به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 25
  1. #11
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 24 آذر 00 [ 21:47]
    تاریخ عضویت
    1391-2-29
    نوشته ها
    421
    امتیاز
    12,188
    سطح
    72
    Points: 12,188, Level: 72
    Level completed: 35%, Points required for next Level: 262
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    662

    تشکرشده 635 در 275 پست

    Rep Power
    67
    Array
    حتما پیگیر پولت باش
    هم پولیکه ازت قرض کرده و هم پولی که ازت برداشته

  2. 2 کاربر از پست مفید نازنین2010 تشکرکرده اند .

    khaleghezey (دوشنبه 19 فروردین 98), باران . (یکشنبه 18 فروردین 98)

  3. #12
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 09 اردیبهشت 00 [ 20:56]
    تاریخ عضویت
    1396-1-07
    نوشته ها
    47
    امتیاز
    4,735
    سطح
    43
    Points: 4,735, Level: 43
    Level completed: 93%, Points required for next Level: 15
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    12

    تشکرشده 69 در 36 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام به نظر من این خانم دچار بیماری روانی اختلال کنترل تکانه هستند. اینجور افراد در برابر دزدی اعتیاد قمار و ارتباطات خارج از عرف قدرت مقاومت ندارند. این خانم با این شدتی که شما بیان کردید صد در صد دچار اختلال روانی هستند. این اختلال به راحتی درمان نمیشه متاسفانه و احتیاج به دارو درمانی و رواندرمانی طولانی مدت دارند. شما هر اقدامی که خواستید انجام بدید اول در نظر بگیرید که رفتارهای این خانم تا حد زیادی خارج از کنترل خودشون هستش.

  4. کاربر روبرو از پست مفید niloofarjan تشکرکرده است .

    باران . (یکشنبه 18 فروردین 98)

  5. #13
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 06 اردیبهشت 03 [ 12:05]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,422
    امتیاز
    287,206
    سطح
    100
    Points: 287,206, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.4%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,580

    تشکرشده 37,088 در 7,004 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array


    خیلی زحمت کشیدید پاسخ دادید

    ببخشید آقای مدیر این قسمتو متوجه نشدم :


    یعنی هم برم بهشون خصوصی بگم هم برم به مدیریت بگم ؟

    یا یعنی اینکه برم خصوصی بگم اگه اقرار کرد دیگه به مدیریت نگم ؟

    ببخشید دقیق متوجه نشدم .

    بعدش اگه برم به مدیریت بگم و بندازنش بیرون چی ؟
    با سلام
    شما یک رسالت فردی دارید یک رسالت اجتماعی

    در بخش مسئولیت فردی می توانید خصوصی با او در میان بگذارید و حق خود را بازپس گیرید.
    در حوزه جمعی با توجه به اینکه رفتار و منش ایشان و مشکلات ایشان خصوصی نیست بلکه عمومی فضای کار را تحت تاثیر قرار داده است، می توانید از مدیر بخواهید که به او تذکر دهد.
    اینکه مدیر تذکر می دهد یا اخراج می کند از وظایف اوست. اینکه شما پیگیر پاک سازی محیط کاری خودتون باشید از وظایف شماست.

    البته دقت کنید شما چیزهای آشکار و مشخصی که آسیب رسان هست با مدیر در میان می گذارید تا اطلاعاتی که از راه ناصحیح یا تجسس به دست آورده اید!

  6. 3 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    admin (شنبه 07 اردیبهشت 98), khaleghezey (دوشنبه 19 فروردین 98), باران . (دوشنبه 19 فروردین 98)

  7. #14
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    درود بانو

    سپس از جناب مدیر استاد سنگتراشان

    چون تقریبا همین مشکل شما در یک شکل دیگه اتفاق افتاده در تایید نوشته مدیر سایت فقط لطفا چیزی که صددرصد مطمئن هستید و با مدرک ارائه بدید همان مسئله دزدی ایشون و فیلم دوربین ها. نظر شخصی بنده اینه این بنده خدا اصلاح بشود نیست خودت را هم اذیت نکن تا جایی که بهت مربوط میشه جلو برو حتما و قاطعانه لطفا.
    بعضی شرکت ها برای جذب مشتری یا هرچیز دیگه ای چشم پوشی میکنن از اینجور مسائل و مشکلات بعضی افراد سازمان

    یاعلی

  8. 3 کاربر از پست مفید khaleghezey تشکرکرده اند .

    Happy.girl.69 (دوشنبه 19 فروردین 98), نیکیا (دوشنبه 19 فروردین 98), باران . (دوشنبه 19 فروردین 98)

  9. #15
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 11 اردیبهشت 98 [ 12:47]
    تاریخ عضویت
    1398-1-17
    نوشته ها
    10
    امتیاز
    205
    سطح
    4
    Points: 205, Level: 4
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 45
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    16

    تشکرشده 7 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام دوستان خیلی ممنونم از راهنمایی های خوبتون همچنان به شدت به نظراتتون نیاز دارم
    سعی میکنم در چند پست توضیح بدم معذرت میخوام که طولانی میشه

    پرونده این ماجرا خیلی پیچیده و طولانی شد و تصمیم گیری رو سخت کرد
    ( از گفتن تمام جزئیات و یکسری مسائل اینجا اجتناب کردم که همه چی باهم قاطی نشه و طولانی نشه )


    کاری که نهایتا انجام دادم
    تا ده روز بعد از ایجاد این تاپیک هیچ کاری انجام ندادم صبر کردم تا عصبانیم کاملا برطرف بشه تا بهتر تصمیم بگیرم .


    دوتا مساله وجود داشت :
    1 -مسائل پنهانی که کسی ازش خبر نداره
    2 - مسائل علنی که همه ازش خبر دارن



    1 -مسائل پنهانی که کسی ازش خبر نداره :
    جدا از مدارکی که از ارتباط و قرار و مدارهای این خانوم داشتم ،
    هر چند این خانم خودش با زبون خودش به تعدادی از همکاران از ارتباطش با اون مدیر شعبه صحبت کرده بود و حتی به یکی از همکاران اعلام کرده بود که " من آدم تنوع طلبی هستم و همسرم با این موضوع مشکلی نداره !!! "
    و به یکی دیگه از همکارانم گفته بود " من از همسرم جدا شدم بنابراین متعهد و متاهل نیستم !! "

    هر چند همسرشون روز تولدشون با کیک تشریف آوردن شرکت و این خانم رو سورپرایز کردن !!!
    و از شناسنامه شون و مدیریت باز هم برای بار چندم مطمئن شدم ایشون متاهل هستن .

    اما با خودم گفتم که خوب این مساله به من مربوط نمیشه حداقل حق ندارم به کسی چیزی بگم ، بلکه نهایتا اگر احساس کردم تاثیری داره میتونم دوستانه کمی براش روشنگری کنم.

    مسئله دزدی هم چیزی بود که کسی ازش خبر نداشت و من مایل بودم در خفا با ایشون مطرح کنم .




    2 - مسائل علنی که همه ازش خبر دارن :
    قبلا گفتم همه همکاران ( به جز مدیریت ) ایشون رو ( خانم دزد یا همون ارغوان ) یه آدم دروغگو میدونن که اختلال روانی داره و به شدت کمبود داره و...
    بارها علنا مقابل دروغگویی هاش ایشونو دست میندازن یا کنایه میزنن .
    در مورد اخبار خیانتش هم واضح بهش گفتن لطفا دیگه این مسائل رو اینجا تعریف نکن چون آزار دهنده است .


    خوب اینکه ایشون بیاد دروغ بگه ضرری به ما نمیزنه ، اون حرفشو میزنه و ما هم کار خودمونو انجام میدیم و تمام .


    اما مشکل زمانیه که ایشون از آبروی شخص دیگری مایه میذاره !! و اینجاست که دروغ گفتنهاش ضرر داره .
    ارغوان کاری کرده که همه از مدیر واحدمون بدشون میاد و فکر میکنن مرد شریفی نیست و ازینکه او مدیرمونه بیزارن .

    - - - Updated - - -

    مدیر واحد ما ( آقای تهرانی ) ، یه تجربه داشته : سالها پیش در کارشون اشتباهی میکنن و این اشتباه رو مدیرش میفهمه و به جای توبیخ ، کمکش میکنه
    حالا میخواد ایشونم همینطور باشه ، اما غافل ازینکه واقعا بلد نیست
    اگه قبلا مدیرش او رو کمک کرده
    1 - بلد بوده چهطوری کمکش کنه
    2 - یه روزنه امیدی توان و استعدادی در این آدم دیده که کمکش کرده
    3- از خودش مایه نذاشته و از بقیه مایه نذاشته بلکه در حد توانش کمکش کرده یعنی یه جوری کمکش نکرده که به بقیه آسیب بزنه.

    اما آقای تهرانی که بسیار خام و نسنجیده برخورد میکنن ، آدم شُلی هست که بلد نیست حتی قاطع بودن یعنی چی
    یعنی وقتی میخواد قاطع باشه ، " قهر " میکنه .

    ( مثلا به جای اینکه بگه خانم باران چرا حواستون نبود آمار رو ببندید لطفا سریعتر این کار رو انجام بدید ،
    میاد میگه آمارم که من باید ببندم بعدش به حالت عجیب قهر میره آمارو میبنده )




    حالا ، این خانم که نه ظاهرش معلومه چقدر مکار هست و هم بلده آدم رو روی انگشتش بچرخونه سرکیسه کنه و سرکار بذاره
    اعتماد یا توجه آقای تهرانی رو جلب کرده و آقای تهرانی میخواد بهش کمک کنه
    الان آقای تهرانی ، نقش ناجی رو داره برای این خانم

    و فکر میکنه ارغوان یه دختر ساده ایه که حتی دروغ گفتن بلد نیست و تمام مشکلش اینه که دوتا دروغ معمولی میگه .


    از طرفی ارغوان هر صحبت و حرکتی که از مدیر واحدِ ما، دریافت کنن با تحریف و آب و تاب شرح میدن
    در واقع ایشون به همه اعلام میکنن که آقای تهرانی به ایشون ابراز علاقه و محبت دارن مدام با ایشون در حال ارتباط هستن و به ایشون پیشنهاد عجیب میدن و.. !!
    ( کاری ندارم که چرا این چیزا رو افتخار میدونه !!)




    یکبار آقای تهرانی رفتن مرخصی طولانی و طبیعیه که گزارشات لازم رو از یکی از نیروهای تمام وقت ( ارغوان ) دریافت کنن
    این خیلی طبیعی هست و چیز عجیبی نبود .

    ارغوان این گزارش خواستن مدیر رو یه جور با آب و تاب تعریف میکرد ( آقای فلانی هی به من زنگ میزنه من دیگه نمیدونم چی بهش بگم ، به من میگه باید به من بگی اونجا ( در شرکت ) چه خبره و یکسری جملات پیام مدیر رو برش میدادن و برای همکارا میخوندن !!)
    که همکارا با تعجب ازین خانم میپرسیدن یعنی چی ؟ چه خبری میخواد باشه چرا باید آقای فلانی اخبار شخصی ما رو از شما بپرسه

    که من بهشون توضیح دادم : دوستان آقای مدیر بخاطر مسافرتشون یکسری گزارش روتین خواستن . همین .
    بعد به این خانم گفتم که ارغوان جان شما هم لطفا تمام گزارشات لازم رو به صورت درست و کامل برای ایشون ارسال کن .
    نمیخواد فکر کنی چی بگی چی نگی فقط هر چی لازمه گزارش بده و کتبی هم باشه که بشه بعدا رسیدگی کرد .


    خلاصه تمام همکارا فکر میکردن واقعا این خانم با مدیر واحدمون آقای تهرانی که یه آقای مجرد و خوبی هم هست در ارتباطه . نسبت به اون آقا احساس بدی پیدا کرده بودن .
    و دیگه تمام حرفا و حرکات آقای تهرانی زیر ذره بین رفته بود و برای همکارا آزار دهنده بود .


    (آقای تهرانی ( اکثرا در شرکت حضور نداره یا در شیفت کاری که من هستم نیست ) هر کسی میتونه بفهمه که این آقا کلا با همه راحته و این فرهنگشه . وگرنه جلف نیست شوخی نامتعارف نمیکنه

    با خودِ من هم همواره برخوردشون کاملا رسمی و محترمانه بوده ( بخاطر برخورد خودم) کاملاحریمها رو حفظ میکنه .
    ولی خوب بقیه همکارا خودشون تا حدی راحتن . اما بخاطر حرفای این خانم دروغگو و متوهم ، دید منفی به مدیر پیدا کردن .




    بنابراین تصمیم نهایی من این بود که با مدیرمون صحبت کنم ، احساس کردم او حق داره بدونه که یه نیروی دیوانه ای هست و داره با آبروش بازی میکنه .
    چیز مخفی هم نبودم که من عذاب وجدان بگیرم بابتش . اتفاقا صد در صد مطمئن بودم این یه موردو باید بگم .
    به مدیر توضیح دادم که این خانم چه حرفایی رو میاد به بقیه میگه و حتی پیامهای عادی ایشونو ، تحریف میکنه ، برش میزنه و برای بقیه میخونه .

    ( این خودش به مدیر نشون میداد که این خانم چندان که او فکر میکنه قابل اعتماد نیست و باید در همه ی امور بیشتر حواسش به خودش و این خانم باشه
    اینقدر احساس سوپر من بودن نداشته باشه
    حریم ها رو بیشتر حفظ کنه و... )


    نکته مهم تر این بود که به هر حال این آقای تهرانی ، مدیر ما هستن ، و موندگارن .
    این خانم حتی اگه اخراج بشه بازم ممکنه اشخاصی استخدام بشن که با رفتار نسجیده مدیر ( فردین بازی ها و سوپرمن بازی های مدیر ) بازم مشکلاتی مثل تبعیض قائل شدن ، پیش بیاد .

  10. کاربر روبرو از پست مفید باران . تشکرکرده است .

    زندگی خوب (شنبه 07 اردیبهشت 98)

  11. #16
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 11 اردیبهشت 98 [ 12:47]
    تاریخ عضویت
    1398-1-17
    نوشته ها
    10
    امتیاز
    205
    سطح
    4
    Points: 205, Level: 4
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 45
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    16

    تشکرشده 7 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array

    به مناسبت ماه شعبان ما یک مراسمی داشتیم و یکی از همکاراممدعوت بود که نتونست بیاد
    در این مراسم کتاب اهدا میکردیم ( کتاب سلام بر ابراهیم )
    فردای اون روز که رفتم شرکت چون باید میوه و کتاب همکارموبراشون میبردم ، پس چند تا میوه بیشتر برداشتم و به ارغوان هم دادم . ( این چند وقته باهاش سرسنگین بودم )

    بعدش همکارم داشت کتاب یادت باشد رو میخوند که صحبت رسید بهکتاب سلام بر ابراهیم و ایشون کلی تعریف کرد از کتاب و منم به همین دلیل یک کتابسلام بر ابراهیم به این همکارم دادم .

    ارغوان که داشت تعریف های ما رو میشنید گفت من هم کتاب رومیخوام ( مظلوم شده بود )
    گفتم چون ندیده بودم کتاب بخونی و باب سلیقه شما نبود بهتونتعارف نکردم اگر واقعا میخونید بفرمایید این کتاب هم برای تو .



    بعدش من و ارغوان تنها شدیم
    شروع کرد که من دنبال یه تغییری توی زندگیم بودمو توبه کردم ومیخوام درست بشمو همه چیزو درست کنمو....
    بهشون گفتم "ارغوان خیلی وقتهمنتظرم چیزی بهم بگی ، چرا نیومدی خودت بهم خبر بدی "
    که خوب اومد حاشا کنه - گفتم فیلم دوربینها رو دارم

    و یکمی حرفای کلی و دوستانه بهش گفتم
    اونم فقط گریه میکرد
    ولی حرفای خیلی خوبی زده شد ( بعید میدونم تاثیری داشته باشهچون رفتاراش دقیقا حیله است و شبیه یه بازی جدیده تا تغییر )




    اما عجیب این بود که گفت به مدیرمون آقای تهرانی گفته قضیه دزدی رو ؟!!
    و مدیرمون بهش گفته به کسی چیزی نگو
    چون اگر به خانمِ باران بگی ، من ( مدیر ) مجبورم میشم گزارش بدمبه مدیرای بالاتر و اونوقت اخراج میشی !!!

    و من به شدت ازینهمه بی درکی و نافهمی مدیرمون عصبانی شدم چهطور چیزی که تاحالا حقم بوده بدونم بهم نگفته شاید اصلا من متوجه نمیشدم نباید به پولم میرسیدم نباید میفهمیدم
    تازه ارغوان خودش میخواسته بیاد بهم بگه ولی آقای تهرانی نذاشته

    من موندم این آدم چی فکر میکنه

  12. کاربر روبرو از پست مفید باران . تشکرکرده است .

    زندگی خوب (شنبه 07 اردیبهشت 98)

  13. #17
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 11 اردیبهشت 98 [ 12:47]
    تاریخ عضویت
    1398-1-17
    نوشته ها
    10
    امتیاز
    205
    سطح
    4
    Points: 205, Level: 4
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 45
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    16

    تشکرشده 7 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    آقای تهرانی چند روز بعد از صحبتم باهاش اومد گفت میخواد مشورت بگیره
    و گفت به نظرت این خانمو چیکار کنیم ؟ ( ارغوان رو )
    گفت نمیدونه اخراجش کنه بهتره یا بمونه
    و منم هر چی به ذهنم میرسید درسته و باید بگم گفتم
    نهایتا چند تا پیشنهاد به مدیرمون دادم که عملی کردن و استقبال کردن ( اینکه این خانم یکسری دسترسی ها رو از دست دادن ، یکسری قوانین کاری براشون تعریف شد و.. )

    الان چه اتفاقی افتاده ؟

    الان حدودا 2الی 3 هفته ازین صحبتا میگذره
    چند روز پیش میخواستم به مدیرم تماس بگیرم یکدستی بزنم و بهشون بگم آقای تهرانی من رفتم و فیلم دوربینها رو با مدیرای بالاتر در دفتر مرکزی نگاه کردیم
    و به مدیرای بالاتری گفتم که شما موضوع دزدی رو میدونستید و نه به مدیرای بالاتری گزارش دادید و نه به من اطلاع دادید بلکه حتی نذاشتید ارغوان بیاد به من اعترافشو کنه .

    گفتم بزار بدونه که چه تبعاتی داشت این کارای عجیب و غریبش اما چیزی نگفتم و سکوت کردم .
    و حقیقتا اگر من الان برم به مدیرای بالاتریمون در دفتر مرکزی بگم چی شده هم ارغوان و هم آقای تهرانی اخراج میشن .



    الان با رسیدن ماه رمضان شرکت میخواد تعدیل نیرو کنه
    چه بهتر که یه نیروی نیمه وقت ( یعنی من ) رو تعدیل کنن

    اما قبلا گفتم که چقدر این کار واسم مزیتها داره و مثل یه معجزه پیدا شد
    نیمه وقت بودن - سبک بودن - محیط زنانه - نزدیک بودن -
    از طرفی پدرم به شدت سخت گیرن و این برای من معضلی بود که هیچ جا نمیتونستم برم
    اما حالا صبح زود که از خونه میام بیرون به پدرم میگم مثلا من میرم کلاس فلان و بعد هم سرکار و دیگه پدرم ریز نمیشه که دور هست نیست چرا میری چرا دم خونمون کلاس نمیری و..
    یا مثلا میگم پدر بعد از سرکارم جایی کار دارم و دو ساعت دیرتر میرسم و بعدش میرم جاهایی که کار دارم یا دوست دارم و به کارای دیگرم هم بدون اینکه نیاز به توضیح جزئیات باشه میرسم .

    اما اگر این کارو از دست بدم باید مثل بچه های مدرسه تمام وقت خونه بشینم و همه جا با پدرم برم و ازونجایی که پدرم سلیقه اش با من یکی نیست قطعا به مشکلاتی برمیخورم
    پدرم هیچوقت نمیگه کجا برو کجا نرو بلکه نگران میشه و من نمیتونم بخاطر نگرانی و کنترل بیش از حدش جایی برم

    و یکسری چیزای دیگه که توضیحش کمی سخت و طولانیه


    اما موضوع اینه که اگه من برم به مدیرعامل یا مدیر منابع انسانی در دفتر مرکزی بگم قضیه رو میتونم کارمو حفظ کنم
    چون دیگه نیاز نیست کسی رو تعدیل کنن بلکه یه نیرو کم شده و دیگه حتما به یه نیرو دارن
    اما دلم نمیاد این کارو هم کنم

    چون مطمئنم بعدش احساس خوشایندی نخواهم داشت

    اصلا همین الا که اینا رو نوشتم تصمیم گرفتم نگم ولی دیگه اینهمه نوشتم اینم ارسال میکنم دیگه
    امیدوارم خدا یه کار بهتر نصیبم کنه الهی آمین

    - - - Updated - - -

    هرچند نیازی به درآمدش ندارم ولی به موقعیتش واقعا نیازمندم

  14. کاربر روبرو از پست مفید باران . تشکرکرده است .

    زندگی خوب (شنبه 07 اردیبهشت 98)

  15. #18
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 17 دی 98 [ 01:15]
    تاریخ عضویت
    1395-4-04
    نوشته ها
    194
    امتیاز
    6,016
    سطح
    50
    Points: 6,016, Level: 50
    Level completed: 33%, Points required for next Level: 134
    Overall activity: 64.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    369

    تشکرشده 353 در 152 پست

    Rep Power
    44
    Array
    اگه من جای شما بودم حتما گزارش میدادم.
    شما دیگه چرا فردین بازی درمیارید؟

  16. کاربر روبرو از پست مفید زندگی خوب تشکرکرده است .

    باران . (یکشنبه 08 اردیبهشت 98)

  17. #19
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 14 مرداد 98 [ 00:30]
    تاریخ عضویت
    1396-6-04
    نوشته ها
    200
    امتیاز
    4,103
    سطح
    40
    Points: 4,103, Level: 40
    Level completed: 77%, Points required for next Level: 47
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registeredTagger Second Class
    تشکرها
    244

    تشکرشده 259 در 139 پست

    Rep Power
    40
    Array
    من قبلا گفته بودم وقتی همه چیز مثل پازل برای شما کنار هم چیده شده، حتما یه نشونه هست.

    والا حرفهای شما خیلی برای من قابل درک نیست.
    چرا وقتی اتفاقی تو محل کار میفته، آدم نباید گزارش بده؟؟؟؟
    من کاری به کارای دیگه اون خانوم جز همون بحث دزدی ندارم.
    چرا آدم باید دنبال حق خودش که پولش هست که ازش دزدی شده نباشه؟ چون دو تا آدم دیگه اخراج میشن؟ ببخشیدا. خُب بشن، به درک

    اینکه شما بشینید و هرکی هرکاری دلش خواست کنه، این به شما حس خوشایندی میده که از اخراج شدن اونا حس خوشایندی ندارین؟

    راستش من همون اول تاپیک نخواستم جواب هیجانی بدم وگرنه جوابم این بود که من هیچوقت مسائل این چنینی رو برنمیتابم و همیشه حقمو میگیرم، حتی اگه همه بخوان اخراج بشن!!!!!!!!
    تو این محیط‌های کوچیک نمیتونیم قانون رو رعایت کنیم اونوقت انتظار داریم مملکتمون بهشت باشه.

  18. کاربر روبرو از پست مفید Happy.girl.69 تشکرکرده است .

    باران . (یکشنبه 08 اردیبهشت 98)

  19. #20
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 17 مرداد 00 [ 08:21]
    تاریخ عضویت
    1392-7-04
    نوشته ها
    91
    امتیاز
    7,616
    سطح
    58
    Points: 7,616, Level: 58
    Level completed: 33%, Points required for next Level: 134
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    94

    تشکرشده 160 در 69 پست

    Rep Power
    0
    Array
    من نظرم خلاف بقیه ست
    نیت خیلی مهمه
    نیت شما موندن سرکارتون هست اگر هم می خواهید گزارش بدید به این دلیل هست که شغلتون رو حفظ کنید، می دونم خیلی مهربونتر از این هستید وگرنه تصمیم نمی گرفتید چیزی نگید.
    می دونم شرایط شغلی خیلی بد هست ولی اگه اون دو نفر به شغلشون نیاز داشته باشند چی؟ اگه اخراج شدنشون باعث بشه مسیر زندگیشون عوض بشه و به راههای بدی کشیده بشن چی؟ اگه شما امروز گزارششون رو بدید زندگی شما با اونها گره میخوره حتی اگر دوست نداشته باشید ممکنه مجبور بشید تاوان بدید ما هر کاری در این دنیا انجام میدیم تاوان داره چه خوب چه بد
    من پیشنهاد میدم دخالتی نکنید اگر قرار بر اخراجشون باشه بدون دخالت شما هم اتفاق می افته اینکه به شما این مساله ثابت شده و ادله هم دارید ممکنه یک امتحان از سوی خدا باشه (خدا خودش ستارالعیوب هستش )
    من انسان دینداری نیستم ولی میدونم این یک مورد رو خیلی باید رعایت کرد
    در مورد پولتون ولی هر کاری که انجام بدید حق با شماست

  20. 2 کاربر از پست مفید nana0cute تشکرکرده اند .

    niloofarjan (یکشنبه 08 اردیبهشت 98), باران . (یکشنبه 08 اردیبهشت 98)


 
صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 04:21 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.