مشکلات من و همسرم در دوران عقد

[sahar.66]

سلام
دوستان من و شوهرم امروز دوباره سرکار دعوا کردیم. نمیدونم چکار کنم دعوا نکنیم

سلام
میتونی توضیح بدی سر چه چیزی. و چه حرف هایی بینتون رد و بدل شد؟

[لیا]

سلام
میتونی توضیح بدی سر چه چیزی. و چه حرف هایی بینتون رد و بدل شد؟

سلام
قرار بودش واسه یه پروژه بریم از روز قبل هماهنگ کرده بودم و شوهرم اطلاع داشت.صبح منشی اول زنگ زد اتاق ما و من جواب دادم قطع کرد. بعد با برگه اومدش توی اتاق و برگه رو دست شوهرم داد و گفتش این پروژه رو ساعت ۱۱ برو بازدید کن . گفتم ساعت ۱۱ جای دیگه قرار داریم. منشی گفت من از دیروز هماهنگ کردم.گفتم منم از دیروز هماهنگ کردم و این کار مهمتره چونکه نظارت میخواد اون کار رو بعدا هم میشه انجام داد،شوهرم گفت از دیشب این رو هماهنگ کردیم.منظورش حرف منشی بود.منم گفتم من از دیروز صبح هماهنگ کردم و تو هم در جریان بودی و حتی امروز صبح زنگ زد دیدی که قرار رو فیکس کردیم.
یه حالت لج و لجبازی با من درآورد و گفت من میخوام برم اینجا تو اون پروژه رو برو.گفتم پس تو هم از این به بعد برو با اون خانم کار کن .به منشی چه ربطی داره تو کار مهندس ناظر دخالت میکنه. بیاد حرفشو بزنه و بره چرا تعیین تکلیف میکنه.
خلاصه بحثمون بالا گرفت من برگه رو پاره کردم و شوهرم صندلی منو هل داد نزدیک بود از روی صندلی بیفتم.حرکتش خیلی بد بود. مدیر از دوربین دید کلی با اون دعوا کرد که چرا این کار رو کردی اگر صندلی میفتاد چیزیش میشد تو چه جوابی میدادی. با منشی هم دعوا کرد که به تو ربطی نداره بخوای تاکید کنی فقط باید برگه رو میدادی و اطلاع رسانی میکردی.
الان من و شوهرم با هم خوبیم ده دقیقه بعد آشتی کردیم ولی هنوز اثرش باقی مونده.امروز هم گفتش هرجا خواستی بازدید بری بگو منم همراهت بیام قربونت برم.
نمیدونم چرا همش دعوا میکتیم خیلی دلم گرفته ناراحتم

[sahar.66]

لیای عزیزم
توی همچین شرایطی همیشه نظر همسرت رو بخواه اونم بدون اینکه بخوای عصبانیت رو در رفتار یا گفتارت نشون بدی.
میتونی بگی عزیزم قراره هم همین ساعت جای دیگم بریم.. چکارش کنیم بنظرت؟

بنظرم نباید برگه رو پاره میکردی .. ایشونم نباید میزد به صندلی. یجورایی برخی مهارت ها و کنترل خشم رو ندارین.
هر کسی میخواد ثابت کنه که اون داره درست میگه و حق با اونه. لج میکنین و ...
اینو نباید دیگران ببینن.. هم برای زندگی شخصیتون خوب نیست و هم برای محیط کاری. اگر کسی متوجه این مسئله بشه میتونه خیلی راحت احساسات شما رو تحت تأثیر قرار بده و وارد جریانات جدید بشین.

خودتم میبینی همسرت هیچ مشکلی با تو نداره. خیلی خوبه که راههای کنترل خشم و یکسری مهارت ها رو در ارتباط با هم و همسرداری هر دوی شما مطالعه کنین و اینو قرص تقویتی زندگیتون بدونین.
و نکته ی پایانی حساسیت خودت رو در تمام جنبه ها پایین بیار

[الهه زیبایی ها]

نمیدونم چرا همش دعوا میکتیم خیلی دلم گرفته ناراحتم


همه دعوتتون نمیدونم
ولی تو این دعوای آخرتون
خیلی راحت ی مسئله ساده رو به دعوا تبدیل کردید


جلوی غریبه ها حرفاتونو زدن.....جرو بحث کردن

موقع بروز اختلاف نظر.....واکنش شدید داشتن...هل دادن یاپاره کردن کاغذ
زود قضاوت کردن.....می خواد بامن لج کنه!!!!!
ّ.....................................

چقدر درباره روحیات زن و مرد مطالعه کردید؟

چقدرمهارت های زندگی متاهلی رو یادگرفتید؟
هرچند اینها مهارت های ارتباط اجتماعی....با دوستتون این کارو نمی کنید درسته؟ چرا با همسرمون ک باید با اخلاق تر و مودب تر از همه باهاش رفتار کنیم...این باشه واکنشمون!
همه باید تلاش کنیم تا یاد بگیریم

موفق باشید

.

[لیا]

لیای عزیزم
توی همچین شرایطی همیشه نظر همسرت رو بخواه اونم بدون اینکه بخوای عصبانیت رو در رفتار یا گفتارت نشون بدی.
میتونی بگی عزیزم قراره هم همین ساعت جای دیگم بریم.. چکارش کنیم بنظرت؟

بنظرم نباید برگه رو پاره میکردی .. ایشونم نباید میزد به صندلی. یجورایی برخی مهارت ها و کنترل خشم رو ندارین.
هر کسی میخواد ثابت کنه که اون داره درست میگه و حق با اونه. لج میکنین و ...
اینو نباید دیگران ببینن.. هم برای زندگی شخصیتون خوب نیست و هم برای محیط کاری. اگر کسی متوجه این مسئله بشه میتونه خیلی راحت احساسات شما رو تحت تأثیر قرار بده و وارد جریانات جدید بشین.

خودتم میبینی همسرت هیچ مشکلی با تو نداره. خیلی خوبه که راههای کنترل خشم و یکسری مهارت ها رو در ارتباط با هم و همسرداری هر دوی شما مطالعه کنین و اینو قرص تقویتی زندگیتون بدونین.
و نکته ی پایانی حساسیت خودت رو در تمام جنبه ها پایین بیار

سحر جان ممنونم تایپیکم رو پیگیری میکنید و واسم وقت میگذاری عزیزم
من نباید برگه رو پاره میکردم اصلا نباید حساسیت نشان میدادم .باید میگفتم باشه برو
میدونی ناراحتم از چی بود؟ از اینکه حرف اون خانم منشی بیشتر از من واسش ارزش داشت .از اینکه رابطه کاری رو تبدیل به رابطه مرد و زن کرده.مثلا چه فکری میکنه؟ اینکه اگه من چیزی بگم و قبول کنه از شاءن و شخصیتش کم میشه
اگر ما همجنس و همکار بودیم باز به این شکل رفتار میکرد؟ چطور وقتی فقط همکار بودیم حرفهایم ارزش داشت الان که ازدواج کردیم حرفهایم بد شد. من همون آدم هستم
میخواد یه فرمی رفتار کنه یعنی من به تو نیازی ندارم
توی این مدتی که همکار بودیم بخصوص قبل از ازدواج خیلی مدیران و دیگران از من تعریف میکردند.حتی مدیرم چندمرتبه گفت اگر چهارتا آدم باهوش و زرنگ و مسئولیت پذیر مثل این خانم داشتیم الان کار ما فلان شکل بود و به فلان جا رسیده بودیم.
همسرم همه این حرفها رو می شنید.یعنی امکان داره جبهه گیری هایش بخاطر این باشه یا نه من بد با اون برخورد میکنم

[الهه زیبایی ها]

سخنرانی دکتر حبشی کلید مرد رو دانلود کنید و گوش کنید
تا جواب سوالتونو پیدا کنید
نگران نباشید درست میشه انشالله

[لیا]

سخنرانی دکتر حبشی کلید مرد رو دانلود کنید و گوش کنید
تا جواب سوالتونو پیدا کنید
نگران نباشید درست میشه انشالله

سلام دوست خوبم
همه رفتارهای تند ما اشتباست ولی نمیتونم جلویش رو بگیرم واقعا نمیدونم چطوری اینکار رو انجام بدم
قبلا کلید مرد رو شنیدم عزیزم به نظرم اغراق آمیزه شاید بهتر بود ایشون میگفتن کلید مردهای ایرانی
والا اگر همه مردهای دنیا این مدلی بودن که جناب دکتر فرمودند الان هیچ زنی توی دنیا پیشرفت نمیکرد

[سالم96]

با سلام و احترام...یه چیزایی هست که برای من قابل درک نیس...چیزی هست که شما تو نوشته هاتون بهش اشاره نمیکنید که نمیتونم این اطلاعات رو بهم وصل کنم:
محیط تون چطور فضایی داره؟ منظورم اینه که فضای کاری شما ایجاب میکرده و از قبل از اشنایی تون، شما شاهد این بودین که همسرتون با هر یک از همکارهای خانمتون یک رابطه قوی داره؟!یعنی برام کمی ملموس نشد این فضا.....یعنی در مجموع چند همکار خانم تو شرکتتون روی همسر شما نسبت به خود شما مانور بیشتری میدن؟
دوم اینکه رفتار شما و همسرتون در محیط کار بگونه ایی بوده که بقیه فهمیدن شما با همسرتون احیانا مشکلی در ارتباط با همکارای خانمتون دارین؟
همسرتون جایی حرفی از شما زده..کجا حرمت شما را پیش همکارا حفظ نکرده..کجا پشت سرتون حرف زده ...چرا ازینکه بخواد حرف شما رو به حرف دیگری ترجیح بده پرهیز کنه؟!حرکت دست اقایون نتیجه کم اوردن از لحاظ روحی هست... اشتی و احساس خوب بعدش نتیجه پشیمانی هست ولی بنظرم خشمی که دارین توانایی هاتون رو به زانو در اورده....
شما چطور شد اینطور شدین؟ یعنی اینقدر فاصله از همسرتون گرفتین
به قول یکی از کاربرا دیگه وقتشه با مشاور ادامه بدین....چیزی تو دلهاتون هست که بدجور پنهان میکنید...ولی اطرافیانتون خوب درک کردن و با اون دارن اسکی میکنن رو روابطتون....
شما هرچقدر باهوشتر باشین(iq) مشکلاتتون بیشتره چون درکتون از وقایعی که داره اتفاق میفته ..سرعت بیشتری داره از رفتاری که باید داشته باشید(eq)....
بنظرم دلخوریاتون برای خیلی قبلتر هست و جدیتر از اون چیزی هم هست که بنظر میاد و رفته رفته هم داره عمیقتر میشه....

[Parastou]

دعواهای دیگه تون رو نمی دونم اما تجربه ی چند سال زندگی مشترک به من می گه که تو همچین موردی مشکل از اون جایی شروع می شه که زن و شوهر یاد نگیرن صبر کنن تا در خلوت دو نفره خودشون در مورد اختلاف نظرشون به نتیجه مشترک برسن. شما می تونستید تو اون لحظه منشی رو به بیرون هدایت کنید و بگید چون دو برنامه هم زمان فیکس شده بهت اطلاع می دیم چه باید بکنی. اگر هم به ایشون ربطی نداشت و صرفا اطلاع دهنده بودن که فقط کافی بود صبر کنید که بره.
مردهای ایرانی به شدت در مورد این که زن ذلیل خطاب بشن حساسن. وقتی ما خانم ها جلوی دیگران باهاشون مخالفت می کنیم، فکر می کنن در صورت کوتاه اومدن سرشکسته می شن. این که همسران ما، مردانی باشن با حس سرشکستگی باب میل ما هم نیست. پس ناچاریم کمی خویشتن دار باشیم و نظرمون رو تا حد ممکن است در خلوت و با ادبیاتی بیان کنیم که نشون بده هدفمون رسیدن به نتیجه مطلوبه نه به نشانه زدن تیر خودمون.

[شیدا.]

سلام

توی دعوای آخر، همکار بودن و همسر بودن را قاطی کردید و شدت دعوا بیشتر شده.

اگه این آقا فقط همکار شما بود، اینطوری باهاشون بحث می کردید؟

فکر می کنم بهترین راه برای کم کردن این بحثها این باشه که از مدیرتون بخواهید شما دو نفر را از هم جدا کنه. مسئولیتها و اتاق و کارتون مجزا باشه.
همکار نزدیک نباشید.

البته اگه خودتون بتونید دنیای همکاری و همسری را جدا کنید هم می شه. اما یه کم شاید سخت باشه.