به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 9 نخستنخست 123456789 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 87
  1. #11
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 25 اردیبهشت 01 [ 00:01]
    تاریخ عضویت
    1390-6-17
    نوشته ها
    1,916
    امتیاز
    39,710
    سطح
    100
    Points: 39,710, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    3,897

    تشکرشده 3,095 در 1,314 پست

    Rep Power
    315
    Array
    سلام.
    ببخشید، به نظرتون لازم نیست که من هم به ایشون بگم که مشکل اختلال شخصیت دارم؟ اونم از نوع نابایدار؟

    دیروز بیام داد که یک قرار ملاقات با خانواده بزاریم و گویا میخواد مسایل مهم تری رو مطرح کنن. منم اشاره کردم که این هفته نوبت برای مشاوره بگیریم. (نمیدونم کار درستی بود یا نه؟ :( باز گفت حالا بذارید بعد از این جلسه مشاور هم میریم. حرفش منطقی بود ولی من نمیدونم چرا ناراحت شدم که چرا باز هی هر چی خودش گفت؟ گفتم: من در این 4 ماه هیچ درخواستی از شما نکرده ام به جز این و شما هم همیشه برنامه های خودتون رو اولویت میدید. توی زندگی هم قراره همینقدر خودخواه باشید؟

    خیلی ناراحت شد. گفت من این معنی حرف شما که میگید خودخواه رو نمیفهمم و تا حالا هم کسی چنین صفتی به من نسبت نداده بود. شما خیلی حساسید. اگر بخواد اینجوری حساس باشید که نمیشه. من این حساسیت های شما رو که میبینم برام مثل ترمز میمونه و به تردید میندازدم. چرا فکر نمیکنید و زود قضاوت و ذهن خوانی میکنید و بدون فکر هر چی به ذهنتون میاد میگید؟

    بازم حرفاش منطقی بود.

    در کل به نظر من آدم خوب و از هر نظر سالمه.

    ولی این منم که هر کی بخواد باهام زندگی کنه بدبخت میشه.

    شاید اصلا منصفانه تر و درست تره که بهش بگم وضعیت روحیم رو. اخه مگه چقدر میتونم به خودم فشار بیارم که نرمال رفتار کنم در صورتی که واقعا اینجوری نیستم؟ :(


  2. #12
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 14 تیر 97 [ 10:10]
    تاریخ عضویت
    1396-11-02
    نوشته ها
    627
    امتیاز
    9,101
    سطح
    64
    Points: 9,101, Level: 64
    Level completed: 17%, Points required for next Level: 249
    Overall activity: 28.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocial3 months registered5000 Experience Points
    تشکرها
    199

    تشکرشده 1,077 در 458 پست

    Rep Power
    122
    Array
    سلام pooh عزیز

    ببخشید نظر من تخصصی نیست ولی در حد مطالعه و دیدن تجربیات دیگران خدمتتون عرض میکنم

    توی بحث ازدواج بعضی حرف ها رو میشه نزد...و لزومی هم نداره دربارش فکر کرد. اما بعضی چیزا رو باید صادقانه بیان کرد.

    ممکنه آدم ازدواج کنه و همه چیز خوب پیش بره اما درست زمانی که زیر یه سقف زندگی میکنه و یا چهار بار با طرف مقابلش چند ساعتی با هم هستن اون شخص متوجه یکسری مسایل بشه و خدا میدونه بعدش چه اتفاقی میافته.

    من نمیگم این آقا نرماله برعکس اشتباهاتی داره ولی حق طبیعی هر دوی شماست که از هم شناخت داشته باشین.

    حالا بازم بچه ها نظرات بهتری ممکنه داشته باشن و اونها رو هم مطالعه کنین.


    بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

    قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ

    مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ

    وَمِنْ شَرِّ غَاسِقٍ إِذَا وَقَبَ

    وَمِنْ شَرِّ النَّفَّاثَاتِ فِي الْعُقَدِ

    وَمِنْ شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَد


    ویرایش توسط sahar.66 : یکشنبه 16 اردیبهشت 97 در ساعت 07:48

  3. کاربر روبرو از پست مفید sahar.66 تشکرکرده است .

    Pooh (یکشنبه 16 اردیبهشت 97)

  4. #13
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 29 بهمن 02 [ 14:38]
    تاریخ عضویت
    1390-2-14
    نوشته ها
    1,633
    امتیاز
    42,408
    سطح
    100
    Points: 42,408, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveVeteranTagger First Class25000 Experience Points
    تشکرها
    5,992

    تشکرشده 8,207 در 1,574 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    366
    Array
    نباید می گفتی مشاوره را، باید می ذاشتی اول می آمدن می دیدی حرفشان چیه، در راستای صحبت های آنها مشاوره را عنوان می کردی.
    پوه عزیز، خیلی ناراحت شدم، احساس می کنم به خاطر پستی که من برات گذاشته بودم موجب ایجاد چنین عکس العملی از جانب شما شده.

    نه به دیگران برچسب خودخواه بودن بزن و نه به خودت برچسب اختلال شخصیت بزن.
    اینکه ایشان لازمه متوجه حساسیت بالای شما و عاطفی بودن و شاید هم مهر طلبی (در این مورد مطمئن نیستم)
    شما شود بلامانع هست. اما نه در قالب یک بیمار.
    مشکلات روحی هم که این مدت در شما وجود داشت به نظر می یاد حالتی بوده که از نوازش منفی آون آگاهانه دوری نمی کردید. و بیماری حادی به نظر نمی رسید.

    پست های عمیقت در تاپیک های دیگران نشانه ای است از اینکه آگاهی هاو درونیات ارزشمند و قابل اتکایی داری که راحت می تونی به مدد آنها خودت را از حال و هوای نامساعد بیرون بیاری.
    اما همان طور که گفتم از این حالت ها شما نوازش منفی می گیری و گویا این نوازش های منفی را پس نمی زنی و به حالت بیمارگونه خودت را درگیرش می کنی.
    الان هم می تونی بابت رفتار اشتباهی که با آون آقا داشتی، صادقانه صحبت کنی و از احساست بگی، از اینکه چه چیزهایی این مدت تو رو آزار داده که موجب شده این عکس العملی را نشان دادید، و اینکه نباید چنین قضاوتی در مورد ایشان می کردی.
    ویرایش توسط بی نهایت : یکشنبه 16 اردیبهشت 97 در ساعت 10:39

  5. کاربر روبرو از پست مفید بی نهایت تشکرکرده است .

    Pooh (یکشنبه 16 اردیبهشت 97)

  6. #14
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 08 فروردین 03 [ 07:07]
    تاریخ عضویت
    1396-1-29
    نوشته ها
    813
    امتیاز
    25,800
    سطح
    96
    Points: 25,800, Level: 96
    Level completed: 45%, Points required for next Level: 550
    Overall activity: 94.0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveTagger First ClassVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    2,581

    تشکرشده 2,292 در 742 پست

    Rep Power
    203
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط Pooh نمایش پست ها
    سلام.
    ببخشید، به نظرتون لازم نیست که من هم به ایشون بگم که مشکل اختلال شخصیت دارم؟ اونم از نوع نابایدار؟

    د
    ؟ :(
    نه اصلا لازم نیست

  7. کاربر روبرو از پست مفید الهه زیبایی ها تشکرکرده است .

    Pooh (دوشنبه 17 اردیبهشت 97)

  8. #15
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 25 اردیبهشت 01 [ 00:01]
    تاریخ عضویت
    1390-6-17
    نوشته ها
    1,916
    امتیاز
    39,710
    سطح
    100
    Points: 39,710, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    3,897

    تشکرشده 3,095 در 1,314 پست

    Rep Power
    315
    Array
    سلام.

    ممنونم دوستان عزیزم.

    خانم بی نهایت عزیز، من کلا خودم یکم بعضی وقتا تند و بد واکنش نشون میدم. به خاطر حرفای شما نبوده.

    اما اتفاقات جدیدی افتاده. ایشون چند سال بوده که برای مهاجرت اقدام کرده بوده. همون اول هم گفت. ولی گفت که چون جوابی ندادن، دیگه نمیخواد بیشتر از این زندگی رو به تعویق بندازه و تصمیم گرفته کارش رو در ایران راه بندازه و برای ازدواج اقدام کنه. البته هر زمانی فرصتش پیش بیاد که بره، میره.

    توی این مدت هم بیشتر تمرکز برای همینجا بود.

    الان گویا بعد از چند سال پرونده ها به جریان افتاده. و یه سری بحث هایی که قبلا به شکل احتمال کم بیان کرده بود، الان حتمالش بیشتر شده.

    الان میگه با این قیمت ارز، اگر کار مهاجرتش جور بشه، نیاز به ساپورت مالی خانواده ها هست. و اینکه اگر بخواد بره، نمیتونه همون موقع همسرش رو هم ببره و باید بره و شرایط رو جور کنه و بعد همسرش رو ببره. میگه چون پرونده اش مجردی بوده، تا زمان صدور ویزا نمیتونه عقد رسمی هم کنه چون باز مدارک همسر مطرح میشه و باز کار پذیرشش کش میاد. صدور ویزا هم فکر کنم حداقل یکی دو سالی طول بککشه.

    اصلا با این چیزایی که گفته من هنگ کرده ام. یهو شرایطش خیلی سخت تر شد.

    واقعا احساس ناامیدی یهو بهم دست داده. قدرت همراهی با چنین شرایط نامعلومی رو حس میکنم ندارم. به خصوص با توجه به اینکه میبینم به برنامه های خودش خیلی اهمیت و اولویت میده و محبت کردن و توجه به من جزو اولویتهاش نیست. میترسم بدون محبت، کم بیارم برای همراهیش توی این وضعیت.

    به مامان اینا هم که گفتم تعجب کردن. میگن ینی ما بیایم دخترمون رو دو سه سال بدون عقد شناسنامه ای پا در هوا نگه داریم تا این کاراش جور بشه؟!!! مگه رو دستمون زیادی کرده دخترمون؟

    البته قرار جلسه ای که گذاشتن هم احتمالا برای مطرح کردن همین حرفاست.

    به نظرتون چیکار کنم؟ قبول کنم؟ یا بگم اصلا برو هر وقت شرایطت معلوم و با ثبات شد اگه من زنده بودم و بودم و خواستی بیا؟ یا کلا بگم با این شرایط نمیتونم؟

    اینقدر این 4-5 ماه اذیت شدم که کم کم داذم میگم خدایا غلط کردم. همون مجردی بهتر بود و آدم خودم بودم.

  9. کاربر روبرو از پست مفید Pooh تشکرکرده است .

    میس بیوتی (چهارشنبه 19 اردیبهشت 97)

  10. #16
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,056
    امتیاز
    146,983
    سطح
    100
    Points: 146,983, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,661

    تشکرشده 36,004 در 7,404 پست

    Rep Power
    1092
    Array
    سلام عزیزم

    شما بگذار این جلسه ای که میگه تشکیل بشه اگر همین حرفها مطرح شد بگید خب شما اقداماتتون را بکنید و با توجه به اینکه قرار نیست عقدی باشد ... در این مدت من این حق را دارم که خواستگاران دیگری اگر پیش آمد را پذیرش و بررسی کنم و .... اگر تا مساعد شدن شرایط شما من ازدواج نکرده بودم که ادامه موضوع پیش خواهد آمد و اگر ازدواجی صورت گرفت که ان شاء الله در زمان مساعد شدن شرایط شما یک کیس مناسب برای شما پیش خواهد آمد.

    ایشون اینجوری که منطقی و صادقانه حرفهایش را زده قاعدتا این حرف و خواست منطقی شما را هم خواهد پذیرفت و شما هم از این به بعد خواستگارهای دیگر را پذیرش و بررسی کنید

    موفق باشی

  11. کاربر روبرو از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده است .

    Pooh (دوشنبه 17 اردیبهشت 97)

  12. #17
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 03 خرداد 01 [ 02:25]
    تاریخ عضویت
    1396-9-29
    نوشته ها
    147
    امتیاز
    5,314
    سطح
    46
    Points: 5,314, Level: 46
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 36
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 144 در 79 پست

    Rep Power
    28
    Array
    یعنی ایشون حمایت مالی خانواده شما رو هم می خوان؟

  13. کاربر روبرو از پست مفید Parastou تشکرکرده است .

    Pooh (دوشنبه 17 اردیبهشت 97)

  14. #18
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 20 دی 02 [ 06:41]
    تاریخ عضویت
    1394-10-27
    نوشته ها
    433
    امتیاز
    16,845
    سطح
    82
    Points: 16,845, Level: 82
    Level completed: 99%, Points required for next Level: 5
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    10000 Experience PointsTagger First ClassVeteran
    تشکرها
    1,911

    تشکرشده 947 در 322 پست

    Rep Power
    99
    Array
    Poohعزیز پست صباجان رو در صفحه قبل خوندی؟

  15. کاربر روبرو از پست مفید tavalode arezoo تشکرکرده است .

    Pooh (دوشنبه 17 اردیبهشت 97)

  16. #19
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 25 اردیبهشت 01 [ 00:01]
    تاریخ عضویت
    1390-6-17
    نوشته ها
    1,916
    امتیاز
    39,710
    سطح
    100
    Points: 39,710, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    3,897

    تشکرشده 3,095 در 1,314 پست

    Rep Power
    315
    Array
    سلام.
    ممنونم از فرشته مهربان عزیز. درست میگید. من که به هیچ عنوان حاضر نیستم چنین شرایطی رو قبول کنم و نظر شما کاملا درسته.

    پست صبا جان رو بله. خوندم. چند روز پیش خود ایشون تماس گرفت که قرار یک جلسه بذاریم که بیان منزل ما. و همونطوری که گفتم احتمالا همین حرفهایی که بهش اشاره کرد رو میخوان با خانواده مطرح کنن.

    اما اگرمنظورتون نظر ایشون در مورد اینه که ایشون یا کلا به من علقه ای ندارن یا اینکه کلا آدم سردیه، واقعا قضاوتی در مورد حس ایشون نمی تونم کنم. فقط من چند وقت پیش چون ازش توجه نمیدیدم یک بار بهش گفتم که روحیاتمون به هم نمیخوره و بهتره تمومش کنیم ولی باز ادامه داد. و ناراحت هم شده بود و میگفت شما چرا زود صورت مساله رو پاک میکنید و توی زندگی باید ثابت قدم بود.به خاطر همین میگم که درسته که شاید علاقه خاصی بهم نداشته باشه، ولی فکر نیمکنم دنبال این باشه که منو یه جوری زده کنه. چون اگه اینجوری بود با همون حرف من از خداش بود تمومش کنه. خودم میدونم علاقه خاصی بهم نداره ولی فکر میکنم احتمالا یک کشش اولیه ای براش دداشته( هرچند نمیدونم دقیقا طبق کدوم ملاک خودش)

    البته صبا جان گفته بودن که ممکنه آدم سردی باشه پس مسئولیت پذیر نیست.
    واقعا سردی باعث بی مسئولیتی ممکنه باشه از نظر علمی؟

    در مورد توقعات عاطفیم هم همون اوایل که باهاش حرف زدم، گفت :"نگران نباشید. من خودم مثل یه بهمن میمونم و هنوز فرصت احساسات به خرج دادن نداشته ام و گرنه آدم احساسی هستم و الان هم عقلم جلوتره و میخوام انتخاب مطمئنی داشته باشم. علاقه واقعی هم توی زندگی به وجود میاد اگر زن و شوهر هم رو بفهمن و با هم رفیق باشن"

    طبق این حرفهاش میگم شاید هم واقعا آدم سردی نیست و فعلا اصلا به احساس میدون نداده.

    یه سری رفتارهای احساسی ازش دیده ام. نسبت به خودم نه البته. ولی مثلا دیدم که نگران گل خونشون میشه یا نگران ماهی ها یا یه بار بیرون بودیم یه مامان داشت بچه ی ه چهارسالش رو بدجور دعوا میکرد و دیدم چقدر دیدن این صحنه براش آزاردهنده بود. یعنی در کل رفتارهای مهربانانه ازش دیده ام. ولی تا حالا مثلا ابراز علاقه ای به من نکرده یا زنگ نمیزنه و تقاضای ملاقات نمیکنه. که شاید واقعا فقط برای اینه که در مرحله شناخته.

    اا گذشته از تمام اینها، شرایطش یکم سخت شد. فکر کنم همون حرفی که فرشته مهربان گفتن، بهترین تصمیم باشه.
    ویرایش توسط Pooh : دوشنبه 17 اردیبهشت 97 در ساعت 13:21

  17. #20
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,056
    امتیاز
    146,983
    سطح
    100
    Points: 146,983, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,661

    تشکرشده 36,004 در 7,404 پست

    Rep Power
    1092
    Array
    با سلام

    اینکه ایشون احساسات به خرج نداده و صادقانه هم گفته که این کار را نمی کند چون می خواهد انتخابی مطمئن و عاقلانه داشته باشد کار درستی کرده و این به نفع شماست چون پای احساسات بیاد وسط احتمال تحریف در شناخت برای شما بسیار است .

    خانمها بطور طبیعی بخاطر فاز احساسات منتظر توجه عاطفی هستند اما باید کنترل داشته باشند و اجازه ندهند تحریف شناختی پیش بیاید ...

    شما فرصت داشتی رفتار ایشون را در بستر خانواده و با اعضاء خانواده و ... مشاهده کنی و اشاره به نمونه هایی از این مشاهدات هم داشتی و نهایتاً هم مشاوره دقیق و سنجیده نزد مشاوری مطمئن کمک کننده هست ...

    لذا از این بحث عدم توجه و نشون ندادن احساسات خارج شوید ... شما الآن با شرایط جدید ایشون مواجه هستید که کلاً روند را دگرگون کرده و لذا همان راهنمایی ای که داشتم اگر ایشان مطرح کردند که بدون عقد باید دوسه سال منتظرشان باشید چاره کار و شرایط شماست

    موفق باشی

  18. کاربر روبرو از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده است .

    Pooh (سه شنبه 18 اردیبهشت 97)


 
صفحه 2 از 9 نخستنخست 123456789 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. شرایط زندگی من و اومدن خواستگار..لطفا راهنماییم کنید من چطوربرخوردکنم
    توسط Kimiya.khanom در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: چهارشنبه 22 شهریور 96, 04:50
  2. دارم وابسته میشم...راهنماییم کنید
    توسط parasoo67 در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 31
    آخرين نوشته: دوشنبه 08 اسفند 90, 02:39
  3. ای آیینه! من مال خدا هستم
    توسط baran.68 در انجمن داستان و حکایت آموزنده
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: سه شنبه 26 مرداد 89, 00:13
  4. راهنماییم کنید-خواستگارجدید
    توسط النا61 در انجمن دو دلی در انتخاب همسر
    پاسخ ها: 47
    آخرين نوشته: دوشنبه 21 اردیبهشت 88, 23:18
  5. +راهنماییم کنین دیگه واقعا خسته شدم
    توسط Sahar H در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: سه شنبه 22 بهمن 87, 23:42

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 19:36 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.