به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 30

Threaded View

  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 مرداد 00 [ 16:34]
    تاریخ عضویت
    1394-3-26
    نوشته ها
    34
    امتیاز
    6,094
    سطح
    50
    Points: 6,094, Level: 50
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 56
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger First Class5000 Experience Points
    تشکرها
    3

    تشکرشده 9 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array

    من بعد از یازده سال از زندگی مشترک هنوز نمیدونم باید چجوری با قهر و خرده گیری شوهرم با خانوادم رفتار کنم.....

    من ۳۱ سالمه و یازده ساله ازدواج کردم،فرزند اول خانواده ام هستم; شوهرم ۳۷ ساله و فرزند دوم خانواده و تقریبا از همون موقع که رفته سرکار دارای موقعیت شغلی بالا در حدرمدیر ارگان دولتی بوده وپراز توانمندی که واقعا هم داره وموفقه فقط زبونش تلخه. و من شاغل بودم و بعلت بیماری دیگه کار نمیکنم.<br>شوهرم فوق العاده مهربونه و عمیقا دوستم داره ولی من در این یازده سال همیشه درگیر روابط و تنش بین شوهرم با پدرم،با خواهرم،با مادرم والان که برادرم بزرگ شده با برادرم هستم رابطه ی ما با خانوادش در ده سال اول ازدواج اصلا خوب نبود و مادرهمسرم مشکلاتی هم برای من هم همسرم و هم بقیه اعضای خانوادش خصوصا پدرشوهرم بوجود آورد و کلا روابط درون خانوادگیشون از هم پاشیده شد و همه با هم قهر بودند و چند ماه پیش مادر همسرم ازم حلالیت خواست و دستم رو بوسید که من اشتباه کردم،هنوز حالتای قبلش رو مادرشوهرم داره و خیلی اوضاع بهتر نشده ولی از قهر و سردی و بی توجهی در اومده تقریبا و کم البته(مادرشوهرم بسیار قهرو و کینه ای هیتند و از رفتار بی منظور حتی منظور مرگیرند و شوهرمم به ایشون رفته و خیلی من و خانوادم رو مادرشوهرم اذیییییییییییییییییییت کرده)......مشکل اصلی من رفتار پر تنش همسرمه،نکات منفی هر کار چه خوب و چه بد به چشمش میاد و دوست داره بین همه دعوا ایجاد کنه<br>مثلا اگر خواهرم تو کار کردن کند باشه یا تنبلی کنه میره میگه من اگه هر خواستگاری بیاد زیراب خواهرتو میزنم که اون هیچی بلد نیست یا به مامانم میگه بدعادتش کردید،در حالت عادی خوبند و صمیمی ولی خدا نکنه سوژه ای دستش بیاد خواهرم میشه بدترین فرد عالم و باهاش کینه میکنه و من باید کلی خواهش کنم تا از موضعش بیارمش پایین وقتی با خواهرم سرد میشه تمام خاتواده هم سردند و جمعمون بی روحه و کسل کننده.به پدر و مادرمم که همیشه در حال گیر دادنه،چرا بابات اینو گفت،چرا اینجوری کرد،چرا ماشینو جابجا نکرد که من ماشینمو بذارم،چرا پدرت منو پایین میاره،من فلان کاره ام و فلان شخصیت رو دارم با کمتراز وزیر نمیشینم،باید صبر کنند من گشنم شد شام بخوریم،تو این یازده سال هر وقت گشنش میشد و کاراش تموم میشد خونه ی پدرم باید سفره پهن میشد بابام انقدر گشنش میشد از گرسنگی میخوابید و بیدارش میکردیم ولی اون حتی عذرخواهی هم نمیکرد،چرا مهنون ما هستیم میاد خونتون و شما بگید ما نیستیم که کسی نیاد،مهمون بیاد میگه من صنمی باهاشون ندارم و بیرون نمیاد،یه کاری براشون بکنه هی میگه تشکر نکردند جرا با وجود این که ده بار تشکر میکنند،براشون برنامه میچینه تعیین و تکلیف میکنه،خونمون بیان بلد نیست چجوری میزبان خوبی باشه،تو سکوت و تو گوشیه،اینی که میگم نه این که همیشه باشه نه ولی اگر یه روز خوب باشه روزای بعد گرفته و عبوسه حتی میاد تو به زور سلام میکنه(ما دور از خانواده هاییم و اونا میان خونمون چندروز میمونند) کلیتمون باهم خوبیم،میگیم میخندیم بیرون میریم و صمیمیییییییی و راحتیم ولی از این داستانا در کنارش زیاد داریم....در واقع همه باید مطابق نیلش رفتار کنند.....<br>تو کارش منت زیاده،هیچ احدی رو قبول نداره و از همه ایراد میگیره،ببینید وقتی ادم خوبیه و با خانوادم مهربونه من خوشبخت ترین زن دنیام چون خیلی دوستم دار وکلا تلاش میکنه اب تو دلم تکون نخوره و منم همینطور <br>ولی متاسفانه کوتاه مدته و تو این چند سال که ما میریم پیش خانوادم یه بحثی هست اونا که میان حتما تنش و ناراحتی هست بابام و مادرم دوست دارند باهاشون حرف بزنه ولی اون یاد یه مساله قدیمی میافته و میره تو قهر و سکوت و به شدت هم تو چشمه رفتارشو منم هی خودخوری و هی تظاهر به شادی جلوی بقیه،وقتی ازش میپرس میگه مامان فلان روز اون کارو کرد و دلم گرفته .........<br>برادرم تو شهر ما کار میکنه و در هفته دوبار میاد خونمون آخرین بار شوهرم وسط چت برادرم تو تلگرام نت رو خاموش کرد و خوابید داداشم پیام داد که کارت درست نبود ومن داشتم کار میکردم<لحن داداشم بد بود و نباید به بزرگترش این لحنو بکار میبرد ولی&nbsp; به شوهرم چنان برخورد که بهم میگفت داداشت برای همیشه کات شده....
    به داداشم من و مامان گفتیم کارت و پیامت محترمانه نبود و بد بود رفت عذرخواهی کرد و شوهرم گفت باشه...ولی هنوز وقتی داداشم میاد حتی جواب سلامشونمیده و باهاش به شدددت سنگینه،بهش که میگم میگه نه خوب میشیمو یا نه خوبه همه چیز ولی جلوی من حتی باهاش سرد مثل دیشب که حتی با منم سرد بود و با وجود این ک; بهش محبت میکردم و سعی میکردم فکر نکنه من طرف داداشمم و اون رو مقصر میدونم با وجود این که از سردیش ناراحت بودم. انگتر دوست نداشت داداشم بیاد حتی با مامانم سنگینه که چرا نیومد بابت کار داداشت عذر خواهی کنه..<br>بخدا خسته شدم از لوس بازیاش و از این کارا کم نداشته و من همش در حال خودخوری و درست کردن رابطه ها و ناز کشیدن بودم....حس میکنم خانوادم دیگه ازش بدشون میاد....من بدتروقتی اینجوریه متنفرم ازش....به من بکید چیکار کنم،پیش هیچ مشاوری نمیاد چون خودش رو عالم میدونه و اصلاح هم نمیشه،تغییرات کوچیک داشته ولی یه چیز رو درست میکنه از یه جای دیگه خرابش میکنه،بهش اعتمادی نیست طوریکه واقعا دوست دارم همش تو خونم باشم و خانوادم نیان و ما نریم من بیماری ام اس هم دارم و دکتر شدیدا منعم کرده از تنش و استرس ولی عامل تنش و استرس و بیماریم اولش خانواده ی شوهرم و بهدش رفتارا و قهرای شوهرم با خانوادم بوده و بعدش هم عدم مدیرت خودم،بچه هم ندارم و خواست خدا نبوده انگار ...<br>مدتهاست تو این انجمن عضوم و همه چیزو دنبال میکنم ولی واقعا وقتی توش گیر میکنم نمیدونم رفتار درست چیه<br>چجوری شوهرمو درست کنم؟چجوری ادم قدرتمند و با اعتماد به نفسی باشم.....کمک میخوام واقعا......
    خواهش میکنم راهکار بدید و فقط بهم از اختلال و مشکل خودم و شوهرم نگید
    ویرایش توسط منیر غریب : سه شنبه 06 شهریور 97 در ساعت 14:19


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 08:58 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.