سلام
وقت دوستان بخیر
ده ماهه پیش در دوران رهایی از یک رابطه بودم و اینجا پیام گذاشتم
الان حدوده شش ماه و شش روزه در یک رابطه ی دیگه هستم ... طرف مقابلم پسر پاکی هست و واقعا قصدش رابطه ی هدف داره و خانواده هامون از رابطه مون خبر دارن و یه آشنایی نسبی دارن باهامون اما ایشون قبل از من الان 26 سالشونه در سن 19 سالگی با یکی از اقوام مادرشون نامزد شده ( عقد کردن اما سر خونه و زندگی نرفتن ) طبق چیزی که خودش عنوان کرده دختر خانم ایشون رو خواستن و ازشون خواستگاری کردن و ایشونم از اول اصلا هیچ علاقه ای به دختر خانم نداشتن و فقط برای اینکه سربازی نرن در 19 سالگی موافقت به عقد دادن و از روز اول بداخلاقی و بی محلی کردن و بعد از یک سال که دختر خانم پذیرفتن که ایشون بهشون علاقه مند نمیشه و دعوا و مرافه خانواده ها شروع شده و دختر خانم به طلاق توافقی رضایت ندادنو گفتن با احساساتم بازی شده و حق هم دارن و بعد از 3 سال دعوا و مرافه ایشون رفتن سال 94 درخواست طلاق دادن و دادگاه و .... و الان هم پدر ایشون دارن مهریه میدن
نامزد سابق ایشون در یک اقدام ناگهانی شب کنسرت گروهمون که هردومون در اون گروه نوازنده هستیم اومدن کنسرت و هر دومون رو سورپرایز کردن درواقع بدون اطلاع از سایت بلیت خریدن منم چون از ایشون شنیده بودم که نه تنها هیچ حس و جذبه ای نامزدشون نداشته براشون و حتی از هیکل و قیافه ی و چاقیه ایشون خوشش نمی اومده بعد کنسرت با یه حرصی ازش پرسیدم این که لاغر کرده کجاش چاقه ازش ایراد گرفتی انقدر ظاهر بینی! سر این جملات ایشون ازم خیلی ناراحت شدن و فرداش بهم با نیشخند گفتن تو فکر میکنی خیلی خوشگلی؟! من اصلا ظاهر بین نیستم اگر بودم میرفتم سراغه یه حوری برای من خیلی چیزا قبل از ظاهر مهم هست (حالا جالبیش اینه من مغرور نیستم اما از وقتی یادم میاد همه ی اطرافیانم دوست فامیل آشنا معلم های مدرسه مدیر ناظم همه از چهره و هیکلم و جذابیتم تعریف میکردن اصلا مغرور نیستم به طاهرم اما لابد خوبه که این همه همه تعریف میکنن ازم)
دیشب هم اصلا حرفی از ظاهر نبود یه دفعه بی مقدمه تو چت شروع کردن گفتن تو که به من گفتی ظاهر بین شاید باورت نشه اما من اولین بار که تو رو تو دانشگاه دیدم و برگشتم نگات کردم تو همون نگاه اول دیدمت جذبت شدم یه کششی احساس کردم اما اگر نوازنده نبودی جدی نمی شدم و نمی اومدم سراغت چون معیار اصلیم موزیسین بودنت بود !!!! و بعدش من یکم سوال پیچش کردم حقیقتش بهم برخورد گفت من اطرافم همه خانم ها نوازنده هستن دانشگاه آموزشگاه سر کار همه جا اما چون اون کشش اولیه رو بهت داشتم و اولین بار دیدمت جذبم کردی اومدم سراغت اما گفت تنها نیستن اگر کشش اول رو داشتی اما موزیسین نبودی نمی اومدم سراغت اگر موزیسین بودی اما کشش اولیه رو نسبت بهت نداشتم هم نمی اومدم سراغت اما من سر این بحث ها و حرفهایی که بهم گفت من حقیقتش خیلی بهم ریختم و ناراحت شدم
به نطرتون حرفهایی که ایشون بهم زدن بد هست و من ناراحتیم بی مورد نیست ؟؟؟ یا واقعا حق دارم ناراحت بشم ؟؟؟؟
چون تو تمام این شش ماه فکر میکردم ایشون نسبت به من عشق در نگاه اول داشتن چون وقتی ایشون من رو دیدن تو دانشگاه من اصلا ایشون رو نمیشناختم سه سال پیش جواب بورسیه شون اومده و برای ارشد المان رفتن از آلمان که درسشون تموم شد برگشتن تو اینستا بهم پیام دادن و بهم گفتن من شمارو دوران دانشجوییم تو ایران دیدم تو دانشگاه و جذبتون شدم و تو ذهنم موندید اومدم بهتون بگم اما باید یه ماه بعدش از ایران میرفتم پرس و جو کردم از بچه ها الان برگشتم و اگر مجرد هستید با هم آشنا بشیم و ..... چون بهم اینطور گفتن و سه سال تو آلمان بودن و از فکرشون در نیومدم من فکر میکردم نسبت بهم حس عشق در نگاه اول دارن اما از وقتی نامزد سابقشون رو دیدم و هی سوال پیچشون کردم با هام یه جور دیگه حرف میزنن
علاقه مندی ها (Bookmarks)