درود به شما
من و همسرم در دوران عقد هستیم.همکار بودیم و ازدواجمون عاشقانه بود. اختلاف فرهنگی هم داشتیم اما کنار اومدیم. بطوری که من یه خانواده معمولی از نظر مذهبی دارم و حتی سگ نگهداری میکردم و همسرم نماز میخواند و خانوادشون تا حدودی مذهبی هستند.
از نظر مالی ما تا حدودی بالاتر هستیم البته اوضاع مالی همسرم در سطح ما هستش.به این ترتیب که ما ابتدا همکار بودیم بعد با هم شریک کاری شدیم و حتی ناهار رو با هم میخوردیم و به مرور علاقمند شدیم. با هم خانه خریدیم لوازم زندگی و ماشین های مان رو عوض کردیم.همکاران سرکار ما رو مثال میزدند
رابطه در دوران آشنایی تا حدودی محدود بود یعنی رابطه نزدیک ما بعد از عقد بود. از لحاظ فیزیکی و چهره و تحصیلات با هم تناسب داریم و اضافه کنم همسرم بسیار خوش قیافه و خوشتیپ هست بطوریکه ته ریش میگذاره که کمتر جلب توجه کند.
بخاطر توجهاتی که خانمها بهش داشتن خیلی اوقات بحث و دعوا داشتیم و بگم که این مدت هیچ خیانتی از طرفش ندیدم و همش حساسیت من بوده و توجهات زن های دیگه کلافم کرد.
یکی این موضوع ناراحتم میکنه
موضوع دوم و اصلی این هست ما چنددفعه دعوا کردیم و سر همدیگه داد زدیم اون یک بار داشت ده دقیقه تمام سر من داد میزد و من وقتی رسیدم خونه حالم بد شد. یکدفعه هم که من داد زدم منو با دست زد. خیلی ناراحت شدم دوباره دعوا شد و گریه کردم. اعصابش خورد شد دوباره آشتی کردیم. این مدت دعوا زیاد داشتیم همش سر هر چیز کوچیک دعوا میکنیم . نمیدونم چطوری رابطه رو مدیریت کنم.
میگه به هیچ عنوان صداتو نباید برای من بالا ببری ولی بعضی اوقات اینقدر یه حرفو تکرار میکنه که رو مخم میره و مجبور میشم صدامو بالا ببرم که حرفمو گوش بده یا قضیه رو فیصله بده.میترسم باز اتفاق بیفته و دست روی من بلند کنه و واسش عادت بشه.
موضوع سوم همسرم میگن بعد از عروسی دیگه نباید سرکار برم .قبل از خواستگاری در این مورد با من حرف زده بود من قبول نکردم اما پافشاری هم نکردم. الان این هم یه مشکل واسم شده.
رابطه زناشویی ما خیلی خوبه و اصلا مشکلی نداریم و کاملا راضی هستیم. اما این مشکلات میترسم من یا هردو ما رو از زندگی دلسرد کنه.
خواهش میکنم راهنمایی بفرمایید.سپاس
نوشته اصلی توسط sahar.66
علاقه مندی ها (Bookmarks)