به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 6 , از مجموع 6
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 22 اردیبهشت 97 [ 20:01]
    تاریخ عضویت
    1395-5-31
    نوشته ها
    6
    امتیاز
    1,344
    سطح
    20
    Points: 1,344, Level: 20
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 56
    Overall activity: 20.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    9
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    روزهای آخر... تردید، ترس، کورسوی امید

    سلام.
    من ۸ ساله ازدواج کردم و ۳۲ سالمه. با همسرم که دو سال از من بزرگتره همشهری بودیم و اومدیم تهران برای کار.از صفر شروع کردیم. دوستش داشتم. هر دو شاغلیم. اون دولتی من خصوصی. هر دو کارشناسی ارشد مهندسی. بچه نداریم.

    من این ماه بالاخره دادخواست مهریه دادم و خیلی میخوام که جدا بشم.
    خانواده هامون شهرستان هستن.
    همسرم نماز خون و مذهبی و سنتیه.
    اهل زن و سیگار و مشروب و خلاف و .... نیست.
    دست بزن نداره اگرچه عصبانیتش تنده.
    من نمازخون و مذهبی و سنتی نیستم اما مذهب و سنت برام خیلی محترم هست و به خواست همسرم و بنا به عادت حجاب رو رعایت میکنم.
    سه سال هست که بیشتر وقتها قهر و سکوت هست بینمون و خیلی جدی به جدایی فکر میکنیم. همسرم از لحاظ اقتصادی و اجتماعی حاضر به جدایی نبوده و میگه تو تلاش کن و زندگی رو بساز. منم خسته ام. خیلی خسته و داغون.
    نمیدونم چرا اینجا اومدم. به زودی وسایلم رو جمع میکنم و برای همیشه از این خونه میرم. اما مثل جون کندن برام سخته.
    کاش همسرم از اینی که هست یکمی خوبتر یا یکمی بدتر بود!!! اونوقت تصمیم گرفتن برای من ۸ سال طول نمیکشید!

  2. #2
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 22 اردیبهشت 97 [ 20:01]
    تاریخ عضویت
    1395-5-31
    نوشته ها
    6
    امتیاز
    1,344
    سطح
    20
    Points: 1,344, Level: 20
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 56
    Overall activity: 20.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    9
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    از اول زندگی نتونستم رابطه خوبی با خانواده همسرم ایجاد کنم. ایرادات و اشتباهات و توقعاتشون برام عجیب و غیر قابل تحمل بود. سیاست نداشتم. همسرم در مقابل صمیمیت با من همیشه احتیاط میکرد. اعتمادش رو نتونستم به دست بیارم. با اینکه خیلی از خودم مایه گذاشتم و حقوقم رو بهش میدادم. اما الان هیچی به نام من نیست. هیچ وقت خرجی به من نمیداد. منم این چندسال آخر حقوقم رو جدا کردم و خرج خودم رو فقط دادم. این ندادن حقوقم خیلی توی جدایی ما تاثیر داشت. عادت کرده بود پولم رو بدم و همه چی هم به نام اون باشه. هیچ مسئولیتی در مقابل خرج من نداشت. نه خرج دکتر و دوا و نه خرج لباس و آرایشگاه. میگفت یا نمیذارم بری سر کار یا باید خرج خودت رو حداقل بدی... بحث راجع به حقوق من و تلاش برای گرفتن بقیه اش تمومی نداشت. نه من دیگه بهش اعتماد داشتم نه اون به من.

    دلم میخواست مسئولیت داشته باشه در مقابل من. دلش بخواد منو خوشحال کنه. ولی نه هدیه ای نه تولدی نه روز زنی نه مسافرتی ....
    نه اهل خنده و شوخی هست نه اینکه باهات مثل یه دوست صمیمیه که احساس نزدیکی کنی باهاش. همش گارد داره. همش مواظبه. غریبه است. پنهان کاری های بیخودی و دروغ های الکی داره فقط برای اینکه فاصله اش رو حفظ کنه.
    یا کاملا بهم بی اعتناست یا کنترلگر و زورگو میشه. مثلا یه مدت انگار نه انگار من وجود دارم. یه مدت گیر میده بخوای خوانواده ات رو هم ببینی باید اجازه بگیری. از در خونه بخوای بری بیرون باید اجازه بگیری.

    لجباز_ کینه ای _ انتقام جو_ حساس_ اهل تلافی و جبران بدتر از گناه
    دل مرده و ساکت و سرد _ یا با کار و دوست و همکار مشغوله یا با خانواده اش یا با تلویزیون.
    قهرهای طولانی سال و ماه میکنه و جدا میخوابه.
    پرخاشگر هم هست به موقعش.
    خسته ام. دلخوشی ندارم. تنهام. میخوام جدا شم. مثلا اسمش اینه که شوهر دارم. ولی سخته. اینبار دیگه یه سرش میکنم.

  3. #3
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 23 آذر 00 [ 07:11]
    تاریخ عضویت
    1388-1-20
    نوشته ها
    1,530
    امتیاز
    36,537
    سطح
    100
    Points: 36,537, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second ClassSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    5,746

    تشکرشده 6,060 در 1,481 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    274
    Array
    سلام دوست عزیز

    چقدر منو یاد کاربر she انداختی

  4. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 21 آبان 97 [ 18:56]
    تاریخ عضویت
    1395-7-29
    نوشته ها
    595
    امتیاز
    9,965
    سطح
    66
    Points: 9,965, Level: 66
    Level completed: 79%, Points required for next Level: 85
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    646

    تشکرشده 951 در 409 پست

    Rep Power
    114
    Array
    سلام
    قبل از فکر کردن به جدائی با مشاور خانواده مشورت کنید. این مشکلات شما رو ظاهرا خیلی دارند و بعضی هاشون هم حتما تونسته اند حل کنند.
    به هرحال همسر شما محسناتی دارند که خیلی خانم ها براشون آرزو شده. کاستی ها رو باید با کمک خودتون و مشاوره خانواده ها و مشاور خانگی (درصورت نیاز) برطرف کنید.

    این رو هم درنظر داشته باشید بدون شک همسر شما هم حرف هائی برای گفتن دارند

    و چه بسا انتظارات برآورده نشده ای که به هردلیل گفته نشده یا شنیده نشده (از دو طرف)

    موفق باشید

  5. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 09 تیر 98 [ 10:02]
    تاریخ عضویت
    1393-4-14
    نوشته ها
    146
    امتیاز
    5,852
    سطح
    49
    Points: 5,852, Level: 49
    Level completed: 51%, Points required for next Level: 98
    Overall activity: 15.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    161

    تشکرشده 223 در 103 پست

    Rep Power
    34
    Array
    چرا تا حالا بچه دار نشدید؟
    شما که دور از خانواده همسر هستید. چه نیازی به ارتباط بهتر باهاشون هست؟ سالی چند بار دیداره
    بعد از طلاق قصد دارید تنها زندگیکنید یا با خانوادتون؟ یا در تهران؟ در هر صورت از پس هزینه های زندگی بر میاید؟ مسکن و سایر هزینه ها

  6. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 13 اسفند 99 [ 17:58]
    تاریخ عضویت
    1396-7-23
    نوشته ها
    77
    امتیاز
    5,177
    سطح
    46
    Points: 5,177, Level: 46
    Level completed: 14%, Points required for next Level: 173
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    56

    تشکرشده 99 در 48 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام.وقتی مشکلاتتون رو لیست میکنید بله خیلی زیاد به نظر میاد ولی از یه نگاه دیگه انگار ریشهءهمهءاین مشکلاتتون یه چیزه واحده.براهمین حل کردنش خیلی سخت ونشدنی نیست.خراب کردن یه زندگیه۸ساله در عین اینکه شما هنوز دلبستگی هایی دارید وبطور کامل نتونستید خودتون رو کامل توجیه کنید خیلی سخته.یعنی به نظرم خیلی سخت تراز ساختن زندگیه فعلیتونه.در مورد حقوقتون کارهمسرتون که درست نیست.ولی خوب میتونستید یه چندسالی بدون اینکه گارد بگیرید وسراین مسئله تنش ایجاد کنید خرج خودتون رو میدادید.احتمال اینکه همسرتون هم به شمااعتماد کنه زیاد میشد.شما میخواهید همسرتون از اول بهتون اعتماد صد درصد میداشت وخیلی صمیمی.اره این خیلی خوب وایده آله.حق هرزوجیه داشتن همچین همسری.ولی الان که اینجوری نیست مسلما راهش لجبازی ودعوا وبگو مگو نیست.یکم مهارت وصبر وحوصله میخواد.


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. دختر ترسوی من!
    توسط Baran91 در انجمن طــــرح مشکلات کودکان: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: دوشنبه 24 خرداد 95, 14:03
  2. 90 درصد از طلاق ها از سوی زنان
    توسط mosbatman در انجمن علمی و آموزشی
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: سه شنبه 20 اسفند 92, 00:42
  3. به سوی طلاق ...
    توسط دلپذیراد در انجمن عقد و نامزدی
    پاسخ ها: 20
    آخرين نوشته: سه شنبه 22 مرداد 92, 15:31
  4. فراسوی ذهن
    توسط lمریم در انجمن تجربه های فردی
    پاسخ ها: 19
    آخرين نوشته: چهارشنبه 13 آبان 88, 13:41

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 12:02 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.