    امتیاز
    4,103
    سطح
    40
    Points: 4,103, Level: 40
    Level completed: 77%, Points required for next Level: 47
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registeredTagger Second Class
    تشکرها
    244

    تشکرشده 259 در 139 پست

    Rep Power
    40
    Array
    ممنون خادم رضا.
    حتی اگه بخوام بدون نوشتن هم داشته و نداشته‌هامو مقایسه کنم قطعا حاضر نیستم هیچکدوم از چیزایی که دارم بدم و چیز جدید بگیرم.

    الان داشتم با خودم فکر میکردم چقدر این اواخر به خودم سرکوفت میزدم، مدام میگفتم نه تحصیلات آنچنانی دارم (لیسانس نرم افزارم)، نه کار درست و حسابی، نه ازدواج کردم و ......

    بزارید اینجوری بگم که من الان حس یه مهره سوخته رو دارم.
    از اینکه هیچکس توانایی‌هامو ندید و بهم بها نداد.
    یه نمونش همین چند روز پیش بود که فهمیدم یکی که میدونست من دارم از بیکاری چه زجری میکشم و میتونست منو بزاره سر یه کاری ولی این کارو نکرد.
    یکیو برد که نه تجربه داشت، نه مدرک داشت، نه هیچ چیز دیگه ای، در حالیکه که من تسلط کامل رو اون کار دارم.
    هر جوری فکر میکنم نمیفهمم چرا اون.
    حسودی نکردم ولی سووووختمممم.
    میدونم باید منتظر کسی نمونم و خودم واسه خودم کاری کنم ولی بعضی جاها دیگه واقعا کاری از دست آدم ساخته نیست.

    - - - Updated - - -

    سلام دختر خردادی.
    ادم تا جایی میتونه به خودش کمک کنه ولی اینو قبول دارم که کمک کننده نهایی خود آدمه.
    من لیسانس نرم افزار دارم.
    حالا شااااااید در آینده تربیت بدنی بخونم.
    باید پشتم گرم بشه از لحاظ مالی و بعد با فکر باز بخونم.

  16. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 12 خرداد 98 [ 07:15]
    تاریخ عضویت
    1398-2-05
    نوشته ها
    7
    امتیاز
    118
    سطح
    2
    Points: 118, Level: 2
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 32
    Overall activity: 40.0%
    دستاوردها:
    31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    امکان ادامه تحصیل نداری؟ یا بری دنبال هنری مثل نقاشی؟؟


 
صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 21:27 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.