سلام
فکر کنم حدود سه یا چهار سال پیش بود که از تجربه ی تلخ ارتباط دو ساله ای با ی دختر تو این سایت صحبت کردم که به جایی نرسید و تمام شد و اون سال برای فراموش کردنش کمک می خواستم
بگذریم ..
اون ماجرا گذشت و چند ماه بعدش من با دختری آشنا شدم که خودش وارد زندگیم شد . عاشقم شد و هربار خودش با من صحبت می کرد . گذشت که کارمان به ابراز علاقه کشید و رابطه ای شکل گرفت . این دختر در خوابگاه دانشگاه شهرمون اقامت داشت اما مال شهر دیگه ای بود. سه جلسه همدیگه رو دیدیم.
بیرون رفتیم و در انتهای جلسه ی سوم گفتم من هدفی تو این رابطه نمی بینم و با توجه به تجربه ی تلخ قبلیم میخوام تموم کنم . ما نمیتونم ازدواج کنیم. از اون اصرار و از من انکار تا در آخر به زور کاری کردم که جدا بشیم . چون میدونستم دختری که به من انقد علاقه داشته باشه و هر لحظه در دسترسم و از طرفی ازدواجی در کنار نباشه به علت تفاوت فاحش فرهنگی و اعتقادی و مذهبی ، امکان هرگونه سوء استفاده از این دختر رو به من میده . مردونگی کردم و پا روی دلم گذاشتم و جدا شدم.
چند ماه بعد به واسطه ای این رابطه دوباره برقرار شد و در واقع من محض کمک بهش اومدم اما نمیدونم چی شد که از دستم در رفت و این رابطه به درازا کشید . 2 سال و نیم با هزار اتفاق ریز و درشت که جای گفتنش نیست ...
یک رابطه ی عمیق فوق العاده عاطفی که زن و شوهر همدیگه بودیم که حتی در خیالاتمون بچه هم داشتیم ! ام بسیار اعتقداتمون از هم فاصله داشت و این هر روز بیشتر نمود پیدا می کرد اما در عین حال بسیار هم رو دوست داشتیم
من قول ازدواج داده بودم اما ته دلم مطمئن بودم نمیشه .. حتی جرئت گفتن به خونواده هم نداشتم .. با اینکه عاشقش بودم اما حتی ته دل مطمئن نبودم برای ازدواج می خوامش یا نه
کم کم نسبت بهم سرد شد . دوستم داشت دلتنکم میشد زنگ نمیزدم پیگیر میشد اما بروز نمیداد .
سردیش هم به این علت بود که من کاری نمی کردم برای ازدواج من موکول می کردم به بعد چون میترسیدم از اقدام.
تا اینکه اتفاق عجیبی افتاد . تلگرام من هک شد . چطوری و بوسیله ی کی نمیدونم . اما فردی که ادعا می کرد فامیل این دختر هست پیش خانواده ی من آمده و عکسهای خصوصی من و این خانم (که متاسفانه عکسهای خانم اصلا محتوای خوبی نداشت) را به صورت چاپ گرفته شده نشان داده و ادعا کرده فامیل ایشون هست و ماه هاست من و خانواده ی من را تحت نظر داره و اگر من دست از سر دخترشون برندارم به این علت که من دخترشان را فاسد! کردم من را به کشتن می دهند ! (لازم به ذکر هست فامیلهای ایشون بسیار غیرتی و متعصب و متعلق به منطقه ای از کشور هستند که از بردن نامش خودداری می کنم)
من فوری باهاش درمیون گذاشتم و ایشون هم با خانوادش و متاسفانه بسیار بد شد و خانوادش تقاضای قطع رابطه ی فوری کردند. معلوم هم نشد این شخص کی بوده چون خانوادش اظهار بی اطلاعی کردند.
این خانم هم تنها به بهانه ی اینکه آبروش رفته و این هم فقط تقصیر من! هست تمامی این رابطه ی دو ساله و عشق و همه چیز را فراموش کرد و فقط از من درخواست رفتن کرد ..
کسی که با ان حجم احساسات وارد زندگی من شد و من را عاشق کرد و الان اینجوری به این علت که تو آبروی من را بردی و دیگه من نمیتونم سر بلند کنم بلاک کرد و همه چیز رو کنار گذاشت و رفت.
انگار که هیچ وقت من رو نمیشناخته ..
من نمیدونم الان تو این وضعیت چکار باید بکنم .. از طرفی نگران ایشون هستم چون بسیار آدم حساسی هست و خودش هزاران غم برای خودش داره و الان این قضیه و میترسم کاری دست خودش بده..
از طرفی نمیدونم کی این کار رو انجام داده و اون عکسا الان کجاست
خودم هستم و خاطرات یه رابطه ی دوسال و نیمه .. ی عشق بی سرانجام .. خیلی شرایط بدی دارم
حت حس می کنم از من نفرت پیدا کرد .. منی که هیچ گناهی نداشتم ! منی که خودم همون اول متوجه اشتباه بودن این رابطه شدم و بعد ...
من چکار کنم به نظرتون تو این موقعیت .. حالم خیلی بده ..
علاقه مندی ها (Bookmarks)