به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 7 , از مجموع 7
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 06 مهر 97 [ 04:39]
    تاریخ عضویت
    1397-4-02
    نوشته ها
    7
    امتیاز
    342
    سطح
    6
    Points: 342, Level: 6
    Level completed: 84%, Points required for next Level: 8
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    19

    تشکرشده 7 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array

    Exclamation دلتنگی بعداز اتمام رابطه باعث افسردگی ام می شود

    سلام..خیلی نیاز به کمک و راهنمایی دارم
    من در رابطه ای هستم که مدتش3 ساله و به دلیل نداشتن شرایط ازدواج تقریبا ازهمون اول خواستم این رابطه رو قطع کنم تا طرف مقابلم موقعیت های بهترشو ازدست نده اما بااینکه بیش از 20 بار قصداین کارو داشتم که دوسه بارش خیلی جدی بوده اما هردو به خاطر علاقه ای که بینمون هست نتونستیم طاقت بیاریم که این رابطه واقعا تموم بشه
    الان3 سال گذشته فکر قطع کردن این رابطه منو مضطرب میکنه وقتی به این فکرمی کنم که بعداز یه ماه دلم برای خنده ای درددلی چیزی چقدر تنگ میشه یا با دیدن هرچی که منو یادش بندازه یا با یاداوری خاطره هایی که محبت و عشق پاک رو به یادم میاره بقض می کنم و بعضی وقتا اگه گریه نکنم این بعض توی گلوم میمونه
    چطوری میتونم از کسی خدافظی کنم که هیچ مشکلی باهاش ندارم جزاینکه نمی تونم شرایط مادیم اجازه نمیده خوشبختش کنم و هردو همدیگرو چقدر خالصانه دوست داریم
    چقدر بغض کنم و گریه کنم الان 3 ساله که وضعم اینه با یه گریه سبک میشم و دوباره به خاطر اینکه بی قراریم همه اشکامونو فراموش می کنیم دلمون میگیره و ازاون یکی میخوایم که همو ببینیم و آروم بشیم
    میدونم که باید این رابطه رو تموم کنم تا مانع خوشبختیش نباشم اما چطوری؟اگه تجربه ای دارید یا راهی میتونید بهم بگید ممنون میشم که از این بغض و ناراحتی نجات پیدا کنم حتی بعضی وقتها که پیششم هم احساس ناراحتی و عذاب دارم ولی هرجور حساب میکنم نمی تونم اونقدر که لیاقتشو داره خوشبختش کنم یااگه زمانی باشه که بتونم خیلی طول میکشه و اون چون دختره موقعیتای دیگه رو باید با ریسک از دست بده
    چطور از کسی که شاید نتونم خوشبختش کنم ولی دوسش دارم دل بکنم چطور دلتنگی رو تحمل کنم و بدونم نابود نمیشم افسرده نمیشم اگه خودم اینطور بشم یا هربلایی سرم بیاد هیچی فکر اینکه اون ناراحتی میکشه منو نابود میکنه دلم میخواد بمیرم ولی اینو مجبورنباشم تحمل کنم

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 29 آبان 97 [ 01:19]
    تاریخ عضویت
    1397-3-27
    نوشته ها
    87
    امتیاز
    1,737
    سطح
    24
    Points: 1,737, Level: 24
    Level completed: 37%, Points required for next Level: 63
    Overall activity: 70.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    152

    تشکرشده 147 در 76 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام به دلتنگی زیبا اقامحمد.
    از عدد 79 میشه حدش زد 18 سالتون هست؟ یا ربطی نداره؟
    خب سن و سالتون که معلوم باشه،میشه گفت جنس رابطه در چه سطح و عمقی جریان داره.
    دو تا مورد:
    اول-ارزش شما و موفقیت شما به عنوان یک مرد در آینده به این بستگی داره که چیزهایی که فکر میکنید ارزش داره رو بدست بیارین و بعدهم تلاش کنید از دست ندین.حالا دیگه اینکه چی باشه فراخور شرایط تعیین میشه.
    این اصل هست و شما اگر در اون کاهلی بکنید اینده خودتون رو تنزل میدین
    دوم-تعداد کمی از دخترخانمها در وادی علاقه یا چنان در تلاطم احساسات و هیجانات گیر میفتند که راضی نمیشن دوست پسرشون رو از دست بدهند یا اینکه چنان انتخاب حسابگرانه ای دارند که به آینده ای که دوست پسرشون قراره براشون بسازه چشم میدوزند.
    سوال اول:فکر نمیکنید یه کوچولو برای تصمیم گیری نهایی نیاز به مشورت دارین؟اینکه میدونین این رابطه 3ساله رو باید تموم کنید از کجا آوردین؟شبیه این نیست که یک رابطه ای صرف دوستی انتخاب کردین و میدونید که جنس رابطه در حدی نیست که علاوه براینکه دوست خوبی باشین بتونید زوج خوبی هم باشین-دراینصورت بجز شرایط مالی چه چیزی تو رابطه شما نقص داره که منجر به ازدواج نمیتونه بشه؟
    سوال دوم:یک دختر رو چطوری تصور کنم که از یک رابطه ای که راضی هست میخواد تمومش کنه؟ دختران سفت و سخت تر هستند.از نظر ایشون شما نمیتونید اینده خوبی براش رقم بزنید یا ایشون هم فکر میکنند که خودشون نمیتونند شما رو خوشبخت کنند؟؟
    بعد میشه فهمید دلتنگی و افسردگی برای اینه که عادت کردین بهش،جایگزین ندارین بجاش؛یا واقعا دختر زندگیتون رو پیدا کردین؟
    اگه دو مورد اول باشه که موضوع فرق میکنه.
    اگه مورد سومی باشه که اشتباه میکنید تمومش میکنید.تا عمر دارین این قبیل اشتباهات رو تکرار خواهید کرد با این منطق که الان دارین.
    ارزوی بهروزی

  3. کاربر روبرو از پست مفید هادی60 تشکرکرده است .

    muhamadr79 (یکشنبه 10 تیر 97)

  4. #3
    Banned
    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 دی 02 [ 13:45]
    تاریخ عضویت
    1394-2-15
    نوشته ها
    1,099
    امتیاز
    18,366
    سطح
    86
    Points: 18,366, Level: 86
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 484
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteranOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    271

    تشکرشده 1,106 در 598 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    یه سری قرصا هست عشق دلتنگی همه اینا رو از سرتون میندازه هیچ اسیبی هم به شما وارد نمیکنه
    روان باعث میشه هورمون در بدن ترشح بشه
    فکر نکنم پیش هر روانشناسی در سن شما برید اجازه ازدواج به شما بدن مخصوصا حالا که انقدر احساسی هستید

    جرا احساسی؟
    چون شما 3 سال با هم بودید و اختلافاتتون ندیدید مگه میشه فقط مالی باشه
    واقعیت گرایی
    نداشتن مهار نادیده گرفتن
    ویرایش توسط خادم رضا : یکشنبه 10 تیر 97 در ساعت 09:32

  5. کاربر روبرو از پست مفید خادم رضا تشکرکرده است .

    muhamadr79 (یکشنبه 10 تیر 97)

  6. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 06 مهر 97 [ 04:39]
    تاریخ عضویت
    1397-4-02
    نوشته ها
    7
    امتیاز
    342
    سطح
    6
    Points: 342, Level: 6
    Level completed: 84%, Points required for next Level: 8
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    19

    تشکرشده 7 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط هادی60 نمایش پست ها
    سلام به دلتنگی زیبا اقامحمد.
    از عدد 79 میشه حدش زد 18 سالتون هست؟ یا ربطی نداره؟
    خب سن و سالتون که معلوم باشه،میشه گفت جنس رابطه در چه سطح و عمقی جریان داره.
    دو تا مورد:
    اول-ارزش شما و موفقیت شما به عنوان یک مرد در آینده به این بستگی داره که چیزهایی که فکر میکنید ارزش داره رو بدست بیارین و بعدهم تلاش کنید از دست ندین.حالا دیگه اینکه چی باشه فراخور شرایط تعیین میشه.
    این اصل هست و شما اگر در اون کاهلی بکنید اینده خودتون رو تنزل میدین
    دوم-تعداد کمی از دخترخانمها در وادی علاقه یا چنان در تلاطم احساسات و هیجانات گیر میفتند که راضی نمیشن دوست پسرشون رو از دست بدهند یا اینکه چنان انتخاب حسابگرانه ای دارند که به آینده ای که دوست پسرشون قراره براشون بسازه چشم میدوزند.
    سوال اول:فکر نمیکنید یه کوچولو برای تصمیم گیری نهایی نیاز به مشورت دارین؟اینکه میدونین این رابطه 3ساله رو باید تموم کنید از کجا آوردین؟شبیه این نیست که یک رابطه ای صرف دوستی انتخاب کردین و میدونید که جنس رابطه در حدی نیست که علاوه براینکه دوست خوبی باشین بتونید زوج خوبی هم باشین-دراینصورت بجز شرایط مالی چه چیزی تو رابطه شما نقص داره که منجر به ازدواج نمیتونه بشه؟
    سوال دوم:یک دختر رو چطوری تصور کنم که از یک رابطه ای که راضی هست میخواد تمومش کنه؟ دختران سفت و سخت تر هستند.از نظر ایشون شما نمیتونید اینده خوبی براش رقم بزنید یا ایشون هم فکر میکنند که خودشون نمیتونند شما رو خوشبخت کنند؟؟
    بعد میشه فهمید دلتنگی و افسردگی برای اینه که عادت کردین بهش،جایگزین ندارین بجاش؛یا واقعا دختر زندگیتون رو پیدا کردین؟
    اگه دو مورد اول باشه که موضوع فرق میکنه.
    اگه مورد سومی باشه که اشتباه میکنید تمومش میکنید.تا عمر دارین این قبیل اشتباهات رو تکرار خواهید کرد با این منطق که الان دارین.
    ارزوی بهروزی
    ممون از پاسختون
    من باید شغل پیدا کنم که بشه به پشتوانش ازدواج کرد باید به فکر مسکن هم باشم
    برای اینا حداقل 4 سال دیگه تا پایان خدمتم باید صبرکنم تا بتونم براشون تلاش کنم
    شما منو نه فرد خیلی زرنگ نه خیلی کاهل درنظر بگیرید.یکی عین اینهمه افراد دانشجوی مثل خودم که شرایط تقریبا مشابهی داریم

    متوجه قسمت دوم صحبتاتون نشدم دسته کمی از دخترها حسابگر هستن یا خیلی احساسی؟
    دخترخانمی که من باهاش رابطه دارم لیاقت داشتن یه زندگی معمولی بدون دغدغه های بی شمار مالی روداره و هم به من علاقه منده من الان3ساله که بهش میگم میرم سرکار پس انداز می کنم که مثل اکثریت تا30سالگی طول نکشه جمو جور کردن خودم اما نه کار به دست اوردم نه پدرم جزاینکه اجازه بده درمنزلش چندسال زندگی کنیم کمکی میکنه اما من توی این مدت گفتم پدرم کمکم میکنه و بعداز درسم و قبل خدمت همه چیو جورمیکنم میام خاستکاری.فکر میکردم خودم یه مقدار پس انداز می کنم و خدمتمم متاهل باشم توی شهر خودمه و همزمان کار می کنم

    چرا خیلی نیاز به مشورت دارم تاالان با هرکسی که مشورت کردم گفته تا بیشتر درگیر احساسات نسدید تمومش کنید تابعد 5و6سال مجبور به ترک این رابطه نشدید

    و اون خانم نباید موقعیتای جدی ازدواجشو از دست بده چون بعدا سنش زیاد بشه شاید نتونه هیجوقت ازدواج مناسبی داشته باشه

    فکرنکنم به جز شرایط من اختلاف دیگه داشته باشبم چون بهترین دوست همدیگه ام بهترین و دلسوز ترین ادم برای همین

    به خاطر نامعلوم بودن اینده من هرچی بیشتر زمان میگذره پشیمون تره و میگه کاش هیچوقت این رابطه رو شروع نکرده بودیم که حالا تو مخمصه علاقه و نداشتن امکان ازدواج گیر بیوفتیم
    من مشکلی ندارم اگه 4 سال دیگم همینطوری بمونیم اما اون دختره و ممکنه زندگی و ایندش اسیبی ببینه که قابل جبران نباشه

    دلتنگی و افسردگی من به خاطر اونهمه محبت و مهریه که باید تووجودمون بکشیم و عادت بدیم خودمونو بقبولونیم که دیگه اون نمیتونه باهات حرف بزنه نمی تونه حرفاتو بشنوه نمی تونی باهاش درددل کنی.من حتی وقتی فکر میکنم به این مساعلم دلم میگیره میرم باخودش حرف میزنم تا اروم بگیرم چطور یه روز میخوام زندگیامو درددلامو روی هم جمع کنم و تاابد بهش نگم

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط omid12 نمایش پست ها
    سلام
    یه سری قرصا هست عشق دلتنگی همه اینا رو از سرتون میندازه هیچ اسیبی هم به شما وارد نمیکنه
    روان باعث میشه هورمون در بدن ترشح بشه
    فکر نکنم پیش هر روانشناسی در سن شما برید اجازه ازدواج به شما بدن مخصوصا حالا که انقدر احساسی هستید

    جرا احساسی؟
    چون شما 3 سال با هم بودید و اختلافاتتون ندیدید مگه میشه فقط مالی باشه
    واقعیت گرایی
    نداشتن مهار نادیده گرفتن
    ممنون از پاسختونممنون از پاسخ های شما
    من23 ساله و ایشون22 سالشونه و من میدونم موقعیت های ازدواج دارن که وجودمن توی زندگیش باعث شده ندونه چه کار کنه یعنی به موقعیت های جدی فکر کنه یا نه منتظر بمونه که من چه شغلی دستوپا کنم و چه امکاناتی در چه زمانی به دست بیارم اونم بعداز خدمت سربازی
    میدونم که اگه الان موقعیتاشو رد کنه ممکنه بعدا پشیمون بشه اما چه سودی داره پشیمونی وقتی جوونی و خواستگار های اون رفتن
    من خودمو صدبار لعنت کردم که به این دختر علاقمند شدم و خواستم وارد زندگیش بشم الان سه ساله که دنبال کارم اما کی به کسی که مشغول تحصیله و پایان خدمت نداره کاری میده ؟درحالی که می خواستم همزمان با درس خوندن کارهم کنم تا یه پشتوانه مالی بشه
    من شاید اماده ازدواج نباشم اما 18 ساله نیستم احساساتمم به نظر خودم ربطی به سن نداره هرکسی باشه بهترین آدم زندگیشو نمیتونه بدون احساس و منطقی فراموش کنه
    شما چه اختلافی از صحبتهای من برداشت کردید من اگه شرایطم مهیا بود همین الان خاستگاری میکردم

    نمی دونم شما چندسالتونه ولی اگه جای من بودید چه کارمی کردید که احساسی نباشه؟

  7. کاربر روبرو از پست مفید muhamadr79 تشکرکرده است .

    هادی60 (دوشنبه 11 تیر 97)

  8. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 07 مرداد 97 [ 06:56]
    تاریخ عضویت
    1397-2-28
    نوشته ها
    7
    امتیاز
    176
    سطح
    3
    Points: 176, Level: 3
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 24
    Overall activity: 45.0%
    دستاوردها:
    31 days registered100 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    7

    تشکرشده 3 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام.حس و حالي كه ميگين رو كامل درك ميكنم.راجع به اينكه ميگيد شرايط ازدواج رو ندارم و اينها،بايد بيشتر فكر كنيد و بخصوص با اون خانوم راجبش صحبت كنيد.ازونجايي كه همو دوس دارين،نبايد جلوي مشكلات كم بيارين.پس اگه ميبينيد مثلا ١-٢ سال ديگه احتمالش هست ك شرايط جور بشه،باهاش صحبت كنيد و تمام سعيتون هم بكنيد ك شرايط رو جور كنيد. ولي اگ مطمئنين نميتونين و اون كنار شما خوشبخت نميشه،بايد تمومش كنين.ميدونم سخته ميدونم واقن دردناكه ولي بهتر از يه تلخي بي پايان تا اخر عمره.اگ اون خوشبخت نشه خودتونم نميشين چون بهتون حس بدي دست ميده.يك عمر زندگي كردن به اين شكل واقن سختتر از جداييه الانه.از طرفي ميتونه علاقه رو هم بكشه و چه بسا باعث جدايي بشه.پس بهتره همين الان تمومش كنين و مطمئن باشين ته تهش ٥-٦ ماه ديگه كاملا فارغ ميشين

  9. کاربر روبرو از پست مفید Ahmad1375 تشکرکرده است .

    muhamadr79 (یکشنبه 10 تیر 97)

  10. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 29 آبان 97 [ 01:19]
    تاریخ عضویت
    1397-3-27
    نوشته ها
    87
    امتیاز
    1,737
    سطح
    24
    Points: 1,737, Level: 24
    Level completed: 37%, Points required for next Level: 63
    Overall activity: 70.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    152

    تشکرشده 147 در 76 پست

    Rep Power
    0
    Array
    منظورم این نبود شما کاهل هستین.عرض کردم کوتاهی نکنید دراین زمینه وگرنه در اینده مقدمه اتفاقات نامناسب دیگر خواهد شد.
    قسمت دوم که برای شما مفهوم نبود:خانمها عمدتا تلفیقی از احساس به مرد زندگیشون و دوراندیشی از اینده مالی و اجتماعی زندگیشون رو برای ازدواج لحاظ میکنند.
    موردهای کمی هستند که صرفا بعد احساسی فقط مهم باشه یا صرفا شغل و مسکن همسرشون.
    بهمین خاطر درک نکردم چرا ایشون موافق اتمام رابطه تون هستند؟یعنی بنظر ایشون ،شما نمیتونید خوشبختشون کنید؟
    همینطور معلوم نشد جنس رابطه شما در حد دوستی هست یا شما ایشون رو کسی میبینید که میتونه شما رو خوشبخت کنه؟
    و موضوع آخر که متاسفم که بیان میکنم: یعنی شما قرار یه دختر رو در اینده بdابید که لیاقتش ازین دختری که الان باهاش هستین کمتر باشه؟!یعنی در اینده میگین این دختره از اون دختر قبلیه لیاقتش پایین تره و با این ازدواج میکنم؟! دوست عزیز اونموقع در تعادل احساسی با همسر جدیدتون خواهید بود؟!
    شما باید برای خودتون مبارزه کنید...برای حالتی که بتونید کسی رو حوشبخت کنید و اون هم بتونه شما رو خوشبخت کنه.
    اینکه نمیدونم شغل و مسکن و اینا،با هرکس دیگه ای هم بخواین ازدواج کنید اینا رو میخواد
    این بهانه های بنی اسرائیلی رو برای خودتون دستمایه قرار ندین و سطح خودتون رو پایین نیارین.حالا اگر مسئله هم کفو بودن مطرح باشه،بهترهشرایط خواستگاری و انتخاب مناسب رو لیست کنید و سرجمع تصمیم گیری بفرمایید.
    گرچه مهارتهای زندگی و درک مسائل لازمه برای اون رو هنوز کسب نکردین و یکسالی باید بپردازین به این رویکرد.اصلا منظورم این نیست با این خانم ازدواج کنید و بمونید.دارم متوجهتون میکنم این منطق شما اینده ساز نمیباشد.هم زندگی فردی شما و هم زندگی زناشویی اینده شما ضربه خواهد خورد.
    مگر اینکه دلیل دیگری داشته باشین برای نموندن با اون خانوم.با خودتون رو راست باشین.بقول یکی از دوستان ادم بهترین دروغها رو به خودش میگه.
    با ارزوی بهترینها.

  11. کاربر روبرو از پست مفید هادی60 تشکرکرده است .

    muhamadr79 (دوشنبه 11 تیر 97)

  12. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 06 مهر 97 [ 04:39]
    تاریخ عضویت
    1397-4-02
    نوشته ها
    7
    امتیاز
    342
    سطح
    6
    Points: 342, Level: 6
    Level completed: 84%, Points required for next Level: 8
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    19

    تشکرشده 7 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنون از پاسخ شما
    من تا جایی که در توانم باشه کوتاهی نمی کنم ولی خدمت و درس خواندن و... خودش زمان بره مخصوصا توی این شرایط کاری و اقتصادی
    بله به نظرشما خانمی که با من رابطه داره جزو کدوم دسته ؟به نظر خودم هم احساس داره هم منطق ودوراندیشی میگه صبرکردن به پای من به نفعش نیست
    نه اینکه من نتونم خوشبختش کنم اما اینکه من معلوم نیست کار دولتی پیدا میکنم یا شغل ازاد دستوپا کنم این که چه مقدار درامد داشته باشم و بیمه و مسکن و ... اینا وقتی براش مشخص نیست منطقیه که بگه من پای دوس داشتم میمونم ؟به نظر من که نرسیدن به زندکی که در ذهنش و رویاهاش خواهانش بوده علاقش به منو از بین میبره و دایم باعث تنش بینمون میشه این حدس منه
    وایشون موافق اتمام رابطه نیستند هم علاقه مند به من و هم نمیتونه سر ایندش معامله کنه اگه به خاطر من خواستگارهاشو رد کرد و بعدا من نتونستم شرایط ایده الشو به دست بیارم چی؟
    به نظر من ایشون منو خوشبخت میکنه و ایشونم از لحاظ معیارهای اخلاقی منو مناسب میدونه اما من شرایط مادی که لازمه ازدواج و تشکیل خانوادست ندارم
    دختر دیگه ای که لیاقتش کمتر باشه نه ...دختری که موقعی ارش درخواست ازدواج کنم که شرایطم مهیا باشه و نخوام چندسال صبر کنه
    بهونه نیاوردم و باخودم روراستم که میگم من همه تلاشمم کنم حداقل 4سال زمان میخواد تا درس و سربازیم تموم شه اگه بتونم کار پیدا کنم تواین4 سال یکم پس اندازم دارم اکه نه یه شغلی پیدا کنم و توی خونه پدرم چندسال بشینم این خانوم چه کار کنه چندسال منتظر من بمونه ؟دلم میسوزه اگه اینکارو کنه و هم دلم میسوزه که منو دوس داره و نمیتونه ازم جدا بشه و فراموشم کنه برای همین خودمولعنت می کنم که بااینکه قصد ازدواج دارم اما بدون شرایطش احساس اون دخترو درگیرخودم کردم

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط Ahmad1375 نمایش پست ها
    سلام.حس و حالي كه ميگين رو كامل درك ميكنم.راجع به اينكه ميگيد شرايط ازدواج رو ندارم و اينها،بايد بيشتر فكر كنيد و بخصوص با اون خانوم راجبش صحبت كنيد.ازونجايي كه همو دوس دارين،نبايد جلوي مشكلات كم بيارين.پس اگه ميبينيد مثلا ١-٢ سال ديگه احتمالش هست ك شرايط جور بشه،باهاش صحبت كنيد و تمام سعيتون هم بكنيد ك شرايط رو جور كنيد. ولي اگ مطمئنين نميتونين و اون كنار شما خوشبخت نميشه،بايد تمومش كنين.ميدونم سخته ميدونم واقن دردناكه ولي بهتر از يه تلخي بي پايان تا اخر عمره.اگ اون خوشبخت نشه خودتونم نميشين چون بهتون حس بدي دست ميده.يك عمر زندگي كردن به اين شكل واقن سختتر از جداييه الانه.از طرفي ميتونه علاقه رو هم بكشه و چه بسا باعث جدايي بشه.پس بهتره همين الان تمومش كنين و مطمئن باشين ته تهش ٥-٦ ماه ديگه كاملا فارغ ميشين
    همه حرفاتو قبول دارم اما اینکه پنج شیش ماه دیگه فارغ بشم به نظر خودم قبلش نابود شدم قبلش تا مرز سکته و مرگ رفتم چطوری میتونم خودمو قانع کنم که اون دیگه نمیتونه بامن حرف برنه و آرومم کنه چطوری خودم تنها آروم بشم چطوری از پس زندکی بربیام من 3ساله همه ارامشمو از وجود اون میگیرم اما از لحاظ مادی هیچ پیشرفتی نداشتم که بگم همینطوری پیش برم 2 سال دیگه جوره شرایط جز اینکه یکم درسم روبه اتمام رفته نه تونستم کاری پیدا کنم که پس اندلز کنم نه به کار تضمین شده ای بعداز درسم اطمینان دارم تازه اون موقع اول بدبختیمه که کار چطوری پیدا کنم همه این بدبختیای من روی اونم تاثیرمیزاره و ناراحتش میکنه من خودمو هیچ میبینم وقتی نمیتونم خوشحالش کنم خوشبختش کنم اعتمادبه نفسم روز به روز کمتر میشه و بیشتر شرمنده میشم کاش چندسالی ازم کوچیک تر بود تا موقع ازدواجش من شرایطم مهیا باشه برم دستشو بگیرم و بیارم تو زندگی خودم

  13. کاربر روبرو از پست مفید muhamadr79 تشکرکرده است .

    هادی60 (سه شنبه 12 تیر 97)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 05:53 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.