به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 3 نخستنخست 123
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 27 , از مجموع 27
  1. #21
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 08 فروردین 03 [ 07:07]
    تاریخ عضویت
    1396-1-29
    نوشته ها
    813
    امتیاز
    25,800
    سطح
    96
    Points: 25,800, Level: 96
    Level completed: 45%, Points required for next Level: 550
    Overall activity: 94.0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveTagger First ClassVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    2,581

    تشکرشده 2,292 در 742 پست

    Rep Power
    203
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط میشل نمایش پست ها
    سلام دوست عزیز،

    من هم با این مشکل مواجه شدم. البته من همسرم رو پسندیده بودم و به خیال خودم دوره ی شناخت کاملی رو باهاش گذرونده بودم. اما متوجه نشدم که در واقع شخصیت بیرونی همسرم رو که مطابق با فرهنگِ من بود، شناخته بودم.

    اختلاف فرهنگی و شخصیتی ما هم خیلی من رو دلسرد کرد. خصوصا که به کل ازم مخفی شده بود. و من انگار با کس دیگه ای ازدواج کرده بودم، طوریکه الان که به دوره شناخت و نامزدیمون فکر می کنم، حس می کنم اون یک فرد دیگه ای بود و شوهرم یکی دیگست.

    من بحران های عاطفی و روانی سختی رو گذروندم، اما در پایان هرکدومشون، دیدم که رضایت خدا در اینه که همراه همسرم بمونم و رهاش نکنم. در اون مواردی که فکر می کنم من خوبم و اون بده، از خوبی خودم بهره مندش کنم، همونطور که دیگران من رو از خوبی خودشون بهره مند کردند. و در اون مواردی که ضعف های خودم داره تحمل اون رو برام سخت تر می کنه، از موقعیت برای برطرف کردن ضعفم استفاده کنم.

    خیلی وقتا به خودم گفتم دیگه معیارهات رو فراموش کن، اونیکه باهاش ازدواج کردی رو فراموش کن. فکر کن همونطور که وقتی به این دنیا اومدی یه پدر و یه مادر داشتی، یه همسر هم داشتی.

    الان ارتباط عاطفی کاملی با همسرم ندارم، ولی خیلی چیزها داره برام تغییر می کنه. و کاملا امید میره که زندگی من در کنار این آدم، خیلی زیبا تر و پربارتر و دلنشین تر از زندگی با اون مردی باشه که خودم می خواستم.

    رسیدن به زندگی ای که ازش راضی باشی و دوستش داشته باشی، برای شما هم ممکنه، به شرط اینکه واقعا بخوای و براش تلاش کنی.
    وای میشل کاش دانایی و درایت تو رو منم داشتم
    کاش راهنما و مشاور این روزهای من تو بودی

    اره رسیدن به زندگی که دوسش داری مستلزم تلاش ....ولی گاهی مرز درست و غلط تلاش یا رها کردن باریکه...برای من اقلا
    تشخیصش سخته....گفتی خدا راضیه که بمونم و رها نکنم...منم از این فکرها داشتم....ولی چندبار غلط و درست دراوند فکرام...اخ که چقدر سخته....وقتی تو مه غبارالود زندگی کنی و نفهمی اخرش و

    - - - Updated - - -

    عذرخواهی میکنم از صاحب تاپیک
    یهو احساسی شدم....تو تاپیکتون پست بی ربط گذاشتم..حواسم نبود
    الان دیگه ارسال کردم نمیتونم کاریش کنم...
    براتون ارزوی سلامتی و زندگی دلخواهتون و دارم

  2. 2 کاربر از پست مفید الهه زیبایی ها تشکرکرده اند .

    میشل (سه شنبه 21 اسفند 97), زندگی خوب (سه شنبه 21 اسفند 97)

  3. #22
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 17 دی 98 [ 01:15]
    تاریخ عضویت
    1395-4-04
    نوشته ها
    194
    امتیاز
    6,016
    سطح
    50
    Points: 6,016, Level: 50
    Level completed: 33%, Points required for next Level: 134
    Overall activity: 64.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    369

    تشکرشده 353 در 152 پست

    Rep Power
    44
    Array
    سلام
    مشغول کردن خود با کار زیاد تا حد خستگی
    ورزش سنگین تا حد خستگی شدید جسمی
    قدم زدن در هوای سرد و پیاده روی صبح گاهی به طوری که هوا با پوستتون خوب برخورد کنه
    شنا کردن
    تنظیم ساعت خواب و غذا در حد ممکن منظم
    یادداشت هر ساعت از عملکرد روزانه در یک برگه
    نوروفیدبک
    هیپنوتیزم
    داروهای ضد وسواس
    این ها روش های درمان موثر در حل مشکل شما هستن و با گفتمان بدون انجام کار عملی و فیزیکی امکان درمان ندارید.
    یعنی در حد مشاوره در تالار همدردی امیدی به حل مشکلتون نیست.
    همین طور چون فضا مجازی هست بیشتر شما رو به تخیل خواهد برد.
    رو در رو با یک روانشناس صحبت کنید.
    امیدوارم کارهایی که به شخصه می تونید انجام بدید مثل ورزش سنگین گروهی تاکید میکنم گروهی مثل فوتبال بسکتبال و ... رو حتما حتما از همین فردا و بدون فوت وقت شروع کنید.
    همین طور نوروفیدبک و هیپنوتیزم و مصرف دارو در کنار مشاوره رو فراموش نکنید.
    مشکلتون واقعا جدیه!!! و چون ۱۰ سال طول کشیده که بالاخره اعتراض کردین گویا اتفاقی افتاده و شاید نشانه ی ورود یا شدت افسردگی و وسواس شما باشه بهتره سریعا پیگیری کنید.
    ممنون.

  4. 5 کاربر از پست مفید زندگی خوب تشکرکرده اند .

    Happy.girl.69 (دوشنبه 20 اسفند 97), maryam.mim (سه شنبه 21 اسفند 97), میشل (سه شنبه 21 اسفند 97), رنج (سه شنبه 21 اسفند 97)

  5. #23
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 10 تیر 99 [ 00:17]
    تاریخ عضویت
    1397-12-12
    نوشته ها
    27
    امتیاز
    3,201
    سطح
    35
    Points: 3,201, Level: 35
    Level completed: 1%, Points required for next Level: 149
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    25

    تشکرشده 18 در 12 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنون دوست عزیز تازه شما به الان میگین افسردگی؟اگر 10 سال پیش منو دیده بودین چی میگفتین.؟اینقدر حالم بد بود که ارزوی مرگ میکردم.متاسفانه بعضی مشکلات باید با ساپورت خانواده حل بشه که متاسفانه من ازون بی بهره بودم تازه طرز فکری خانواده من خیلی با من فرق داره من حاضر بودم تویه زیر زمین زندگی کنم ولی کنار کسی باشم که دوسش داشته باشم .عجله در ازدواج این نتایج بد رو به همراه داره دیگه.

  6. کاربر روبرو از پست مفید رنج تشکرکرده است .

    زندگی خوب (سه شنبه 21 اسفند 97)

  7. #24
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 دی 02 [ 10:23]
    تاریخ عضویت
    1391-5-02
    نوشته ها
    1,285
    امتیاز
    24,091
    سطح
    94
    Points: 24,091, Level: 94
    Level completed: 75%, Points required for next Level: 259
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocialVeteranOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    3,682

    تشکرشده 4,954 در 1,249 پست

    Rep Power
    223
    Array
    سلام
    کاربر محترم رنج
    خیلی از مردها حالت عصبی رو یه مواقعی دارن
    بی حوصلگی برای بچه ها رو هم همینطور و خیلی اشکالات دیگه

    و خیلی از زنها هم اشکالت دیگه ای دارن یا همون اشکالات

    به نظر من شما الان با داشتن دو تا بچه و از طرفی نداشتن مشکل حاد با همسرت دیگه وقت مرثیه سرایی نداری
    به جای این تاپیک بهتره یه تاپیک داشته باشی که مشکلاتت با همسرت رو توش بیان کنی و راه حل بگیری

    و مهمتر از اون بگرد رگ خواب همسرت رو پیدا کن
    اصلا همسر شما یه نفر غریبه است ببین چه جور می تونی بهش علاقمند بشی
    از صفر شروع کن و سعی خودتو بکن

    گوشه ذهنت این مطلب رو هم داشته باش که اگر همین الان حتی با کمک خانوادت جدا بشی احتمالش نزدیک به صفره که یه نفر آدم با شرایط مناسب که اتفاقا عاشق پیشه هم باشه بیاد و با شما ازدواج کنه
    شما یک زن هستی به قول خودت با سابقه 10 سال زندگی متاهلی و دو بچه
    یک دختر مجرد با شرایط ایده آل نیستی

    پس مراقب زندگیت باش

    و لحظاتت رو با حسرت کشیدن بر باد نده
    خوبی های همسرت رو برای خودت بزرگ کن و اونو مقایسه کن با افرادی که این ویژگی ها رو ندارن
    همینجوری که هست بپذیرش
    اخلاقهای بدش رو هم برای خودت بگو که بیشتر آدما اگر بری باهاشون زندگی کنی این اخلاقها رو دارن و چیز خاصی نیست
    هرگز اون رو با افرادی که فکر می کنی برتر هستن مقایسه نکن

  8. 5 کاربر از پست مفید فکور تشکرکرده اند .

    maryam.mim (سه شنبه 21 اسفند 97), میشل (چهارشنبه 22 اسفند 97), رنج (سه شنبه 21 اسفند 97), زندگی خوب (سه شنبه 21 اسفند 97)

  9. #25
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 10 تیر 99 [ 00:17]
    تاریخ عضویت
    1397-12-12
    نوشته ها
    27
    امتیاز
    3,201
    سطح
    35
    Points: 3,201, Level: 35
    Level completed: 1%, Points required for next Level: 149
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    25

    تشکرشده 18 در 12 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط فکور نمایش پست ها
    سلام
    کاربر محترم رنج
    خیلی از مردها حالت عصبی رو یه مواقعی دارن
    بی حوصلگی برای بچه ها رو هم همینطور و خیلی اشکالات دیگه

    و خیلی از زنها هم اشکالت دیگه ای دارن یا همون اشکالات

    به نظر من شما الان با داشتن دو تا بچه و از طرفی نداشتن مشکل حاد با همسرت دیگه وقت مرثیه سرایی نداری
    به جای این تاپیک بهتره یه تاپیک داشته باشی که مشکلاتت با همسرت رو توش بیان کنی و راه حل بگیری

    و مهمتر از اون بگرد رگ خواب همسرت رو پیدا کن
    اصلا همسر شما یه نفر غریبه است ببین چه جور می تونی بهش علاقمند بشی
    از صفر شروع کن و سعی خودتو بکن

    گوشه ذهنت این مطلب رو هم داشته باش که اگر همین الان حتی با کمک خانوادت جدا بشی احتمالش نزدیک به صفره که یه نفر آدم با شرایط مناسب که اتفاقا عاشق پیشه هم باشه بیاد و با شما ازدواج کنه
    شما یک زن هستی به قول خودت با سابقه 10 سال زندگی متاهلی و دو بچه
    یک دختر مجرد با شرایط ایده آل نیستی

    پس مراقب زندگیت باش

    و لحظاتت رو با حسرت کشیدن بر باد نده
    خوبی های همسرت رو برای خودت بزرگ کن و اونو مقایسه کن با افرادی که این ویژگی ها رو ندارن
    همینجوری که هست بپذیرش
    اخلاقهای بدش رو هم برای خودت بگو که بیشتر آدما اگر بری باهاشون زندگی کنی این اخلاقها رو دارن و چیز خاصی نیست
    هرگز اون رو با افرادی که فکر می کنی برتر هستن مقایسه نکن
    ممنون هستم از شما کاربر فکور نکات خوبی رو عنوان کردین متاسفانه شنونده خوبی هستم ولی عمل کننده نیستم اصلا انرزی و انگیزشو ندارم نمیدونم چه جوری میشه به عنوان یه غریبه نگاهش کنم و بهش علاقه پیدا کنم .یه جورایی برام عادیه.هیچ وقت واسه دیدنش لحظه شماری نکردم

  10. 2 کاربر از پست مفید رنج تشکرکرده اند .

    فکور (چهارشنبه 22 اسفند 97), زندگی خوب (سه شنبه 21 اسفند 97)

  11. #26
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 16 فروردین 03 [ 23:50]
    تاریخ عضویت
    1393-12-20
    نوشته ها
    3,163
    امتیاز
    89,976
    سطح
    100
    Points: 89,976, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.3%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    7,784

    تشکرشده 6,831 در 2,407 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط رنج نمایش پست ها

    ممنون میشم اگه راهکاری برای خلاصی از این دنیای درونی خودم اگه دارید بهم بگین تا انجام بدم

    ----------------

    سلام

    - سعی کنید ، اتفاقی که در زندگیتون افتاده بپذیرید ...
    یعنی شما در دوره ای از دوران زندگیتون تصمیمی گرفتید برای ازدواج ..
    ازدواج یه مسیره!...که باید در مسیر، خودمون را توسعه بدیم
    خیلی از زندگی ها بوده از اول شیرین نبوده ....ولی وقتی تلاش کردند زوجین در مسیر درست باشند ..به تحولات مثبت و بزرگی رسیدند .


    - تعهد داشته باشید که می خواید این مسئله را حل کنید و آروم آروم بهبود ببخشید ( اگه تعهد تلاش برای بهبود نداشته باشیم در مسیر درست قرار نمی گیریم )
    همین یواش یواش حل کردن مسئله باعث پیشرفت های بزرگ میشه


    -مراقب ورودی ها باشید ( فکر ، خیال پردازی ها ....)
    مقایسه نکنید و درد دنیای تخیلات قرار نگیرید


    - با همسرتون صحبت کنید و سعی کنید با هم در مسیر پیشرفت باشید ( پیشرفت یه مسیریست که تمام اعضای خانواده باید کمک کنند )


    - یه برنامه ریزی بلند مدت داشته باشید.


    - حتما حتما حضوری مشاوره برید .


    ویرایش توسط باغبان : سه شنبه 21 اسفند 97 در ساعت 19:04

  12. 3 کاربر از پست مفید باغبان تشکرکرده اند .

    میشل (چهارشنبه 22 اسفند 97), رنج (چهارشنبه 22 اسفند 97), زندگی خوب (سه شنبه 21 اسفند 97)

  13. #27
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 10 تیر 99 [ 00:17]
    تاریخ عضویت
    1397-12-12
    نوشته ها
    27
    امتیاز
    3,201
    سطح
    35
    Points: 3,201, Level: 35
    Level completed: 1%, Points required for next Level: 149
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    25

    تشکرشده 18 در 12 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط cry نمایش پست ها
    ----------------

    سلام

    - سعی کنید ، اتفاقی که در زندگیتون افتاده بپذیرید ...
    یعنی شما در دوره ای از دوران زندگیتون تصمیمی گرفتید برای ازدواج ..
    ازدواج یه مسیره!...که باید در مسیر، خودمون را توسعه بدیم
    خیلی از زندگی ها بوده از اول شیرین نبوده ....ولی وقتی تلاش کردند زوجین در مسیر درست باشند ..به تحولات مثبت و بزرگی رسیدند .


    - تعهد داشته باشید که می خواید این مسئله را حل کنید و آروم آروم بهبود ببخشید ( اگه تعهد تلاش برای بهبود نداشته باشیم در مسیر درست قرار نمی گیریم )
    همین یواش یواش حل کردن مسئله باعث پیشرفت های بزرگ میشه


    -مراقب ورودی ها باشید ( فکر ، خیال پردازی ها ....)
    مقایسه نکنید و درد دنیای تخیلات قرار نگیرید


    - با همسرتون صحبت کنید و سعی کنید با هم در مسیر پیشرفت باشید ( پیشرفت یه مسیریست که تمام اعضای خانواده باید کمک کنند )


    - یه برنامه ریزی بلند مدت داشته باشید.


    - حتما حتما حضوری مشاوره برید .
    ممنون از پاسختون.امیدوارم عمل کننده باشم و بتونم دیدمو تغییر بدم

  14. کاربر روبرو از پست مفید رنج تشکرکرده است .



 
صفحه 3 از 3 نخستنخست 123

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 20:51 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.