به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 8 , از مجموع 8
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 11 آبان 98 [ 12:34]
    تاریخ عضویت
    1395-1-28
    نوشته ها
    12
    امتیاز
    2,279
    سطح
    28
    Points: 2,279, Level: 28
    Level completed: 86%, Points required for next Level: 21
    Overall activity: 35.0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    0
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    ارتباط تلفنی با خانواده

    سلام مشکلی که برام وجود داره در نحوه ارتباط تلفنی بابرادران و خواهرانم ( خانوادم)هست که سه حالت داره
    الف -اگه خانوادم به من زنگ بزنند عالبا مشکلی نیستچون اونها شرط ادب رو بجا میارن و میخوان از من که گوشی رو بدم به خانمم که با اونصحبت کنند.
    ب- ولی اشکال جایی هست که من تماس میگیرم که مجبورمتماس بگیرم چون نمیخوام ارتباطم با خانوادم یک طرفه بشه در این حالت سه مورد پیشمیاد
    1- تماس تلفنی من با برادرانو خواهرانم ( خانوادم) در حضور خانمم باعث دلخوری دوطرفه خانوادم و خانمم میشه بهاینصورت که وقتی منبا خانوادم در حضور خانمم تماس تلفنی میگیرم هر دو طرف انتظار دارند که طرف مقابل سراغطرف مقابلو برای صحبت کردن بگیره و چون هردو رعبتی بهم ندارن هیچکدوم سراغ اون یکیرو نمیگیره و این باعث دلخوری هر دو طرف میشه و خانمم دلخوریشو بنحوی غیر مستقیمبه من منتقل میکنه و این مسله باعث ایجاد فاصله بین من و خانمم و خانمم و خانوادممیشه.
    2- خالا اگه من بخوام بدون حضور خانمم زنگ بزنماین باعث میشه که ارتباط حداقلی خانمم با خانوادم به صفر برسه و خانمم چون میبینهمن ظاهرا ارتباطی با خانواده ام ندارم فکر میکنه که من قطع ارتباط کردم یا نزدیک به قطع ارتباطم و خودش هم تشویق به اینکار میشه .
    3- حالا اگه من بدون حضور خانمم زنگ بزنم و بعد براش تعریف کنم که اره زنگ زدمسلام رسوندن اون موقع دوباره ناراحت میشه که احتمالن سری بین ماست که من برای همونپیش اون زنگ نزدم و باعث سردی رابطمون میشه
    بهرحال من موندم چه جوری این داستانو مدیریت کنمکه ارتباطم با خانوادم حفظ بشه و دلخوری بوجود نیاد لطفا رانمایی کنید.

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 02 اردیبهشت 98 [ 12:25]
    تاریخ عضویت
    1392-5-25
    نوشته ها
    49
    امتیاز
    4,615
    سطح
    43
    Points: 4,615, Level: 43
    Level completed: 33%, Points required for next Level: 135
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    2

    تشکرشده 61 در 26 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    چند ساله ازوداج کردین؟
    از اول هم این حساسیت وجود داشت یا چیزی پیش اومده که خانمتون اینقدر حساس شده؟
    بعدشم من دلیل این همه ریز شدن تو یه تماس تلفنی ساده رو نمی فهمم یعنی خانواده خانم شما هم همینطورن و خانمتون هیچ وقت تنها به مادرش زنگ نمیزنه؟
    بالاخره درسته ارتباط زن و شوهر اولویته ولی لازم هم نیست ریز مسائل خصوصی خانواده همدیگه رو بدونین به نظر من البته، ممکنه گاهی هم پیش بیاد که آدم بخواد خصوصی با خانواده اش حرف بزنه
    شاید شما خودت نسبت به تماس های خانمت با خانواده اش حساسی که خانمتم داره اینجوری واکنش نشون میده درسته؟

  3. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 11 آبان 98 [ 12:34]
    تاریخ عضویت
    1395-1-28
    نوشته ها
    12
    امتیاز
    2,279
    سطح
    28
    Points: 2,279, Level: 28
    Level completed: 86%, Points required for next Level: 21
    Overall activity: 35.0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    0
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط بهار480 نمایش پست ها
    سلام
    چند ساله ازوداج کردین؟
    از اول هم این حساسیت وجود داشت یا چیزی پیش اومده که خانمتون اینقدر حساس شده؟
    بعدشم من دلیل این همه ریز شدن تو یه تماس تلفنی ساده رو نمی فهمم یعنی خانواده خانم شما هم همینطورن و خانمتون هیچ وقت تنها به مادرش زنگ نمیزنه؟
    بالاخره درسته ارتباط زن و شوهر اولویته ولی لازم هم نیست ریز مسائل خصوصی خانواده همدیگه رو بدونین به نظر من البته، ممکنه گاهی هم پیش بیاد که آدم بخواد خصوصی با خانواده اش حرف بزنه
    شاید شما خودت نسبت به تماس های خانمت با خانواده اش حساسی که خانمتم داره اینجوری واکنش نشون میده درسته؟
    حدود 7 سال ازدواج کردیم ولی هنوز این ازدواج قوام پیدا نکرده . خانمم هیج وقت گوشی رو که از طرف خانواده من زنگ بخوره بر نمیداره
    در واقع گوشی رو بر میداره میده دست من که صحبت کنم
    مگر اینکه تنها باشه اون موقع جواب تلفنو میده چون رغبتی به مکالمه با خانواده من نداره ولی من تلفن های سمت ایشونو بر میدارم . روزانه 2 تا 3 تلفن با خانوادشون دارن ولی من هر ماه ماکزیمم یک تلفن دارم .نکته دیگه اینکه حاضر نیست به کسی زنگ بزنه حتی به مادرش . در روزهای عید با اینکه از همه کوچکتره اون هم با اختلاف زیاد منتظره دیگران بهش زنگ بزنند تبریک بگند .

  4. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 02 اردیبهشت 98 [ 12:25]
    تاریخ عضویت
    1392-5-25
    نوشته ها
    49
    امتیاز
    4,615
    سطح
    43
    Points: 4,615, Level: 43
    Level completed: 33%, Points required for next Level: 135
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    2

    تشکرشده 61 در 26 پست

    Rep Power
    0
    Array
    شاید ایشون شخصیتش اینجوریه که تلفنی حرف زدن براش سخته خودتونم میگین که به خانواده خودشم زنگ نمیزنه ، یا خودش به خانواده اش زنگ میزنه اما دور از چشم شما
    برای ارتباط حضوری با خانواده اتون چی ، گارد داره برای اون هم؟
    بهتره همش تو تماسای تلفنی اتون با خانواده تعریف کنید از دستپخت همسرتون یا هنراش یا اگه مشکلی هست از بقیه پنهون کنید نمیدونم چرا باید حرف زدن شما ایشونو ناراحت کنه. ببینین ریشه اش تو چیه؟
    حرفایی که میزنین رو بررسی کنید شاید لحن یا چیزایی که میگین براشون ناخوشاینده

  5. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 11 آبان 98 [ 12:34]
    تاریخ عضویت
    1395-1-28
    نوشته ها
    12
    امتیاز
    2,279
    سطح
    28
    Points: 2,279, Level: 28
    Level completed: 86%, Points required for next Level: 21
    Overall activity: 35.0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    0
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط بهار480 نمایش پست ها
    شاید ایشون شخصیتش اینجوریه که تلفنی حرف زدن براش سخته خودتونم میگین که به خانواده خودشم زنگ نمیزنه ، یا خودش به خانواده اش زنگ میزنه اما دور از چشم شما
    برای ارتباط حضوری با خانواده اتون چی ، گارد داره برای اون هم؟
    بهتره همش تو تماسای تلفنی اتون با خانواده تعریف کنید از دستپخت همسرتون یا هنراش یا اگه مشکلی هست از بقیه پنهون کنید نمیدونم چرا باید حرف زدن شما ایشونو ناراحت کنه. ببینین ریشه اش تو چیه؟
    حرفایی که میزنین رو بررسی کنید شاید لحن یا چیزایی که میگین براشون ناخوشاینده
    مشکل این نیست دوست نداره صحبت کنه مشکل اینه که دوست نداره پیش قدم بشه و انتظار داره همه بهش زنگ بزنند و حالشو بپرسن در حالی که حاضر نیست با کسی تماس بگیره و احوالپرسی کنه و این مسله باعث دلحوری دیگران میشه .

  6. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 24 مرداد 97 [ 15:35]
    تاریخ عضویت
    1395-4-15
    نوشته ها
    20
    امتیاز
    1,871
    سطح
    25
    Points: 1,871, Level: 25
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 29
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    21

    تشکرشده 17 در 12 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دوست عزیز متاسفم که اینو میگم ولی برداشت من اینه که همسر شما یه دختر خودخواه و مغرور و قدر نشناس هستن و ویژگیهای یه دختر بچه کمتر از ۱۸ سال رو از خودشون نشون میدن که هنوز بعد از ۷ سال زندگی مشترک از پس مدیریت کردن روابط با خانواده شوهر برنیومدن!!! ایشان ۳بار در روز باخونواده خودشون تماس دارن که در یکماه میشه ۹۰ بار! این مشکلی نیست از نظر من و خیلی هم خوبه ولی اینکه در همان خانه شما برای یکبار در ماه تماس تلفنی با خانواده تون اینقدر استرس بکشین واقعا ناجوانمردانه ست!!
    متاسفانه فکر میکنم رفتار بیش از حد حمایتگرانه شما از همسرتون در مقابل خانواده خودتون باعث شده که اینگونه رفتارهای نابالغ از جانب همسرتون تقویت بشه.
    شما در مورد رابطه شما با خانواده تون و رفتار ایشون در این خصوص توضیح ندادین اما اگر در رفت و آمدها هم ایشون ۹۰ برابر شما به خودشون حق میدن که با خانواده خودشون رابطه داشته باشن!! باید در این مورد فکر جدی بکنید!!

  7. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 19 مهر 01 [ 02:09]
    تاریخ عضویت
    1395-4-23
    نوشته ها
    229
    امتیاز
    8,211
    سطح
    61
    Points: 8,211, Level: 61
    Level completed: 21%, Points required for next Level: 239
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    255

    تشکرشده 416 در 195 پست

    Rep Power
    50
    Array
    آقا سعید،

    شما هروقت که راحت هستین با خانواده تون تماس بگیرین و بعد کلیات رو به همسرتون بگین. مثلا اتفاقایی که تو خانواده افتاده. وظایف خودتون رو مثل تبریک گفتن، هدیه دادن و ... به نحو احسن در مقابل خانواده انجام بدین. به هر حال شما که نمیتونین با خانواده ارتباط نداشته باشین. حالا همسرتون هم ناراحت شد، کاری نمیشه کرد. ناراحتی همسرتون بهتر از اینه که درون شما پر از عقده بشه و منفجر بشین.

    در مورد خانمتون ممکنه چون کوچیکتر بوده، همیشه همه حمایتش کردن و اونم بدعادت شده. به هر حال این مسائل رو میشه ریشه یابی کرد و در موردش صحبت کنین.
    هرچند ممکنه خانمتون هم دلایل خودش رو برای این برخوردش داشته. مرور کنین ببینین از اول ازدواجتون چطوری بوده؟ مثلا من اوایل طبق روال خانواده ام هر از چندگاهی با خانواده همسرم تماس میگرفتم و احوالپرسی میکردم. ولی هردفعه انقدر سرد و خشک باهام صحبت میکردن که تعجب میکردم. حالا بعد از چند سال متوجه شدم که خودشون فقط زمانی با خانواده همسراشون تماس میگیرن که شکایت یا گله ای داشته باشن. احوالپرسی براشون تعریف شده نیست. منم دیگه زنگ نمیزنم. در حد همون تبریکات عید و ...

    در کل سعی کنین حساسیتتون رو نسبت به این مسائل کمتر کنین. واقعا مسئله بزرگی نیست که بخواین ناراحتش باشین. اگر در مسائل دیگه رابطه خوبی باهم دارین و خودتون هم با خانواده تون ارتباط خوبی دارین، دیگه نگران ارتباط اونا باهم نباشین. دنبال پنهان کاری هم نباشین.

  8. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 11 آبان 98 [ 12:34]
    تاریخ عضویت
    1395-1-28
    نوشته ها
    12
    امتیاز
    2,279
    سطح
    28
    Points: 2,279, Level: 28
    Level completed: 86%, Points required for next Level: 21
    Overall activity: 35.0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    0
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    از دوستان خیلی ممنونم که اظهار نظر کردین منم فکر میکنم خیلی ادم مغروری هست و ارتباطات رو فدای غرورش میکنه واقعیت اینه که اختلافاتمون حدودا حول 10 محور قرار میگیره که خیلی اساسی هستند با اینکه مهریشون بالا نیست و برای من ساده هست که مهرشونو بدم و طلاق بگیرم ولی بخاطر بچه ام صبر میکنم و تحمل .ممکنه بتونم نقاط اختلاف رو دراینده اینجا مطرح کنم و نظرخواهی کنم . توی این هفت سال تجربیات خوبی کسب کرده ام که باید در یک ازدواج در نظر گرفت ولی متاسفانه بدرد خودم دیگه نمیخوره.


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 18:25 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.