سلام
کلیت مشکلم اینه که متوجه شدم همکارم از توی کیفم پولمو برداشته .
و متوجه شدم دفعه قبل هم که پولم گم شد و یک درصد به کسی شک نکردم ، و خودمو توجیه کردم که لابد خودم اشتباه کردم ، اون بار هم کار ایشون بود.
( کلا آدم ساده لوح و خوش باوری نیستم اتفاقا خیلی هم محتاطم و هر کسی رو توی حریمم راه نمیدم
دوستای زیادی دارم ولی دوست صمیمی که همنشین و همصحبت شم باهاشون سه چهار نفر ن ، اما واقعا خیلی سخت میتونم به کسی مشکوک بشم خیلی سخت مگر اینکه با چشمای خودم چیزی ببینم )
و همزمان متوجه شدم که این همکار خانم متاهل به یک آقای متاهل که ایشون هم از کارمندان ( از مدیران ) شرکت هست باهم ارتباط دارن و هر دو دارن به همسراشون خیانت میکنن .
نکته اینجاست که من تجسس نکردم و یهو ازینهمه موضوع سر درآوردم
مثل یه پازل همه چی کنار هم چیده شد و کلی مدرک به دستم رسید
حتی نمیخاستم دوربینهای مدار بسته رو چک کنم و این موضوعو فراموش کرده بودم
اما خیلی اتفاقی چند روز بعد از گم شدن پولم که اصلا این موضوع رو داخل شرکت به همکارام نگفته بودم ، داشتم تلفنی با خواهرم صحبت میکردم میگفتم بخاطر اینکه ذهنم درگیر نمونه فراموش کردم که پولی گم کردم و دیگه بهش فکر نمیکنم
یکی از همکارام که داشت مکالمه منو میشنید تند تند سوال کرد و من جواب دادم و مثل یه معمای حل شده مشخص شد کار کی بود
من به مدیرم نگفتم که چون پولم گم شده میخوام فیلم دوربینها رو در اختیارم بذاره
بلکه گفتم چون بسته مهمی رو گم کردم و احتمال میدم انداخته باشم داخل سطل زباله میخام خیالم راحت بشه .
الان خیلی عصبانیم
خیلی متاسفم به اندازه تمام توانم متاسف و ناراحتم
هرگز فکر نمیکردم این خانم همچین کارهایی ازش سر بزنه
این دختر مهربون و لطیف و ...
موضوع اینه من الان مدرک دارم
هم دوربینهای مدار بسته
هم چتهای اون خانم
قرارشون برای سفر به یکی از شهرها و اجاره کردن خونه است
بهمدیگه گفته بودن که فلانجا شناسنامه نمیگیرن
موضوع بعدی اینه که این خانم بار اولش نبوده نه در دزدی نه در رابطه نامشروع
بلکه از هر طعمه ای استفاده میکنه
و من هر وقت همکارا ازین خانم غیبت میکردن عصبانی میشدم که چرا کنکاش میکنید
چرا توهمت میزنید
نمیدونم چیکار کنم
برم ساختمان مرکزی و به مدیریت بگم ؟
برم پشت سر بکشم اش کنار و دعواش کنم ؟
بکشمش کنار و سرزنشش کنم ؟
میترسم از سرزنش کردنش
ازینکه آبروشو ببرم
ازینکه مسئولم
اما اگه این خانم بمونه توی شرکت واقعا خطرناکه
چون خیلی چتهاش خطرناک بود
خیلی برای آقایونی که میدونه ضعیفن و بیشعورن دلبری میکنه
حالم بهم میخوره ازش
و موضوع یه چت ساده نیست
توانایی دروغهای عجیب و شاخداری رو داره
و گندکاری های بسیاری که خانه خراب کنه
میدونم به من ربطی نداره
اون اوایل که اومدم سرکار گفت دستش خالیه و پیش من زنگ زد چند جا برای قرض و من تحمل نکردم و بهش پول قرض دادم و تاحالا هم ازش نخواستم پس بده
در حالی که نهار پیتزاهای گرون میخوره
لوازم آرایشی گرون
وو....
هم میناله از بی پولی هم لارج خرج میکنه
هم ادعای وجدانش میشه هم معلوم نیست تاحالا چند تا زندگی رو به نابودی کشونده
نمیدونم از کجا بگم
شاخم دراومده
من اصلا و ابدا آدم ساده لوحی نیستم ولی واقعا باورش سخته
نمیتونم اجازه بدم این زالو کنارم بشینه و کار کنه و حقوق بگیره
من تنها محجبه شرکت هستم ، و اون خانم کلا اعتقادی به حجاب نداره و همینطور بقیه همکارا هر چند بعضی هاشون نماز میخونن و لی چندان خوش حجاب نیستن و بی حجابن کلن
اما من که خودم محجبه بودم همیشه سعی کردم نگاهم بالا به پایین نباشه
همیشه ازین خانم طرفداری کردم
و جالبه بقیه که خودشونم همچین حجاب نداشتن به حجاب این خانوم قبلا اعتراض کرده بودن
الان انقدر دوست دارم بکشونمش یه گوشه ای و بهش بگم تو نبودی که میگفتی ایرانیا مریضن ، تو نمیتونی بخاطر یه مشت بیمار جنسی حجاب کنی
حالا ببین مریض جنسی کیه زالو
انقد دوست دارم خیلی چیزا بهش بگم خیلی حرفا خیلییییی
ولی واقعا از سرزنش کردن میترسم
یه لحظه میگم به من مربوط نیست مگه من خدا هستم من باید عیب پوشی کنم
از یه طرف میگم این خانم مثل یه مجرم میمونه که خیلی جسور شده و من در قبالش حداقل به اندازه خودم مسئولم و باید یه کاری کنم .
علاقه مندی ها (Bookmarks)