آقاامیر
من دقیقا متوجه نشدم مشکل دوست خانمتون چی هستش؟مشکلش اخلاقیه واقعا؟یابه قول خودتون اونویه رقیب عشقی حساب میکنید؟
توی روابط دوستانه سن وسال مهم نیست اونی که بیشترمعتقده به اخلاق ورفتارخوبِ خودش خواه ناخواه بااعتمادبه نفسی که داره میتونه تاثیربزاره روی طرف مقابل،حالا من میگم چه بهتر که خانم شمااین اعتمادبه نفس واین درستی وغلط بودن رو به مرورازشماواززندگی مشترک به دست بیاره تابتونه روی دوستش هم تاثیر بزاره.
یه مورددیگه که نوشتید به خانمتون گفتید زن پسرعموم خوبه وفلان...اگه همسرمن منوباخانم دیگه ای مقایسه کنه واین روبه روم بیاره اصلا نمیدونم که ته ماجراچی میشه.قاطی میکنم بدجور.چه معنی میده شوهرمن بخوادحتی توی ذهنش منوبایه خانم دیگه مقایسه کنه!!!هرزن ومردی ویژگی های خاص خودشون رودارن توی زندگی مشترک
واماراجع به دوستم
دوست من هیچ گونه مشکلی نداشت حتی پاک ترازخودم بود.شوهرم فقط به خاطرعلاقه شدیدمن به ایشون واینکه نمیتونست تحمل کنه که من واون چقدرصمیمی هستیم به اجباروادارم کرد رابطه امو باهاش قطع کنم.اولش خیلی باهاش بحث کردم میخواستم ازروی منطق بپذیره اما هیچ منطقی نداشت که اشتباه کردم نباید باهاش بحث میکردم مطمئنم اگه باراول که گفته بودیامن یااون مقاومت نمیکردم وکمی سیاست به خرج میدادم ومیگقتم عزیزم فقط تو بعدش خیلی راحت میتونستم باهاش درارتباط باشم.فقط باید خیال شوهرمو راحت میکردن که بلدنبودم.اینوبعدامتوجه شدم.
دوستموگذاشتم کناربه اجبار.چندین باربه خاطردعوای شدیدمیکردیم اماخب من گاهی که دلم تنگ میشد یواشکی باهاش تلفنی صحبت میکردم.
تقریبا تاسه سال اینجوربودم وخیلی اذیت شدم چون تنها دوستی بود که داشتم.دوستی که ازابتدایی تادانشگاه کنارهم بودیم مثل دوتاخواهر.من عاشقشم.توی تمام اون مدت فقط من بودم که سراغ اونومیگرفتم دوستم اصلا اقدامی نمیکردچون حساسیت همسرم رومیدونست راجع به خودش.
خلاصه اینکه تقریبا دوسال به طورکامل باهاش قطع ارتباط کردم حتی شماره تماسی هم ازش نداشتم.که خیلی اذیت شدم.بالاخره وقتی بچه ام یه دنیااومد یه شب ازشوهرم که باهم بیرون بودیم خواستم که منوببره درخونشون سوپرایزش کنم بابچه ام.که رفتیم وفهمیدم ازدواج کرده خلاصه دوباره باهاش ارتباط گرفتم واینباردیگه همسرم حساس نبود.چون خیالش راحت شده بوددیگه.تاالان.امادیگه اون رابطه گرم وصمیمی چندسال پیش بینمون نیست بااینکه هنوزم عاشقانه دوستش دارم.
ایناروگفتم که بدونید اگر بخوای به زور وادارش کنی که اونو کناربزاره هیچوقت ازذهنش بیرون نمیره وروزبه روز بیشتربه اون نزدیکترش میکنی.امااگه اجازه بدید که همچنان باهاش درارتباط باشه(البته گفتم که نمیدونم مشکلش چیه)بعدازیکی دوسال زندگی مشترک خودبهخود خودشون رابطه شون سردمیشه.
عمر که بی عشق رفت
هیچ حسابش مگیر...
علاقه مندی ها (Bookmarks)