به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 7 1234567 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 69
  1. #1
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 مهر 01 [ 02:59]
    تاریخ عضویت
    1393-11-15
    نوشته ها
    823
    امتیاز
    34,196
    سطح
    100
    Points: 34,196, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    3,683

    تشکرشده 2,882 در 761 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    235
    Array

    تصمیم درست چیست ?

    سلام

    چند سال پیش در هولدینگ بزرگی مشغول کار بودم ،
    مدیر مستقیمم آقای متاهلی بودن دوسال بزرگتر از من ،
    سه سال در امنیت روانی کامل کنار هم کار کردیم ، و چقدر نسبت به ایشون احترام
    قایلم همچنان دورادور از طریق دوستان مشترک در ارتباطیم .

    حدود دو سال پیش که تصمیم به طلاق گرفتم استعفا دادم و دیگه سرکار نرفتم .
    بعدها برای سرگرمی موقتا کارمند شدم .
    نهایتا تصمیم گرفتم برای خودم کار کنم و حالا که مسائل زندگی مشترک سابقم
    کاملا هموار شده کاری رو انجام بدم که دوستش دارم ،
    در کنار کارم بتونم به خودم و خانوادم برسم .

    * همکاری هم با شوهرخواهرام در کسب و کار کوچکی دارم
    که خودم وقت زیادی روش نمیذارم .

    پیشنهاد شراکت از سمت فردی قابل اعتماد گرفتم .

    همیشه دوست میداشتم کارآفرین باشم یا یه شغل با همین ماهیت .
    نهایتا دیدم نه نشد ،
    و فهمیدم من نمیتونم روی شغلم به این شکل و به این حد حساب کنم ،
    تلاشمو میکنم اگر شد از خدا بابت فرصتی که بهم میده تشکر و جبران کنم ،

    اگر تلاش کردم ولی نشد( خدا نخواست ) همون راه ثابت خودمو که دارم میرم ادامه داره
    حالا یا با موفقیتی که در ذهنم بود یا بدون موفقیت شغلی .

    پیشنهاد کاری فوق العاده بود
    یه شرکت کوچک با تعداد محدودی نیرو که دو تا شریک داره .
    برای اینکه راحتتر توضیح بدم ، میگم آقایان مجرد و متاهل که باهم اشتباه نکنیم .
    این دو شریک کارشون زیاد بود و کسی رو نداشتن روی پروژه ها نظارت کنه

    همه کاره خودشون دو تا بودن برای همین در مدیریت و نظارت حسابی خسته و کلافه شده بودن و
    دنبال راه حل بودن که با آشنایی ما با آقای متاهل پیشنهادو دادن و منم قبول کردم .
    پیشنهاد شریک سومی بود که قابل اعتماد باشه و کارو بلد باشه بتونه نظارت کنه .
    قرار شد به مرور مستقیما پروژه ها رو بگیرم و انجام بدم و
    در مدیریت اونجا کمک کنم بعد هم اونجا واگذار بشه و توسعه اش بدم .

    خواهر من چند ساله که در همین حرفه مشغول هستن و کمک من شدن .
    قرار شد خواهرم هم بعدها با تیمش به ما اضافه شه ( خواهرم تیم اجرای ثابت دارن چیزی که این شرکت نداشت )
    و معضل یکی از خواهرزاده هام با پدرش که شغل بود هم حل شد
    چون من سر پروژه با خواهرزادم میرفتم و دست راستم بود هم یاد بگیره هم کار کنه هم یه مرد همراهم بود.

    موقعیت خوبی که میتونستم به زندگی شخصیمم برسم و ازکارم لذت ببرم
    در هفته حدود سی ساعت دفتر بودم ، سی ساعت که کاملا شناور بود و دست خودم .

    همه چیز خوب پیش رفت تااینکه آقای متاهل امنیت روانیمو بهم ریخت .

    ایشون از خانواده خوبی هستن و پدرشون شغل خاصی دارن که
    چون سوتفاهم پیش نیاد نمیگم ،
    مادرشون در محل خیریه دارن و خلاصه آدم متشخصی هستن .

    با توجه به شغل پدر ایشون و یکی از شغلهای خودش و کلا خانواده شون ازشون انتظار میرفت که خییلی بیشتر از آقایون دیگه در ارتباط با یه خانم مراعات کنه .

    شاید برخورد ایشون رو اگر از کس دیگه ای میدیدم بدم نمیومد ولی بخاطر ادعایی که ایشون داره و تناقضی که پیش میاد رفتاراشو به منظور گرفتم .

    ابتدا بنا رو بر حسن نیت گذاشتم و با خودم گفتم اگر من رابطه را رسمی ادامه بدم به مرور ایشون متوجه خواهد شد که چهطور رفتار کنه .

    جواب پیامهاشونو یک خط در میون میدادم ،
    خیلی کوتاه در حد بلی خیر ممنون صحبت میکردم
    صحبت شخصی که اصلا نداشتم
    درد دل میکردن بحث رو عوض میکردم به سمت کار و نبود وقت .

    اما نشد ،
    مثال
    او میدونه که من در تلگرام یا واتس اپ در حد چک کردن فایل کاری فعالم اگر ضروری باشه ،
    ویدئو کلیپی یا متنی در مجازی ارسال میکردن و اس ام اس میدادن که واتس اپ رو چک کنم .
    اوایل چک میکردم چون فکر میکردم موضوع کاریه و واجبه اما همون موقع هم بخاطر بی ملاحظگی ایشون جواب پیامشون و اون ویدئو یا متن ارسالی رو نمیدادم فقط چک میکردم .
    بعدها میدونستم مهم نیست دیگه چکشون هم نکردم .
    میپرسیدن فلان فایل یا متنو دیدید میگفتم بله ولی کار داشتم دقت نکردم
    یا مثلا
    میتونستن یه کلام بنویسن خانم فلانی حالتون بهتره میتونید بیایید سرکار یا نه .
    اما مینوشتن نگرانتون شدم و ..
    و پاسخ من بلی و خیر .

    به هر حال ادبیات من تغییری در ادبیات ایشون ایجاد نکرد .

    ایشون از مادر و خواهرش صحبت میکنه اما وانمود میکنن به همسرشون علاقمند نیستن
    حس مثبتی به ایشون ندارم
    اخیرا وقتی چند روز سرکار نمیرم مثل حالا بعدش میخام برم استرس میگیرم

    با اون یکی شریک مجرد که داریم روی پروژه ای کار میکنیم آرامش دارم و تمرکزم روی کاره .

    اما با ایشون مدام باید حواسم باشه که وقت رو به صحبتهای حاشیه اش نگذرونه و تذکر بدم که وقت نداریم .

    چند روز پیش گفتن میخوان با شریک مجرد ، شراکتشون رو به هم بزنن و بمونیم ما دوتا
    و کلی بدگویی از اون آقای مجرد که مدیریت نداره فلانه بهمانه
    اتفاقا خیلی هم پسر منطقی و خوبیه هرچند اشکالاتی داره که قابل مذاکره است .
    نهایتا به ایشون گفتم که حیفه که ما آقای مجرد رو در تیممون نداشته باشیم
    قرار نیست اگر کسی خطایی کرد بشه آدم بد و ما باید همکارانمون رو کنارمون نگه داریم و کمکشون کنیم .

    ایشون از حمایت من از آقای مجرد خوشش نیومد
    (یعنی موندم توی اینهمه تناقض
    بدگویی میکنه..
    مراقب حرف زدنش با یه خانم نیست ..
    در تعهد همسرش نیست )

    خلاصه دوستان یکبار خواستم در جواب پیامک های حاشیه ایشون
    یا در جواب یه پیام صمیمانه ایشون بهشون پیام بدم که
    " آقای فلانی من خیلی تاکید دارم که روابطمون دقیقا و کاملا رسمی و در حیطه کاری باقی بمونه "
    بعدش به این فکر کردم که
    1 ایشون در کل آدم محترمیه حداقل در اجتماع یا پیش سایر همکاران .

    2
    احساس خودم و راهنمایی مدیر رو در یک تاپیک مشابه کنار هم میذارم
    نتیجه میگیرم که :

    اگر به شخص خاطی تذکر بدم
    انگار خیلی علنی یه چیزی بینمون بوده ، در واقع الان همه چیز پشت پرده است و در هاله ای از ابهام .
    چیزی رو به روم نیاوردم انگار چیزی حس نکردم انگار اصلا چیزی نیست .
    اما اگر تذکر بدم
    دیگه با چه رویی بشینم یه ساعت با ایشون کار کنم . دیگه جو خیلی مسموم میشه .
    واقعا موندم چه کنم .
    از طرفی الانم تذکر ندم قطعا بدتر ازین نشه بهتر هم نمیشه
    فکر میکردم توی این مدت همه چی درست میشه اما
    دیگه کلافه شدم ،
    از برخورد با ایشون استرس میگیرم .
    و تمام مدتی که داریم روی کاغذ اندازه و طرح درمیاریم اعصاب و روانم در اذیته .

    فکر کنید اون آقا برادرتونه (آدم بدی نیست ولی ظاهرا داره بیراهه میره)
    و همسر ایشون خواهرتون
    و منم خواهرتون

    میخوام همه جوانب رو درنظر بگیرید و راهنمایی کنید ممنون .
    راستی در محل کارم همکارانم نمیدونن من قبلا سابقه ازدواج داشتم .
    ممنون .
    ای خواجه درد نیست... وگرنه طبیب هست

    ای بی خبر.. از خورشیدِ پشتِ ابر !



  2. 7 کاربر از پست مفید گیسو کمند تشکرکرده اند .

    m.reza91 (جمعه 30 شهریور 97), mohamad.reza164 (جمعه 13 مهر 97), فرشته اردیبهشت (جمعه 30 شهریور 97), نیکیا (پنجشنبه 29 شهریور 97), آنه ماری (جمعه 30 شهریور 97), الهه زیبایی ها (پنجشنبه 29 شهریور 97)

  3. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 22 خرداد 99 [ 18:46]
    تاریخ عضویت
    1397-2-08
    نوشته ها
    137
    امتیاز
    2,714
    سطح
    31
    Points: 2,714, Level: 31
    Level completed: 76%, Points required for next Level: 36
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    8

    تشکرشده 130 در 77 پست

    Rep Power
    26
    Array
    در کل مشخصه اون اقا داره بهتون فشار عاطفی میاره تا کوتاه بیاین و وابستش بشین
    بنظر من بصورت محترمانه و آگاهانه همین روش فعلیتون ادامه بدین تا ایشون یا:
    1- خسته بشن و خودشون بیخیال بشن برن سراغ نفر دیگه ایی
    2- سعی کنن صراحت بیشتری خرج بدن و روششون تندتر بکنن

    درصورتی که مورد 2 اتفاق افتاد بهشون جدی تذکر بدین ناراحتی خودتون ابراز کنین
    گزینه 1 هم با رفتار سرد شما احتمالش هست اتفاق بی افته

  4. 4 کاربر از پست مفید Telegramid_TrueMotion تشکرکرده اند .

    m.reza91 (جمعه 30 شهریور 97), گیسو کمند (پنجشنبه 29 شهریور 97), میس بیوتی (پنجشنبه 29 شهریور 97), آنه ماری (جمعه 30 شهریور 97)

  5. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 07 شهریور 99 [ 23:27]
    تاریخ عضویت
    1389-5-21
    نوشته ها
    679
    امتیاز
    18,628
    سطح
    86
    Points: 18,628, Level: 86
    Level completed: 56%, Points required for next Level: 222
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial10000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    3,951

    تشکرشده 4,314 در 675 پست

    Rep Power
    115
    Array
    سلام گیسو جان

    صریح گفتن در فضای کاری که شما هستید پسندیده نیست، اما می‌شه به طرف فهموند که فاصله رو باید حفظ کنه. و زود هم عقب نکش، آدم بی اخلاقه که باید فضای کاری براش سخت بشه، نه شما.
    به نظرم راه‌های ارتباطی غیر کاری رو مسدود کن. ( حتی اگر لازم شد خودت مدتی اکانتت رو غیر فعال کن، اگر هم پرسید: گوشیم ریست شده، فعلا نمی‌خوام نصب نکنم).
    پاسخ پیغام ها و ایمیل ها رو در ساعات غیرکاری نده.
    حتی پیشنهاد می کنم یه مدت منظم برو و بیا و خارج از ساعت اداری، هیچ کار مرتبطی انجام نده.
    همینطور که مدیریت می‌کنی خوبه. یه مدت بگذره خسته می‌شه.

    هر چیز که در جُستن آنی، آنی

    مولانا

  6. 6 کاربر از پست مفید آویژه تشکرکرده اند .

    m.reza91 (جمعه 30 شهریور 97), گیسو کمند (پنجشنبه 29 شهریور 97), نیکیا (جمعه 30 شهریور 97), میس بیوتی (پنجشنبه 29 شهریور 97), آنه ماری (جمعه 30 شهریور 97), الهه زیبایی ها (پنجشنبه 29 شهریور 97)

  7. #4
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 مهر 01 [ 02:59]
    تاریخ عضویت
    1393-11-15
    نوشته ها
    823
    امتیاز
    34,196
    سطح
    100
    Points: 34,196, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    3,683

    تشکرشده 2,882 در 761 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    235
    Array
    سلام بچه ها
    ممنونم که وقت میذارید .

    منم فکر میکردم با ادامه رفتارم در چارچوبی که گفتم ، واکنش ایشون و رفتارشون
    تغیر میکنه ، اما نشد .
    سرسنگینی و بی محلی به هر شیوه که بلد بودم
    الان دیگه خودم دارم اذیت میشم .

    یه سمت کاریه که بهش علاقمندم و موقعیت بسیار خوبش ،
    توسعه دادن اونجا برام یه آرزو و رویاست بعد یه هدف ،
    اما برای این رویای قشنگ نیاز به اعتماد عمیق و روابط مستحکم و امنیت زیاد هست .
    چیزی که قبلا تجربش کردم نه با یه نفر که بگم اون استثنا بود
    با سه نفر ، و دوستانم هم هستن که با مدیراشون سفر هم میرن و چقدر اعتماد
    و امنیت بینشون هست .
    و سوالم اینجاست با چیزایی که خدمتتون توضیح دادم ،
    چنین اعتمادی و چنین ارتباطی شکل میگیره ?

    خودم بعید میدونم

    از طرفی هم میگم این آدم منطقیه ، صبوری کنم شاید درست شد !


    اون کارگاه اون مشتری ها و سابقه خوب و بالای اسم شرکت کوچیک یا دفتر حیفه واقعا ،
    همه چیز برای توسعه و برندسازی و اون رویای قشنگ آمادست .
    تازه چقدر خواهرزادمو امیدوار کردم چون خیلی جوونه و عقلش به چشمشه
    تا حالا هر کاری بهش پیشنهاد میدادم هزارتا ایراد میگرفت که همه از ناامیدی و منفی نگری اش بود
    یعنی پروژه ام میگرفتیم میگفت خاله اینا همش موقته فلانه بهمانه

    خلاصه فقط خودم نیستم ، هرچند خواهرم از ابتدا قرار بود از مهر ملحق شه
    که هنوز موعد مقرر نیومده و اگه تیمش رو بیاره اونوقت یکم پیچیده میشه جدا شدن .

    ممنون .

    - - - Updated - - -

    ** آقای تلگرام من نمیخام کار به گزینه دوم برسه که اشاره فرمودید .
    ** آویژه جان برای "مسدود کردن راههای ارتباطی " این کار دست کمی از تذکر دادن و
    به عبارتی علنی کردن نداره ، هان ?
    ضمن اینکه خطوط ارتباطیم وقتی کسیو نمیبینم (اهمیت ندادن) حکم همون مسدود و داره ،
    همین حالا هم اس ام اس شونو هیچ جوابی نمیدم چه رسد به واتس اپ یا تلگرام
    و اینکه همونارو هم میبینه که چک نمیکنم .
    ویرایش توسط گیسو کمند : جمعه 30 شهریور 97 در ساعت 00:27

  8. 4 کاربر از پست مفید گیسو کمند تشکرکرده اند .

    m.reza91 (جمعه 30 شهریور 97), mohamad.reza164 (جمعه 13 مهر 97), آنه ماری (جمعه 30 شهریور 97), الهه زیبایی ها (جمعه 30 شهریور 97)

  9. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 22 اردیبهشت 00 [ 23:15]
    تاریخ عضویت
    1397-1-08
    نوشته ها
    150
    امتیاز
    6,509
    سطح
    52
    Points: 6,509, Level: 52
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    233

    تشکرشده 371 در 127 پست

    Rep Power
    40
    Array
    سلام به نظر من هم تو این شرایط که میگین کنار کشیدن و جدایی از این کار براتون سخته، بی محلی و سنگینی گزینه ی مناسبیه. یه مرد دیگه خیلی باید هَوَل و حریص باشه که بعد از دیدن سردی و سنگینی طولانی مدت از طرف مقابل همچنان پیگیر باشه. مگر اینکه ناخودآگاه و صرفا از روی احترام رفتاری داشتین که باعث شده امیدوار باشن. ولی در کل اگر دیدین ایشون ول کن قضیه نیستن و کارتون هم داره آسیب میبینه (کما اینکه احساس میکنم آسیب ها شروع شده مثل پیشنهاد حذف شریک مجردتون) بهتره قید این شراکت رو بزنین. کار کردن با آدمی که داره کارش رو فدای این مسائل میکنه آینده ی خوبی نخواهد داشت.

  10. 4 کاربر از پست مفید scarface تشکرکرده اند .

    m.reza91 (جمعه 30 شهریور 97), گیسو کمند (جمعه 30 شهریور 97), نیکیا (جمعه 30 شهریور 97), آنه ماری (جمعه 30 شهریور 97)

  11. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 10 شهریور 00 [ 17:32]
    تاریخ عضویت
    1396-1-29
    نوشته ها
    193
    امتیاز
    7,864
    سطح
    59
    Points: 7,864, Level: 59
    Level completed: 57%, Points required for next Level: 86
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    373

    تشکرشده 325 در 136 پست

    Rep Power
    43
    Array
    عزیزم هر چقدر بی محلی کنی و یا جواب رفتارهاش را ندی در نظر اون اقا جذاب تر میشید.
    میدونی که هر چقدر کمتر در دسترس اقایون باشی انها بیشتر برای بدست اوردنت تلاش میکنند.

    گیسو جان شکی نیست که این اقا به شما نظر دارند و برای یه اقای متاهل این یکی از بدترین گناهانه.
    پس لطفا دیگه از کلمات محترم و منطقی و درست استفاده نکن . محترم بودن ادمها به رعایت کردن همین حریمهاست .

    هیچکس نمیتونه بگه انتهای این راه چی میشه. شاید این اقا بالاخره دست از سرتون برداره ولی همچنان منتظر موقعیت باشه و یا بخواد انتقام بگیره به روش خودش.
    یا شاید شما کم کم نرم بشید بالاخره شما هم ادمید و ممکنه اشتباه کنید.

    ولی گیسو احتمال اینکه این اقا شما را رها کنند و از فردا محترمانه رفتار کنند و حفظ حریمها را داشته باشند واقعا چقدره؟
    در خودت این توانایی را میبینی که بتونی انقدر مقابله کنی تا خسته بشه و رهات کنه؟
    ایا ارزشش را داره که اینقدر استرس به خودت وارد کنی؟

    مثل خنثی کردن یه بمب میمونه که هرچقدر هم تخصص داشته باشی باز هم کار خطرناکیه.

    من خودم در همچین موقعیتی بودم ولی تنها کاری که کردم ترک محیط بود چون در خودم نمیدیدم بتونم مقاومت کنم خیلی خیلی هم از نظر کاری ضرر کردم ولی راضی بودم.

    یادت باشه گیسو جان (همون حرفی که خودت به من گفتی) خدا گر زحکمت ببندد دری زرحمت گشاید در دیگری.

  12. 3 کاربر از پست مفید آنه ماری تشکرکرده اند .

    m.reza91 (جمعه 30 شهریور 97), گیسو کمند (جمعه 30 شهریور 97), نیکیا (جمعه 30 شهریور 97)

  13. #7
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 08 فروردین 03 [ 07:07]
    تاریخ عضویت
    1396-1-29
    نوشته ها
    813
    امتیاز
    25,800
    سطح
    96
    Points: 25,800, Level: 96
    Level completed: 45%, Points required for next Level: 550
    Overall activity: 94.0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveTagger First ClassVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    2,581

    تشکرشده 2,292 در 742 پست

    Rep Power
    203
    Array
    سلام گیسو کمند عزیز

    گیسو جان ی وقت به ترک کردن کارت فک نکنی ها!!
    اصلا شما که دارید بیزینس خانوادگی راه میندارید اونی که باید اون اقاست نه شما!
    ما نمیتونیم با اطمینان بگیم که بی اخلاقه...شاید فقط اختلاف فرهنگیه....نگرانتون شدم به جای حالتون چطوره....یا چند تا پیام اضافی...نمیشه خیلی روش حساب کرد....چند سال بزرگتره ازت؟؟محبت پدری میگم شاید داره...چند وقته این حس و داری؟؟ کادو که برات نگرفته...حرف خارج از اخلاق که نزده...تازه میگی از ازدواجت خبر ندارن....ببین نمیدونم من خودم خیلی ناشی ام ....ولی من بعید میدونم نظر بدی داشته باشه یا بخواد پاشو فراتر بذاره....کاش دقیق میگفتی پیام هاش چه محتوایی داره یا درد دلش چیه......

    منم حساسم رو این چیزها ....باشه بهش شاید اختلاف فرهنگیه....خودش متوجه نیست...یا چارچوبهای دخترایی مثل من و شما رو نمیدونه....اخه ماها کمیابیم تو این دوره زمونه...
    بهش بگو ولی انتخاب کلمه ها و لحن بیانت مهمه....تو پیام نگو... رودر رو باشه .....وگرنه ترسی که د ا ری به جاست....نباید جوری شه که عرورش بشکنه بعد برگرده بگه مگه من چی گفتم....شما بد برداشت کردی....ی جوری که بتونی بازم باهاش کار کنی

    - - - Updated - - -

    بازم ویرایش فعال نیست....ببخشید چند تا کلمه تو متنم جا افتاده....با موبایل هم نوشتن سخته
    گیسو جان فقط خواستم بگم به ترک کردن کارت فک نکن.....صبر کن اقای مدیر یا بچه های دیکه بیان نظر بدن

    حیفه کارت ....خیلی خوشحال شدم وقتی از کارت گفتی
    ان شالله خدا به کارتون برکت بده و همیشه تو همه زمینه های زندگیت م وفق باشی.

  14. 2 کاربر از پست مفید الهه زیبایی ها تشکرکرده اند .

    m.reza91 (جمعه 30 شهریور 97), گیسو کمند (جمعه 30 شهریور 97)

  15. #8
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 مهر 01 [ 02:59]
    تاریخ عضویت
    1393-11-15
    نوشته ها
    823
    امتیاز
    34,196
    سطح
    100
    Points: 34,196, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    3,683

    تشکرشده 2,882 در 761 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    235
    Array
    سلام بچه ها
    ازتون ممنونم .

    ** اسکار گرامی بیشتر که فکر میکنم میبینم نه ، من هیچ رفتاری که ایشونو امیدوار کنه نداشتم ،
    و به حرف آنه ماری میرسم که رسمی بودن ها و به روم نیاوردن ها و توی باغ نبودن های من اثر معکوس داشته .

    ** اشتباه من این بود که فکر کردم نباید به روم بیارم و انگار چیزی نیست .
    تاپیک خانم مریم 123 که البته ایشون مورد خیلی حاد و البته مشخصو راحتی رو داشتن . در من تصور اشتباهی ایجاد کرد
    آقای مدیر توصیه کردن تا وقتی یه چیزی رو توی ذهنمون بزرگ نکنیم بزرگ نمیشه یا کمرنگ و کمرنگ تر میشه .

    از طرفی خودم هم آدم پررویی نیستم که بتونم اینجور مسایلو باز کنم یا به روی طرف بیارم اگر آشنا باشه بدتر.

    ** تا حالا به همچین مشکلی مواجه نشده بودم و همیشه برام مسخره میومد که کسی بخاطر این مسایل محل کارشو یا دانشگاه و.. رو ترک کنه
    میگفتم مگه میشه که درست نشه . کنار کشیدن رو انفعال میدیدم .
    اینکه محیط ناسالم باشه بحثش فرق میکنه و از همون ابتدا راهکار مشخصه ترک کاره .

    ** اما یه بار قبلا یه موردی بود در محل کار سابقم ، با یه جابجایی به اتاق دیگه مشکل برطرف شد به همین راحتی .

    ** ماری جان بیشتر که فکر میکنم میبینم اتفاقا باید شفاف سازی میکردم و گربه رو دم حجله میکشتم .
    یعنی باید وقتی اولین بار گفت نگران شدم خیلی جدی و واضح بهشون میگفتم چرا ؟ یا متوجه منظورتون نشدم
    باید ازش علت حرفش یا پیشنهادشو واضح و شفاف میپرسیدم که بدونه کجا چی بگه چیکار کنه .
    یکی دوبار که ضایع میشد دفعه بعد مراقب اعمالش بود .
    نهایتش یکم بی ادبی میشد دیگه .

    بله ماری جان من به شما و خیلی ها خیلی توصیه ها کردم که در مقام عمل سرم پایین بوده .

    ** الهه جان چقد از خوندن پستت خوشحال شدم دوست خوبم
    میدونی چرا ، چونکه وقتی امروز پستهای دوستانو خوندم از خودم ناامید شدم
    با خودم میگفتم من از کی انقدر راحت گرفتم که حالا واضح بود باید بیخیال این کار میشدم و نشدم . و احساس عذاب وجدان و ضعیف بودن داشتم .

    اما پستت رو که خوندم انگار شاید اگه کسی مثل الهه هم بود راه منو میرفت .
    البته اینو هم بگم که من خودمو گوهر نمیدونم ، درسته که ما حد و حدودها رو خیلی خوب رعایت میکنیم اما کارمون خارق العاده نیست
    درواقع اونی که رعایت نمیکنه یا حواسش نیست داره کوتاهی میکنه وگرنه ما که شق القمر نمیکنیم .

    الهه جان کار به هدیه دادن این مسایل نکشیده ، اگر این مسایل بود که تکلیف روشن بود
    اونوقت دیگه من نه اون خونسردیه اولیه رو داشتم که بیام بشینم فکر کنم ببینم طرف هدفش و نیتش چیه .
    نه این مشاوره گرفتن رو نیاز داشتم ،
    خیلی واضح و حتمی هدیه اش رو میکوبیدم توی صورتش و دفتر کارشو ترک میکردم
    سراغ حساب و کتابمم یه مرد میفرستادم یا بیخیال میشدم .

    در مورد اینکه گفتی شاید اینها سوتفاهم باشه ،
    بله واقعا ممکنه همش سوتفاهم باشه .
    اما بازم بیشتر فکر میکنم میبینم نه نیست . همونطور که گفتم انتظاری که از باده فروش شهر و شیخ محل میره خیلی فرق داره .
    کلا این آدم رفتارش با عقایدش جدا متناقض هست .
    بنابراین بحث تفاوت فرهنگی هم منتفیه .

    ** اینکه گفته بودم استرس میگیرم یا اذیت میشم بخاطر احساس نفر مقابلم نیست
    بخاطر اینه که ذاتا این کار بار منفی داره .
    وگرنه فرض کنید همکارم همونجا خواستگارم بود ، خیلی هم مطمئن انتخاب کرده بود و مونده بود جواب من ،
    نهایتا الان داریم کار میکنیم و استرس و درگیری فکری هم ندارم .
    فقط قبلا ازش کمک میگرفتم یا اجازه میدادم کمکم کنه الان این کارو نمیکنم که فکر نکنه نظرم عوض شده .

    ** در مورد شریک سوم آقای مجرد ،
    ایشون میخواد آقای مجردو حذف کنه ، من میخوام بمونه ،
    برای هر کسی با توجه به توانایی اش برنامه ریزی کنیم و مشکلات رو حل کنیم .
    و هم اینکه ترک کار یکی از نیروهای خوبش رو انداخت گردن آقای مجرد .

    منم خیلی جدی گفتم مدیرعامل شما بودی و کوتاهی از خودتون بود .
    درواقع الان اگر آقای مجردو از دست بده میشه مهر تایید به حرف من .
    پس باید نگهش داره .

    و اینکه ایشون چند تا کار دیگه هم دارن
    من فکر میکردم اگر اینجا به من واگذار بشه و رفت و آمدمون کم بشه اوضاع بهتر میشه
    اما الان مطمین نیستم رفت و آمدها کمتر بشه .

    دوستان احساس عذاب وجدان و استرس رو همزمان دارم
    و واقعا دو دلم
    نمیدونم چی میشه .

    و کم کم دارم به این نتیجه میرسم که عطای اونجا رو به لقاش ببخشم .
    اما مطمئن نیستم .

    ببخشید اگر تند یا خشن نوشتم
    از فکر کردن و تصمیم گیری برای این موضوع سر درد گرفتم .
    ویرایش توسط گیسو کمند : جمعه 30 شهریور 97 در ساعت 18:29

  16. 5 کاربر از پست مفید گیسو کمند تشکرکرده اند .

    m.reza91 (جمعه 30 شهریور 97), mohamad.reza164 (جمعه 13 مهر 97), نیکیا (جمعه 30 شهریور 97), آنه ماری (جمعه 30 شهریور 97), الهه زیبایی ها (جمعه 30 شهریور 97)

  17. #9
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 07 آبان 01 [ 21:11]
    تاریخ عضویت
    1393-1-11
    محل سکونت
    مگه فرقی داره!؟
    نوشته ها
    809
    امتیاز
    24,401
    سطح
    95
    Points: 24,401, Level: 95
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 949
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    3,979

    تشکرشده 3,495 در 804 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    191
    Array
    سلام
    انتظاری که از باده فروش شهر و شیخ محل میره خیلی فرق داره .
    رند روزگاره این پیر خرابات ! :)

    چند تا نکته هست:

    -معمولا و شاید غالبا مرد ها در خصوص مشکلات خانوادگیشون و حتی اتفاقای عادی داخل خونشون با کسی از جمله همکارهاشون و بخصوص همکارهای خانمشون صحبت نمیکنند.

    - بحث فرهنگی رو قبول دارم؛ ولی شما فرهنگ ایشونو بهتر از ما میدونید آیا با توجه به خلقیات(برونگرایی درونگرایی و...) و فرهنگش این قبیل رفتارها رو عادی قلمداد میکنید؟

    - به این شخص از سه جهت نمیتونم اعتماد کنم:
    1- اینکه علیرغم متاهل بودن؛ سعی در ایجاد یک رابطه ی عاطفی داره ( شما اینو حس کردید که تاپیک زدید)؛ این رفتار غیر مسئولانه است.
    2- شریکش که کار رو باهاش آغاز کرده به بهانه یه اشتباه کوچیک میخواد حذفش کنه شاید دیگه بدردش نمیخوره و تاریخ مصرفش گذشته!(ازین قبیل چند موردی دیدم و خیلی آشنا میاد برام)؛ اینم نشون از تعهد نمیده.
    3- به عنوان یک کارفرما داره به شما(کارمندش) پیشنهاد شراکت میده. من معمولا این پیشنهادها رو رد میکنم چون بنا به تجربه ی خودم و تعدادی از دوستانم و مقالات افراد دیگه در LinkedIn این شراکتها فقط ظاهریه و جنبه ی سوءاستفاده داره. دقت کنید شما وقتی شریکید که یا سهام شرکت رو داشته باشین یا فرضا سهم الشرکه پرداخت کرده باشین و این در اساسنامه اومده باشه و در روزنامه رسمی هم چاپ شده باشه. اینم مسئولانه نیست.

    با این سه دلیل من به صورت عمومی در کلیه ی مسائل نه فقط موضوع تاپیک، نمیتونم به این راحتی به این فرد اعتماد داشته باشم.

    شما به اندازه کافی نشون دادید که تمایلی به این رفتارهاش ندارید.ازون طرف کار براتون مهمه.
    من روشی سرسختانه رو در مقابل زیاده خواهی های مدیر شرکتمون به کار بردم و علی رغم اینکه موقعیت اون بالا تر از من بود ولی تونستم عقب بزنمش و تعادل رو به همه چیز برگردونم. فکر میکنم بدرد شمام بخوره.
    ببینید شما فعلا کارمندید. هر کارمندی توی بخش خصوصی ایران دو تا سند حمایتی داره؛ یکی قراردادش و بعد هم قانون کار.
    باید خیلی محکم و خشک هر رفتاری رو ارجاع بدید به قرارداد یا قانون. مثلا
    و میدونه که من در تلگرام یا واتس اپ در حد چک کردن فایل کاری فعالم اگر ضروری باشه ،
    ویدئو کلیپی یا متنی در مجازی ارسال میکردن و اس ام اس میدادن که واتس اپ رو چک کنم .
    شما اینجا نه اس ام اس رو جواب میدید نه چک میکنید فردا هم میگید طبق قرارداد ساعات خارج از وقت اداری نمیتونم اضافه کاری(همون چک کردنه! :-) ) کنم و اضافه کاری هم طبق قانون باید با رضایت من باشه که راضی نیستم.
    میتونستن یه کلام بنویسن خانم فلانی حالتون بهتره میتونید بیایید سرکار یا نه .
    اما مینوشتن نگرانتون شدم و ..
    اینجام میتونستین بگیندو روز و دو ساعت در ماه مرخصی دارم میخوام یه روزشو استفاده کنم

    به همین راحتی ! در ارتباط با این شخص فقط تابع قانون و قراردادتون باشید و هر عمل و گفتاری رو ببینید در چارچوب این دو تا هست یا نه؟ اگر نبود انجام ندید. کاملا خشک و به دور از هر احساس بشری!
    اگر جواب نداد بعد تصمیم بگیرید.

    ویرایش توسط m.reza91 : جمعه 30 شهریور 97 در ساعت 20:11

  18. 5 کاربر از پست مفید m.reza91 تشکرکرده اند .

    scarface (شنبه 31 شهریور 97), گیسو کمند (جمعه 30 شهریور 97), میس بیوتی (شنبه 31 شهریور 97), آنه ماری (جمعه 30 شهریور 97), الهه زیبایی ها (جمعه 30 شهریور 97)

  19. #10
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 27 مرداد 01 [ 01:54]
    تاریخ عضویت
    1394-9-10
    نوشته ها
    1,022
    امتیاز
    36,001
    سطح
    100
    Points: 36,001, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    5,272

    تشکرشده 2,946 در 958 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    258
    Array
    سلام گیسوکمند جان
    امیدوارم حالت خوب باشه عزیزم و میدونم در آخر تصمیم درستی میگیرین چون خانم فهمیده و عاقلی هستین ...همینطور ممنونم از کمک ها و راهنمایی های خواهرانتون در تاپیکم .. تشکر میکنم ..البته بعدا در تاپیک خودم صحبت خواهم کرد ..ولی ضرورت دیدم در رابطه با مسئله مورد نظرتون یه چیزی را بگم.

    موردی داشتیم (خانم مجرد ) که در محله شون آقایی متأهل بودن که دقیقا مثل آقای متأهل شرکت شما بودن ... فقط نگاه های نا مناسبی داشتن و رفتار های بهرحال خوبی نداشتن...و اون خانم مسیر رفتن به کارشان را تغییر میدهند تا دیگر با اون آقا مواجه نشوند حتی با اینکه راه طولانی تر میشد خیلی ولی این کار را برای حفظ زندگی همسر اون خانم انجام دادن.
    شما تصور کنید تا زمانیکه در این شرکت باشید و با این آقا مواجه بشید اون آقا در فکر شماست و زمانیکه میره خونه و با همسرش هست فکرش پیش شماست و حتی ممکنه رفتارش با خانمش عوض بشه ...همه ی این مورد ها به طور واقعا رد زندگی ها پیش اومده و همه ی این ها حق الناس هست ...زن ها حس خیلی قوی دارند و زود متوجه میشوند وقتی دل همسرشون باهاشون نیست و کافیه از ته دل ناراحت بشه و آه بکشه اون وقت زندگی شما هم که میتونستید این ارتباط را قطع کنید ولی نکردید سیاه میشه ...
    میدونم خوشحالین بخاطر شغل خوبی که دارین ولی این ها هم امتحان خدا هستند ...درسته اون آقا ایراد دارند ولی شما با بودن در این محل با ایشون یه جوری شریک جرم حساب میشین وفکر عواقبی که بیان کردم باشین چون بوده و هست و خواهد بود... هر عملی که موجب بهم ریختن زندگی دیگری بشه عواقب خیلی بدی داره.

    مطمئن باشین شما اگر این شرکت را ترک کنید نه نشانه ضعف شماست بلکه بیشتر نشانه قدرت شما در ارتباط با چنین مشکلی بوده و حتما خدا بهتر براتون جبران میکنه .

    موفق باشی دوست خوبم.
    در عشق

    اگر طاقت ویرانگی ات نیست
    دلتنگ کسی باش که
    دلتنگ تو باشد . . . !

  20. 2 کاربر از پست مفید miss seven تشکرکرده اند .

    گیسو کمند (جمعه 30 شهریور 97), آنه ماری (جمعه 30 شهریور 97)


 
صفحه 1 از 7 1234567 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 00:18 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.