به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 5 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 41

موضوع: خود زني

  1. #1
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 25 اردیبهشت 01 [ 00:01]
    تاریخ عضویت
    1390-6-17
    نوشته ها
    1,916
    امتیاز
    39,710
    سطح
    100
    Points: 39,710, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    3,893

    تشکرشده 3,095 در 1,314 پست

    Rep Power
    315
    Array

    خود زني

    سلام.
    من واقعا حالم خوب نيست.
    من يه خود زني شديد دارم.
    يك نفرت درونم از خودم هست كه ازارم ميده, و با خودزني انكار دلم خنك ميشه, اما نفرته هم هي بيشتر ميشه و ادامه بيدا ميكنه اين جرخه. به شكل تصاعدي.

    خودزني نه به اين شكل كه اسيب به بئنم بزنم. ولي از لحاظ رواني بسيار زياد خودزني ميكنماز لحاظ جسمي هم به اين شكل كه عمدا غذا نميخورم, عمدا به خودم نميرسم, جديئا مسواك نميزنم,
    مثلا انكار يه جيزي درونم بهم ميكه بالاخره نابودت ميكنم.

    فكر خودكشي هم رهام نميكنه.
    نميتونم, و شايد هم يه جيزي درونم نميذاره بخوام كه كساني كه تحقيرم ميكنند, يا كارهايي كه باعث تحقيرم ميشن رو رها كنن.
    كاهي, فقط كاهي اينجوري نيستم


    من جمه?


  2. کاربر روبرو از پست مفید Pooh تشکرکرده است .

    yyousefi1981 (شنبه 07 بهمن 96)

  3. #2
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    سه شنبه 28 فروردین 03 [ 01:56]
    تاریخ عضویت
    1390-10-11
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    2,483
    امتیاز
    37,786
    سطح
    100
    Points: 37,786, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsRecommendation Second ClassVeteranOverdriveTagger Second Class
    تشکرها
    8,332

    تشکرشده 10,023 در 2,339 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    372
    Array
    سلام پو عزیزم

    تو دختر بسیار با اراده و قوی هستی...اینو از تاپیکات میشه کاملا فهمید

    به نظرم قبل اینکه بیای ببینی چرا این افکار رو داری بهتره یه مرحله بری عقب تر...فکر کنی و ببینی اون چیه که این همه ارزش ناراحت کردن تو رو داره

    این همه اسیب چرا باید به خودت بزنی و نتیجه اش قراره چی بشه؟؟یعنی بهتر بگم، چی قراره عایدت باشه از این همه اسیب؟

    فردا پس فردا که سنت بره بالا، مشکلات جسمی بی شماری برات به وجود میاد...الان جوانی و متوجه نمیشی....

    هیچ نیرویی درون ادم وجود نداره که بخواد تورو هدایت کنه و یا فرمان بهت بده....هیچ نیرویی

    خودکشی اگر راه حل بود این همه ادم تو این دنیا نبودن که با مشکلات ریز و درشت دست و پنجه نرم کنن...باور کن.

    با خودکشی فقط دردی رو دل خانوادت میذاری و ابروشون رو خدشه دار میکنی .از اون طرفم اخرت خودتو نابود کردی

    قرار نیست زندگی همیشه انقدر سخت باشه...

    پوی عزیزم
    نمیدونم شاغلی یا نه ولی اگر شاغلی کارت رو بیشتر کن....اگر نیستی حتما برو سرکار....اگر درس نمیخونی شروع به درس خوندن بکن....

    حتما برو یوگا و ورزشهای فکری و مدیتیشن....معجزه میکنن.عالی ان.فکر و جسمت رو انقدر خسته کن که شبها فقط بتونی خودت رو بکشونی تا توی رختخواب

    اروزهای خوبت رو بنویس یه جا روی کاغذ..مثل ازدواج خوب..همسر خوب...کار خوب...خونه ماشین زندگی...ارامش..و هر رروز بخونشون...ببین بعده مدتی اگر بهشون نرسیدی....برای من جواب داد.
    فایل های صوتی دکتر فرهنگ قدرت ذهن رو حتما گوش بده.زندگیت رو تغییر میکنه
    گاهی برای رشد کردن باید سختی کشید،گاهی برای فهمیدن باید شکست خورد،گاهی برای بدست آوردن باید از دست داد،چون برخی درسها در زندگی فقط از طریق رنج و محنت آموخته میشوند.


  4. 4 کاربر از پست مفید maryam123 تشکرکرده اند .

    Pooh (سه شنبه 26 دی 96), Sogol_i (دوشنبه 25 دی 96), میس بیوتی (پنجشنبه 28 دی 96), yyousefi1981 (شنبه 07 بهمن 96)

  5. #3
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 25 اردیبهشت 01 [ 00:01]
    تاریخ عضویت
    1390-6-17
    نوشته ها
    1,916
    امتیاز
    39,710
    سطح
    100
    Points: 39,710, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    3,893

    تشکرشده 3,095 در 1,314 پست

    Rep Power
    315
    Array
    سلام.
    ممنونم مریم خانم گرامی.

    راستش نمیدونم چیه که ارزشش رو داره که به خودم آسیب بزنم. ولی یک دوست نداشتن و شاید هم نفرتی نسبت به خودم دارم. شاید هم تناقضات شدیدی که درونا باهاش درگیرم. شاید هم حالت خودسرزنشی زیادی که دارم. شاید هم کمالگرایی.واقعا نمیدونم دلیلش چیه.

    درس که فعلا مشغول پایان نامه هستم. گرچه سه ماهه هیچ کاری نکردم. و هر چی هم سعی میکنم بشینم پای کارهام بازم نمیشه. فکر نکنم ارادم اونجوری که شما میگید قوی باشه.

    خیلی دغدغه شغل دارم. خیلی نگران آینده ام. قضیه این خواستگاره هم روی اعصابمه. نمیدونم چیکار کنم. یک سری نکات مثبت بزرگ و خیلی ارزشمند و کمیاب توش میبینم. و یک سری بی میلی و بی علاقگی در خودم. باز هم درگیر بودن بین احساس و منطقم. چیزی که همیشه رنجم میده.

    واقعا نمیدونم چرا اینقدر تناقض هست بین احساس و منطقم. هیچوقت در 8-9 سال اخیر با هم صلح نداشتن، یکی نبودن. این خیلی اذیتم میکنه. فشار زیادی رو بهم تحمیل میکنه. فکر کنم بزرگترین دلیل همون رفتارهای اسیب زا به خودم هم همینه.

    فالهای دکتر فرهنگ رو سرچ کردم. با عنوان قدرت ذهن چیزی پیدا نکردم. ولی با عنوان مثبت اندیشی، سخنرانی از ایشون پیدا کردم. همونه؟


  6. کاربر روبرو از پست مفید Pooh تشکرکرده است .

    yyousefi1981 (شنبه 07 بهمن 96)

  7. #4
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    سه شنبه 28 فروردین 03 [ 01:56]
    تاریخ عضویت
    1390-10-11
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    2,483
    امتیاز
    37,786
    سطح
    100
    Points: 37,786, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsRecommendation Second ClassVeteranOverdriveTagger Second Class
    تشکرها
    8,332

    تشکرشده 10,023 در 2,339 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    372
    Array
    پوی عزیز سلام

    یادت باشه نه تنها تو بلکه در هیچ انسان دیگه ای عقل و احساس باهم همسو نیستن.باهم در تضادن.واسه همینه میگن برای تصمیمات مهم زندگی به عقل تکیه کنید نه احساس....بیخود روی خودت عیب نذار.همه همینن...مگر اینکه طرف انقدر عاقل و پخته و زرنگ و ...باشه که بتونه اینا رو باهم ببره جلو و کنترل کنه که اونم شاید ادمهای انگشت شماری باشن...شایدم اصلا نباشن.

    بزرگترنی مشکل تو اینه که فکرت زیادی ازاده و افکار بیخود میان تو ذهنت.انقدر فکرتو مشغول کن که جا برای وارد کردن این افکار نداشته باشی.

    اگر دغدغه کار داری بیفت دنبالش.خیلی جدی و مسرانه.

    اگر خواستگار نکات مثبت داره حتما بذار بیاد جلو.فرصت ها رو از دست نده.

    اره همون مثبت اندیشیه.کلا بزن گلچین سخنرانی های دکتر فرهنگ.برات چیزهای خوبی میاره.همه رو گوش کن.خیلی مفیده.

    یا دکتر حلت هم مثبت اندیشی های خوبی داره.اگر پیدا کنی.

    زندگی زود تموم میشه منتظر من و تو نمیمونه.فرصت هاتو از دست نده.
    گاهی برای رشد کردن باید سختی کشید،گاهی برای فهمیدن باید شکست خورد،گاهی برای بدست آوردن باید از دست داد،چون برخی درسها در زندگی فقط از طریق رنج و محنت آموخته میشوند.


  8. 2 کاربر از پست مفید maryam123 تشکرکرده اند .

    Pooh (چهارشنبه 27 دی 96), yyousefi1981 (شنبه 07 بهمن 96)

  9. #5
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 25 اردیبهشت 01 [ 00:01]
    تاریخ عضویت
    1390-6-17
    نوشته ها
    1,916
    امتیاز
    39,710
    سطح
    100
    Points: 39,710, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    3,893

    تشکرشده 3,095 در 1,314 پست

    Rep Power
    315
    Array
    .
    سلام.
    جرا من بايد خؤدم رو مجبور كنم به انجام كارهايي كه نه بهش علاقه دارم نه تؤاناييش رو دارم?

    راه رهايي از كنترلكري, سرزنش, تهديد, تحقير اطرافيان به خصوص مامانم جيه?


  10. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 19 مهر 01 [ 02:09]
    تاریخ عضویت
    1395-4-23
    نوشته ها
    229
    امتیاز
    8,211
    سطح
    61
    Points: 8,211, Level: 61
    Level completed: 21%, Points required for next Level: 239
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    255

    تشکرشده 416 در 195 پست

    Rep Power
    50
    Array
    سلام.
    تاپیک هاتون رو اکثرا خوندم. خانواده من هم دچار مسایلی مثل کمال گرایی، کنترل گری، سرزنش و مقایسه با اطرافیان هستند. راهی که من انتخاب کردم دوری و دوستی باهاشون هست. به بهانه خوابگاه و پیدا کردن شغل و ازدواج تو یه شهر دیگه ازشون دور شدم. چون اونها رو نمی تونستم تغییر بدم. متاسفانه یا خوشبختانه رویاهام بزرگ بودن و استعدادم هم خوب بود. گنجایشم بیشتر از ظرفی بود که اونا تعیین می کردن. تو این راه با آدم هایی رو به رو شدم که مشوقم بودن و هستن و مثل خانواده ام روی من عیب و ایراد نمی ذارن.
    الان حالم داره هر روز بهتر میشه و خودم رو بیشتر باور می کنم. حتی اینجوری بهتر میتونم دورادور هوای خانواده ام رو داشته باشم.
    حالا وقتی خانواده ام مدام موفقیت های بقیه رو بزرگ جلوه میدن و از بچه های خودشون بد میگن، دیگه کمتر حالم بد میشه. احساس می کنم اونا از روی ناآگاهی و غیر ارادی دارن این بلا رو سر خودشون و بچه هاشون میارن. برای همین دارم سعی می کنم با مطالعه، سطح آگاهیم رو از زندگی و شخصیت خودم بالا ببرم و اعتماد به نفسم رو بالا ببرم که من مثل اونا با اطرافیانم این کار رو نکنم.
    البته خیلی زمان بر هست که بشه به ایده آل هامون برای روحیه و شخصیتمون برسیم. ولی من دارم نهایت تلاشم رو می کنم.

  11. 2 کاربر از پست مفید بهاره جون تشکرکرده اند .

    Pooh (شنبه 28 بهمن 96), yyousefi1981 (شنبه 07 بهمن 96)

  12. #7
    Banned
    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 دی 02 [ 13:45]
    تاریخ عضویت
    1394-2-15
    نوشته ها
    1,099
    امتیاز
    18,366
    سطح
    86
    Points: 18,366, Level: 86
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 484
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteranOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    269

    تشکرشده 1,106 در 598 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام دوست من
    تا حالا خودتو شناختی؟؟؟؟
    مثلا میدونی کیا دلگیر میشی؟؟
    مثلا میدونی قشنگ ترین خاطره عمرت چیه؟
    مثلا میدونی روی چه کلماتی حساسی حال چه از لحاظ خوشحالی چه از لحاظ ناراحتی؟؟
    خودتون بشناسید
    با خودتون دوست باشید
    مثلا وقتی دلتون میگیره برید زیر بارون و بلند بلند جایی که کسی نباشه برای خودتون اواز بخونید حتی میتونید فیلمشم بگیرید
    نقاط مثبت خودتون بنویسید اونا رو تقویت کنید
    مثلا من عاشق ورزش اروبیک سنتی هستم
    خوب میرم کلاسش تا کامل یادش بگیرم
    به خودتون حق اشتباه بدید
    شما میتونید در زندگی اشتباه کنید مثل همممممممممممممممه
    ولی حق ندارید بخاطر یک اشتباه همش خودتون تحقیر کنید

    نمیدونم این حسم درسته یا نه ولی حس میکنم شما در زندگیتون از چیزی میترسید
    خوب برای ترستون برنامه ریزی کنید حلش کنید
    مثلا شاید ازدواج انقدر ادم هستند که دوست دارند با شما ازدواج کنند و ادم های خوبی هم هستند
    اینکه نمیان بخاطر اینکه از استعدادهای شما خبر ندارن از اخلاق شما خبر ندارن
    شاد باشید

  13. کاربر روبرو از پست مفید خادم رضا تشکرکرده است .

    Pooh (شنبه 28 بهمن 96)

  14. #8
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 25 اردیبهشت 01 [ 00:01]
    تاریخ عضویت
    1390-6-17
    نوشته ها
    1,916
    امتیاز
    39,710
    سطح
    100
    Points: 39,710, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    3,893

    تشکرشده 3,095 در 1,314 پست

    Rep Power
    315
    Array
    سلام.
    من تست mmip رو ,(اكر اسمش رو درست كفته باسم ) دادم. فاكتور D عدد 105 رو داشت. و بعدش هم فاكتور b2 و b8 نمره هاي بالايي داشتن.
    البته در مورد سوالهايي كه در مورد اعتياد برسيده بود, واقعا نميدونستم جه جوابب بايد بدم. جون من اصلا تا حالا حتي الكل و مواد مخدر نديئه ام. و سوالهاش جه بله اش رو جواب ميئادي جه نه رو, انكار كه مصرف داشته اي.


    به هر حال كويا افسردكي ام و كمبود اعتماد به نفس و عزت نفسم, واقعا نياز به كار داره.

    حالم هم نسبت به حتي يك ماه بيش بدتر شده. يك احساس شكست و بير شدن و ياس و نااميدي و تموم شدن فرصت بهم دست داده.

    درد قفسه سينه و نفس كشيدن هاي دردنااك و بد خوابي و كابوس باز اومده سراغم.


    حتما ميرم براي درمان جدي.

    برام دعا كنيد.


  15. کاربر روبرو از پست مفید Pooh تشکرکرده است .

    بی نهایت (یکشنبه 15 بهمن 96)

  16. #9
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 25 اردیبهشت 01 [ 00:01]
    تاریخ عضویت
    1390-6-17
    نوشته ها
    1,916
    امتیاز
    39,710
    سطح
    100
    Points: 39,710, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    3,893

    تشکرشده 3,095 در 1,314 پست

    Rep Power
    315
    Array
    من ديكه نميتونم بلند شم. ديكه كمترين انرزي و انكيزه اي در خودم براي هيجي نميبينم. حتي ديكه دلم ازدواج و بجه نميخواد. ديكه نه خشمكينم,نه معترضم, نه ارزويي دارم, نه حتي احساس غم ميكنم. فقط دلم ميخواد يه جا بيفتم و بخوابم فقط و كسي كاري به كلرم نداشته باشه.

    - - - Updated - - -

    فرم انصراف از دانشكاه رو بر كردم. جون واقعا اتكيزه و انرزيي براش ندارم. برام اهميتي نداره.


  17. #10
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 29 بهمن 02 [ 14:38]
    تاریخ عضویت
    1390-2-14
    نوشته ها
    1,633
    امتیاز
    42,408
    سطح
    100
    Points: 42,408, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveVeteranTagger First Class25000 Experience Points
    تشکرها
    5,992

    تشکرشده 8,207 در 1,574 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    367
    Array
    پوه عزیز باتوجه به پست های اخیرت در تاپیک های دوستان اینجور ازت تصویر ذهنی پیدا کردم که بینش و دیدگاهت نسبت به چند سال پیش خیلی تغییر کرده و صعودی این راه رو رفتی.

    اما یک چیزی هست که مانعت می شه تا این راه رو ادامه بدی با اینکه هم نقشه را داری هم راه بلدی . و اون به نظرم عدم بخشش و نارضایتی از خودت هست.

    خدا بی صبرانه منتظر توست.

  18. 2 کاربر از پست مفید بی نهایت تشکرکرده اند .

    Erica (دوشنبه 16 بهمن 96), Pooh (شنبه 28 بهمن 96)


 
صفحه 1 از 5 12345 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 01:54 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.