به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 3 نخستنخست 123
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 30
  1. #21
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 مرداد 00 [ 16:34]
    تاریخ عضویت
    1394-3-26
    نوشته ها
    34
    امتیاز
    6,094
    سطح
    50
    Points: 6,094, Level: 50
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 56
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger First Class5000 Experience Points
    تشکرها
    3

    تشکرشده 9 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنونم میس بیوتی عزیزم
    شوهرم به خاطر خستگی مفرط و مشغله ی بالای کاری حس و حال رابطه ی جنسی رو نداره و مهم تر این که شوهرم یه مقدار وسواس پاکی دارند و برای همین از اول یادگیریشون برای غسل غسلهای طولانی و زمان بر دارند قبلا تا ۵۰ دقیقه غسل میکردند و با کمکای من تو این چند سال شده بیست دقیقه
    برای همبن تنبلی میکنه و یکی از مواردی که باعث کم بودن رابطه جنسیمون میشه و خیلی هم موثره همین غسل طولانیه....منم دیگه از بس گفتم که رابطمون کمه یا هر چقدر تلاش کردم و دیدم بیفایدست دیگه غرورم اجازه نمیده بیشتر بگم و یه جورایی بی خیال شدم با وجود این که بچه نداریم و دکتر لبامون توصیه به رابطه یک روز درمیون کرده ولی برای ما شاید هفته ای یکبار به رابطه ختم بشه اونم بی کیفیت(ببخشید جسارتم رو که بی پرده حرف زدم)

    مادرمم خیلی به برادرم میگند که اروا زن و شوهرند و لازمه تنها باشند آخر هفتشون رو و کمتر برو خونشون و خیلی هم گفته ولی برادرم چون از محل اقامتشون خسته میشه یا نت نداره یا تنهاست و تحمل غربت نداره میاد خونمون.....
    من چجوری میتونم به داداشم بگم این هفته رو نیاد؟در حالیکه پیش پیش گفته
    از طرفی چون من بهش دلبستگی دارم و چندبارم ابراز کردم خود داداشم فکر میکنه اگه نیاد من ناراحت میشم بنده خدا
    در واقع خودم این رویه رو باب کردم انگار....
    حالا چجوری باید برادرم رو عادت بدم به اومدنای اصولی و به اندازه و درست شدن رابطشون

  2. #22
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 مرداد 00 [ 16:34]
    تاریخ عضویت
    1394-3-26
    نوشته ها
    34
    امتیاز
    6,094
    سطح
    50
    Points: 6,094, Level: 50
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 56
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger First Class5000 Experience Points
    تشکرها
    3

    تشکرشده 9 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    کسی بهم نگفته چجوری میتونم با مدیر تالار ارتباط بگیرم

  3. #23
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 29 مهر 02 [ 20:25]
    تاریخ عضویت
    1395-9-07
    نوشته ها
    211
    امتیاز
    10,405
    سطح
    67
    Points: 10,405, Level: 67
    Level completed: 89%, Points required for next Level: 45
    Overall activity: 50.0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,535

    تشکرشده 309 در 154 پست

    Rep Power
    44
    Array
    خب با مادرتون صحبت کنین بگین به داداش بگه: امروز با منیر صحبت میکردم حالش گرفته بوده و مثل اینکه بین اون و همسرش کدورتی پیش اومده ،تو فعلا چند روزی اونجا نرو تا اوضاعشون روبراه بشه ...ببین اینقدر خودت رو تو رودربایسی قرار نده! مادرت شرایطت رو درک میکنه و خودش میدونه چجوری به داداشت بگه که ناراحت نشه...

  4. #24
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 مرداد 00 [ 16:34]
    تاریخ عضویت
    1394-3-26
    نوشته ها
    34
    امتیاز
    6,094
    سطح
    50
    Points: 6,094, Level: 50
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 56
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger First Class5000 Experience Points
    تشکرها
    3

    تشکرشده 9 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    اصلا دوست ندارم خانوادم در جریان کدورت بین ما قرار بگیرند،منو شوهرم با هم خوب شدیم و بهترم میشیم ولی اونا که یادشون نمیره و فکر میکنند چی شده که خواستند اون نره خونشون و هی سوال پیچم میکنند

  5. #25
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 29 مهر 02 [ 20:25]
    تاریخ عضویت
    1395-9-07
    نوشته ها
    211
    امتیاز
    10,405
    سطح
    67
    Points: 10,405, Level: 67
    Level completed: 89%, Points required for next Level: 45
    Overall activity: 50.0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,535

    تشکرشده 309 در 154 پست

    Rep Power
    44
    Array
    ای بابا منیر جان هر ادم عاقل و بالغی میدونه که کدورت بین هررررر زن و شوهری پیش میاد!! لازم نیست که دعوای شدید باشه،وقتی همون کدورت کوچولو هم پیش بیاد( که ممکنه اصلا چیز مهمی نباشه و ادم لزومی نبینه که کف دست خانوادش بذاره) ادم نیاز به زمان داره تا با همسرش حل کنه! ببین مشکلت اینه که نشستی وسط خانواده و همسرت و هی میخوای حواست باشه مشکلی پیش نیاد ،این یکی رنجیده نشه اون یکی بهش برنخوره ...دورو بریات همه ادم بزرگن بذار خودشون مسایلشونو حل کنن اینقدر نه نگران خانوادت باش و نه خودتو ملزم بدون که واسه همسرت همه چیزو توضیح بدی! اگرم اوضاعتون بهتر شده خب بذار داداشت بیاد ولی سعی کن تنهاییت رو با بزنامه و کلاس و ورزش و مسافرت پرکنی و رفت وامد داداشت رو به مردر کمتر کنی، چون درست نیست!
    ویرایش توسط میس بیوتی : پنجشنبه 15 شهریور 97 در ساعت 11:14

  6. کاربر روبرو از پست مفید میس بیوتی تشکرکرده است .

    الهه زیبایی ها (شنبه 17 شهریور 97)

  7. #26
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 مرداد 00 [ 16:34]
    تاریخ عضویت
    1394-3-26
    نوشته ها
    34
    امتیاز
    6,094
    سطح
    50
    Points: 6,094, Level: 50
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 56
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger First Class5000 Experience Points
    تشکرها
    3

    تشکرشده 9 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنونم بیوتی جان،اره عزیزم درست میگی..قرار شد با شوهرم صحبت کنیم درمورد این مسائل امیدوارم به نتیجه برسیم. و نمیدونم چجوری بگم که بهش برنخوره ولی واقعا ارامشم خیلی بیشتر شده از وقتی خودمو کشیدم کنارررر.حالا نمیدونم همیشه همینطور میمونم یا نه؟
    کتاب رازهایی درباره مردان رو میخونم و خیلی کمکم کرده
    امیدوارم شوهرمم تغییر کنه
    ولی دلم همش یه جوریه

  8. کاربر روبرو از پست مفید منیر غریب تشکرکرده است .

    میس بیوتی (جمعه 16 شهریور 97)

  9. #27
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 مرداد 00 [ 16:34]
    تاریخ عضویت
    1394-3-26
    نوشته ها
    34
    امتیاز
    6,094
    سطح
    50
    Points: 6,094, Level: 50
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 56
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger First Class5000 Experience Points
    تشکرها
    3

    تشکرشده 9 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام،با شوهرم صحبت کردیم واون کاملا حرفاشو زد و خودشو خالی کرد،منم حرفامو گلایه هامو یهش گفتم.
    شوهرم تقاضاش این بود که به بابا و مامان بگو که من از بعضی کارا ناراحت نیشم و دلم میگیره
    اون الان انتظار داره من خواستشو بگم با وجود این که بهش گفتم منو وسط ننداز،ولی امتظار داره که بگم
    به نطرتون باید بگن یا این که نگمو به الکی گفتم گفتم،اون انتطار بازخورد و دلجویی بابایینا و داداشمو داره به من بگید راهکار درست چیه و چه واکنشی باید نشون بدم،اینبار کاملا به توصیه هاتون گوش کردمو و خودمو کشیدم کنار ولی این انتظار رو داره
    چه کنم واقعا

  10. #28
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 29 مهر 02 [ 20:25]
    تاریخ عضویت
    1395-9-07
    نوشته ها
    211
    امتیاز
    10,405
    سطح
    67
    Points: 10,405, Level: 67
    Level completed: 89%, Points required for next Level: 45
    Overall activity: 50.0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,535

    تشکرشده 309 در 154 پست

    Rep Power
    44
    Array
    عزییزم دلخوری همسرت از خانوادت چیه؟ منطقیه ناراحتیاش یا حساسیتای بیخوده؟

  11. #29
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 مرداد 00 [ 16:34]
    تاریخ عضویت
    1394-3-26
    نوشته ها
    34
    امتیاز
    6,094
    سطح
    50
    Points: 6,094, Level: 50
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 56
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger First Class5000 Experience Points
    تشکرها
    3

    تشکرشده 9 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    به نطر من ساده ولی برای خودش پراهمیت
    بابام رفته بود مسافرت شوهرم زنگ زد احوالشو تو سفر پرسید و بهش گفت هر وقت رسیدی خونه بهم با یه میس کال خبر بده که رانندگی میکنی نگرانم.بابام یادش رفت و تک نزد شوهرمم بهش برخورد که حرف من براش اهمیت نداشت
    یا از مامانم دلخوره که چرا نیومد باهام حرف بزنه که کار داداشت بد بوده و از دلم دربیاره،یا چرا حتی یه بار بعد از بیماری تو و دوران نقاهتت زنگ میزد نمیگفت لازمه من بیام پیش منیر بمونم یا نه
    به نطرشما چی کار باید بکنم واقعا

  12. #30
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 29 مهر 02 [ 20:25]
    تاریخ عضویت
    1395-9-07
    نوشته ها
    211
    امتیاز
    10,405
    سطح
    67
    Points: 10,405, Level: 67
    Level completed: 89%, Points required for next Level: 45
    Overall activity: 50.0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,535

    تشکرشده 309 در 154 پست

    Rep Power
    44
    Array
    توقع همسرت زیاد و غیر منطقیه.یه جورایی این حساسیتاش مثل خانوماست!! به نظرم باهاش صحبت کن و بگو از این مسایل از طرف تو هم خیلی پیش اومده و اونا اصلا به روت هم نیاوردن و سخت نگرفتن ( چندتا مثال از کارای خودشو بهش بگو) بگو اونا سن و سالی ازشون گذشته و من نمیتونم مثل بچه کوچولوها هی بهشون تذکر بدم مخصوصا تو مسایل به این کوچیکی!!


 
صفحه 3 از 3 نخستنخست 123

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 17:28 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.