به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 12
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 04 فروردین 97 [ 18:57]
    تاریخ عضویت
    1393-2-23
    نوشته ها
    15
    امتیاز
    2,978
    سطح
    33
    Points: 2,978, Level: 33
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 72
    Overall activity: 22.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran1000 Experience Points
    تشکرها
    22

    تشکرشده 11 در 6 پست

    Rep Power
    0
    Array

    یک تجربه ی تلخ دوباره

    سلام
    فکر کنم حدود سه یا چهار سال پیش بود که از تجربه ی تلخ ارتباط دو ساله ای با ی دختر تو این سایت صحبت کردم که به جایی نرسید و تمام شد و اون سال برای فراموش کردنش کمک می خواستم
    بگذریم ..
    اون ماجرا گذشت و چند ماه بعدش من با دختری آشنا شدم که خودش وارد زندگیم شد . عاشقم شد و هربار خودش با من صحبت می کرد . گذشت که کارمان به ابراز علاقه کشید و رابطه ای شکل گرفت . این دختر در خوابگاه دانشگاه شهرمون اقامت داشت اما مال شهر دیگه ای بود. سه جلسه همدیگه رو دیدیم.
    بیرون رفتیم و در انتهای جلسه ی سوم گفتم من هدفی تو این رابطه نمی بینم و با توجه به تجربه ی تلخ قبلیم میخوام تموم کنم . ما نمیتونم ازدواج کنیم. از اون اصرار و از من انکار تا در آخر به زور کاری کردم که جدا بشیم . چون میدونستم دختری که به من انقد علاقه داشته باشه و هر لحظه در دسترسم و از طرفی ازدواجی در کنار نباشه به علت تفاوت فاحش فرهنگی و اعتقادی و مذهبی ، امکان هرگونه سوء استفاده از این دختر رو به من میده . مردونگی کردم و پا روی دلم گذاشتم و جدا شدم.
    چند ماه بعد به واسطه ای این رابطه دوباره برقرار شد و در واقع من محض کمک بهش اومدم اما نمیدونم چی شد که از دستم در رفت و این رابطه به درازا کشید . 2 سال و نیم با هزار اتفاق ریز و درشت که جای گفتنش نیست ...
    یک رابطه ی عمیق فوق العاده عاطفی که زن و شوهر همدیگه بودیم که حتی در خیالاتمون بچه هم داشتیم ! ام بسیار اعتقداتمون از هم فاصله داشت و این هر روز بیشتر نمود پیدا می کرد اما در عین حال بسیار هم رو دوست داشتیم
    من قول ازدواج داده بودم اما ته دلم مطمئن بودم نمیشه .. حتی جرئت گفتن به خونواده هم نداشتم .. با اینکه عاشقش بودم اما حتی ته دل مطمئن نبودم برای ازدواج می خوامش یا نه
    کم کم نسبت بهم سرد شد . دوستم داشت دلتنکم میشد زنگ نمیزدم پیگیر میشد اما بروز نمیداد .
    سردیش هم به این علت بود که من کاری نمی کردم برای ازدواج من موکول می کردم به بعد چون میترسیدم از اقدام.
    تا اینکه اتفاق عجیبی افتاد . تلگرام من هک شد . چطوری و بوسیله ی کی نمیدونم . اما فردی که ادعا می کرد فامیل این دختر هست پیش خانواده ی من آمده و عکسهای خصوصی من و این خانم (که متاسفانه عکسهای خانم اصلا محتوای خوبی نداشت) را به صورت چاپ گرفته شده نشان داده و ادعا کرده فامیل ایشون هست و ماه هاست من و خانواده ی من را تحت نظر داره و اگر من دست از سر دخترشون برندارم به این علت که من دخترشان را فاسد! کردم من را به کشتن می دهند ! (لازم به ذکر هست فامیلهای ایشون بسیار غیرتی و متعصب و متعلق به منطقه ای از کشور هستند که از بردن نامش خودداری می کنم)
    من فوری باهاش درمیون گذاشتم و ایشون هم با خانوادش و متاسفانه بسیار بد شد و خانوادش تقاضای قطع رابطه ی فوری کردند. معلوم هم نشد این شخص کی بوده چون خانوادش اظهار بی اطلاعی کردند.
    این خانم هم تنها به بهانه ی اینکه آبروش رفته و این هم فقط تقصیر من! هست تمامی این رابطه ی دو ساله و عشق و همه چیز را فراموش کرد و فقط از من درخواست رفتن کرد ..
    کسی که با ان حجم احساسات وارد زندگی من شد و من را عاشق کرد و الان اینجوری به این علت که تو آبروی من را بردی و دیگه من نمیتونم سر بلند کنم بلاک کرد و همه چیز رو کنار گذاشت و رفت.
    انگار که هیچ وقت من رو نمیشناخته ..
    من نمیدونم الان تو این وضعیت چکار باید بکنم .. از طرفی نگران ایشون هستم چون بسیار آدم حساسی هست و خودش هزاران غم برای خودش داره و الان این قضیه و میترسم کاری دست خودش بده..
    از طرفی نمیدونم کی این کار رو انجام داده و اون عکسا الان کجاست
    خودم هستم و خاطرات یه رابطه ی دوسال و نیمه .. ی عشق بی سرانجام .. خیلی شرایط بدی دارم
    حت حس می کنم از من نفرت پیدا کرد .. منی که هیچ گناهی نداشتم ! منی که خودم همون اول متوجه اشتباه بودن این رابطه شدم و بعد ...
    من چکار کنم به نظرتون تو این موقعیت .. حالم خیلی بده ..

  2. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 24 آذر 98 [ 23:02]
    تاریخ عضویت
    1394-1-24
    نوشته ها
    762
    امتیاز
    26,356
    سطح
    97
    Points: 26,356, Level: 97
    Level completed: 1%, Points required for next Level: 994
    Overall activity: 57.0%
    دستاوردها:
    OverdriveRecommendation Second ClassTagger First ClassVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    2,761

    تشکرشده 2,595 در 691 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    215
    Array
    سلام دوست من

    آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟

    مهم نیس دیگه. میگن هر وقت ماهی رو از آب بگیری تازه است .

    _________
    توصیه اول اینکه حتما و حتما به محض اینکه آروم شدی بیا اینجا یا برو مشاوره و یا خودت آنالیز کن و مشکلات شخصیت ات رو بشناسی. مواردی در شخصیت شما نمود میکنه که باید بشناسی . هر چند که شما آدم آگاهی هستی و خیلی چیز ها رو میدونی ولی نتونستی احساساتت رو کنترل کنی.

    به نظر من راه رفته قبل رو دیگه تکرار نکن. الان که خود دختر خواسته، از این رابطه به طور قطعی بیرون بیا.

    دختر به اندازه خودش سهم داره تو این ارتباط و باید پای اشتباهش بایسته .
    اگر میخواهی کمک باشی به خودت، خونوادت، دختر و خونواده اش باید بری بیرون و اجازه بدی هر شخصی خودش اشتباهش رو جبران کنه.
    شما فعلا فقط مسئول خودت باش .

    در مورد عکس ها هم، پدر دختر قطعا اگر قضیه حاد بشه پیگیری میکنه هر چند که گفتی غیرتی هم هستن. از طرفی تهدید شدی که اگر بیرون نرید چه و چه میشود. پس باز هم بری بیرون بهتره.


  3. کاربر روبرو از پست مفید mohamad.reza164 تشکرکرده است .

    گیسو کمند (چهارشنبه 16 اسفند 96)

  4. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 16 اسفند 96 [ 07:41]
    تاریخ عضویت
    1396-1-28
    نوشته ها
    32
    امتیاز
    1,057
    سطح
    17
    Points: 1,057, Level: 17
    Level completed: 57%, Points required for next Level: 43
    Overall activity: 17.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    17

    تشکرشده 44 در 21 پست

    Rep Power
    0
    Array
    بازی قشنگی بود و بازیگران خوبی

    دختره دیده اقدام نمیکنی احتمال میدم یجوری از طریق خودت به تلگرمت دسترسی پیدا کرده و خودشو شخصی ناشناس جلوه داده که عکساشو برداشتن و الان به خونوادش میگن و غیرتین و فلان!
    خدا خیرت بده کدوم فامیل پا میشه برای فامیل دیگش غیرتی میشه این خانمه بشه دومیش؟ من پسر خالمو بیست ساله ندیدم....
    خانوادشم خبر کرده گفته اگر این پسره چیزی گفت حواستون باشه هماهنگ باشین.فلانی هماهنگ باشی...
    ولی آقای محترم از من بشما نصیحت دوستانه، پیگیر دختری نشو که خودشو زیر دستت میندازه، اینا ممکنه سلامت نداشته باشن و فردا شر خودشو گردنت بندازه.
    یعنی یه دختر باید بره بمیره که عکسای نچندان مناسبش با یه پسر که هیچ نسبتی نداره خصوصی شده باشه.
    جای تأسفه.
    شمام اول روخودت کار کن بعد برو وارد رابطه شو، نیاز داری پیش روانشناس بری و دور رابطه رو یه دو، سه سالی خط بکشی.

  5. 2 کاربر از پست مفید نیاز. م تشکرکرده اند .

    Quality (یکشنبه 20 اسفند 96), yaasi (پنجشنبه 17 اسفند 96)

  6. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 04 فروردین 97 [ 18:57]
    تاریخ عضویت
    1393-2-23
    نوشته ها
    15
    امتیاز
    2,978
    سطح
    33
    Points: 2,978, Level: 33
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 72
    Overall activity: 22.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran1000 Experience Points
    تشکرها
    22

    تشکرشده 11 در 6 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط mohamad.reza164 نمایش پست ها
    سلام دوست من

    آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟

    مهم نیس دیگه. میگن هر وقت ماهی رو از آب بگیری تازه است .

    _________
    توصیه اول اینکه حتما و حتما به محض اینکه آروم شدی بیا اینجا یا برو مشاوره و یا خودت آنالیز کن و مشکلات شخصیت ات رو بشناسی. مواردی در شخصیت شما نمود میکنه که باید بشناسی . هر چند که شما آدم آگاهی هستی و خیلی چیز ها رو میدونی ولی نتونستی احساساتت رو کنترل کنی.

    به نظر من راه رفته قبل رو دیگه تکرار نکن. الان که خود دختر خواسته، از این رابطه به طور قطعی بیرون بیا.

    دختر به اندازه خودش سهم داره تو این ارتباط و باید پای اشتباهش بایسته .
    اگر میخواهی کمک باشی به خودت، خونوادت، دختر و خونواده اش باید بری بیرون و اجازه بدی هر شخصی خودش اشتباهش رو جبران کنه.
    شما فعلا فقط مسئول خودت باش .

    در مورد عکس ها هم، پدر دختر قطعا اگر قضیه حاد بشه پیگیری میکنه هر چند که گفتی غیرتی هم هستن. از طرفی تهدید شدی که اگر بیرون نرید چه و چه میشود. پس باز هم بری بیرون بهتره.
    سلام
    چه مواردی مثلا ؟
    راستش قضیه خیلی شوکه کنندست برای من هنوز هنگم نمیتونم حتی با خیال راحت برم ..
    نمیدونم واقعا کار درست چیه

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط نیاز. م نمایش پست ها
    بازی قشنگی بود و بازیگران خوبی

    دختره دیده اقدام نمیکنی احتمال میدم یجوری از طریق خودت به تلگرمت دسترسی پیدا کرده و خودشو شخصی ناشناس جلوه داده که عکساشو برداشتن و الان به خونوادش میگن و غیرتین و فلان!
    خدا خیرت بده کدوم فامیل پا میشه برای فامیل دیگش غیرتی میشه این خانمه بشه دومیش؟ من پسر خالمو بیست ساله ندیدم....
    خانوادشم خبر کرده گفته اگر این پسره چیزی گفت حواستون باشه هماهنگ باشین.فلانی هماهنگ باشی...
    ولی آقای محترم از من بشما نصیحت دوستانه، پیگیر دختری نشو که خودشو زیر دستت میندازه، اینا ممکنه سلامت نداشته باشن و فردا شر خودشو گردنت بندازه.
    یعنی یه دختر باید بره بمیره که عکسای نچندان مناسبش با یه پسر که هیچ نسبتی نداره خصوصی شده باشه.
    جای تأسفه.
    شمام اول روخودت کار کن بعد برو وارد رابطه شو، نیاز داری پیش روانشناس بری و دور رابطه رو یه دو، سه سالی خط بکشی.
    قضیه این مورد فرق می کنه . نمیتونم قضیه رو زیاد باز کنم متاسفانه . از این کامل مطمئنم که ایشون هیچ نقشی نداره
    چون خودش انقدر تا لحظه ی آخر حالش بد بود و گریه می کرد که حد نداشت فقط به خاطر آبروش ..

  7. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 27 مرداد 98 [ 11:49]
    تاریخ عضویت
    1396-11-08
    نوشته ها
    50
    امتیاز
    1,164
    سطح
    18
    Points: 1,164, Level: 18
    Level completed: 64%, Points required for next Level: 36
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 86 در 38 پست

    Rep Power
    0
    Array
    چقدر راحت آدما مورد قضاوت قرار میگیرن و ناشناخته تهمت ناسالمی بهشون زده میشه.

    دوست عزیز به هرحال هر اتفاقی افتاده و هر منشایی داشته رابطه شما تموم شده و از سرگیری این رابطه برای کمک یا نگرانی یا هرچیز دیگه ای یه زخم کهنه رو باز میکنه. پس سعی کن فکرتو کاملا از وجودش خالی کنی و هرچیزی که ربطی بهش داره رو از زندگیت بیرون کنی. به نظر هم نمیاد نگرانی عاطفی داشته باشی و راحت با این مساله کنار اومدی پس کلا دفنش کن.

  8. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 16 اسفند 96 [ 07:41]
    تاریخ عضویت
    1396-1-28
    نوشته ها
    32
    امتیاز
    1,057
    سطح
    17
    Points: 1,057, Level: 17
    Level completed: 57%, Points required for next Level: 43
    Overall activity: 17.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    17

    تشکرشده 44 در 21 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط reza.m1986 نمایش پست ها
    چقدر راحت آدما مورد قضاوت قرار میگیرن و ناشناخته تهمت ناسالمی بهشون زده میشه.
    نوشتم ممکنه نه حتمی، پس شمام تهمت زدی!

    دوست عزیز یه مثلی هست میگن طرف برای مردم گرگه و تو خونش بره هست.
    خود استارتر با زبان بی زبانی نوشته مردونگی کرده .. خیلی راحت میتونسته در حقش ظلم کنه .
    نوشته عکسای خصوصی دو نفره که محتوای خوبی نداشته.
    از این موارد به ذهن شما خانم جلسه ای میاد؟
    همین افکار رو برخی دارن که جامعه رو گند برداشته ، بخاطر اینکه منافع خودشون تأمین بشه میگن وای تهمت ، وای فلان.
    وگرنه کدوم آدم خانواده داری از این کارا میکنه؟ هیچ پسریم بی راه دفاع نمیکنه.
    محال ممکنه یکی آبرو سرش بشه و دنبال این مسایل بره.

    نقل قول نوشته اصلی توسط sadman نمایش پست ها
    سلام
    چه مواردی مثلا ؟
    راستش قضیه خیلی شوکه کنندست برای من هنوز هنگم نمیتونم حتی با خیال راحت برم ..
    نمیدونم واقعا کار درست چیه

    - - - Updated - - -

    قضیه این مورد فرق می کنه . نمیتونم قضیه رو زیاد باز کنم متاسفانه . از این کامل مطمئنم که ایشون هیچ نقشی نداره
    چون خودش انقدر تا لحظه ی آخر حالش بد بود و گریه می کرد که حد نداشت فقط به خاطر آبروش ..
    آبرو...
    تا شما چی تعریفش کنین!
    اگر معنی و مفهوم خاصی داشت قطعا تصمیم قاطع میگرفتین .. نه اینکه ته دلتون راضی نیاشه، فکر کنین خیلی تفاوتتون زیاده، یهم بزنین و باز برین سمت طرف و ...
    اگر مفهوم داشت اون دختر بجای اینکه بشینه ببره و بدوزه با خانوادش مطرح میکرد . شرط ادامه رابطشو میذاشت پیگیری شما!! از کی و چی میترسه؟ از فامیلش؟ به اون چه مگر پدر و مادر و خواهر ، برادر نداره! اگر از فامیلش میترسید پس چرا رابطشو با شما قطع نکرد و ادامه داد؟
    الان تقصیر شما چیه؟ نمیتونه دو تا پیامک بده و حالتونو بپرسه؟ فامیلش تو سازمان جاسوسی آمریکاست داره چکتون میکنه؟
    چرا انقدر مردم انقدر رو دست میخورن؟؟؟؟
    در ضمن تناقض تو حرفاتون موج میزنه. از اون طرف میگین فامیلشو از این طرف میگین نمیدونین کی بوده و نمیدونن کی بوده!
    ویرایش توسط نیاز. م : چهارشنبه 16 اسفند 96 در ساعت 07:40

  9. کاربر روبرو از پست مفید نیاز. م تشکرکرده است .

    Quality (یکشنبه 20 اسفند 96)

  10. #7
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 مهر 01 [ 02:59]
    تاریخ عضویت
    1393-11-15
    نوشته ها
    823
    امتیاز
    34,196
    سطح
    100
    Points: 34,196, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    3,683

    تشکرشده 2,882 در 761 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    235
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط sadman نمایش پست ها
    یک رابطه ی عمیق فوق العاده عاطفی که زن و شوهر همدیگه بودیم که حتی در خیالاتمون بچه هم داشتیم !
    من قول ازدواج داده بودم اما ته دلم مطمئن بودم نمیشه .. حتی جرئت گفتن به خونواده هم نداشتم ..
    توقع داشتید این رابطه تا کجا ادامه پیدا کنه ؟ ( عاقبت اندیشی ! )
    موندن و تعهد در رابطه ای که بهش تعلق نداشتید . ( خلف وعده ، تظاهر )
    افسار زندگی و آینده رو دادید دست کسی و کسانی غیر از خودتون (انفعال )
    ورود به رابطه ای که حتم دارید اشتباهه ( انفعال ، عاقبت اندیشی)

    جناب sadman ابدا نکات بالا رو به چشم سرزنش نگاه نکنید ،
    بلکه نکاتی است که باید بررسی اش کنید و در روابطتون و سبک زندگی بهش توجه کنید .

    در مورد این حالتتون و این ترس که نمیتونید فراموش کنید :
    دکتر شیری :
    " لازم نیست کسی را فراموش کنیم زیرا بناست با همین تجربه هامون زندگی را پیش ببریم . "

    ** نهایتا شما کافیه بخواهید که فراموش کنید ، خواستن ، 80 درصد مسیر است ،
    تجربه نشان داده کسانی که هنوز نتوانستند فراموش کنند چون عمیقا به این نتیجه نرسیدند که باید فراموش کنند .
    شما به این نتیجه برسید و بخواهید که فراموش کنید ، هر روز این خاطرات کمرنگ تر میشه و بعد تمام جزئیات رابطه فراموش میشه

    حتما و قطعا شما فقط تجربه ای از ارتباط با یک شخص را همراه خواهید داشت ، و نه ، جزئیات آزاردهنده از او .

    ای خواجه درد نیست... وگرنه طبیب هست

    ای بی خبر.. از خورشیدِ پشتِ ابر !


    ویرایش توسط گیسو کمند : چهارشنبه 16 اسفند 96 در ساعت 12:42

  11. 3 کاربر از پست مفید گیسو کمند تشکرکرده اند .

    m.reza91 (چهارشنبه 16 اسفند 96), Quality (یکشنبه 20 اسفند 96), فرشته مهربان (شنبه 19 اسفند 96)

  12. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 04 فروردین 97 [ 18:57]
    تاریخ عضویت
    1393-2-23
    نوشته ها
    15
    امتیاز
    2,978
    سطح
    33
    Points: 2,978, Level: 33
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 72
    Overall activity: 22.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran1000 Experience Points
    تشکرها
    22

    تشکرشده 11 در 6 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط reza.m1986 نمایش پست ها
    چقدر راحت آدما مورد قضاوت قرار میگیرن و ناشناخته تهمت ناسالمی بهشون زده میشه.

    دوست عزیز به هرحال هر اتفاقی افتاده و هر منشایی داشته رابطه شما تموم شده و از سرگیری این رابطه برای کمک یا نگرانی یا هرچیز دیگه ای یه زخم کهنه رو باز میکنه. پس سعی کن فکرتو کاملا از وجودش خالی کنی و هرچیزی که ربطی بهش داره رو از زندگیت بیرون کنی. به نظر هم نمیاد نگرانی عاطفی داشته باشی و راحت با این مساله کنار اومدی پس کلا دفنش کن.
    نگرانی عاطفی دارم مگه میشه نداشته باشم
    ولی اونقدر قضیه بغرجه که پنهان شده

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط نیاز. م نمایش پست ها
    نوشتم ممکنه نه حتمی، پس شمام تهمت زدی!

    دوست عزیز یه مثلی هست میگن طرف برای مردم گرگه و تو خونش بره هست.
    خود استارتر با زبان بی زبانی نوشته مردونگی کرده .. خیلی راحت میتونسته در حقش ظلم کنه .
    نوشته عکسای خصوصی دو نفره که محتوای خوبی نداشته.
    از این موارد به ذهن شما خانم جلسه ای میاد؟
    همین افکار رو برخی دارن که جامعه رو گند برداشته ، بخاطر اینکه منافع خودشون تأمین بشه میگن وای تهمت ، وای فلان.
    وگرنه کدوم آدم خانواده داری از این کارا میکنه؟ هیچ پسریم بی راه دفاع نمیکنه.
    محال ممکنه یکی آبرو سرش بشه و دنبال این مسایل بره.



    آبرو...
    تا شما چی تعریفش کنین!
    اگر معنی و مفهوم خاصی داشت قطعا تصمیم قاطع میگرفتین .. نه اینکه ته دلتون راضی نیاشه، فکر کنین خیلی تفاوتتون زیاده، یهم بزنین و باز برین سمت طرف و ...
    اگر مفهوم داشت اون دختر بجای اینکه بشینه ببره و بدوزه با خانوادش مطرح میکرد . شرط ادامه رابطشو میذاشت پیگیری شما!! از کی و چی میترسه؟ از فامیلش؟ به اون چه مگر پدر و مادر و خواهر ، برادر نداره! اگر از فامیلش میترسید پس چرا رابطشو با شما قطع نکرد و ادامه داد؟
    الان تقصیر شما چیه؟ نمیتونه دو تا پیامک بده و حالتونو بپرسه؟ فامیلش تو سازمان جاسوسی آمریکاست داره چکتون میکنه؟
    چرا انقدر مردم انقدر رو دست میخورن؟؟؟؟
    در ضمن تناقض تو حرفاتون موج میزنه. از اون طرف میگین فامیلشو از این طرف میگین نمیدونین کی بوده و نمیدونن کی بوده!
    چیزی که باعث شد من برم سمتش دوباره احساس ترحم بود .. چون مشکلات فوق العاده زیادی داشت و از لحاظ روحی در بحرانی ترین وضع ممکن بود
    اما خب دله دیگه .. ادامه پیدا کرد و دل باختم
    نمیشد هم فورا بریا ازدواج اقدام کرد چون مشکلات زیادی سر راهمون بود . تصمیم گرفتیم آروم آروم جلو بریم تا ببینیم چ راه حلی پیدا می کنیم
    بگذریم که این یه توهم بیش نبود
    خب طرف خودشو فامیل معرفی کرده ولی من نمیدونم واقعا بوده یا نه
    گفتم فامیلشون توی منطقه ای تو جنوب کشور هستن که هنوز تفکرات عصر حجری دارن ! در این حد بگم

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط گیسو کمند نمایش پست ها
    توقع داشتید این رابطه تا کجا ادامه پیدا کنه ؟ ( عاقبت اندیشی ! )
    موندن و تعهد در رابطه ای که بهش تعلق نداشتید . ( خلف وعده ، تظاهر )
    افسار زندگی و آینده رو دادید دست کسی و کسانی غیر از خودتون (انفعال )
    ورود به رابطه ای که حتم دارید اشتباهه ( انفعال ، عاقبت اندیشی)

    جناب sadman ابدا نکات بالا رو به چشم سرزنش نگاه نکنید ،
    بلکه نکاتی است که باید بررسی اش کنید و در روابطتون و سبک زندگی بهش توجه کنید .

    در مورد این حالتتون و این ترس که نمیتونید فراموش کنید :
    دکتر شیری :
    " لازم نیست کسی را فراموش کنیم زیرا بناست با همین تجربه هامون زندگی را پیش ببریم . "

    ** نهایتا شما کافیه بخواهید که فراموش کنید ، خواستن ، 80 درصد مسیر است ،
    تجربه نشان داده کسانی که هنوز نتوانستند فراموش کنند چون عمیقا به این نتیجه نرسیدند که باید فراموش کنند .
    شما به این نتیجه برسید و بخواهید که فراموش کنید ، هر روز این خاطرات کمرنگ تر میشه و بعد تمام جزئیات رابطه فراموش میشه

    حتما و قطعا شما فقط تجربه ای از ارتباط با یک شخص را همراه خواهید داشت ، و نه ، جزئیات آزاردهنده از او .

    اتفاقا سرزنش نیست واقعیت محضه
    اشتباه اولیه از خود بنده بوده که میدونستم اشتباه دارم می کنم و به این اشتباه ادامه دادم
    ولی خب مشکلم با آخرشه که اینجوری شد
    من نگران آبروی ایشون هستم .. نگران حال روحیش .. متاسفانه خیلی سختی کشیده توی زندگی و واقعا همین کم بود توی زندگیش
    یعنی هم حال بد خودم از لحاظ عاطفی هست هم این نگرانی ها ..
    ممنون از صحبتاتون
    شاید یه مشاور حضوری برم تاثیری داشته باشه توی حالم .

  13. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 23 فروردین 98 [ 04:00]
    تاریخ عضویت
    1393-9-25
    نوشته ها
    43
    امتیاز
    3,685
    سطح
    38
    Points: 3,685, Level: 38
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 115
    Overall activity: 40.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    21

    تشکرشده 64 در 32 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    چقدر جالب هست و قابل تامل که این اتفاق عجیب دقیقا موقعی اتفاق افتاد که ایشون به هر علتی سرد شد. عجب تصادفی.....
    دوست عزیز من هم با کاربر نیاز. م موافق هستم. این همش بازی بوده و به نظر من ایشون فقط دنبال بهانه ای بودن تا بتونن از شما جدا شوند. اینو هر انسان عاشقی مثل خودتون میداند که هیچ آدم عاشقی نمیتواند از عشقش بگذرد. حالا حتی اگه واقعا عکسها لو رفته که اتفاقا باید بیشتر خواهان رابطه با شما باشد تا بتواند تا حدی ابروی رفته را برگرداند. نه اینکه کات بکند.
    جوری هم که شما از مظلومیت و محرومیت کشیدنهای این خانوم میگویید ادم یاد کوزت میافتد . به نظرم اینها هم فقط و فقط تلقین های دختر خانوم قصه هستند.
    شما براشون تا وقتی بنفیت داشتید باهاتون بودن حالا یکی از شما بهتر پیدا کردند و با این بازی حق به جانب ترکتان کردند شما آدم بد داستان شدید. صبر کنید به موقعش خبرشو میشنوید که ازدواج کردند یا نامزد کردند....

  14. 2 کاربر از پست مفید yaasi تشکرکرده اند .

    Quality (یکشنبه 20 اسفند 96), sadman (شنبه 19 اسفند 96)

  15. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 19 تیر 98 [ 01:12]
    تاریخ عضویت
    1396-3-26
    نوشته ها
    30
    امتیاز
    1,939
    سطح
    26
    Points: 1,939, Level: 26
    Level completed: 39%, Points required for next Level: 61
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    4

    تشکرشده 12 در 10 پست

    Rep Power
    0
    Array
    پسر خوب شما که یک بار زخم خورده بودی چرا دوباره وارد این بازی شدی؟ مومن از یه سوراخ دوبار گزیده نمیشه. دوستی ها قبل ازدواج خوب نیست. خودم تجربه کردم که می گم. تاپیکم هنوز تو سایت هست. 6 ماه قبل اومدم اینجا و از رابطم با دختری گفتم که همه کار واسش کردم. روزی صدبار گفتم دوستت دارم. بردمش بیرون شهر گردوندمش. آخرش گفت قراره با یکی دیگه ازدواج کنه. منو بلاک کرد و وقتی با یه خط دیگه بهش زنگ زدم منو بی غیرت خطاب کرد و گفت به پلیس زنگ می زنم و می گم مزاحم زن شوهر دار شدی! دختری که خودش همیشه می گفت بریم بیرون. عمرتو سر این چیزا هدر نده. به خدا توکل کن و ازدواج کن. از خانواده کمک بگیر. همون ازدواج سنتی بهتر از این در به دری هست. مطمین باش اگه باهاش ازدواج می کردی شاید در آینده مشکلات بیشتری می داشتی. دختری که به این راحتی با مردای غریبه ارتباط می گیره حتما یه مشکلی داره.

  16. 2 کاربر از پست مفید سینای تنها تشکرکرده اند .

    Quality (یکشنبه 20 اسفند 96), sadman (شنبه 19 اسفند 96)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 16:13 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.