به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 7 نخستنخست 1234567 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 69
  1. #21
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 29 بهمن 01 [ 12:00]
    تاریخ عضویت
    1391-12-24
    نوشته ها
    1,690
    امتیاز
    42,348
    سطح
    100
    Points: 42,348, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteranOverdrive25000 Experience Points
    تشکرها
    6,932

    تشکرشده 6,903 در 1,648 پست

    Rep Power
    348
    Array
    راستی این عشقی که به کارت داری می تونه یکی از چیزهایی باشه که برای اون آدم جذابت کرده. اگه جلوی اون کنترلش نکردی، اینکارو بکن. بهش نشون بده که برای پول کار می کنی.

  2. 3 کاربر از پست مفید میشل تشکرکرده اند .

    گیسو کمند (شنبه 31 شهریور 97), آنه ماری (یکشنبه 01 مهر 97), سرشار (یکشنبه 01 مهر 97)

  3. #22
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 08 فروردین 03 [ 07:07]
    تاریخ عضویت
    1396-1-29
    نوشته ها
    813
    امتیاز
    25,800
    سطح
    96
    Points: 25,800, Level: 96
    Level completed: 45%, Points required for next Level: 550
    Overall activity: 94.0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveTagger First ClassVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    2,581

    تشکرشده 2,292 در 742 پست

    Rep Power
    203
    Array
    گیسو جان الان جه مشکلی تو این میبینی
    از اینکه بری رودررو +غیرمستقیم+با زبان نرم+سیاست های کلامی(بدون دادن حس بد بهش) با این اقا صحبت کنی؟؟(در صورت تکرار حست!!!)
    ما عقط داریم ابشونو قضاوت میکنیم
    تنها مهر اطمینانمونم اینه که اخه تازه اولشه..اخه از همین ها شروع میشه

    نگران خدشه دار شدن رابطه بعدیتون هم نباش
    اگه تو کاری که درسته رو انجام بدی....اگه فکربد کنه مشکل خودشه نه تو....
    مگه نمیگی ادم منطقیه...خوبه فلان...پس جلوی منطقت کوتاه میاد دیگه....خودش هم نمی خواد که وجه اش خراب شه!

    خب حالا اشتباه کرده..مگه ما اشتباه نمیکنیم...فقط درجه اش فرق داره....

    من بازم میگم مطمین نیستم به حرفام....ولی تا حرف از ترک کارت مبشه نمیتونم ساکت بمونم....نمیدونم تصمیم درست چیه...ولی هر چی که هست ترک کارت نیست.به همون دلایلی که خودت گفتی.

    حرفای بعضی ها حس بدی بهم میده نسبت به مردامون....جامعه...خودم...میگم من چقدر خوش خیالم ساده ام...

    - - - Updated - - -

    تا حالا غیر از اینکه سکوت کنی یا حرف و عوض کنی یا بگی وقت نداریم.....جطور عدم تمایلتو به توجهات بیش ازحدش به خودت نشون دادی؟؟

    - - - Updated - - -

    گیسو جان ما میدونیم تو اشتباهی نکردی چقدر تو هر پستت خودتو میکوبونی!! مثالها فقط مثاله...هیچ ربطی به تو نداره

    - - - Updated - - -

    ببخشید اینم بگم دیگه میرم
    بذای ترک همیشه وقت هست....اگه گفتی و درست نشد
    دلیل محکمی داری ب ای ترک اون موقع.... ولی الان فقط ی حس....ی تردید....من بودم تا اخر عمرم تردید میمونه تو جونم
    که ایا کار درست بود یا نه....ایا قضاوت بد کردم یا نه

    - - - Updated - - -

    دوست دارم گیسو جان مراقب خودت باش
    دیشب برات خیلی دعا کردم

  4. 3 کاربر از پست مفید الهه زیبایی ها تشکرکرده اند .

    گیسو کمند (شنبه 31 شهریور 97), آنه ماری (یکشنبه 01 مهر 97), سرشار (یکشنبه 01 مهر 97)

  5. #23
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 مهر 01 [ 02:59]
    تاریخ عضویت
    1393-11-15
    نوشته ها
    823
    امتیاز
    34,196
    سطح
    100
    Points: 34,196, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    3,683

    تشکرشده 2,882 در 761 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    235
    Array
    میشل و الهه چقد به حرفایی که الان زدید احتیاج داشتم ،
    بچه ها عاشقتونم واقعا ممنونم
    برای جمله هاتون جواب دارم ، جوابایی که میسوزوندم .
    از اشتباهم ازینکه چرا دیگه جسور و صریح نیستم از کاهش اعتماد به نفسم .

    اما الان نمیتونم بنویسم این چند روز تاپیکم برام سنگین بود خیلی ازم انرژی گرفت .
    یعنی همون صفحه اول میخواستم بگم بچه ها از تاپیک زدنم پشیمون شدم ادامش نمیدم (بخاطر موضوع تاپیک )
    خیلی مقاومت کردم تا به یه نتیجه ای برسم .

    همه دوستای خوبم که اینجا زحمت کشیدید نوشتید قدرتونو میدونم بچه ها .
    فعلا شبتون بخیر .

    - - - Updated - - -

    بچه ها سوتفاهم ایجاد نشه چقد ... ام که اونچه باید ننوشتم
    این چند وقت انقد بیخوابی رو بیخوابی جمع شده ، تعادل ندارم .
    وقتی پستهاتونو خوندم انقد دلم آروم شد که بعد از مدتها میخام با خیال راحت استراحت کنم .

  6. 6 کاربر از پست مفید گیسو کمند تشکرکرده اند .

    m.reza91 (یکشنبه 01 مهر 97), نیکیا (شنبه 07 مهر 97), میشل (شنبه 31 شهریور 97), آنه ماری (یکشنبه 01 مهر 97), الهه زیبایی ها (یکشنبه 01 مهر 97), سرشار (یکشنبه 01 مهر 97)

  7. #24
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 29 بهمن 01 [ 12:00]
    تاریخ عضویت
    1391-12-24
    نوشته ها
    1,690
    امتیاز
    42,348
    سطح
    100
    Points: 42,348, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteranOverdrive25000 Experience Points
    تشکرها
    6,932

    تشکرشده 6,903 در 1,648 پست

    Rep Power
    348
    Array
    اگه می دونستم این موضوع اینقدر داره اذیتت می کنه، زودتر می نوشتم.

    از خوندن تاپیکت این حس به من دست داد که دختر خیلی محجوب و با حیایی هستی. ولی بیشتر که فکر می کنم می بینم اونجوری هم نیستی که نتونی یه برخورد روشن و راحت با این آدم داشته باشی. بنابراین این رو هم برات می نویسم، شاید به دردت بخوره:

    از نظر من با توجه به توصیفی که از این شخص کردی، کافیه پاسخ مناسبی به یکی دو تا از رفتارهاش بگیره، تا خودش رو جمع کنه.

    مثلا در مورد مسیج ها می تونی ساده و صریح (یعنی نه با گستاخی، نه خجالت، نه هیچ چیز منفی یا مثبت دیگه ای)، در حالیکه مستقیما بهش نگاه می کنی و هیچ حس خاصی در چشم هات نیست، بهش بگی:

    امکانش هست در خارج از ساعات کاری به من پیام ندید؟

    تا جائیکه من می دونم، اون یکی از سه پاسخ زیر رو می ده:

    (1) بله حتما. جواب تو: متشکرم.

    (2) علت رو می پرسه. و تو جواب می دی: به دلایل شخصی. بعدش قبول می کنه و تشکر می کنی.

    (3) کارش رو توضیح می ده و توجیه می کنه. مثلا می گه گاهی لازم می شه. تو کوتاه نمیای و یه چنین چیزی می گی: با این حال بهتره خارج از ساعات کاری به من پیام ندید.

    در هر سه حالت، این آدم در بی خبری می مونه که علت اینکارت چیه. و احتمالا فکر می کنه پدرت یا نامزدت یا برادرت، این کار رو دوست نداره.

    و گوشی دستش میاد که نمی تونه با تو به روال سابق باشه. و یه مقدار هم نگران وجهه ی اجتماعیش می شه و عقب نشینی می کنه.

    تو هم نیاز نمی شه اینقدر انرژیت بابت این موضوع هدر بره.

    راستی چرا گفتی اعتماد به نفست کم شده؟ تو که خیلی خوب و قوی به نظر میای. مشکل خاصی داری؟

  8. 7 کاربر از پست مفید میشل تشکرکرده اند .

    m.reza91 (یکشنبه 01 مهر 97), فرشته اردیبهشت (چهارشنبه 04 مهر 97), گیسو کمند (چهارشنبه 04 مهر 97), نیکیا (یکشنبه 01 مهر 97), آنه ماری (یکشنبه 01 مهر 97), الهه زیبایی ها (یکشنبه 01 مهر 97), سرشار (یکشنبه 01 مهر 97)

  9. #25
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 23 دی 98 [ 13:15]
    تاریخ عضویت
    1393-4-15
    نوشته ها
    382
    امتیاز
    12,547
    سطح
    73
    Points: 12,547, Level: 73
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 303
    Overall activity: 12.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    894

    تشکرشده 1,236 در 375 پست

    Rep Power
    99
    Array
    سلام خانم گیسو کمند

    واقعا نیاز به پیچیده کردن موضوع نیست و از من بپرسید با قاطعیت قریب به یقین می گم که ایشون از جهتی و با یه کیفیت و کمیتی که البته تعیین حد اون نیاز به اطلاعات بیشتری داره به شما نظر داره -البته اون قدر هم کم نیست که مثل دیگر خانم ها با شما رفتار کنه-(این که این موضوع بد هست یا خوب رو کنار میذارم و فعلا می گم که طبیعت و سرشت آدمی زاد و بیشتر در مرد هاست و این که این موضوع و نحوه رفتار و فکر آدم در چنین موقعیتی چه جوری برای آدم جا افتاده باشه و فرهنگ پیرامونی در اون مورد چه جوری باشه یه بحث دیگه است-لطفا بحث رو هم منحرف نکنیم و به سرزنش این ها نکشونیم-)

    ابليس‌ به‌ موسي‌(ع‌)گفت‌ هيچگاه‌ با زن‌ نامحرمي‌ تنها نشو كه‌ سومي‌شما من‌ هستم‌ وخودم‌ عهده‌ دار اين‌ كار مي‌شوم‌!

    پی نوشت:
    شیطان یک امر واقعی خارجی است که از طریق قوه واهمه نفس به ادراکات انسان نفوذ می کنه!!!

    شیطان اصلا صفر و صدی نیست و راهبرد اصلی شیطان این هست گام به گام با گام های بسیار کوچک - برای شیطان مهم نیست که اگر نتونه کار رو به مرحله آخر برسونه حتی یک قدم هم شده کسی رو از طرفین به گناه بکشونه اقدام می کنه.

    توی اختلاط امروز و این دوره خیلی وقت ها پیش میاد که چنین موقعیتی ایجاد بشه و نمی شه همیشه از اون فرار کرد و حتی موقعیت های زیادی هم ممکن هست پیش بیاد که نیازمند مبارزه توی اون شرایط باشه و همیشه هم شدت این لغزش زیاد نیست ،ولی وقتی حداقل یکی از طرفین نتونه خودش رو کنترل کنه شیطان اهرم های قوی برای نفوذ پیدا می کنه

    .................................................. .......................

    و اما توی این پست تون هم مصادقی رو آوردین که خیلی روشن این نوع رفتار خاص با شما در برابر دیگرانی هم که هم جنس شماست بیان شده:


    نه . تناقض داره .
    همون پیر خرابات رند رو خوب گفتید . شایدم خودش نمیدونه داره بیراهه میره .

    یکبار که داشتن کاری رو توضیح میدادن مثلا این اندازه رو باید + 7.4 کنیم ، من نمیفهمیدم
    خیلی هم شبیه خنگا شده بودم و کلی هم توی اون کار سوتی دادم
    اما ایشون بعدش کلی تعریف از هوش و ذکاوت و پشتکار و نبوغ و فضایل و..

    یعنی موندم اینهمه استعداد رو توی اونهمه سوتی کی دید .
    بارها ازین تعریفای بی جهت و بی سر و ته میگن.

    بعدش برای یه اشتباه همکارم جریمه در نظر گرفتن . برای یه اشتباه خواهرش کلی ناراحت . برای اشتباه من ذوق مرگ .
    برای یه تذکر به من کلی عذرخواهی درصورتیکه من با تذکر دادن نکات کاری مشکلی ندارم بهشونم گفتم .

    یه مثال دیگه اینکه کافیه به طریقی از یه قرار من با خبر بشه مثلا قرار کاری با خواهرم
    بیشتر از خودم حواسش هست دیر نشه برسم نرسم چی شد در صورتی که من خیلی کم اطلاعات میدم
    و هم اینکه جمله به جمله ای که از دهان من خارج میشه حفظ میکنه
    یا بعدا نقل قول میگیره با پیاز داغ فراوان و آب و تاب .
    یعنی پشیمون میشم یه جمله اینور اونور صحبت کنم .

    و اینکه خواهرم قبلا باهاش کار کرده بود ، کار همو راه انداخته بودن و خواهرم بهش اعتماد داشت
    و معتقد بود آقای متاهل کاملا حواسش به رفتارش هست . پس یعنی برخوردش با خواهرم کلا یه طور دیگه ای بوده .

    الهه جان یادم رفت بهت بگم ایشون 4-5 سال بزرگتره .
    خودمم دقیق نمیدونم . گاهی به اطمینان میرسم گاه به دودلی .

    همکارانم چه طراح چه نیروی دفتری برخوردشون کاملا رسمی و مبادی آدابن . و همین باعث شده محیط طوری باشه که خانمها میپسندن .
    محیط سالمه من یه رفتار نسنجیده و حاشیه هم ازشون ندیدم .
    و صحبتهای آقای متاهل که گفتم عموما برای وقتیه که کسی نمیشنوه .


    و یه نکته دیگه بچه های طراح یا نیروی دفتری به ایشون وفادارن و عرق کاری دارن نسبت به اونجا .
    از آقای متاهل هم کمال تشکر رو دارن .

    کاش آقای مدیر اینجا رو میدیدن و میگفتن اگه من دخترشون بودم (کاملا بیطرفانه ) چه توصیه ای بهم میکردن .
    نوع انتخاب تون هم به هدف تون و هم به هزینه - فایده ای که در نظر می گیرین بستگی داره ، ولی در کل تصمیماتی که مجبور می شید به خاطرشون بیشتر از علایق و موضوعات مادی دل بکنید احساس دردش از هزینه که میدید بیشتر-یا حتی خیلی بیشتر- از فایده ی عقلایی هست که عقل تون گواهی میده .

    مگر این که یا آدم قوی و با تجربه ای باشه که بتونه افق مشکلات پیش روش رو خوب لمس کنه و از هزینه ای که داده نسبت به فایده نارحت نباشه یا این که توکل اش خیلی زیاد باشه و البته در معدودی هم هر دوش با هم وجود داره که خوش به حال شون.

    لیست اهداف و دلایل انتخاب تون-فایده هاش رو- بنویسد و در برابر هر کدوم هزینه هاش رو بنویسید ،بهتر به نتیجه می رسید.

    در ضمن شاید از طرف دوستان ایده هایی برای کاهش هزینه ها یا دردش وجود داشته باشه!!!

    ان شاء الله که توصیه های آقای مدیر هم زودتر براتون برسه.

    موفق باشید.

  10. 2 کاربر از پست مفید hamed-kr تشکرکرده اند .

    گیسو کمند (چهارشنبه 04 مهر 97), نیکیا (سه شنبه 03 مهر 97)

  11. #26
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 29 بهمن 02 [ 14:38]
    تاریخ عضویت
    1390-2-14
    نوشته ها
    1,633
    امتیاز
    42,408
    سطح
    100
    Points: 42,408, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveVeteranTagger First Class25000 Experience Points
    تشکرها
    5,992

    تشکرشده 8,207 در 1,574 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    366
    Array
    سلام گیسو جان،
    توی محیط کار از این تجربه ها داشتم
    خیلی جدی نگیر

    یک سری خطوط قرمز برای خودت در نظر بگیر

    و تلاش کن خودت رعایت کنی

    کلا یک سری از مردهای متاهل فقط به دنبال لذت طلبی ان

    و هیچ کنترلی روی رفتارهایشان ندارند

    گاهی تفاوت فرهنگ ها هم موجب برداشت های اشتباه می شود

    همکاری داشتم از یکی از قومیت ها

    متاهل بود و من مجرد

    خیلی رفتار غیر قابل توجیهی برای من داشت

    خیلی فراتر از چیزی که شما توی تاپیکت بیان کردی

    در صورتی که سایر همکاران دختر هیچ مشکلی با رفتار ایشان نداشتند

    با هم به مهمانی های مختلط می رفتند، با هم می رقصیدند، مشروب حتی می خوردند و...

    حتی گاهی همسر آون آقا هم در مهمانی ها بوده

    به هر حال در برخی از خانواده ها تقید خاصی وجود نداره
    و روابط خیلی باز تر از آون چیزی است که افرادی مثل من و شما برای خودمون محدود و مرز بندی می کنیم و برای افرادی مثل ما که با همنشین های آنها متفاوت هستیم و دست نیافتنی تر، حریص ترند.
    البته در عین احترام به ساحت مقدس آقایان، سرشت آقایان جدای از هر نوع فرهنگ و حتی دین و مشربی چنین خصوصیاتی را می طلبد.
    حتی در آقایان به ظاهر متدین و مذهبی به علل یک سری از کاستی ها چنین تمایلاتی به وفور دیده شده.

    جدی نگیرید

    مهم عملکرد خود شما می باشد شما رفتار عادی خودتان را داشته باشید

    تا به مرور اخلاق شما دست ایشان بیاید

    مهم این هست که شما مقاوم باشید

    و اگر جایی حس کردید که دارید سست می شوید کلا از آن محیط خارج شوید

    و عطایش را به لقایش ببخشید.

  12. 5 کاربر از پست مفید بی نهایت تشکرکرده اند .

    فرشته اردیبهشت (چهارشنبه 04 مهر 97), گیسو کمند (چهارشنبه 04 مهر 97), نیکیا (سه شنبه 03 مهر 97), میشل (سه شنبه 03 مهر 97), سرشار (سه شنبه 03 مهر 97)

  13. #27
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 23 دی 98 [ 13:15]
    تاریخ عضویت
    1393-4-15
    نوشته ها
    382
    امتیاز
    12,547
    سطح
    73
    Points: 12,547, Level: 73
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 303
    Overall activity: 12.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    894

    تشکرشده 1,236 در 375 پست

    Rep Power
    99
    Array
    سلام .

    پست قبلی ام بیشتر فهوای کلام انگار بر این بود که اون جا رو ترک کنین و فقط یه اشاره کوچیک داشت به این که خیلی موقع ها هم باید آدم با این شرایط مبارزه کنه ، توی مقدمه بیشتر می خواستم تاکید کنم چیزی هست ولی نظرم بر این نیست که اولویت تون ترک اون جا باشه مگر متغیر های دیگه هم باشه که تصمیم گیری تون رو عوض کنه و اینجا گفته نشده .

    علی القاعده اولین اولویت این هست که با تغییر رفتار تون با اون پیشنهاد هایی که از طرف دوستان و واقعا کمک کننده هست اقدام به تغییر روش کنین ،اگر بعد از این کارها شرایط عوض نشد یا احساس کردین شرایط جدی تر شد اونوقت باید تصمیمات دیگه ای گرفت.

    می دونم که خانم خوشرو و نکته سنجی هستین ولی این دو مورد رو باید توی رفتار ها تون با این آقا کم کم ،کم کنین ، این دو مورد جزء ویژگی هایی هستن که وقتی مردی ذهنش درگیر خانمی می شه باعث جذابیت جدی می شه ، پس لبخند محترمانه -بعد از سوتی دادن ،در سلام و خداحافظیو ... -نداشته باشین یا کمش کنین!!!(خواهش می کنم فکر نکنین فکر بدی در مورد تون کردم ، نه میدونم این ها خیلی وقت ها آداب کار و محیط اجتماعی هستن ولی در چنین شرایطی باید تغییر پیدا کنن و رفتار کاملا رسمی بشه)

    اگر هم بتونین ساعت رفت و آمد تون رو به اونجا منظم کنین کمک کننده خوبی برای ایجاد مرز ساعت های کاری و غیر کاری می دین به علاوه پیشنهادهای رفتاری که خانم میشل و غیره دادن.

    موفق باشین.

  14. 3 کاربر از پست مفید hamed-kr تشکرکرده اند .

    گیسو کمند (جمعه 06 مهر 97), نیکیا (پنجشنبه 05 مهر 97)

  15. #28
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 16 فروردین 03 [ 23:50]
    تاریخ عضویت
    1393-12-20
    نوشته ها
    3,163
    امتیاز
    89,976
    سطح
    100
    Points: 89,976, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.3%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    7,784

    تشکرشده 6,831 در 2,407 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط گیسو کمند نمایش پست ها


    فکر کنید اون آقا برادرتونه (آدم بدی نیست ولی ظاهرا داره بیراهه میره)
    و همسر ایشون خواهرتون
    و منم خواهرتون

    اگه فرض باشه اون آقا برادرم - همسرش خواهرم و شما هم خواهرم ...اینجوری که هممون خواهر برادریم :)

    ولی اگه شما خواهرم باشید و اونا غریبه یا آشنای غیر برادر خواهری :
    بهتون میگم شرکت خصوصی یا هر شرکتی با همچین محیطی ! ....کار نکنید ..
    مهم نیست استیو جابز باشیم و یا کاری شبیه اون انجام بدیم
    مهم اینکه در مسیر متعالی زندگیمون.. ببینیم چقدر می تونیم سالم باشیم -
    اینکه چقدر می تونیم رفیق خدا باشیم و چقدر در مسیر اونیم ...
    اگه تو مسیر خدا باشیم و باهاش رفیق باشیم ..حتی اگه باعث بشه یه کارگر ساده هم باشیم... از خیلی ها خوشبخت تریم .




    ******************


    نقل قول نوشته اصلی توسط گیسو کمند نمایش پست ها

    خلاصه دوستان یکبار خواستم در جواب پیامک های حاشیه ایشون
    یا در جواب یه پیام صمیمانه ایشون بهشون پیام بدم که
    " آقای فلانی من خیلی تاکید دارم که روابطمون دقیقا و کاملا رسمی و در حیطه کاری باقی بمونه "
    بعدش به این فکر کردم که
    1 ایشون در کل آدم محترمیه حداقل در اجتماع یا پیش سایر همکاران .

    2
    احساس خودم و راهنمایی مدیر رو در یک تاپیک مشابه کنار هم میذارم
    نتیجه میگیرم که :

    اگر به شخص خاطی تذکر بدم
    انگار خیلی علنی یه چیزی بینمون بوده ، در واقع الان همه چیز پشت پرده است و در هاله ای از ابهام .
    چیزی رو به روم نیاوردم انگار چیزی حس نکردم انگار اصلا چیزی نیست .
    اما اگر تذکر بدم
    دیگه با چه رویی بشینم یه ساعت با ایشون کار کنم . دیگه جو خیلی مسموم میشه .
    واقعا موندم چه کنم .
    از طرفی الانم تذکر ندم قطعا بدتر ازین نشه بهتر هم نمیشه

    فکر میکردم توی این مدت همه چی درست میشه اما
    دیگه کلافه شدم ،
    از برخورد با ایشون استرس میگیرم .

    به نظرم شجاعت این نیست که شما کارتان را عوض کنید و یا در کارتان بمونید ..
    شجاعت یعنی بتونیم استانداردهای زندگیمون را درست بچینیم و از اون پیروی کنیم ...
    آدم ها معمولا با استانداردهای خودشون رفتار می کنند..
    بعضی موقع ها استانداردها درستهو مطابق با درون و بیرون ماست ...
    بعضی موقع ها استانداردها درست نیست و با درونمون نا هماهنگه..


    خب استانداردها و خط قرمزهای زندگی شما چیه؟
    اونا را بنویسید و بهش فکر کنید.. بهتر تصمیم میگیرید .


    امکان داره در تصمیم گیری کاراکتر عقل – کاراکتر احساس – کاراکتر نفس و ...بیان در گوشتون پچ پچ کنند :-)
    باید بهشون یاد بدید و این کاراکترها را مدیریت کنید .




    تو جامعه از خانواده بگیر تا محیط کار یا دانشگاه ...ارتباطات بر اساس لایه های مختلفی طبقه بندی میشه..
    هر کدوم از این لایه ها ..برای خودشون یه تعریفی دارنند ..
    مثلا لایه ارتباط دو دوست یا چند همکار فرق می کنه با لایه ارتباط زن و شوهر..
    هر آدمی با توجه به طرز فکرش لایه های صمیمت خودش را می چینه و بهش احترام می ذاره ....
    و امکان داره در چیدن این لایه ها اشتباه کنه و به خطا بره ...

    زن و مرد و دختر و پسر نداره .... امکان داره خطا از هر طرفی باشه
    آدم ها می تونند با نشان دادن الگوهای رفتاریشون به دیگران ...یاد بدند که چجوری باهاشون رفتار کنند ..
    یه زن یه دختر یه پسر و..می تونه جوری رفتار کنه کسی جراعت نکنه وارد حریم ها بشه ...


    تذکر بدید که وارد حریم خصوصی شما نشه ......و اینکه باید در چارچوب دو همکار باشید
    تذکر دادن شما عیب نیست .




    موفق باشید .

  16. 3 کاربر از پست مفید باغبان تشکرکرده اند .

    گیسو کمند (جمعه 06 مهر 97), نیکیا (جمعه 06 مهر 97), سرشار (جمعه 06 مهر 97)

  17. #29
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 مهر 01 [ 02:59]
    تاریخ عضویت
    1393-11-15
    نوشته ها
    823
    امتیاز
    34,196
    سطح
    100
    Points: 34,196, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    3,683

    تشکرشده 2,882 در 761 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    235
    Array
    سلام دوستان
    آقا حامد و بی نهایت جان و دوست جدیدم خانم کرای ازتون ممنونم .

    آقا حامد صحبتاتونو قبول دارم به خصوص پاراگراف آخر رو از پست اولتون .
    چرا یه کوچولو حرفتونو پس گرفتید ؟! البته فقط یه کوچولو .
    و اینکه آقای مدیر هم زحمت کشیده و راهنمایی کرده بودند . قطع ارتباط مطلق رو توصیه کرده بودند .

    -------------------------------------------------------------------------------------------------------
    دوستان تصمیممو گرفتم ،
    فکر کنم از تصمیمم خوشحال باشم . البته بعدا بیشتر معلوم میشه واقعا چقد خوشحالم یا نه .

    به چند تا نکته و جمع بندی رسیدم که مینویسم :

    ** این هفته فرصتی پیش اومد که تونستم بدون اینکه تذکری بدم یا چیزی رو باز کنم، غیرمستقیم در عین حال کاملا واضح
    توضیح دادم که چقدر رفتارشون برام تعریف نشده است و ایشون هم حداقل طی این هفته خودشو جمع کرد .
    ( یه حکایتی تعریف کرد که علیه خودش استفاده شد )

    اما با این سرسنگینی و تجدید نظر در رفتارش بازم دلم راضی نشد ،
    چون انگار فقط صورت مساله رو پاک کردم تا اینطوری راحتتر به روم نیارم وگرنه احساس ایشون به قوت خودش باقیه .
    ما نمیخواهیم ظاهر رو تغییر بدیم و چه بسا که همین "احساس و انرژی " هست که همواره بدون حتی دیدن و شنیدن و رفتار خاصی قابل درکه .

    *** به هر حال ماهیت کارم طوریه که نیازه باهم تصمیمی رو اتخاذ کنیم .
    باید جلسه بذاریم صحبت کنیم
    اما ممکنه جایی من بخاطر ایشون کوتاه بیام یا ایشون به خاطر من ،
    بخاطر "شخص" نه ها ، بخاطر اینکه به هر حال باید تصمیم گرفته بشه و مهر تاییدی (شفاهی یا کتبی) پاش باشه .

    برای موافقت کدوم درخواست ، اصرار کنم ، بدون اینکه این احساس رو داشته باشم که
    اگر موافقت کرد بخاطر احساسش بود یا از اهرم احساس ایشون استفاده شد ؟!

    برای اینکه چنین حسی نداشته باشم طی همین هفته برای موضوعی دیدم نمیتونم برم بهشون بیشتر توضیح بدم یا پافشاری کنم حتی به خواهش آقای مجرد،
    این هفته هفته بی تفاوتی من شده بود و هفته عصبانی
    گویا این هفته سرنخی از آینده این ارتباط بود . (»» بی تفاوتی انفعال خشم )
    انگار سکوت این چند وقت تبدیل شده بود به خشم ، حتی تحمل موبایلش روی میزم رو نداشتمو دوست داشتم شوتش کنم .


    *** با خودم اینطوری فکر کردم که کسی لبه پشته بام راه نمیره اونم که میره بهش میگن بی احتیاط ،
    ما صد در صد مطمئن نیستیم پرت میشیم ولی همون ده درصد احتمال رو خیلی روش حساب میکنیم .

    این قضیه ام بخاطر حساسیتش بنا رو بر صد در صد میذاریم . توصیه میشل
    در نتیجه
    من در چارچوبم باقی بمونم گاهی نقش بازی کنم هر چقد رعایت کنم
    اما به هر حال همینم .
    و ایشون گویا بت بی عیب و نقصی توی ذهنش ساخته که احتمالا با توهماتش هر روز بی عیب و نقص تر میبیندش
    گرچه رفتارم با او براش خوشایند نباشه اما به هر حال منطق میگه این رفتار در جهت مثبت و درستشه نه درجهت اشتباه
    و این خودش به توهمات او اضافه میکنه .

    *** بی نهایت جان نظرت در مورد این آیه چیه ؟

    أَلَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةً »»» فَتُهَاجِرُوا فِيهَا . آیا زمین خدا وسیع نبود »» که در آن مهاجرت کنید .

    وقتی به این فکر میکنم که نه قراره خانه به دوش شم نه قراره به دیار و کشور دیگه ای هجرت کنم
    این پس کشیدن که خیلی راحت تره و واجب تر.

    ** در نهایت میخوام ازینجا لفت بدم
    اما کاری به شرع و عرف و خواهر برادریمون با خانم کرای:) و همسر اون آقا هم ندارم
    بخاطر اونا نه ، بخاطر خودم لفت میدم
    چون توی این مدت احساس گناه و عذاب وجدان و ضعیف بودن به اندازه کافی بهم فشار آورد
    اگه فردا کار ببیخ پیدا کرد حرف نامربوطی شنیدم، با احساس گناهکاری و ضعف و عزت نفس خورد شدم چیکار کنم .
    تازهههههههههههههههههههههه هههههههههه
    منکه گوش شیطون کر، هیییچ دستاوردی توی زندگیم نداشتم ،
    بذار اینطوری دلم خوش باشه داشتم به یه جاهایی میرسیدما مردم نذاشتن
    خدایا این دلخوشی رو از من نگیر .

    فقط الان توی یه مرحله ایم که واقعا پیچیده است
    هیییچ بهانه ای ندارم که برم و پشت سرمو نگاه نکنم ، چی بگم
    مشکل مادربزرگمو مادرمو بهانه کنم میگن برو چند ماه دیگه بیا اشکالی نداره مشکل واسه همست
    به خانوادم چی بگم
    الان فکر میکنن من چقد دارم ازین شاخه به اون شاخه میپرم چرا ثبات ندارم
    به خواهرزادم به خواهرم
    چی بگم که کمتر زیر سوال برم یا بعدش هی توضیحات بیشتر نخواد ؟
    با این ذوق و شوقی که تا حالا بوده مگه دیگه میشه بهانه آورد

    بچه ها بازم ازتون ممنونم خیلی کمکم کردید
    خصوصا که میدیدم دوستانی که قبولشون دارم هم عده ای میگن برو عده ای میگن بمون .
    و علتهای این موندن و رفتن که نقد کردید .
    گروهی که میگفتید بمون سرجات سر کارت باش بچه ها بهم رحم کنید منم از خودتونم .

    یاد یه خاطیره افتادم یه روز از نمایشگاه مبل تماس گرفتن گفتن خانم گیسو کمند میز وسط گرد باشه یا مربع؟
    منم سریع تلفنو هولد کردم روبه خانواده گفتم حضار حضار بچه ها میز وسط گرد باشه یا مربع ؟
    همه یه صدا گفتن گرد باشه گرد باشه .
    بعدش تلفنو از هولد درآوردم گفتم آقا مربع بزنید .
    ازون روز دیگه توی خونه واسه حرفم تره ام خورد نمیکنن

    ویرایش توسط گیسو کمند : جمعه 06 مهر 97 در ساعت 08:18

  18. 5 کاربر از پست مفید گیسو کمند تشکرکرده اند .

    m.reza91 (جمعه 06 مهر 97), نیکیا (جمعه 06 مهر 97), الهه زیبایی ها (جمعه 06 مهر 97), سرشار (جمعه 06 مهر 97)

  19. #30
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 08 فروردین 03 [ 07:07]
    تاریخ عضویت
    1396-1-29
    نوشته ها
    813
    امتیاز
    25,800
    سطح
    96
    Points: 25,800, Level: 96
    Level completed: 45%, Points required for next Level: 550
    Overall activity: 94.0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveTagger First ClassVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    2,581

    تشکرشده 2,292 در 742 پست

    Rep Power
    203
    Array
    گیسو جونم سلام
    خوشحالم که حالت روبراه شده...خداروشکر
    عزیزم من اگه گفتم بمون...فقط نظرم و گفتم...اگه خودم بودم چون میدونم تو این چیزها خامم...رای اکثریت و میگرفتم. و عمل میکردم بهش...اینجا م که بچه ها از روز اول میگن برو ول کن....خودتم نظرت همین بود....منم تسلیم
    حالا که میگی تو رفتارش تجدید نظر کرده ولی احساسش مونده....اره شاید راه همینه که بذاری بری....اینطوری به اون بنده خدا هم کمک میکنی
    دیگه ام نمیگم کارت حیفه فلان...ی وقت تردید نکنی...درسته زحمت کشیده بودی...قصیه خواهر زادت و چیزهای دیگه ام هست....ولی اینم. میدونم که گاهی چشامونو رو ی سری چیزها که میبندیم باعث میشه به جاش چیزهای دیگه رو ببینیم....اینو از ته دلم میگم.

  20. 2 کاربر از پست مفید الهه زیبایی ها تشکرکرده اند .

    گیسو کمند (جمعه 06 مهر 97), نیکیا (جمعه 06 مهر 97)


 
صفحه 3 از 7 نخستنخست 1234567 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 00:03 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.