به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 11
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 16 خرداد 97 [ 10:51]
    تاریخ عضویت
    1392-9-10
    نوشته ها
    79
    امتیاز
    4,906
    سطح
    44
    Points: 4,906, Level: 44
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 44
    Overall activity: 48.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First ClassVeteran
    تشکرها
    122

    تشکرشده 156 در 48 پست

    Rep Power
    0
    Array

    سر بچه دوم با همسرم به اختلاف شدید برخوردیم

    سلام دوستان.سال نوتون مبارک
    من 33 ساله و همسرم 36 ساله. یه دختر 2.5 ساله هم داریم
    همسرم از همون ابتدای ازدواجمون معتقد بود یا بچه نداشته باشیم یا دوتا. 5 سال بعد از ازدواجمون دخترمون به دنیا اومد. اما من هیچ.وقت علاقه ای به داشتن بچه دوم نداشتم و ندارم و این قضیه استرس و فشار روحی زیادی بهم وارد کرده. ازون طرف هم همسرم جدیدا خیلی سر لین قضیه داره بهم فشار وارد میکنه و وقت و بی وقت مطرحش میکنه.واقعا سر این قضیه افسردگی گرفتم. باور کنید انقدر از اوردن یه بچه دیگه وحشت دارم که حتی به طلاق فکر میکنم.
    اگه ممکنه راهنماییم کنید چطور این مشکل ما حل بشه؟

  2. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 02 فروردین 03 [ 23:18]
    تاریخ عضویت
    1393-6-31
    نوشته ها
    557
    امتیاز
    19,364
    سطح
    88
    Points: 19,364, Level: 88
    Level completed: 3%, Points required for next Level: 486
    Overall activity: 67.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience PointsOverdrive
    تشکرها
    1,198

    تشکرشده 1,407 در 461 پست

    Rep Power
    133
    Array
    سلام میشه بفرمائید داشتن بچه دوم از چه جهت یا جهاتی براتون استرس آور و وحشتناکه؟

    به نور نگاه کن ! سایه ها پشت سرت خواهند بود.

  3. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 16 خرداد 97 [ 10:51]
    تاریخ عضویت
    1392-9-10
    نوشته ها
    79
    امتیاز
    4,906
    سطح
    44
    Points: 4,906, Level: 44
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 44
    Overall activity: 48.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First ClassVeteran
    تشکرها
    122

    تشکرشده 156 در 48 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ازین جهت که تمام مسوولیت های بچه به دوش خودمه و حتی اگه همسرم قول بده که کمک کنه مطمئنم که اینکارو نمیکنه چون سر بچه اول ثابت کرد. وقتی نیم ساعت بچه بهش سپرده میشه وتقعا عصبی میشه و حتی سر بچه داد میزنه. از ین جهت که با اومدن بچه اول ما خیلی از تفریحات ما از بین رفت. روابط عاشقانه مون کمتر شده. ازین جهت که با پجود همین یک بچه من به سختی میتونم برم سر کار و با داشتن دپتا بچه مطمئنم که دیگه امکانش نخواهد بود. چون تمام مسوولیت های خونه هم به دوش خودمه و همچنین اینکه من دیگه واقعا نمیتونم دوتا بچه رو پیش مادرم بزارم. من بعد از بچه دار شدنم به سختی وزنم رو کم کردم پ واقعا از حاملگی و زایمان متنفرم. هیچ خس خوبی واقعا نداشتم. دائم لز هیکلم ناراحت بودم.کلا من ادمی نیستم که زیاد بچه دوست داشته باشم. از سر و کله زدن با بچه متنفرم هرچند که الان واقعا برای دخترم هیچی کم نمی زارم و خیلی باحوصله باهاش برخورد میکنم ولی واااقعا خسته ام،خستههههه

  4. #4
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    یکی از مسئولیتهای شما توجه به تربیت و بعد روانی و عاطفی کودکتون هست.

    بچه ای که تنها بزرگ بشه ( با پدر و مادر ) توی مهارتهای اجتماعی و روابطش با هم سن و سالهاش ضعف خواهد داشت.

    بچه ای که با مادربزرگ، بزرگ بشه که دیگه بدتر!

    حداقل اگه دو تا باشن بخاطر ارتباط با هم در این مهارتها تقویت می شن.
    نه تنها در کودکی که بعدها تو زندگی هم یه فرد نزدیک که تو خیلی از مسائل باهاش اشتراک دارند (سابقه ی خانوادگی مشابه) در کنارش هست.

    زندگی برای دخترتون در کنار یک خواهر یا برادر، شیرین تر و قشنگ تر می شه.

    تازه اول راه هستید. وقتی 4-5 سالش بشه دائم باید باهاش خاله بازی کنید، کارتون ببینید، کتاب بخونید ... اگه دو تا باشند این کارها کمتر می شه.
    دو تایی توی بازی و درس و زندگی و ... کنار هم هستند. یکی باشه خیلی چیزها را یاد نمی گیره یا براش سخت می شه.

    دخترتون هم دیگه تو سنی هست که بهتره مهدکودک بره، نه پیش مامان بزرگ
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  5. 2 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    mastanehh (یکشنبه 05 فروردین 97), بارن (پنجشنبه 16 فروردین 97)

  6. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 16 خرداد 97 [ 10:51]
    تاریخ عضویت
    1392-9-10
    نوشته ها
    79
    امتیاز
    4,906
    سطح
    44
    Points: 4,906, Level: 44
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 44
    Overall activity: 48.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First ClassVeteran
    تشکرها
    122

    تشکرشده 156 در 48 پست

    Rep Power
    0
    Array
    بله خودمم تصمیم داشتم از بعد عید مهدکودک بزارمش. ولی این فقط یه قسمت ماجراست. اینکه خودم اصصصلا امادگیشو ندارم و از بچه ئارشدن متنفرم و چکار کنم.چطوری یا این قضیه کنار بیام؟واقعا باید تمایلی از جانب من وجود داشته باشه تا من بتونم با سختیهاش کناربیام.

  7. #6
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    برای مسائل جسمیش، با ورزش قبل و در طول بارداری می تونید مقداری زیادیش را کنترل کنید.

    رژیم غذایی مناسب هم داشته باشید زیاد وزن اضافه نمی کنید.

    دلایل همسرتون برای یا بدون بچه، یا دوتا، چی هست؟
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  8. #7
    Banned
    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 دی 02 [ 13:45]
    تاریخ عضویت
    1394-2-15
    نوشته ها
    1,099
    امتیاز
    18,366
    سطح
    86
    Points: 18,366, Level: 86
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 484
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteranOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    271

    تشکرشده 1,106 در 598 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    به نظرتون چه چیزی باعث میشه شما مسئولیت یک بچه دیگر هم نپزیرید؟؟
    ایا کمی مهار بزرگ نباش ندارید؟
    چرا استرس؟
    فکر نمیکنید طرز دیدتون باید به مسائل عوض کنید تا بهتر بتونید زندگی کنید ؟راحت بتونید بگیرید مسائل رو

  9. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 02 فروردین 03 [ 23:18]
    تاریخ عضویت
    1393-6-31
    نوشته ها
    557
    امتیاز
    19,364
    سطح
    88
    Points: 19,364, Level: 88
    Level completed: 3%, Points required for next Level: 486
    Overall activity: 67.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience PointsOverdrive
    تشکرها
    1,198

    تشکرشده 1,407 در 461 پست

    Rep Power
    133
    Array
    شیده جان حتما با توجه به اینکه چندان بچه دوست نداری و همسرت هم ظاهرا کمکی بهت نکرده تجربه سختی داشتی. اما احسنت بهت میگم که علی رغم تمام سختی ها، تمام تلاشت رو میکنی که واسه امانتی که خدا بهتون داده سنگ تموم بذاری.

    اگر فکر کنیم که این موانعی که گفتی سر راهت نباشه، باز هم نظرت همینه؟
    ممکنه بعدا نظرت عوض بشه؟ اگر جای دختر کوچکت باشی چطور؟ آینده اون تفاوتی می کنه؟ ممکنه به بچه دوم بیشتر علاقه مند بشی؟
    فکر میکنید اومدن بچه دوم لطمه ای به علاقه همسرتون به شما میزنه؟ (در تاپیک قبلیتون اشاره داشتید)
    اگر هیچ ترسی نداشتی، باز هم نظرت همین بود؟
    (هدفم از این سوالا اینه که اگر ترس و نگرانی غیرمنطقی و بیجایی داری، از سر راه تفکرت کنار بره و با آگاهی و آرامش بیشتری موضوع رو بررسی کنی، چه تصمیم به بچه دار شدن بگیرید و چه نه، در هر صورت آگاهانه باشه این تصمیم.)

    راستش من فکر میکنم اگر تصمیم به بچه دار شدن مجدد گرفتی حتما و حتما باید هم خودت و هم همسرت حوصله و عشق بهش هدیه کنید. نمیدونم همسرت با وجود اظهار علاقه به بچه، چرا وقتی رو صرف بچه اول نکرده؟؟؟؟ این سوال مهمیه.

    اگر از یک انسان دعوت میکنیم که به این دنیا بیاد وظیفمونه که براش وقت بذاریم تا با آرامش و روح و روانی سالم و با اعتماد به نفس پرورش پیدا کنه و انسانی سالم و شریفی رو به جهان اضافه کنیم که لااقل در آینده باقیات الصالحات باشه و نه خدای نکرده ....

    پس بهتره، واقع بینانه و منطقی و با در نظر گرفتن انصاف و واقعیت موضوع رو بیشتر بررسی کنی و همه جوانب رو در نظر بگیری.

    به نور نگاه کن ! سایه ها پشت سرت خواهند بود.

  10. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 03 خرداد 01 [ 02:25]
    تاریخ عضویت
    1396-9-29
    نوشته ها
    147
    امتیاز
    5,314
    سطح
    46
    Points: 5,314, Level: 46
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 36
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 144 در 79 پست

    Rep Power
    28
    Array
    سلام
    دختر شما هنوز خیلی کوچیکه و شما تازه تازه بعد از دو سال خستگی مداوم دارید کمی استراحت می کنید. مشخصه که الان کشش شروع دوباره اون روزا رو ندارید. قطعا الان نه زمان مناسبی برای دوباره بچه دار شدنه و نه دلیلی برای بحث در این مورد وجود داره. به وقتش با مطالعه و تفکر بهتر می تونید تصمیم بگیرید. یک سالی بهش فکر نکنید و به همسرتون هم بگید که بهتره بین بچه ها چهار پنج سال فاصله سنی باشه.

  11. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 16 خرداد 97 [ 10:51]
    تاریخ عضویت
    1392-9-10
    نوشته ها
    79
    امتیاز
    4,906
    سطح
    44
    Points: 4,906, Level: 44
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 44
    Overall activity: 48.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First ClassVeteran
    تشکرها
    122

    تشکرشده 156 در 48 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنون از پاسخ همگی
    تنها دلیل همسرم اینه که داشتن یک بچه ظلم بزرگی در حق اون بچه است و بچه هم درکودکی هم.در بزرگسالی تنها میمونه.
    آقا امید من متوجه منظورتون از مهار بزرگ نباش نشدم. نمیدونم این مهار بزرگ نباش یعنی چی
    زلال عزیز، همسر من برای بازی و محبت و ... معمولا وقت میزاره برای بچه مون. ولی درکل تو مسایل مربوط به کمک دادن به من در کارهای بچه خیلی بی خیاله و وقتی سه کمکی ازش میخوام خیلی طولش میده و چندبار باید ازش بخوام تا انجامش.بده. این قضیه انقد منو حرص میده که در اغلب موارد ترجیح میدم خودم اون کارو انجام بدم. مثلا وقتایی که مهمونی هستیم اگر بهش بگم حواست به بچه باشه خرابکاری نکنه چیری رو نشکنه عین خیالش نیست. میگه بزار راحت باشه کاری نداره
    بیرون که میریم مثلا رستوران میگم برو دنبال بچه یه موقع از پله ای چیزی نیفته همش میگه کاری نمیکنه نگران نباش حواسم بهش هست ولی پاقعا حواسش اون جوری که باید باشه نیست. در کل کمکی که باید بکنه نمیکنه.


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 15:28 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.