به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 18
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 02 تیر 97 [ 08:37]
    تاریخ عضویت
    1397-3-28
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    116
    سطح
    2
    Points: 116, Level: 2
    Level completed: 32%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 65.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class100 Experience Points
    تشکرها
    10

    تشکرشده 4 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array

    با اینکه ازدواج کرده ام عملا تنها زندگی میکنم

    سلام. من تازه عضو سایت شدم. ولی قبلا همیشه سایت رو میخوندم و دنبال میکردم.
    راهنمایی هایی که تو سایت میشد رو میخوند و تصمیم گرفتم مشکلم رو در میون بزارم شاید به این امید که کمکم کنید.
    من دو سال ازدواج کردم و حدود 6 ماه عقد بودم.
    هم خودم و هم همسرم همدیگر رو دوست داریم. ولی یه سری مشکلات هست که داره منو به شدت کلافه میکنه. و با وجود علاقه ای که بهش دارم دارم ته ذهنم به جدایی فکر میکنم.
    اولین مشکلم اینه که ایشون عملا علاقه ای به رابطه جنسی با من نداره. به طوری که الان نزدیک دو ماه که هیچ رابطه ای نداریم. وقتایی هم که من میخوام قبل از عنوان کردنش یه جوری بهم میفهمونه که خسته ام و... نه و اینا.
    این موضوع از همون اولایل بود و هر سری بدتر و بیشتر شد.من اون اوایل از برقراری رابطه میترسیدم. و نمیتونستیم رابطه جنسی خوبی داشته باشیم. و از طرفی چون ماهی یه بار یا نهایتا دوبا تلاش میکردیم چند ماه طول کشید تا من بتونم به ترسی که داشتم غلبه کنم. عذاب وجدان شدیدی داشتم بخاطر ترسی که وجود داشت و واقعا وقتی مشکلم بر طرف شد خیلی آرامش پیدا کردم. چون فکر میکردم مشکل از منه که همسرم دوست نداره رابطه داشته باشه. ولی بعد از اون باز هم همون روال ادامه پیدا کرد..به طوری که الان اصلا یادم نمیاد که اخرین بار کی رابطه جنسی کامل داشتیم! میدونم مربوط به سال 97 نیست. البته این رو هم بگم که چندین بار موتجه شدم خود ارضایی میکنه.


    من و همسرم هر و شاغل هستیم. و صبح میریم سر کار و ساعت 7 میرسیم خونه. قبلا اینجری بودکه عد از انجام کارای خونه و شام و.. که همیشه باهم اجام میدادیم من ساخت حدود 11 یا 11.30 میخوابیدم. و ایشون حدد ساعت 2. و ر عوض تو هفته یه روز بعد از اداره یعنی حدود 7 میخوابیدن تا صبح که خوابشو جبران شه.
    بعد از این تعطیلات اخیر روال زندگیمون اینجوری شده که میریم خونه همسرم میخوابه. من به کارام میرسم. ساعت میشه 11 من میخوابم. ساعت 12 ایشون بیدار میشه و تا 4 بیداره. بعد میخوابه و 8 بیدار نمیشه.و من مجبرم تنها برم سر کار و ایشون ساعت 9.30 10 خودشون برن سر کار.
    روزهای تعطیل هم معمولا من همون 11.12 میخوابم و صبح ساعت 8 9 بیدارم و ایشون تا 4 5 بیداره و بعد میخوابه و طبیعتا فرداش که میشه پنج شنبه و جمعه که هر دو خونه ایم تا 1 و 2 بعد از ظهر خوابه.
    حس میکنم دیگه دارم کم میارم. از تنها زندگی کردن تو این زندگی مشترک!
    ویرایش توسط lale30 : دوشنبه 28 خرداد 97 در ساعت 08:52

  2. #2
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 02 تیر 97 [ 08:37]
    تاریخ عضویت
    1397-3-28
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    116
    سطح
    2
    Points: 116, Level: 2
    Level completed: 32%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 65.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class100 Experience Points
    تشکرها
    10

    تشکرشده 4 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    هیچ کس نیست راهنماییم کنه؟

  3. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 28 آبان 97 [ 09:43]
    تاریخ عضویت
    1393-1-31
    نوشته ها
    537
    امتیاز
    8,891
    سطح
    63
    Points: 8,891, Level: 63
    Level completed: 47%, Points required for next Level: 159
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    1,224

    تشکرشده 1,090 در 430 پست

    Rep Power
    85
    Array
    سلام عزیزم

    فکر می کنم شما اول باید ساعت خوابتون رو یکسان کنید ... تا حالا شده همراه ایشون تا ساعت 3 4 بشینی ببینی چی کار میکنه ... حداقل شبای تعطیل با هم بخوابید .
    در مورد رابطه حتما یه موضوعی هست ... شما در برابر کار ایشون هیچ اعتراضی نکردید؟

  4. 3 کاربر از پست مفید anisa تشکرکرده اند .

    lale30 (سه شنبه 29 خرداد 97), فکور (دوشنبه 28 خرداد 97), بارن (سه شنبه 29 خرداد 97)

  5. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 02 تیر 97 [ 08:37]
    تاریخ عضویت
    1397-3-28
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    116
    سطح
    2
    Points: 116, Level: 2
    Level completed: 32%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 65.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class100 Experience Points
    تشکرها
    10

    تشکرشده 4 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط anisa نمایش پست ها
    سلام عزیزم

    فکر می کنم شما اول باید ساعت خوابتون رو یکسان کنید ... تا حالا شده همراه ایشون تا ساعت 3 4 بشینی ببینی چی کار میکنه ... حداقل شبای تعطیل با هم بخوابید .
    در مورد رابطه حتما یه موضوعی هست ... شما در برابر کار ایشون هیچ اعتراضی نکردید؟
    ممنون بابت پاسختون.
    من به شدت بدنم به خواب حساسه. یعنی اگه نخوابم شب فرداش سردرد شدید دارم. و عصبی میشم.یا اگه یه شب کلا نخوابم فرداش حالت تهوع دارم و کلا گیجم. وقتایی که دوستامون باشن یا جایی باشیم باهاشون بیدارم میمونم ولی فرداش واقعا اذیت میشم. و این چیزی هست که همه میدونن درباه من. میدونم چیکار میکنه شبا. یا بازی میکنه یا فیلم میبینه.
    خیلی وقتا ازش خواستم ساعت خوابمون رو یکی کنیم. ولی دوست نداره. دلش میخوا شبا بیدار بمونه. میگه آرامش و سکوت شبو دوست دارم!

  6. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 29 آبان 97 [ 01:19]
    تاریخ عضویت
    1397-3-27
    نوشته ها
    87
    امتیاز
    1,737
    سطح
    24
    Points: 1,737, Level: 24
    Level completed: 37%, Points required for next Level: 63
    Overall activity: 70.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    152

    تشکرشده 147 در 76 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام خدمت شما
    مشکلات شما شاید ناشی از عدم کامیابی مسائل عاطفی و عاشقانه ای باشه که در شروع زندگی مشترک داشتین.ولی این فقط یک جنبه هست که خیلی هم زمان بر هست بخواهین اصلاح کنید.چرا که بصورت ناخودآگاه یک رابطه سخت محسوب میشه و عدم تمایل بهمراه میاره.
    اما بیایین کمی دقیق تر باشیم:
    همخوابی همسران بخاطر آرامشی هست که بهم میدن،ایا کیفیت خواب شما حس خوبی به همسرتان میدهد؟(از نظم خواب شما کاملا میشد حدس زد که خواب شب برای شما یعنی مرگ جسم تا فردا صبح که بیدار بشین و این یعنی سم در همخوابی)
    زمان بیداری ایا همسرتان اجازه دارد برنامه ریزی شخصی داشته باشد؟یا باید در اختیار زندگی مشترک باشد؟
    زمانی که باهم هستین در تفریحات نقاط اشتراک دارین یا اختلاف سلیقه پر رنگ تر است و آنرا برجسته تر میکنید؟
    آیا خودباوری شما از توانایی هایتان همسرتان را مجاب میکند یا نیاز به تایید ایشان دارید؟
    آیا شما در رشد همسرتان طی این مدت نقشی داشتین؟
    آیا کدورتی بین شما بوده است که حل نشده باشد؟
    آیا میتوانید در ارتباط با مسائلتان مکالمه کنید و به نتیجه برسید یا با ناراحتی به مشاجره ختم میشود؟
    آیا همسرتان در ارتباط عاشقانه احساس عدم کفایت کرده است؟
    آیا شدت واکنش شما در ترس از روابط عاطفی برای همسرتان قابل هضم بوده است یا ایشان در شوک هستن؟!
    آیا به همسرتان این احساس را توانسته اید بدهید که او شما را خوشبخت کرده؟
    هرکدام از اینها فشار روانی را به بستر خواب میبرد تا بتواند ارامش پیدا کند.
    البته راجع به همخوابی و روابط عاشقانه یکسری نکات مضر هست که اگر در اینترنت سرچ کنید یا با مشاورین متخصص ارتباط بگیرین بهتر است.
    موفق باشین

  7. کاربر روبرو از پست مفید هادی60 تشکرکرده است .

    lale30 (سه شنبه 29 خرداد 97)

  8. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 11 مرداد 97 [ 15:28]
    تاریخ عضویت
    1397-3-28
    نوشته ها
    26
    امتیاز
    400
    سطح
    7
    Points: 400, Level: 7
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 50
    Overall activity: 28.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class250 Experience Points31 days registered
    تشکرها
    13

    تشکرشده 25 در 18 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام دوست خوب
    من نارجیسم.. شاید بعضیا اینجا منو بشناسن ولی بعد از مدتها ترک همدردی امروز دوباره به جمع یاران همدردی پیوستم
    به نظر من باید علت عدم تمایل جنسی در همسرت رو بفهمی
    چون به خودارضایی اشاره کردی حتما حتما در صورت داشتن چنین مشکلی باید ایشون به یک روانشناس برای برطرف کردن مشکل مراجعه کنن
    حالا اگه میشه به این سوالات جواب بده
    آیا از همون ابتدای رابطه ایشون تمایل نداشتند یا کم کم این مساله بوجود اومده؟
    آیا همسرتون نشانه های افسردگی هم دارن؟
    همسرتون اگر بخواد چند تا از مشکلاتی که تو رابطه باوشما داره رو بگه چیا میگه؟ منظورم اینه که از چه چیزهایی در زندگی با شما احساس نارضایتی میکنه؟

  9. کاربر روبرو از پست مفید نارجیس 2 تشکرکرده است .

    lale30 (سه شنبه 29 خرداد 97)

  10. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 30 آبان 97 [ 18:52]
    تاریخ عضویت
    1397-3-22
    نوشته ها
    31
    امتیاز
    619
    سطح
    12
    Points: 619, Level: 12
    Level completed: 38%, Points required for next Level: 31
    Overall activity: 73.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    1

    تشکرشده 20 در 15 پست

    Rep Power
    0
    Array
    من و همسرم هم دقیقا این مشکل رو داشتیم من تا ۳ چهار صبح بیدار بودم ایشون بدون اینکه دست خودش باشه ۱۰ می خوابید خیلی هم اعتراض داشت که دوست دارم توام با من بخوابی ولی بدن من به خواب دو سه ساعت در شب عادت داره نه بیشتر ولی خب بخاطر ایشون چند باری رفتم تو رختخواب اما تا صبح بیدار میشدم می دیدم دو شده با میخوابیدم می دیدم ۴ شده کلا انگار قرار نبود صبح بشه و اینکه چون به کم خوابی عادت دارم وقتی شب زود میخوابیدم صبح کل بدنم درد میکرد چون عادت نداشتم ۸ نه ساعت تو رختخواب باشم این شد که ایشونم فهمید من واقعا نمیتونم ۱۰ بخوابم‌ عادت خواب خودش رو تغییر داد اوایل برای اینکه بیدار بمونه سر شب قهوه میخورد بعد کم کم عادت کرد به شب بیدار موندم الان تا ساعت ۲ سه با هم بیداریم صحبت میکنیم فیلم نگاه میکنیم میوه و چایی میخوریم انگار روزه و خیلی خوش میگذره به نظرم منم شما هر طور شده ساعت خوابت رو با ایشون هماهنگ کن تا خدایی نکرده از هم جدا نشین هیچی بهتر از این نیست زنو شوهر با هم بخوابن و بیدار بشن موفق باشید

  11. 2 کاربر از پست مفید Tannha تشکرکرده اند .

    lale30 (سه شنبه 29 خرداد 97), هادی60 (چهارشنبه 30 خرداد 97)

  12. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 02 تیر 97 [ 08:37]
    تاریخ عضویت
    1397-3-28
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    116
    سطح
    2
    Points: 116, Level: 2
    Level completed: 32%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 65.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class100 Experience Points
    تشکرها
    10

    تشکرشده 4 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنون آقای هادی سوالاتتون خیلی بنیادی و مهم بودن. من تک تک جواب میدم.

    اما بیایین کمی دقیق تر باشیم:
    همخوابی همسران بخاطر آرامشی هست که بهم میدن،ایا کیفیت خواب شما حس خوبی به همسرتان میدهد؟(از نظم خواب شما کاملا میشد حدس زد که خواب شب برای شما یعنی مرگ جسم تا فردا صبح که بیدار بشین و این یعنی سم در همخوابی)

    بله من معمولا خوب میخوابم یعتی خیلی زود خوابم میبره و به نور و صدا حساس نیستم. ولی به همون نسبت هم راحت بیدار میشم. همسرم وقتی میاد همیشه بغلم مبکنه کلی نوازشم میکنه میبوسدم. من همه این موارد رو متوجه میشم. ولی نخواسته بیدار شم و رابطه داشته باشیم

    زمان بیداری ایا همسرتان اجازه دارد برنامه ریزی شخصی داشته باشد؟یا باید در اختیار زندگی مشترک باشد؟

    من اصلا محدودش نمیکنم. ولی خودش ممکنه وقتی من دارم کارای خونه رو میکنم بیاد کمکم کنه. با اینکه من نخواستم. دوستی نداره که بخواد باهاش جایی بره که محدود شه،یا متاهل هستن و با هم میریم. ولی اگه بخاد استخر و یا باشگاه بره اصلا مخالفت نمیکنم. تو خونه معمولا یا کمک من میکنه یا بازی میکنه با کامپیوتر و تبلتش . یا باشگاه میره و اخیرا که میخوابه و در عوض شب بیدار میمونه.

    زمانی که باهم هستین در تفریحات نقاط اشتراک دارین یا اختلاف سلیقه پر رنگ تر است و آنرا برجسته تر میکنید؟

    نه متاسفانه اشتراک نداریم. ایشون دلشون میخواد فیلمای اکشن و خشن ببینن و بازی کنن یا کامپیوتر و ps4 و کلا تو خونه باشن. و یا نهایتا جایی برن و قلیون بکشن همراه بعضی از دوستامون. من خیلی اهل فیلم نیستم اگر هم ببینم عاطفی و داستانی رو ترجیه میدم.ترجیه میدم وقتم رو به پارک و وکوه وجنگل و مسافرت بگذرونم.
    من عاشق مسافرتم و اصلا بهم سخت نمیگذره محدودیت های مسافرت مثل نبودن جای خواب مناسب یا غذای مناسب. ولی ایشون به شدت اینا براشون مهمه و خب هزینه سفر زیاد میشه و باعث میشه نریم کلا.
    نتیجه این میشه که وقتایی که میخوان فیلمی ببینین و من هستم سعی میکنن فلمای مورد علاقه من رو بزارن. البته فیلم اکشن هم بزارن من مخالفت نمیکم. وقتایی که میریم بیرون و قلیون میکشن هم من مخالف نیستم. و در عوض خیلی از مواقعی که میخوام برم کوه تنها میرم و با دوستان دخترم. و زمانی که همسرم تازه میخواد بیدار شه برمیگردم. مثلا 2 3(با اطلاع خودشون میرم و با اشخاصی که میشناسن)


    آیا خودباوری شما از توانایی هایتان همسرتان را مجاب میکند یا نیاز به تایید ایشان دارید؟
    توانایی تو چه مواردی. تو موارد جنسی و زیبایی دلم میخواد تایید بشم. ولی به طور کلی بله خودم رو ادم توانایی میدونم. و سعی میکنم از وقتم هم مفید استفاده کنم. و مثلا چون ایشون خرید کردن رو هم دوست ندارن معمولا تنها میرم خریدو تو این مورد هم خیلی نیاز به تایید ندارم. هرچند بیشتر مواقع میپرسم چون نظرشون برام مهمه

    آیا شما در رشد همسرتان طی این مدت نقشی داشتین؟

    خیلی زیاد. چه رشد کاری چه تحصیلی بخاطر تشویق های من بوده. البته الان اعتماد به نفسشون خیلی بالا هست. ولی من همیشه تو کار تاییدشون میکنم. و همراهشون هستم

    آیا کدورتی بین شما بوده است که حل نشده باشد؟
    همین موارد بوده که صحبت میکردیم و کدورت ایجاد میشد. البته من از قبل درباره خیلی موارد ازشون دلخور بودم. ولی بخاطر علاقه ای که بینمون بوده هر دو فراموش کردیم . تو ارتبازمون باهم با ناراحتی و کدورت برخرود نمیکنیم

    آیا میتوانید در ارتباط با مسائلتان مکالمه کنید و به نتیجه برسید یا با ناراحتی به مشاجره ختم میشود
    نه نمیتونیم. من معمولا ناراحت میشم و گریه م میگیره و ایشون معمولا عصبی میشن و قبول نمیکنن. خیلی دلم میخواد گریه م نگیره. ولی هر بار با همه تلاشی که میکم ناخوداگاه باز اشکم میاد.

    آیا همسرتان در ارتباط عاشقانه احساس عدم کفایت کرده است
    فکر نمیکنم اینطور بوده باشه. الان هم رابطه کلامی وجسمی وعاطفی خوبی داریم باهم. تو زمانی که پیش هم هستیم معمولا زیاد پیش میاد همو ببوسیم و بغل کنیم ولی رابطه جنسی نه!

    آیا شدت واکنش شما در ترس از روابط عاطفی برای همسرتان قابل هضم بوده است یا ایشان در شوک هستن؟!
    نه تو شک نبودن به نظرشون عادی بود و به مرور زمان حل میشد

    آیا به همسرتان این احساس را توانسته اید بدهید که او شما را خوشبخت کرده؟
    نمیدونم! فکر نمیکنم. وقتی میدونن مثلا من دلم میخواد باهم بخوابیم. دلم میخواد صبحاه مفصل بخورم کنار همسرم. دلم میخواد بریم کوه و تفریح و یا مثلا دلم نمیخواد سیگار و قلیون بکشه. و عصبی بشه و بد و بیراه بگه. و درباره همه ایا به من قول داده بوده قبل از ازدواج. و الان انجامشون نمیده. مطمعنا میدونه من از این موارد خوشحال نیستم. درسته خودم چیزی نمیگم دیگه. ولی خودش میدونه این موارد رو.

    هرکدام از اینها فشار روانی را به بستر خواب میبرد تا بتواند ارامش پیدا کند.
    البته راجع به همخوابی و روابط عاشقانه یکسری نکات مضر هست که اگر در اینترنت سرچ کنید یا با مشاورین متخصص ارتباط بگیرین بهتر است.
    موفق باشین


    سلام دوست خوب
    سلام عزیزم ممنونم جواب دادی.

    به نظر من باید علت عدم تمایل جنسی در همسرت رو بفهمی
    چون به خودارضایی اشاره کردی حتما حتما در صورت داشتن چنین مشکلی باید ایشون به یک روانشناس برای برطرف کردن مشکل مراجعه کنن
    ایشون مخالف روانشناس هستن و مراجعه نمیکن. چون قبل از ازدواج دوست داشتم بریم ولی به شدت مخالف بودن

    حالا اگه میشه به این سوالات جواب بده
    آیا از همون ابتدای رابطه ایشون تمایل نداشتند یا کم کم این مساله بوجود اومده؟
    تو عقد ما رابطه کامل نداشتیم و فقط هم آغوشی بود و... تمایلشون خیلی بیشتر بود. اخر هفته میدیدمشون و هر هفته این رابطه رو داشتیم. وقتی بهشون گفتم. گفتن که اون موقع کمتر همو میدیدیم حریصتر میشدم. الان پیش هم هستیم و اون ولع خوابیده. و الان برای من ماهی یکی دوبار کفایت میکنه (که همون هم نیست!)

    آیا همسرتون نشانه های افسردگی هم دارن؟
    نمیدونم! فکر نمیکنم. مثلا چه نشانه هایی؟

    همسرتون اگر بخواد چند تا از مشکلاتی که تو رابطه باوشما داره رو بگه چیا میگه؟ منظورم اینه که از چه چیزهایی در زندگی با شما احساس نارضایتی میکنه؟
    همسرم معمولا از من تعریف میکنه و خیلی وقتا خدارو شکر میکنه از اینکه منو داره. ولی بخواد ایرادی بگیره ازم اینکه زودرنج هستم و حساس.
    و تو رابطه جنسی هم میگفت فعال نیستی. (قبلا میگفت) از کیفیت رابطه جنسی راضی نبود (من هم راضی نبودم) ولی ایرادایی که میگرفت برای من قابل قبول نبود. مثلا میگفت همش من شروع کننده هستم. با اینکه من هر باری که خواستم برم سمتش بهونه اورده که خسته ام و... وقتی بهش گفتم. گفت دلیل نمیشه دیگه نیای..


    تنها جان. همسر من اصلا به کم خوابی عادت نداره بدنش. یعنی اگه شب دیر میخوابه روز تا 10 11 و حتی تا 2-3 خوابه. یا اگه چند روز بخاطر کار مجبوره صبحا بیدار شه یه روز کلا از 8 غروب میخوابه تا فردا 7 صبح! فقط دلش میخواد شب بیدار بمونه و صبح بخوابه که عملا بخاطر شرایط کاریش تو طول هفته حداقل هر روز ممکن نیست. مگه هر روز تاخیر بخوره.
    از طرف دیگه ما محل کارمون کنار هم هست تو دوتا ساختمون مجزا و ساعت کارمون هم باهم. و یه ماشین داریم. وقتایی که ایشون تا 4 صبح بیدارن نمیتونن ساعت 7 بیدار شن. و من مجبورم تنها برم سر کار که چون هر روز حداقل 10000 کرایه میدم. و ایشون هم تاخیر میخورن.

  13. کاربر روبرو از پست مفید lale30 تشکرکرده است .

    هادی60 (چهارشنبه 30 خرداد 97)

  14. #9
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 28 آبان 97 [ 09:43]
    تاریخ عضویت
    1393-1-31
    نوشته ها
    537
    امتیاز
    8,891
    سطح
    63
    Points: 8,891, Level: 63
    Level completed: 47%, Points required for next Level: 159
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    1,224

    تشکرشده 1,090 در 430 پست

    Rep Power
    85
    Array
    لاله جان میدونم عادات خواب افراد با هم فرق داره اما بهتره بعد از ازدواج تلاش کنیم یکسان شه ... همسر منم ازوناست که خیلی کم خوابه و من باید حتما 8 ساعت در شبانه روز بخوابم اما در هر صورت که باشه ما با هم به رختخواب میریم و وقتی زودتر بیدار میشه به هر بهونه باشه منم بیدار میکنه ... منم سعی میکنم زمانایی که خونه نیست خوابمو جبران کنم ...
    اصلا کسی نگفته شما تا صبح نخوابی هر کسی تا صبح نخوابه حالش بد میشه ... ولی مثلا یکمی دیر تر بخواب یا ایشون ازونور یکم زودتر بخوابه

    در کل روابط عاطفیتون چطوره ؟ چون رابطه عاطفی بین زن و شوهر بخش زیادیش به رابطه ی جسمیشون بر میگرده . در مورد نداشتن رابطه جنسی و اون مورد خود ارضایی که اشاره کردین با همسرتون به طور جدی صحبت کنبد و نیازتون رو بگید و بگید که اینکار عادی نیست و حتما به متخصص مراجعه کنید ... حتی اگر اوایل هم رابطه کامل نداشتید میتونستید از راههای دیگه رابطه داشته باشید نه اینکه اصلا نداشته باشید .

    موفق باشید
    همیشه لبخند بزن......
    برآمدگی گونه هایت توان آن را دارد که امید را باز گرداند....
    گاهی قوسی کوچک میتواند معماری یک سازه را عوض کند..


  15. کاربر روبرو از پست مفید anisa تشکرکرده است .

    lale30 (سه شنبه 29 خرداد 97)

  16. #10
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 28 آبان 97 [ 09:43]
    تاریخ عضویت
    1393-1-31
    نوشته ها
    537
    امتیاز
    8,891
    سطح
    63
    Points: 8,891, Level: 63
    Level completed: 47%, Points required for next Level: 159
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    1,224

    تشکرشده 1,090 در 430 پست

    Rep Power
    85
    Array
    ببخشید من بعد از ارسال پیام پست جدیدتون رو دیدم ..

    با این تفاسیر شما باید قاطع با ایشون صحبت کنید ... نمیتونم قطعی بگم ولی اینکه ایشون هر روز دیر میره سر کار با اینکه میتونین با هم برین و شما هم هزینه ی اضافی نکنین میتونه یه جور بی اهمیتی و بی مسئولیتی باشه و شاید ناشی از همون مسئله افسردگی باشه ...
    منم اگر کارمند نبودم شب دیر میخوابیدم و صبح میخوابیدم ولی میدونم که باید به موقع برم سر کار و مجبورم شبا زودتر بخوابم ... اینکه چیزییو بدونی و اهمیت ندی خیلی به آدم ضرر میرسونه .
    درسته که بعد از ازدواج ارتباط جنسی کم و عادی تر میشه ولی مثلا بشه هفته ای دو بار نه ماهی دو بار واقعا غیر عادی واسه یه جوون و کسی که تازه ازدواج کرده

    من یه پیشنهادی دارم اگر میگه دوس داره شما پیش قدم بشید شما در طول یکی دو هفته هر شب یا یه شب در میون پیش قدم بشید ببینید عکس العملش چیه که دیگه بهونه ای هم نباشه ...
    شاید یه دلیلی که شب با شما نمیاد بخوابه امتناع از برقراری همین رابطست. در هر صورت پیگیر این موضوع باشید . اینکه ساعت خوابتون هم یکی نباشه دلیل بر نداشتن رابطه جنسی نیست.

  17. 2 کاربر از پست مفید anisa تشکرکرده اند .

    lale30 (سه شنبه 29 خرداد 97), هادی60 (چهارشنبه 30 خرداد 97)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 09:53 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.