به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 9 , از مجموع 9
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 28 شهریور 97 [ 01:22]
    تاریخ عضویت
    1396-7-23
    نوشته ها
    11
    امتیاز
    894
    سطح
    15
    Points: 894, Level: 15
    Level completed: 94%, Points required for next Level: 6
    Overall activity: 56.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    7

    تشکرشده 3 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array

    علاقه عجيب شوهرم به خواهرش

    سلامخدمتهمگىمنزنىسىسالههستموحدوديكسالهازدواجكردم،همسرممردبسيارخوبوفوقالعادهاىهستند،حدود١٣سالازمنبزرگترهستندورابطهماخيلىخوبهخداروشكركهبيشترشازخودگذشتگىوتلاشهاىخودمبودهوالبتهازحقنگذريمتواينمدتباسياستهاىزنونهاىكهازاينسايتيادگرفتمتونستمعلاقههمسرمروبهخودمبيشتركنموتاحدودىاخلاقهايىكهباعثآزارممىشددرايشونكاهشپيداكردهامامسالهاىكهوجوددارهمنيهخواهرشوهرمجرددارمكههمسنوسالخودمهوشوهرمعلاقهخيلىزيادىبهخواهرشداره،تاجايىكهاينعلاقهباعثاذيتوحسحسادتمنشدهمناصلاعلاقهبهاينشكلتوخواهروبرادرنديدم،كهبههمواقعاوابستههستندوتوهرمسالهاىباهممشورتمىكنند. بارهاشدهشوهرمباخواهرشبيرونرفتهولىچونحساسيتمنوديدهبهمدروغگفتهوبارهاشدهكهبودنبااونروبهبودنبامنترجيحداده،وقتىمىبيندشازشدتخوشحالىسرازپانميشناسهوهميشهميگهخواهرمبچههستبااينكهايشونمالانحدودسىسالشهبراشكادوميخرهبدوناينكهبهمنبگهورستورانمىبردشوگردشوتفريحهمهوهمههمبهبهانهكار. طورىكهتفريحهمسرمبهبهانهكارهميشهباخواهرشهستوتقريبامنوناديدهميگيرههمينقدربهتونبگمكهوقتىازشپرسيدماگهمنوخواهرتهردوتوآبافتادهبوديموداشتيمخفهمىشديماولكدومونجاتميدىگفتخواهرماينقدرجديداحساسشدمكهسايهخواهرشوهرموباتيرمىزنماونمازحقنگذريمدخترحسودومارمولكيهوبابچهبازىهمهمحبتشوهرموازمگرفته. بهنظرتونطبيعيهاينحجمازمحبتبينخواهروبرادر؟چيكاركنمتوجهشوهرمبهمبيشتربشه؟

  2. کاربر روبرو از پست مفید شبنم بانو تشکرکرده است .

    الهه زیبایی ها (پنجشنبه 22 شهریور 97)

  3. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 22 خرداد 99 [ 18:46]
    تاریخ عضویت
    1397-2-08
    نوشته ها
    137
    امتیاز
    2,714
    سطح
    31
    Points: 2,714, Level: 31
    Level completed: 76%, Points required for next Level: 36
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    8

    تشکرشده 130 در 77 پست

    Rep Power
    26
    Array
    چیزی که مشخصه اگه اعتنا بکنی بیشتر تخریب میشی

    باید یا عادت بکنی یا فکر کنی اصلا طبیعی هست

    در کل اصرار بیشتر منجر به از دست رفتن و تلاطم زندگیت میشه

    سعی کن عادی زندگیت بکنی

  4. 2 کاربر از پست مفید Telegramid_TrueMotion تشکرکرده اند .

    الهه زیبایی ها (پنجشنبه 22 شهریور 97), شبنم بانو (پنجشنبه 22 شهریور 97)

  5. #3
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 08 فروردین 03 [ 07:07]
    تاریخ عضویت
    1396-1-29
    نوشته ها
    813
    امتیاز
    25,800
    سطح
    96
    Points: 25,800, Level: 96
    Level completed: 45%, Points required for next Level: 550
    Overall activity: 94.0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveTagger First ClassVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    2,580

    تشکرشده 2,292 در 742 پست

    Rep Power
    203
    Array
    باسلام
    سعی کنید خانوم خواهرشوهروشوهر بدید بره پی زندگیش.

    - - - Updated - - -

    درضمن اینکه کی تو اب بیفته نجاتش میدی....مغایر با سیاست زنونه است...کاش نمیگفتید
    ولی کاملا بهتون حق میدم...خیلی نرم و زیر پوستی باید عمل کنید
    کاش اقایون بدونن عشق چقدر مهمه برای ی خانوم

  6. کاربر روبرو از پست مفید الهه زیبایی ها تشکرکرده است .

    شبنم بانو (پنجشنبه 22 شهریور 97)

  7. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 28 شهریور 97 [ 01:22]
    تاریخ عضویت
    1396-7-23
    نوشته ها
    11
    امتیاز
    894
    سطح
    15
    Points: 894, Level: 15
    Level completed: 94%, Points required for next Level: 6
    Overall activity: 56.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    7

    تشکرشده 3 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ديشب خوابم ميومد نتونستم كامل توضيح بدم
    خواهر شوهرم تو يه سرى از كارهايى كه همسرم انجام ميده شريك كاريشون هست، البته شريك صورى چون بخشى از سرمايه پدر شوهرم هست كه در جريان كار استفاده مى كنند، من تو دوران آشنايى هم متوجه اين علاقه زياد بين اين دوتا خواهر و برادر شدم ولى گذاشتم به حساب خانواده دوست بودن همسرم كه اشتباه مى كردم
    اگر شما همسرم و من و خواهرشو كنار هم ببينيد ٩٩ درصد فكر مى كنيد اونا زن و شوهرن و من خواهر از بس با هم صميمى و خوب هستند
    متاسفانه من حساسيت نشون دادم، گريه و زارى كردم و البته گذاشتم به حساب بالا پايين شدن هورمون هام و حسادت زنانه ولى شوهرم بازم همونجورى عاشق خواهرشه فقط از من قايم مى كنه
    مثلا ساعت ده شب خواهر شوهرم تكست ميده بيا فلان چيزو بخر زير سنگ هم شده شوهرم ميره براش ميخره ميده بهش( ايشون تنها زندگى مى كنه) پدر شوهر و مادر شوهرم اكثرا شهرستان هستند ولى به خاطر بيمارى پدر شوهرم اخيرا زياد ميان تهران ولى بازم فرقى نكرده
    اينها همين دوتا خواهر و برادر هستند، شوهرم ميگه خواهرم به من احتياج نداره من به اون احتياج دارم بدون اون ميميرم تو فقط غر مى زنى من هميشه با اون ميخندم با تو ناراحتى اعصاب ميگيرم
    در كل من با خواهر شوهرم نميتونم صميمى باشم احساس مى كنم يه كم ببخشيد كم داره، يعنى روحيات كودكانه داره و از اين دخترهاى پر سر و صدا و جيغ جيغويه كه من اصلا نميتونم با اين قشر صميمى بشم
    ايشون اصرار مى كنه كه من قصد ازدواج ندارم، و ازدواج مسخره ترين كار دنياست و همينجورى كه زندگى مى كنم شادم وگرنه خواستگار هم داره
    حالا تكليف من چيه؟ مردى كه منو دوست داره ولى هميشه خواهرشو هميشه به من ترجيح ميده، به خدا حاضره از دهن من لقمه در بياره بذاره تو دهن اون
    و فكر دل شكستن و تنهايى اون هست اما فكر تنهايى من نيست هر دفعه هم ميگه اون تنهاست دوستى نداره فقط منو داره
    منم برادر دارم ولى مرده و زنده من براى داداشم فرقى نداره به خدا، يكى مثل. برادر من يكى هم مثل اين، از هر دو طرف من شانس نياوردم

  8. #5
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 08 فروردین 03 [ 07:07]
    تاریخ عضویت
    1396-1-29
    نوشته ها
    813
    امتیاز
    25,800
    سطح
    96
    Points: 25,800, Level: 96
    Level completed: 45%, Points required for next Level: 550
    Overall activity: 94.0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveTagger First ClassVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    2,580

    تشکرشده 2,292 در 742 پست

    Rep Power
    203
    Array
    خب دختر خوب نکن اینکارو!!!!
    زن مایه آرام شه .....چرا گذاشتید همسرتون از شما ی همجین تصویری داشته باشه؟!!
    معلومه که مرد با هر کی بیشتر بهش خوش بگذره جذب اون میشه.... شانس اوردی این زن خواهرشه...متوجه منظورم میشی؟؟

    لازم نیست صمیمی شید با خواهر شوهر... با همسرتون صمیمی شید
    فک کنید ببینید چطوری میتونید این کارو بکنید

    چند خط اخری که نوشتید دیگه تو ذهنتون مرور نکنید

    - - - Updated - - -

    فک میکنم ی کم بیشتر از اون چیزی که هست حساس شدید
    در هر حال کم یا زیاد...

    می خوای اولویت اول زندگی همسرت باشی...قبول.... حق داری....ولی مطمینا براش باید کارهایی رو انجام بدی یا کارهایی رو انحام ندی...

    - - - Updated - - -
    درپناه حق
    موفق باشید
    ویرایش توسط الهه زیبایی ها : پنجشنبه 22 شهریور 97 در ساعت 22:55

  9. کاربر روبرو از پست مفید الهه زیبایی ها تشکرکرده است .

    شبنم بانو (چهارشنبه 28 شهریور 97)

  10. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 29 فروردین 01 [ 16:34]
    تاریخ عضویت
    1397-4-29
    نوشته ها
    61
    امتیاز
    3,885
    سطح
    39
    Points: 3,885, Level: 39
    Level completed: 57%, Points required for next Level: 65
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    0

    تشکرشده 48 در 27 پست

    Rep Power
    0
    Array
    من میگم الان دنبال یه دوست خوب باش
    تو فک کن که اونا دوتا دوست خیلی صمیمی ان و تو هم میخوای باهاشون دوست شی.
    پس باید با جفتشون صمیمی باشی بعد یواش یواش دوست بهتری برای شوهرت بشی
    متوجه شدی؟
    مثلا بیرون بری باهاش
    قرار بذار برین دربند.
    بعد فک کن واقعا جفتشون دوستتن
    میدونی چرا ؟
    میفهمی که شوهرت به چه اخلاقایی حساسیت داره
    ینی رگ خوابش دستت میاد.
    بعد یه کارآگاه شو و ببین چه اخلاقی مفیده یا نیست.
    فکر کنم خواهر شوهرت لوسه و شوهرتم مهربونه به شدت و دلش برای این لوس بازیا میره.
    موفق باشی گلم.


    اینم یادم رفت بگم
    فک کنم شما ازون خانم هایی هستی که نیازشو نشون نمیده
    مثلا بلد نیست با سیاست خواستشو بخواد و جاش حقیقتو به صورت خیلی تلخ میکوبه تو صورت طرف.
    خب نکن این کارو توهم مهربون شو بذا ازت زده نشه بعد بکشش سمت خودت
    با خواهرشم دوست شو نذار شوهرت دور از چشم تو کاری کنه با سخت گیری هات.
    اون وقت پنهان کاریو یاد میگیره و حالا بیا و اینو جمع کن
    ویرایش توسط shirinam : یکشنبه 25 شهریور 97 در ساعت 10:34

  11. 2 کاربر از پست مفید shirinam تشکرکرده اند .

    الهه زیبایی ها (چهارشنبه 28 شهریور 97), شبنم بانو (چهارشنبه 28 شهریور 97)

  12. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 28 شهریور 97 [ 01:22]
    تاریخ عضویت
    1396-7-23
    نوشته ها
    11
    امتیاز
    894
    سطح
    15
    Points: 894, Level: 15
    Level completed: 94%, Points required for next Level: 6
    Overall activity: 56.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    7

    تشکرشده 3 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    به خدا نميتونم كنار بيام، من همسرمو خيلى دوست دارم، ولى احساس مى كنم اون به همون اندازه كه من دوسش دارم بهم علاقه نداره. به جاى اين كه بهش آرامش بدم شدم سوهان روحش
    بماند كه حس مى كنم منو فقط به خاطر .... ميخواد. چون فقط همون وقتهاست كه بهم محبت مى كنه. باقى اوقات توجهش يا به خواهرشه يا به كار... قبلا هم حس مى كردم سر و گوشش مى جنبه كه خداروشكر اين قضيه درست بود يا نبود سر و تهش جمع شد. ولى بازم من به مغرور ترين و يه دنده ترين مرد رو كره زمين طرفم، به من ميگه تو نقش بازى مى كنى، ميگه تو قبل ازدواج صدتا دوست پسر داشتى، شيطون بودى، وقتى اعتراض مى كنم ميگه خوبه كه شيطون بودى كه، من زن شيطون دوست دارم، بهم تهمت مى زنه كه سرت به كجا گرمه! چقدر غر مى زنى، گريه و فغان مى كنم دو دقيقه مياد بغلم مى كنه باز فرداش نيش و كتايه هاش بدتر ميشه از خوردنم، پوشيدنم، مو درست كردنم ايراد ميگيره، بهم ميگه چاقالو من ده كيلو كم كردم بازم اين كلمه چاقالو از دهنش نيفتاد
    امروز شوهرم صبح خواهرشو برده بود چشمشو لايزيك كنه، سر كار نرفته بود مونده بود پيش خواهرش، دروغكى به من گفت سر كارم، بعد اومد خونه سوتى داد فهميدم از صبح خونه خواهرش بوده عصرى گفت ميرم بهش سر بزنم رفتنى باهاش تلفنى حرف مى زدم غر مى زدم ماشين رو نگهداشته بود دم پاركينگ، كه قطع نشه جواب منو بده در پاركينگ بسته شده بود گلگير ماشينو داغون كرده بوده كه اينقدر سرم هوار زد تلفنو قطع كرد تا ده شب كه زنگ زدم من شام نخوردم، گفت بخور خيابونها شلوغه من موندم ساعت يازده قطره چشمشو بندازم
    گذاشت ساعت يك اومد يه كم تلويزيون ديد خوابيد، باهام حرف نمى زنه، انگار من ديوارم، ميگم خسارت ماشينو خودم ميدم دو ثانيه با من حرف بزن، بدتر ميكنه، هر كى جاى من بود دق مى كرد به خدا دق مى كرد

  13. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 29 آبان 97 [ 01:19]
    تاریخ عضویت
    1397-3-27
    نوشته ها
    87
    امتیاز
    1,737
    سطح
    24
    Points: 1,737, Level: 24
    Level completed: 37%, Points required for next Level: 63
    Overall activity: 70.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    152

    تشکرشده 147 در 76 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام.با توجه به اختلاف سنی خواهر شوهرتون و البته دور از خانواده بودن دخترخانم و البته لوس کردن خواهرشوهر محترم،از لحاظ پارامترهای معمولی رفتار شوهر شما ایراد نداره ولی رفتار خواهرشوهر شما بر اساس تنها زندگی کردن و دور از خانواده پدری بودن و ترجیح بر ازدواج نکردن و سعی به خدمت گرفتن همسرتون بدون توجه به اینکه متاهل هستن بسیار مشکوک و اشتباهه.
    عدم توانایی همسرتون در انتقال پیام "من یک متاهلم،تو به فکر شوهر کردن باش" به خواهرشوهرتون ، به سن بالای 40 سال و حس برادر بزرگ و احساس مسئولیت و ناز کردن خواهرتون خیلی عادی هست و شاید اطلاعات ناقص ما مسائلدیگر رو نبینه.

    اما حسادتها و حساسیتهای شما(رفتار شما طبیعیه در برابر یک رفتار غیرمعمول-اما سازنده نیست و مخرب هست) در دامن زدن به شدت این رابطه به علت عدم هضم اون موثر بوده و البته این روندی که شما مصمم هستین باعث میشه شما در اینده نه چندان دور گزینه طلاق رو بررسی کنید.

    راستش رو بخواین:
    ابتدا باید یکی مشاور حد و حدود خواهرشوهرتون رو به اون تفهیم کنه
    دوم یک فرد عاقل باید خانواده پدری شوهرتون رو نسبت به این عدم مسئولیت در قبال دخترشون و تفویض تمام و کمال اون به همسرتون روشن بکنه
    سوم همرتون باید در ارتباط با مشاور بپذیره که قرار نیست جای همسر خواهرش رو تا اخر عمر ادامه بده
    چهارم بهترین مشاور رک و پوست کنده به شما بگه باید برای خودتون سرگرمی دیگه ای بجز همسرتون بیابید .چون عکس العملهای شما همسرتون رو بقدری از شما دور کرده که عملا شما الان خواهر همسرتون هستین.و البته همه اش هم تقصیر شما نیست ولی کاری رو شروع کردین که هر چقدر بیشتر "طناب دور گردن رابطه تون با همسرتون" رو بیشتر میکشید تا به شما نزدیک تر بشه،در واقع دارین این رابطه رو خفه میکنید و دیگه نمیتونه نفس بکشه.

    اینجا مشاوره داره که با پرداخت هزینه اشتراک مدیر همدردی پاسختون رو میده و شاید راهکاری برای اون سه مرحله قبل هم داشته باشند.ولی لزوما یک مشاور دایمی برای این زندگی نیاز دارین. تغییر یک مرد 43 ساله فکر ناپخته ای که شما دنبال میفرمایین.

  14. کاربر روبرو از پست مفید هادی60 تشکرکرده است .

    الهه زیبایی ها (چهارشنبه 28 شهریور 97)

  15. #9
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 08 فروردین 03 [ 07:07]
    تاریخ عضویت
    1396-1-29
    نوشته ها
    813
    امتیاز
    25,800
    سطح
    96
    Points: 25,800, Level: 96
    Level completed: 45%, Points required for next Level: 550
    Overall activity: 94.0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveTagger First ClassVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    2,580

    تشکرشده 2,292 در 742 پست

    Rep Power
    203
    Array

    Question

    خانوم شبنم بانو عزیز توصیه هایی که بهتون میکنن و جدی بگیرید
    با اینکه ما تو جریان صددرصدی نیستیم ولی از همین تعریف هایی که خودتون میکنید واضحه که. شماهم رفتار درستی ندارید
    همه ما با مسایلی روبرو هستیم فقط نوعش فرق میکنه
    زندگی همینه....شما فرض کن زندگی رو مثل ی جاده ناامنی که ما توش رانندگی میکنیم...ی دقیقه حواس پرتی کنیم خودمون و هلاک کردیم...باید خیلی حواسمون جمع باشه
    حداقل شما بیایید به سهم خودتون جلوی کار غلط رو بگیرید
    مقاله ها و تاپیک های خوبی تو این سایت هست بخون...سرچ کن چطورهمسرم و وابسته خود کنم...ی همچین چیزی من دیده بودم ....
    هروقت خواستی غر بزنی یا به قولخودتون سوهان روح بشید
    به خودتون بگید تا حالا این کارو چه فایده اای داشته؟؟؟؟جز اینکه عالم و ادم میگن کارو بدتر میکنه...پس حرف گوش میکنم
    رفتار درست هم بلد نیستم اقلا نادرستش هم انجام نمیدم...
    ویرایش توسط الهه زیبایی ها : چهارشنبه 28 شهریور 97 در ساعت 09:15


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 10:24 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.