به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 34
  1. #11
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 29 بهمن 01 [ 12:00]
    تاریخ عضویت
    1391-12-24
    نوشته ها
    1,690
    امتیاز
    42,348
    سطح
    100
    Points: 42,348, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteranOverdrive25000 Experience Points
    تشکرها
    6,932

    تشکرشده 6,903 در 1,648 پست

    Rep Power
    348
    Array
    سلام دخترصبور عزیز،

    خیلی خوبه که حالش بهتر شده، این نشون میده در مسیر درست هستی و فشار عصبیش کاهش پیدا کرده. خصوصا که پیشنهاد مسافرت هم داده.

    اینکه ازش بخوای تکلیف رو روشن کنه (یا هرچیزی با این محتوا) از نظر من یک اقدام منعفلانه ست. اگه حس می کنی از یک مرحله عبور کردید و می تونید وارد فاز بعد بازسازی ارتباطتون بشید، خودت اقدام کن. یعنی خودت نرم نرم و با فاصله شروع کن به محبت کردن. البته محبت به شکل درستش، نه اون شکلی که قبلا انجام می دادی، و بیشتر شکل وابستگی بود.

    البته درستش اینه که در این مرحله هم از مدیرهمدردی مشورت بگیری و طبق نظر ایشون پیش بری.

    در مجموع حس می کنم خودت هنوز جای کار داری و دیدگاه های نادرستی درت هست. ای کاش به جای اینکه اینقدر به فکر برعهده گرفتن مسئولیت یک انسان دیگه باشی، به این فکر کنی که انسان های موجود (خودت و همسرت) رو به سروسامان برسونی و از عهده ی زندگی ای که مسئولیتش رو به عهده گرفتی، خوب بربیای. بالاخره همسرت هم یک انسانه، فرقی با اونی که قراره بیاد نداره، غیر از اینکه نسبت به اون در اولویته.

    در مورد اون مورد منفی که توی مسافرتتون پیش اومد و می گی منت گذاشتنه، اگه همسر من بهم همون جمله رو بگه، می ذارم به این حساب که من رو در اولویت قرار می ده.

    یادت باشه اون شکل رابطه ای که قبلا داشتید، رابطه ی درستی نبوده، پس اینقدر مشتاق نباش که رابطه به شکل قبلش برگرده. اون گرما و صمیمیت هرچه که بود، ایرادهای اساسی داشت که به اینجا رسید.

    شوقِ این رو داشته باش که یک رابطه ی جدید بسازی. برمبنای واقعیتات. این خیلی قشنگه.

  2. 4 کاربر از پست مفید میشل تشکرکرده اند .

    m.reza91 (جمعه 13 مهر 97), tavalode arezoo (جمعه 13 مهر 97), گیسو کمند (شنبه 14 مهر 97), میس بیوتی (یکشنبه 08 مهر 97)

  3. #12
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 17 بهمن 98 [ 21:46]
    تاریخ عضویت
    1397-4-03
    نوشته ها
    63
    امتیاز
    2,019
    سطح
    27
    Points: 2,019, Level: 27
    Level completed: 13%, Points required for next Level: 131
    Overall activity: 12.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    34

    تشکرشده 30 در 21 پست

    Rep Power
    0
    Array
    خیلی ممنونم میشل عزیز
    متشکرم
    فعلا همین روال رو پیش گرفتم
    و اوضاع ارومه هرچند رابطه ما سرد هست و انگار راجع به مشکلات حرفی نزنیم وجود ندارند هر دو فعلا انکار میکنیم
    ای کاش دوستان دیگه هم راهنمایی میکردند
    به نکات خیلی خوبی اشاره کردی میشل عزیز و نظراتت خیلی کمکم میکنه

  4. کاربر روبرو از پست مفید دختر صبور تشکرکرده است .

    میشل (جمعه 13 مهر 97)

  5. #13
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 07 آبان 01 [ 21:11]
    تاریخ عضویت
    1393-1-11
    محل سکونت
    مگه فرقی داره!؟
    نوشته ها
    809
    امتیاز
    24,401
    سطح
    95
    Points: 24,401, Level: 95
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 949
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    3,979

    تشکرشده 3,495 در 804 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    191
    Array
    در خصوص رابطتون من پیشرفت میبینم. اما
    ولی واقعا من الان داره 33 سالم میشه و الان حدود 1.5 سال که اینطوری میکنه و گفته به هیچ وجه بچه نمیخواد ولی من میخوام و فک کنم بیش تر از این ریسک باشه برای من.
    بحث بچه با بحث ارتباط صحیح با شوهرتون دو تا موضوع جداند. یعنی شما ممکنه زندگیتون خیلی خوب بشه ولی همچنان نخواد که بچه دار بشید.
    در بدترین حالت اگر ناچار بشید بین آینده ی با بچه و شوهرتون یکی رو انتخاب کنید کدومو انتخاب میکنید؟

  6. 3 کاربر از پست مفید m.reza91 تشکرکرده اند .

    tavalode arezoo (شنبه 14 مهر 97), گیسو کمند (شنبه 14 مهر 97), میشل (شنبه 14 مهر 97)

  7. #14
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 مهر 01 [ 02:59]
    تاریخ عضویت
    1393-11-15
    نوشته ها
    823
    امتیاز
    34,196
    سطح
    100
    Points: 34,196, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    3,683

    تشکرشده 2,882 در 761 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    235
    Array
    سلام

    دختر صبور چرا انقد اصرار داری همسرت زودتر تکلیفتون رو روشن کنه
    کسی که باید تکلیفتون رو روشن کنه خودت هستی

    قبلا رفتید پیش مشاور ، مشاوره از همسرتون خواسته تکلیفتون رو روشن کنه ،
    همسرت دیگه نرفته پیش این مشاور

    یعنی این جمله بهش فشار آورده
    چون پاسخ روشنی براش نداره
    نمیخواد طلاقت بده ولی اگر شرایطش رو فراهم کنی این کارو میکنه

    همونطور که اگه هیچ اعتراضی نکنی و ادامه بدی تا آخر عمر باهات ادامه میده
    ولی کیفیت این ادامه دادن دست خودته
    اینکه چقدر میخواهی برای رابطتت زمان بذاری دست خودته

    وقتی داشتید از مدیر راهنمایی میگرفتید جدا هر چی لازم بود رو بهتون گفتن
    نهایتا هم نوشته بودن :
    مدیر همدردی

    اگر همه لینکهایی که معرفی کرده ام. را اولا بخوانید، ثانیا تفکر و تدبر کنید و ثالثا آنها را به کار گیرید و تمرین کنید و رابعا تکرار کنید و طی زمانی نسبتا طولانی و مستمر انجام دهید کم کم اوضاع تغییر می یابد.
    انشاء الله
    خوب شما یا میخواهی برای این رابطه سرمایه گذاری کنی یا نمیخواهی
    با توجه به روحیات و توان خودت
    با توجه به اینکه بعد از طلاق قراره چی بشه بهتر میشه ؟ بدتر میشه ؟ تصمیم بگیر ،
    ( اگر تلاشت رو نکرده باشی بعدا بیشتر اذیت میشی)

    اما اگر تصمیمت برای تلاش بود ،3سال روش برنامه ریزی کن نه 2ماه
    با چند ماه کسی نتیجه نمیگیره
    همونطور که چند سال تلاش نصفه و نیمه و اشتباه نتیجه نمیده .

    یه نکته مهم
    صبور جان وقتی میتونی واقعا تلاش کنی و خودت کمتر آسیب ببینی که
    نوع نگاهت و منطقت نسبت به زندگی ات درست تعریف شده باشه و خودت رو تا حدی بشناسی

    این وسط مراقب خودت هم باش .
    ویرایش توسط گیسو کمند : شنبه 14 مهر 97 در ساعت 08:08

  8. 5 کاربر از پست مفید گیسو کمند تشکرکرده اند .

    m.reza91 (پنجشنبه 19 مهر 97), tavalode arezoo (شنبه 14 مهر 97), Ye_Doost (یکشنبه 22 مهر 97), آنه ماری (شنبه 14 مهر 97), دختر صبور (دوشنبه 23 مهر 97)

  9. #15
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 17 بهمن 98 [ 21:46]
    تاریخ عضویت
    1397-4-03
    نوشته ها
    63
    امتیاز
    2,019
    سطح
    27
    Points: 2,019, Level: 27
    Level completed: 13%, Points required for next Level: 131
    Overall activity: 12.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    34

    تشکرشده 30 در 21 پست

    Rep Power
    0
    Array
    خیلی ممنونم از رهنمایی هاتون تشکر ویژه دارم از m.reza عزیز که از اول که اومدم تو همدردی همراهی کرد
    ببینید الان همسرم من طوری باهام رفتار میکنه که انگار داره لطف میکنه به من و زندگی میکنه باهام و احساس میکنم که اون هم از این رابطه سرد و یه طرفه ناراضیه واحساس میکنم صبر من و ادامه به همین ترتیب شاید مناسب نباشه
    در مورد بچه باید بگم که من تو این زندگی خوشحال نبوده و نیستم چون همسرم همیشه بهم بی توجهی میکرده و اصلا ابراز علاقه نمیکرد و همیشه تو یه ناامنی منو نگه میداشت و اینکه بخوام داشتن بچه که رویای زندگیم بوده رو فدای این زندگی کنم در اینده دور یا نزدیک از خودم عصبانی میشم ضمنا من به همسرم بی اعتماد شدم چون مشاور بهم گفت که این اگه خونه داشت و یا میتونست بره خارج که ممکنه بخواد بره تو رو ترک میکرد و اینکه به نظرم بعد از یه مدت بدون داشتن بچه زندگی رونقشو از دست میده نهایتا من بین اون و بچه بچه دار شدن رو انتخاب میکنم
    گیسو کمند عزیزم ممنون از راهنمایی واقع بینانه ات
    موضوع اینکه من اگه سه سال صبر کنم میشه ۳۵ سالم و اگه اون موقع باز همین اش و همین کاسه باشه ایا پشیمون نمیشم که چرا زودتر کاری نکردم

  10. 2 کاربر از پست مفید دختر صبور تشکرکرده اند .

    m.reza91 (پنجشنبه 19 مهر 97), گیسو کمند (دوشنبه 23 مهر 97)

  11. #16
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 17 بهمن 98 [ 21:46]
    تاریخ عضویت
    1397-4-03
    نوشته ها
    63
    امتیاز
    2,019
    سطح
    27
    Points: 2,019, Level: 27
    Level completed: 13%, Points required for next Level: 131
    Overall activity: 12.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    34

    تشکرشده 30 در 21 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام دوستان
    یه اتفاقی افتاد
    چند روز پیش برادرم زنگ‌زد گفت میایید بریم شمال من گفتم که همسرم احتمالا نمیاد ولی من میام به همسرم گفتم که اینطوری شده اگه برنامه دو نفره نداریم من برم
    شروع کرد که برو من که میدونی اصلا از اون شرایط خوشم نمیاد و نمیام
    بعد من ازش پرسیدم مشاور جدید پیدا کردی گفت که نه گفتم گشتی دنبالش گفت به تو هیچ ارتباطی نداره
    گفتم تو نمیتونی تو زندگی مشترک تو این مساله که اینقدر الان حساس این حرف رو بزنی
    گفتم تو بارها گفتی که به خاطر دلسوزیت نسبت به منه که طلاق نمیگیری من حالم خوبه و دلت برام نسوزه
    گفت اره میبینم که حالت خوبه
    دیگه من هیچی نگفتم اونم هیچی نگفت

  12. #17
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 17 بهمن 98 [ 21:46]
    تاریخ عضویت
    1397-4-03
    نوشته ها
    63
    امتیاز
    2,019
    سطح
    27
    Points: 2,019, Level: 27
    Level completed: 13%, Points required for next Level: 131
    Overall activity: 12.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    34

    تشکرشده 30 در 21 پست

    Rep Power
    0
    Array
    راستی یه چیز دیگه اینکه مشاور بهم گفت که اون بت خاطر مسائل مالی و اینکه خونه ای نداره و نمیتونه بره خونه مادرش و به خاطر اینکه از خارج اپلای نگرفته مونده با تو
    این حرف مشاور منم خیلی بهم ریخت خودم هم قبلا بهش فک کرده بودم وسط حرفاش ضمنی اینو گفته بود ولی معلومه که به مشاور هم اینو گفتهد

  13. #18
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 21 آبان 97 [ 18:56]
    تاریخ عضویت
    1395-7-29
    نوشته ها
    595
    امتیاز
    9,965
    سطح
    66
    Points: 9,965, Level: 66
    Level completed: 79%, Points required for next Level: 85
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    646

    تشکرشده 951 در 409 پست

    Rep Power
    114
    Array
    سلام

    شاید صلاح و مصلحت شخص شما این باشه که تکلیف تون رو روشن کنید و از این تردید بیرون بیایید. حداقل مشخص بشه قراره این زندگی ادامه پیدا کنه یا واقعا قصد جدائی دربین است ولی فرصت مناسب رو پیدا نمی کنند.

    اگر حرف های مشاورتان صحت داشته باشه این شما هستید که با گذشت زمان و بالارفتن سن تان ضرر می کنید. "اگر صحت نداشته باشه اونوقت قضیه خیلی فرق میکنه". بهتره از مشاورتان بپرسید به چه دلیلی به این نتایج رسیده است. خود شوهرتان گفته؟ استنباط کرده؟ چقدر میشه به استنباطش اعتماد کرد؟

    جائی ندیدم گفته باشید چرا از شما و خانواده تان خوشش نمیاد؟ یا با خانواده خودش چه رابطه ای داره؟ آیا توقعات مالی یا چیز دیگری از شما یا خانواده تان داشته است؟ و نظایر آن.

  14. 2 کاربر از پست مفید Ye_Doost تشکرکرده اند .

    گیسو کمند (دوشنبه 23 مهر 97), دختر صبور (دوشنبه 23 مهر 97)

  15. #19
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 17 بهمن 98 [ 21:46]
    تاریخ عضویت
    1397-4-03
    نوشته ها
    63
    امتیاز
    2,019
    سطح
    27
    Points: 2,019, Level: 27
    Level completed: 13%, Points required for next Level: 131
    Overall activity: 12.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    34

    تشکرشده 30 در 21 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام ممنونم آقای ye-doost
    بعله بهتر هست که این موضوع رو به صورت روشن از مشاور بپرسم و از شک در بیام. به نظر خودم همسرم نمیتونه انقدر بی انصاف باشه ولی الان میبینم که تو زندگیم خیلی اشتباه فک میکردم و شاید چون دوست ندارم اینطوری باشه چشمم رو به حقایق بستم.
    همسرم از خانواده من خوشش نمیاد تو حرفاش میگه اونها آدمهای خیلی خوبیند ولی من با فرهنگ شما سازگار نیستم و بسیار اذیت میشم در کنارتون و الان حدود شش ماه هست که با خانواده من رفت و آمد نداشته. با خانواده خودش هم همیشه ازشون بد میگه به خصوص از پدرش و میگه بهش خیلی آسیب زده ولی تو ظاهر با هم خیلی خوب هستند.

    موضوع دیگه اینکه دیشب من باهاش صحبت کردم گفتم که خیلی خسته هستم و ازش میخوام تصمیمشو بگیره گفت که تو با من چی کار داری زندگیتو بکن گفت زندگی مشترک مثل بازی فوتباله من تنها نمی تونم فوتبال بازی کنم تا الان هم تو این بازی دست من شکسته بود و پای تو من دارم میرم دستمو درست کنم ولی باز اگه تو نخوای پاتو درست کنی و یا حتی پاتو درست کنی ولی نخوای بازی کنی نمیشه ادامه داد.
    گفت که من فک میکنم ازدواجمون اشتباه بوده ولی طلاق اشتباه خیلی بدتر از ازدواج اشتباه هست. گفتم اینکه نمیخوای با من ادامه بدی اصلا و ابدا به جای خوبی نمیرسه. گفت تو چرا انقدر عجله داری از بالا رفتن سنت میترسی
    گفت من دارم سعی میکنم خودمو بشناسم.
    من گفتم که با مطالعاتی که داشتم دیدم که شخصیت من مهرطلب و شخصیت تو عزلت طلب هست و ازش خواستم بیشتر در موردش مطالعه کنه و همون موقع سرچ کرد و انگار که با یه دنیای جدیدی روبرو شده باشه یک ساعت سرش تو گوشی بود.
    به هرحال بهش گفتم من خیلی خیلی ضعیف و خسته شدم مثل یه ماشین که چند سال پیش باکشو پر کردن اومده تو جاده زندگی که راننده اش مهارت نداشته حالا که یکم راننده داره مهارت های زندگی رو کسب میکنه وسط راه چرخشو پنچر کردن و یعد آینه بغلشو شکوندن آخر راه هم نا پیداست بنزین هم داره تموم میشه.
    گفت تو باید خودت مشکلاتتو حل کنی نباید منتظر من باشی.

    به نظرتون با خودش مطرح نکنم این موضوع که مشاور بهم گفته.اینطور مطرح کنم که با توجه به شناختی که ازت دارم به احتمال 99% قصدت از این بلاتکلیفی این نیست که فرصت بهتری طرف دیگر نداری و موقعیت بدتری برات پیش میاد. ولی اگر به احتمال 1% زندگی الان با من برات مثل اتاق انتظار هست.

  16. کاربر روبرو از پست مفید دختر صبور تشکرکرده است .

    الهه زیبایی ها (سه شنبه 24 مهر 97)

  17. #20
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 21 آبان 97 [ 18:56]
    تاریخ عضویت
    1395-7-29
    نوشته ها
    595
    امتیاز
    9,965
    سطح
    66
    Points: 9,965, Level: 66
    Level completed: 79%, Points required for next Level: 85
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    646

    تشکرشده 951 در 409 پست

    Rep Power
    114
    Array
    با خودش مطرح کنید معلوم نیست حقیقت رو بگه.

    شاید همسرتان افسردگی شدید یا بیماری روحی داشته باشد. تابحال روان پزشک رو امتحان کرده اید؟

  18. کاربر روبرو از پست مفید Ye_Doost تشکرکرده است .

    الهه زیبایی ها (سه شنبه 24 مهر 97)


 
صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 06:24 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.