سلام خدمت همه دوستان عزیز
من گرایش به همجنس دارم و به یکی از همکاران همجنسم گرایش عاطفی (و نه جنسی) دارم. بی محلی هاش و اینکه با بقیه باشه منو داغون میکنه .
خودش هم این موضوع رو فهمیده و دائما حس میکنم داره با رفتارش منو آزار میده. نمیدونم چیکار باید باهاش بکنم! هر کاری میکنم که با من خوب بشه نمیشه . اگه حرفی بشه و از من نظر بخوان من همیشه جلو مدیران شرکت ازش تعریف میکنم و میخوام همیشه توی شرکت بمونه اما متاسفانه چیزی جز تخریب، اذیت و آزار ازش نمیبینم و این منو خیلی اذیت میکنه
ما توی شرکت (بخشی که من هستم) ده نفر هستیم و من روابطم با بقیه خیلی خوبه و مشکلی با کسی نداشتم و ندارم. فقط مشکلی که هست مسعود (دوستم) و همکار نزدیکش هستن. مشکلم با همکار مسعود بخشیش طبیعی و مربوط به رفتار های بچگانه و زننده ش و بخشی دیگه به خاطر نزدیکی نزدیک به مسعود هست که به چشم یک رغیب بهش نگاه میکنم.
توی شرکت هر وقت میبینم مسعود با بقیه اوکیه و خیلی باهاشون شوخی میکنه من ناراحت میشم و میرم توی لاک خودم. با کسی حرف نمیزنم و حتی معمولا توی جمع بقیه نمیرم . این موضوع باعث میشه خودم رو از جمع ترد کنم و هر روز تنها تر بشم.
وقتی توی جمع هستیم مسعود با شوخی هاش که بی شباهت به تمسخر و تخریب نیست دائم منو میکوبه و من از برخورد باهاش ترس دارم. با اینکه سمت و سابقه و اعتمادی که مدیران نسبت به من دارن ، بیشتر از مسعود هست اما بازهم از برخورد مستقیم با مسعود مخصوصا در جمع واهمه دارم . یه ترس وحشتناک از مورد قضاوت بقیه قرار گرفتن و انزوای بیشتر.
مسعود هم این موضوع رو کاملا میدونه و هیچ شکی ندارم(هیچ شکی) که همیشه از این موضوع بر علیه من سو استفاده میکنه.
خارج از شرکت آدم شادی هستم (شاد نبودم قبلا. اتفاقا خیلی هم افسرده و گوشه گیر بودم ولی الان خارج از شرکت واقعا شاد و عالی ام) ولی تایمی که توی شرکت هستم فوق العاده بهم سخت میگذره و رفتار های مسعود بیشتر اذیتم میکنه .
به نظرتون بهترین کاری که میشه کرد چیه؟
علاقه مندی ها (Bookmarks)