به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 7 از 7 نخستنخست 1234567
نمایش نتایج: از شماره 61 تا 69 , از مجموع 69
  1. #61
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 29 بهمن 02 [ 14:38]
    تاریخ عضویت
    1390-2-14
    نوشته ها
    1,633
    امتیاز
    42,408
    سطح
    100
    Points: 42,408, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveVeteranTagger First Class25000 Experience Points
    تشکرها
    5,992

    تشکرشده 8,207 در 1,574 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    367
    Array
    سلام خدمت همگی فعالان این تاپیک بالاخص گیسوی عزیز

    نمی دانم نظرم درست هست یا اشتباه، خیلی کلنجار رفتم بگم یا نگم، اصلا لزومی داره که این مطلب اینجا بیان بشه یا نه؟
    ولی ضمن عذر خواهی از تمامی دوستانی که زحمت کشیدند و در این تاپیک وقت گذاشتند و دلسوزانه نظراتشان را گفتند، نکته ای به ذهنم رسید که دوست داشتم اگر اشتباهه دوستان من را از این اشتباه در بیاورند و اگر هم درسته که هیچ.

    از آنجایی که ارادت خاصی به گیسو جان دارم دوست داشتم در جریان تاپیک شون باشم و اگر نکته ای به ذهنم می رسید همراهی می کردم که البته پستی هم گذاشتم و خوب نظر من با توجه به تصمیم نهایی که با راهنمایی مدیر از جانب گیسو جان گرفته شد، همسو نبود و خوب برام این تصمیم قابل احترامه.
    حالا نکته اینجاست یا من بی حوصله شده ام و نتونستم پست ها را کامل بخونم با آون که علاقه داشتم در جریان باشم، و یا شاید واقعا پرداختن به این موضوع تا این حد وسیع به گونه ای که با پست های طولانی و تحلیلی به 6 صفحه برسه، به نوعی اتلاف وقت و انرژی باشه.
    مساله مشخص شد، راه حل کاملا مشخص، اما درگیر شدن در آن برای من قابل درک نمی باشد.

  2. 3 کاربر از پست مفید بی نهایت تشکرکرده اند .

    hamed-kr (سه شنبه 10 مهر 97), فرشته اردیبهشت (چهارشنبه 11 مهر 97), گیسو کمند (سه شنبه 10 مهر 97)

  3. #62
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 29 بهمن 02 [ 14:38]
    تاریخ عضویت
    1390-2-14
    نوشته ها
    1,633
    امتیاز
    42,408
    سطح
    100
    Points: 42,408, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveVeteranTagger First Class25000 Experience Points
    تشکرها
    5,992

    تشکرشده 8,207 در 1,574 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    367
    Array
    در تکمیل پست قبلم منظورم بیشتر درگیری ذهنی و صرف انرژی مازاد برای یک مساله قابل حل آن هم با یک خط سیر روشن و واضح، در درجه اول برای خود صاحب تاپیک و بعد برای سایر دوستان شرکت کننده بود.

  4. 2 کاربر از پست مفید بی نهایت تشکرکرده اند .

    hamed-kr (سه شنبه 10 مهر 97), گیسو کمند (سه شنبه 10 مهر 97)

  5. #63
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 مهر 01 [ 02:59]
    تاریخ عضویت
    1393-11-15
    نوشته ها
    823
    امتیاز
    34,196
    سطح
    100
    Points: 34,196, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    3,683

    تشکرشده 2,882 در 761 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    235
    Array
    بی نهایت جان
    فکر کنم خلاصه منظورت این بود که وقتی همه چیز انقد واضح بود چرا انقد بحث رو طولانی کردیم .
    ممنونم که نوشتی ، سعی میکنم واضح توضیح بدم .

    این تاپیک دو قسمت داشت : یکی تصمیم گیری و دومی اجرای تصمیم .
    تصمیم گیری بااینکه نظرات در دوجبهه کاملا مخالف بود (یا کلا برو یا کلا بمون ) اما راحت بود .
    حتی از آیندمم ناامید نبودم و مطمئن بودم درستش همینه .

    اما اجرای تصمیم : کجاش واضح بود فرزندم
    دست کم برای من خیییلیی سخت بود
    خیلی سخت بود که اعتبارمو جلوی بقیه زیرسوال بردم .
    خیلی سخته که بری یه جا وایسی کار کنی قول بدی همه رو امیدوار کنی طرف بره سرمایشو جمع کنه برگردونه توی کار
    ووو.....
    بعدش یه شبه بگی خدافظ و تلفنشونم جواب ندی
    و گزارش بدن ...
    یکی هم اون وسط بگه اگه فلانی نمیاد پس منم نیستم

    بینهایت جان خیییلییییی سخته آدم از اعتبارش مایه بذاره
    دل یه عده ای رو بشگنه
    جواب نگاههای یه عده ای رو نتونه بده

    کسی هست که نیاز نداشته باشه اینجور مواقع خودشو از عذاب وجدان و سرزنش رها کنه !
    پس میاد همین تحلیلای طولانی رو میخونه و جواب میده ببینه کجا رو دیگه اشتباه کرده
    کجاهارو درست رفته که یکمم دلش گرم بشه .
    نیازه چیزی رو درست کنه نیاز نیست و..


    بله من به این تحلیلای طولانی نیاز داشتم عزیزم
    چون فقط معصومین ع بودن که از یه جای دیگه بهشون راهنمایی میرسید .

    توی چشم من نگاه میکنن میگن مگه چند بار تکرار نکردی تا آخرش هستی پس چی شد
    من به حساب قول تو فلان کارو کردم
    بعدش کلی تعریف از همون آقای باعث و بانی

    یعنی خانم گیسو کمند پاسخگو باش

    یه کلام اون وسط گفتم مصلحت نبود بیشتر بمونم
    این حرف کالبد شکافی شده
    میگن مصلحت واسه محیط داخل کاره
    چی شده ؟

    میگن بریم رودر رو مذاکره کنیم
    چون خودم همیشه میگفتم وقتی نیرویی رفت برید بیاریدش باهاش حرف بزنید
    حتی اگه نمونه کار کنه هم اطلاعاتش به دردتون میخوره
    حالا میگن خودت بیا بریم رودر رو مشکلت رو بگو .
    باشه بعدش برو
    و ازین قبیل فشار ها
    که دیگه حل شد

    یه چیزایی پیدا کردم به بقیه بگم و موضوع ازین حالت گنگ بیرون بیاد
    متاسفانه خواهرمم تا حدی فهمید .

    فکر کنم دیگه باید تاپیک بسته بشه دوستای خوبم

    حال منم خوبه بچه ها
    به هر حال اتفاقی که افتاد دیگه دست منم نبود
    خدا رو شکر تموم شد
    فکر کنن من مرده ام .
    خدا رحمتم کنه :)

    بی نهایت جان باعث شدی یادم بیاد از همه بخوام که دیگه بیشتر ادامه ندیم
    تا حدی هم درست گفتی .

    فکر کنم پست آخر رو خانم فرشته مهربان زحمتش رو بکشن .
    ( عضو انجمن آزاد شدم دوباره نیایید بگید گیسو کمند پارتیت کلفت بود و مدیران بی گناهو محکوم به رانت کنید :)))

    ( مدیران محترم شما هم نگید خانم گیسوکمند مگه ما فقط وقتی شارژ بودی کمکت میکردیم که حالا اینطوری مینویسی .
    گفتم که گروه مبارزه با رانت در همدردی ، برامون حرف در نیارن .

    ( الهه زیبایی ها تو ام نیایی بگی مگه من چی گفتم چرا تیکه میندازی . خودت اون دفعه بهم گفتی شارژ هدیه گرفتم پس پارتیم کلفته بقیه ام تشکر زدن
    بچه ها شمام نیایید بگید خوب راست میگه چرا به ما شارژ نمیدن

    به جون مامانم بعد از 5 سال فعالیت خالصانه در همدردی شارژ گرفتم اونم بخاطر تاپیک صندلی داغ که برای هفت پشتم بسه
    وگرنه تا دیروز اینجا کسی غبار روبیمان هم نمیکرد )

    مدیران محترم نیایید بگید مگه تا دیروز ....

    ای خدااااا آدم چهطوری صحبت کنه که همه ی جوانب رو در نظر بگیره اینهمه ام پرحرفی نشه .
    اصلا آدم حرف نزنه بهتره .

    از اینکه اینجا تلاش کردید تصمیم درست بگیرم و حالم رو خوب کنید و در این روند همراهم باشید صمیمانه ممنونم و قدردان هستم .
    از کلیه خانواده های همدردی خصوصا خانواده هایی که بعضا استرس خودم رو بهشون منتقل میکردم ، یا مثلا دیوار کوتاهتر ازشون پیدا نکردم
    تشکر میکنم .

  6. 9 کاربر از پست مفید گیسو کمند تشکرکرده اند .

    hamed-kr (سه شنبه 10 مهر 97), m.reza91 (جمعه 13 مهر 97), mohamad.reza164 (جمعه 13 مهر 97), tavalode arezoo (سه شنبه 10 مهر 97), نیکیا (چهارشنبه 11 مهر 97), آنه ماری (چهارشنبه 11 مهر 97), الهه زیبایی ها (سه شنبه 10 مهر 97), بی نهایت (سه شنبه 10 مهر 97), بهاره جون (چهارشنبه 11 مهر 97)

  7. #64
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 23 دی 98 [ 13:15]
    تاریخ عضویت
    1393-4-15
    نوشته ها
    382
    امتیاز
    12,547
    سطح
    73
    Points: 12,547, Level: 73
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 303
    Overall activity: 12.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    894

    تشکرشده 1,236 در 375 پست

    Rep Power
    99
    Array
    سلام خانم بی نهایت .

    جسارتا از دید خودم پاسخ شما رو می دم ، البته امیدوارم که منظورتون رو بد متوجه نشده باشم.

    من توی پست اولی که توی این تاپیک گذاشتم جمله ای رو نوشتم که شاید بیشتر موضوع ور مشخص کنه

    "
    نوع انتخاب تون هم به هدف تون و هم به هزینه - فایده ای که در نظر می گیرین بستگی داره
    "

    درواقع موضوع خانم گیسو کمند دارای چند متغیر مختلف در تصمیم گیری بود که با توجه به ضریب هر یک از این متغیر و اهمیت هر کدوم شون در این موقعیت تصمیم رو تغییر میداد . مثلا یکی از متغیر خود شخصیت خانم گیسو کمند بود و به قول خودشون احساس امنیت شون در این رابطه ،یه متغیر دیگه شدت نیاز شون به این کار بود ، شاید هر کدوم از این متغیر دارای ضریب بیشتری می شدن جهت نهایی تصمیم گیری عوض می شد.

    ولی یه متغیر جدی وجود داشت که از نظر شخص من هم داشت مسیر غیر قابل کنترلی به خودش می گرفت و اون هم شخص آقای متاهل بود ، اگرچه بعد پست دومم که نظرم بر این بود ایشون بیان و با تعیین حد و مرز های جدی تر کار رو ادامه بدن .

    ولی راضی نشدم و در ادامه می خواستم بگم که با توجه به این که می دونم این طرف ماجرا خانم گیسو کمند خیلی وقت ها به خاطر اقتضائات کارشون باید با آقای متاهل دو نفری کار کنن و تنها باشن توی اون موقعیت می دونستم که نهایتا مسیر انحراف آقای متاهل بالاخره خیلی جدی تر خواهد شد چون جوونه احساسات در ذهن ایوشن ریشه های جدی گرفته و فقط با تعیین حد و مرز نمی شه جلوی تنومند تر نشدن این احساسات شد مخصوصا که این آقا مذهبی بودن و اگر سر رشته کلاف از دست یه آدم مذهبی در بره حداقل تی درون خودش احساسات و وابستیگی احساسی خیلی بیشتر پرورش میده و می خواستم براشون بنویسم این موضوعات رو که خودشون گفتن آقای مدیر نظرشون بر قطع رابطه بوده که دیگه ننوشتم.

    نهایتا بگم که با توجه به این که خود خانم گیسون کمند داشتن احساس امنیت روانی براشون مهمترین و پرضریب ترین اولویت بود توی هزینه- فایده شون این انتخاب رو کردن.

    براشون آرزوی موفقیت می کنم .

    امیدوارم که جوابم به شما هم به درد تون خورده باشه.

    موفق باشین.

  8. 6 کاربر از پست مفید hamed-kr تشکرکرده اند .

    tavalode arezoo (سه شنبه 10 مهر 97), گیسو کمند (چهارشنبه 11 مهر 97), نیکیا (چهارشنبه 11 مهر 97), آنه ماری (چهارشنبه 11 مهر 97), الهه زیبایی ها (سه شنبه 10 مهر 97), بی نهایت (سه شنبه 10 مهر 97)

  9. #65
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 29 بهمن 02 [ 14:38]
    تاریخ عضویت
    1390-2-14
    نوشته ها
    1,633
    امتیاز
    42,408
    سطح
    100
    Points: 42,408, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveVeteranTagger First Class25000 Experience Points
    تشکرها
    5,992

    تشکرشده 8,207 در 1,574 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    367
    Array
    سلام ممنون از توضیحات کاملتون،
    شاید واقعا من خیلی ساده می گیرم این قضایا را

    آخه در شرایط مشابه من هم پیش آمده به مصلحت کاری را ترک کنم

    هیچ توضیحی هم ندهم و هیچ عذاب وجدانی هم نداشته باشم

    می دونی چرا

    چون یک طرف ماجرا خود آنها هستند

    ومطمئن هستم خیلی هم خوب می دانند قضیه از چه قراره، و باید تبعات اشتباهاتشون را پس بدهند.

    مهم این هست که کار درست را انجام داد

    ودیگه به بقیه اش کار نداشت

    اگر به قول شما طرف پیله شد و دلیل خواست خیلی واضح توپ را می ندازی توی زمین خودش و دیگر بار را از روی دوش خودت بر می داری

    این رویه من در زندگی بوده

    حالا نمی دونم واقعا شاید من خیلی ساده از روی قضایا می گذرم

  10. کاربر روبرو از پست مفید بی نهایت تشکرکرده است .

    گیسو کمند (چهارشنبه 11 مهر 97)

  11. #66
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 29 بهمن 01 [ 12:00]
    تاریخ عضویت
    1391-12-24
    نوشته ها
    1,690
    امتیاز
    42,348
    سطح
    100
    Points: 42,348, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteranOverdrive25000 Experience Points
    تشکرها
    6,932

    تشکرشده 6,903 در 1,648 پست

    Rep Power
    348
    Array
    بی نهایت جان طولانی شدن این تاپیک بخاطر هوش اجتماعی بالای کمنده. همینطور که می بینی این توانایی رو داره که همه ی انواع احساساتش رو بیان و تفهیم کنه، افکارش رو بیان و تفهیم کنه، افکار مخالف و موافق رو درک کنه، و در مجموع تعامل خوبی در شرایط مختلف روانیش خوبی با اعضا برقرار کنه.

    اگر من این تاپیک رو ایجاد کرده بودم، عمرا می تونستم بیشتر از دوتا پست توش بذارم.

    ضمنا مسئله ی هرکسی براش مهمه. و این واقعا برای کمند مهم بود. چرا نباید 6 صفحه طول بکشه؟ مگه در این مورد هم باید صرفه جویی کنیم؟ :)

    در مجموع، این تاپیک برای من آموزنده بود.

  12. 7 کاربر از پست مفید میشل تشکرکرده اند .

    mohamad.reza164 (جمعه 13 مهر 97), tavalode arezoo (سه شنبه 10 مهر 97), فکور (چهارشنبه 11 مهر 97), گیسو کمند (چهارشنبه 11 مهر 97), نیکیا (چهارشنبه 11 مهر 97), آنه ماری (چهارشنبه 11 مهر 97), بی نهایت (سه شنبه 10 مهر 97)

  13. #67
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 مهر 01 [ 02:59]
    تاریخ عضویت
    1393-11-15
    نوشته ها
    823
    امتیاز
    34,196
    سطح
    100
    Points: 34,196, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    3,683

    تشکرشده 2,882 در 761 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    235
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط بی نهایت نمایش پست ها
    شاید واقعا من خیلی ساده می گیرم این قضایا را
    آخه در شرایط مشابه من هم پیش آمده به مصلحت کاری را ترک کنم
    هیچ توضیحی هم ندهم و هیچ عذاب وجدانی هم نداشته باشم
    چون یک طرف ماجرا خود آنها هستند
    بی نهایت جان فرزندم

    قضایا را ساده میگیری چون پستهارو دقیق نمیخونی

    یه طرف دیگه ی قضیه شخص خاطی نیست ، شریکش آقای مجرد و خواهرمو بقیه هم هستن .

    توضیح رو هم شخص خاطی نخواست که توپ رو بندازیم توی زمین خودش
    بقیه خواستن .

    مشکل هم فقط توضیح نبود بلکه بارمسئولیت و... بود .


    میشل جان خیلی لطف داری عزیزم

    ضمن تکرار پست قبلیم ، تشکرات و مخلفات .
    این پست آخرین پست این تاپیکه (به جز پست خانم فرشته مهربان اگرلازم بود توضیحی بدن یا بستن تاپیک که لازمه )
    ای خواجه درد نیست... وگرنه طبیب هست

    ای بی خبر.. از خورشیدِ پشتِ ابر !


    ویرایش توسط گیسو کمند : چهارشنبه 11 مهر 97 در ساعت 01:12

  14. 5 کاربر از پست مفید گیسو کمند تشکرکرده اند .

    mohamad.reza164 (جمعه 13 مهر 97), فکور (چهارشنبه 11 مهر 97), فرشته اردیبهشت (چهارشنبه 11 مهر 97), نیکیا (چهارشنبه 11 مهر 97), آنه ماری (چهارشنبه 11 مهر 97)

  15. #68
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,056
    امتیاز
    146,983
    سطح
    100
    Points: 146,983, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,661

    تشکرشده 36,005 در 7,404 پست

    Rep Power
    1093
    Array


    سلام

    گیسو جان
    تصمیمت درست بوده و نحوه عمل به آن هم متناسب با روحیاتت و احتمالاتی که می دادی که اگر حضوری بروی پیش می آمد و شما تحملش را نداشتی هم درست بوده و مهم نیست قضاوتهای دیگران چه باشد ...

    در مورد به هم ریختن کارهای آنجا
    .... این دقیقاً هزینه رفتار آن آقای متاهل است که باید باهاش روبرو شود و ببیند وقتی نتواند خویشتندار باشد و احساساتش را کنترل کند و یا اگر نمی تواند کنترل کند باب شراکت با خانمها را باز نکند چنین هزینه ای را بپردازد تا بفهمد اینگونه نجات پیدا کند از رفتار کنترل نشده خودش بسیار بهتر از این هست که با حضور شما احساساتش بیشتر آبیاری میشد و به زندگیش ضربه میخورد و به شما آسیب می خورد و نهایتاً حتی پای آبرو در میان می آمد ....

    گیسوی عزیز ضمن اینکه
    تحسینت می کنم در رابطه با مدیریت احساساتت و شجاعتت در گذشتن از منافع مادی و موقعیتی بخاطر امنیت اخلاقی و احساسی و روانی خودت و دیگری ....

    دوست دارم بگم
    از زاویه دیگری هم به قضیه نگاه کن که هم مثبت اندیشی است هم واقعیتی از سوی خدای رحمان و رحیم .... عزیز گفته بودی ایشان از خانواده ای متشخص و مذهبی هم هست ... و از او بعیدمی دیدی این حال و احوال .... پس فکر کن که اینکه شما تحمل نکنی و با قدرت از این فضا بیایی بیرون لطف خدا در حق آن بنده اش هم بوده که حفظ شود و به خود آسیب نزند و از خدا بخواه اورا یاری کند بفهمد که کار شما در حق او لطف بزرگی بوده و خدا را شکر کند و تبعات کاری و مالی بیرون آمدنت را درک کند که هزینه خوبی برای محفوظ ماندنش بوده ....

  16. 7 کاربر از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده اند .

    mohamad.reza164 (جمعه 13 مهر 97), tavalode arezoo (پنجشنبه 12 مهر 97), فرشته اردیبهشت (چهارشنبه 11 مهر 97), گیسو کمند (پنجشنبه 12 مهر 97), نیکیا (چهارشنبه 11 مهر 97), zolal (پنجشنبه 12 مهر 97)

  17. #69
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,056
    امتیاز
    146,983
    سطح
    100
    Points: 146,983, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,661

    تشکرشده 36,005 در 7,404 پست

    Rep Power
    1093
    Array


    نکاتی را هم می گویم که عمومیت دارد برای خانمها ...

    جذب و انجذاب بین زن و مرد بنا به ویژگی های خلقتی یک واقعیت علمی و انکار ناپذیر است ....
    یک بار مستندی دیدم که دانشمندان در بررسی هایشان در این موضوع موی یک زن و یک مرد را در فاصله ای از هم قرار دادند و به مرور زمان شاهد ربایش بین آنها بودند ... و نتیجه نهایی این مستند علمی بودن جذب غریزی زن و مرد در مجاورت هم است ... برای همین هم خداوند در ادیان مختلف دستوراتی برای حریم بین زن و مرد قرار داده و برای نمونه حجاب و پوشش در اصالت همه ادیان هست و این حجاب و پوشش خود حریمی برای محفوظ ماندن از اینگونه تبعات است ... یعنی
    اگر برای اهدافی خدا این کشش را بین زنان ومردان قرار داده .... برای مخرب نبودن آن در خارج از تحقق آن اهداف نیز برنامه و تمهید قرار داده است که حجاب و حفظ حریم زنان از جمله آن است ...... لذا می خواهم با این مقدمه در عمومیت عرایظم بگویم :

    1 -تداخل های اینگونه با مردان که زمینه های نزدیکی و صمیمت یا خلوت را داشته باشد بطور طبیعی چنین تبعاتی دارد ( و انتظار اینکه مردی به خاطر ما مغلوب طبیعتش نشود نداشته باشیم بلکه مردان هم آسیب پذیرند و نباید آنقدر قوی دید که در همه حال با وجود این تداخلات می تواند در مقابل طبیعتش بایستد ... چون نمی تواند حریم و حدود مشخص قرار داده شده )

    2 -مردان نسبت به زن به عنوان موجودی ظریف از طرفی و به عنوان مطلوب از سوی دیگر کشش دارند و این در خلقت آنها نهاده شده تا طلب زن و امر خواستگاری و ازدواج اتفاق افتد یعنی این طبیعت آنهاست که با تنوع در طلب در این زمینه که ترکیب شود این کشش بیشتر می شود لذا حریمها و دستور العملهای طراحی شده که به ظاهر محدودیت آور و در واقع مصونیت آفرین است برای زنان جهت پیشگیری از آسیب پذیریهای ناشی از خلصت های طبیعی مدیریت نشده مردان . همچنین قابل توجه خانمهای جدا شده اینکه مردان در این میان نسبت به زنانی که جدا شده اند بیشتر برانگیخته می شوند چون به غلط آنها را آزاد تر می بینند و مانعی برای امتزاج با آنها که برای یک دختر هست را نمی بینند و لذا توجه پیدا می کنند و انگیزه آنها هم بطور طبیعی جنسی هست و غالباً هم اگر وارد حریم شوند و جرأت پیدا کنند پیشنهاد ازدواج موقت می دهند .
    لذا خانمها اگر این روحیه مردان را بشناسنددر محیطی که کار می کنند و مرد هم حضور دارد به به گونه ای خواهند بود که احتیاط های لازم و پیشگیری و حفظ حریم لحاظ می شود ،قاطعیت و حتی با جلوه ای خشن اگر باشد که اینگونه کششها با لایه جذبه و اقتدار زن مواجه شود و به احساس عدم جرأت نزدیک شدن منجر میشود امنیت لازمه فراهم می آید. گاهی شرایط به گونه ای می شود که اصلاً خانمی ترجیحش برای حفظ آرامش خودش و سلامت زندگی دیگران آنست که در آن محیط کار نکند ... مثل شرایطی که برای گیسوی عزیز پیش آمد و محیط را ترک کرد و کار بسیار ستودنی و همراه ایثاری انجام داد.


    در خصوص بند 2 یک تجربه :


    زمانی در محیط اداری نهادی که ما نیروی آن بودیم خانمی در بخش بانوان آن کار می کرد .... بنا به حریم و حدودی که خود را ملتزم به آن کرده بود پیش می رفت ... مثلاً لزومی نمی دید وقتی وارد اداره می شود به آقایان بخشهای دیگر که برمیخورد سلامی داشته باشد معتقد بود اینگونه کنترل بهتری دارد و حریم خود را اعلام می کند ... اگر سلامی دریافت میکرد هم رسمی و نگاه به زمین دوخته و جدی پاسخ سلام می داد ... در جلساتی که آقایان حضور داشتند تا آنجا که ممکن بود از صحبت پرهیز می کرد و نظراتش مکتوب بود هرجا هم لازم بود لحن و ادبیات جدی و رسمی و کاملاً اداری ....
    اجازه شوخی و حرف شخصی به هیچ مردی نمی داد یکی از همکاران با غالب زنان شوخی میکرد اما از ایشان هم تندی دید هم بی اعتنایی و لذا اصلاً فاصله می گرفت

    و ....

    اینها نمونه ای از روحیاتش بنا به حریم و حدودی که به آن معتقد بود، بود و نمایشی نبود حتی خودش ابتدا متوجهش نبود از بازخوردهایی که گرفت متوجه شدرعایت ها چنین نمودی دارد

    با این وجود بسیار مورد احترام و اعتماد بودو ..... حتی ادعا می کنم در مواقعی حرف و نظرش برای کارکنان از جمله آقایان بخصوص مسئولان معیار بود

    اولین باری که شنید مردای اداری از خانم فلانی می ترسند ابتدا جا خورد و تصور کرد چیز بدی هست اما اهمیت نداد و گفت زمان که گذشت دیدم این لطف خدا بوده که چنین احساسی داشته باشند و من در امنیت باشم و جرأت نزدیک شدن به حریمم را نداشته باشند

    یه بار گفت یکی از آقایان کاری داشته وقتی اومد از همون دم در اتاق حرفش را زد ... می گفت وقتی دقت کردم دیدم بقیه هم همینطورند و داخل اتاق نمی آیند ... برایم جالب شد و متوجه شدم تا چه حد حریم من را رعایت می کنند .... گفت یک بار مدیریت اجرایی بخش دیگری را هم به من واگذار کردند .... میز و استقرار مدیر اجرایی آن بخش که غالباً خانم بودند در همان اتاق مسئول قرار می گرفت ... گفت بعد از مدتی آقای مسئول با نگرانی گفته خانم فلانی ما موندیم برای اتاق برای شما ... اتاق نداریم و نمی دانیم چه کنیم گفت گفتم در همان اتاق خودم مربوط به بانوان کارهای این بخش هم انجام می دهم خوشحال شد و گفت خیال مارا راحت کردید ... گفت من رفته بودم همینو بگم که اگر اجازه بدهید چنین شود چون نمیخواستم با ایشان در یک اتاق باشم که ایشان اینگونه گفت ... اما تعجب کردم که چطور همه مدیران اجرایی قبل از آن در همان اتاق بودند اما به من که رسید اتاق مجزا و .... فهمیدم این حفظ حریم غالب شده و احساس کردم به گونه ای حضور دارم که آنها معذب و ناآرام از حضور نزدیک می شوند ....

    ظاهر این رویه ممکنه به نظر نامناسب باشد و به نظر برسد که روند کار چنین خانمی مختل هم می شود اما می دیدیم که نه تنها اینطور نبود بلکه خیلی هم موثر بود و تحسین می شد و به دید یک مرد بهش نگاه می کردند

    قرآن در آیه 59 سوره احزاب در توصیه به حجاب ( جلباب ...) برای زنان می گوید برای آنکه اذیت نشوید و شناخته شوید
    ...

    يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُل لِّأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاء الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِن جَلَابِيبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَى أَن يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا ﴿۵۹﴾

    اى پيامبر به زنان و دخترانت و به زنان مؤمنان بگو پوششهاى خود را بر خود فروتر گيرند اين براى آنكه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگيرند و خدا آمرزنده مهربان است

    من وقتی فکر کردم که قرآن گفته حجاب کنند تا شناخته شوند و اذیت نشوند .... اذیت نشدن که قابل فهمه اما
    شناخته شدن به وسیله حجاب برایم جالب بود لذا متمرکز شدم و فهمیدم که وقتی جلوه های زنانگی ما در پوشش قرار می گیرد ویژگیهای شخصیتی ما آشکار می شود ... یعنی وقتی زنانگی زن در جلوه باشد مرد متوجه این بعد شده و غریزه اش پیشقدم می شود و شخصیت زن نادیده می ماند .... و تبعات آن یعنی اذیت شدن را در پی دارد ...

    و دیدم این خانم چه با پوشش ظاهری چه رفتاری همین نتیجه عایدش شده یعنی مورد آزار و اذیت برایش پیش نیامد و از طرف دیگه ویزگیهای شخصیتیش برجسته شد و مورد تحسین آقایان بود

    این به عنوان یک اصل کلی برای ما خانمها هست که در درجه اول از تداخل با مردان پرهیز کنیم و در شرایطی که ناگزیریم و یا نقش مفید لازمی می توانیم داشته باشیم و تداخل مستقیم هم نیست با جذبه و حفظ حریم و سختگیری در حفظ حریم حتی اگر خشن جلوه کنیم ، هم محفوظ می مانیم هم محترم و ارزشمند

    گیسوی عزیز

    شما در حفظ حریم و آرامش و امنیتت تصمیم شجاعانه و همراه باگذشت گرفتی یعنی منافعی را کنار گذاشتی البته برای منفعتی بزرگتر و این قابل تقدیر و تحسین است و در واقع تعریف حریم کردی برای آن آقا در رابطه با هر زن دیگر و این کمک شما به هم جنسانتان هم هست

    این تاپیک قفل می شود چون هم به نتیجه رسیده هم اینکه از ظرفیت مجاز هم عبور کرده

    موفق باشی عزیز

  18. 9 کاربر از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده اند .

    mohamad.reza164 (جمعه 13 مهر 97), Mvaz (پنجشنبه 14 فروردین 99), tavalode arezoo (پنجشنبه 12 مهر 97), فرشته اردیبهشت (چهارشنبه 11 مهر 97), گیسو کمند (جمعه 13 مهر 97), نیکیا (چهارشنبه 11 مهر 97), zolal (پنجشنبه 12 مهر 97), بی نهایت (سه شنبه 24 مهر 97)


 
صفحه 7 از 7 نخستنخست 1234567

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 00:12 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.