با همسر معتادم چه کنم

[روناک محمدی]

سلام سحر جان ممنون عزیزم خوبم بخوبیت
منم همین کار رو خواستم بکنم که دوستان منصرفم کردن الان چند روز میگذره دیگه فک نکنم جلوه خوبی داشته باشه مگر بگم بابام زنگ بزنه به دایی بزرگشون و یه عذرخواهی کنه و تسلیت بگه .نمیدونم

[روناک محمدی]

مامانم میگه اگه ما زنگ بزنیم یعنی واسه ما مهم هستید و تو فکرتون بودیم یعنی داریم بهشون احترام میزاریم اگه زنگ زدی بعد داییش اومد وساطتت کرد و پدرت قبول کرد باید برگردیااا میگه نرفتن ما به ضرر اونا شد جلو فامیل ابروشون رفت نه بضرر ما اینو مطمئن باش این حرفارو میزنه پشیمون میشم و میترسم قدم اشتباهی برگردم که موجب پشیمونیم بشه
پدرم میگه هر طور تو بخوای اگه بخوای زنگ میزنم و تسلیت یمگم بعدشم میگه نبودم شهرستان بودم واگر اصرار کرد میگم دخترم اینجاس و اومدن من درست نبوده وفلان
نمیدونم چی درسته چی غلط ؟؟

[Ye_Doost]

دیگه تاریخش گذشت و رفت ول کنید موضوع رو.

[روناک محمدی]

سلام دوستان امیدوارم حال همگی خوب باشه
لطفا کمکم کنید اگه کسی تو این زمینه تجربه ای داره بگه بهم و خیالم رو راحت کنه
همسر من نمیدونه که من اقدام کردم واسه نفقه و از برج ۵پارسال پرونده دارم و خواهان مطالبه نفقه هستم و کلک وکیلم ابنه که با همین حکم میخواد طلاقم رو از ایشون بگیره منم خوشحال بودم و خیالم راحت بود چون مطمئن بودم همسرم اقدامی علیه من نمیکنه
الان حدود ۱ماهه من از این اقا هیچ خبری ندارم و همیشه سکوتش نشونه خوبی نبوده تا اینکه چند روز پیش برای من پیغام اومد که ابلاغیه دارید منم تو سایت الکترونیک قضایی عضو هستم وقتی رفتم تو سایت فک کردم ابلاغیه های خودمه و درخصوص مهریه و نفقه و جهیزیمه که وکیلم پیگیرشه بعد دیدم که نه این ۳تا ابلاغیه و هشدارها مال شکایت همسرم علیه من بودم و عدم تمکینم رو گرفته حکم غیابی بوده و اونم وکیل گرفته جالبه اقایی که هیچی نداشت هزینه کنه الان پول وکیل داده کسی که میگفت ندارم ۱۰۰تومن بدم جا مشاوره نمیدونم دلیل ابنکارش چیه بعدم متوجه شدم دادگاه ۱۹همین ماه بوده که از اونجاییکه من سایت رو چک نکردم ندیدمش و گذشته و حضور پیدا نکردم
وکیلمم تو جریان گذاشتم گفت کگران نباش ۲۰روز مهلت اعتراض داره گفت دهم یاداوریم کن و میخوام عمدا طول بکشه که حکم فطعی نفقه رو که باید پرداخت کنه رو بگبریم و به دادگاه اثبات بشه ما زودتر اقدام کردیم بعد من خیلی ترسیده بودم گفت خیالت راحت باشه پرونده نفقه شما مال برج ۵پارساله و ایشون برج ۲امسال اقدام کرده ما زودتر اقدام کردیم پس نمیتونه کاری کنه
کسی هست باز هم خیالم رو راحت کنه؟؟و راهنماییم کنه چکار باید بکنم؟اصلا دلم نمیخواد از حق و حقوقم بگذرم و بهش ببازم
توی حکم عدم تمکین هم نوشته شده که زوج یعنی همسرم برای برگردوندن من به خونه با تمام وسایل و امکانات و منزل مستقل تلاش کرده و من کوتاه نیومدم و برنگشتم و از دادگاه برگشت زوجه(یعنی من)خواست شده
این حکم یعنی چی؟باید چکار کنم؟وکیلمم گفت تو هفته اینده حکم اجرایی جهیزیت رو میگیریم بری بیاریشون و حکم جلب بابت مهریت رو میگیرم علیهش

- - - Updated - - -

من به گفته وکیلم نه خطم رو عوض کردم نه واتساپ و تلگرامم رو حذف کردم که اون شک نکنه اقدام کردم و اگه تهدید کنه تو پیام بنفع من باشه ولی اون حتی یه پیامم نداده و رفته اقدام کرده فقط وضعیت های واتساپم رو میاد میبینه و هیچیم نمیگه و خودشم چیزایی میزاره که انگار چیزی نشده

[روناک محمدی]

سلام
کسی جواب منو نداد اما اومدم از وضعیتم باخبرتون کنم و کمی درد و دل کنم سبک بشم
وکیلم رفت اعتراض زد رو حکم عدم تمکین و احتمالا دوماه دیگه دادگاهیه دلیل تمکینمم نوشت اعتیاد بیکاری نداشتم امنیت حانی دخالت خانواده همسر و .....
دوستان خیلی دلتنگشم خیلییییی اذیتم از دوریش بااینکه خونه پدرم خیلی راحت و ازادم و خانوادم خیلی منو دوست دارن بفکرمن حامیمن هر چند از نظر مالی نتونن اما عاطفی هستن مخصوصا پدر و مادرم و خواهرام هواپو خیلی دارن و سعی میکنن درکم کنن چون میدونن شرایط بدی دارم مامانم هر شب قبل خواب میبوستم و انگار میفهمه حال روحیپ خیلی بد ولی از جاییکه میدونه تو دارم دم نمیزنم هی میگه نگران هیچی نباش همه چی درست میشه تو خدارو اول همه داری منم پشتتم و....
حس دلتنگی که یهو میاد سراغم خفم میکنه،خاطرات خوب و بد از جلو چشام رد میشن ....
به رابطه عاشقانه هر کسی حسرت میخورم که شاید اوناهم سر تا پا مشکلن ولی دست خودم نیست نمیدونید چقد دلم میخواد یکنفر پیدا بشه و بگه برگرد بهش و کمکش کن برگرد امیدی هست یکی بگه داری اشتباه میکنی جدا میشی برگرد شوهرت ادم خوبیه و خوب میشه چی میشد ادمی بود که حداقل میتونستم اینو لز اطرافیانم یا حتی از شما بشنوم؟؟؟به خدا توکل کردم و همه چیزو دست خودش سپردم ولی گاهی از شدت دلتنگی کم میارم وقتی اتفاقی از دپ خونم رد میشم کلی خاطره میاد جلو چشام هی تلاش میکنم شاید اتفاقی دیدمش ولی نه نمیبینمش که اونم حکمت خداست و ازش ممنونم اما .....وای از قوی بودن خسته شدم
منم دلم عشق و ارامش و زندگیمو میخواد....خدایا یعنی انقد اضاف بودم ؟؟؟خدایا تو واست کاری نداشت معجزه کنی و زندگیم درست بشه....دیگه انگار کشش ندارم .....حس میکنم قلبم الانه بایسته امشب به طور عجیبی دلتنگشم در صورتیکه اون داره زندگیشو میکنه و حتی سراغمم نمیگیره
خیلی وقت بود سعی کردم بش فک نکنم همه کار کردم که فقط بش فک نکنم و دوسش نداشته باشم اما مثلا بعد ۲هفته یهو یه شب بهم دلتنگی هجوم میاره و خفم میکنه و میشه بغض تو گلوم ....تو دوره قانون جذب و مثبت اندیشیم هستم ولی یهو اینجوریم میشم خیلی دارم رو خودم کار میکنم ولی دست خودم نیست
همه کسایی که جدا شدن اینجور بودن؟؟

[a.sadeghiani]

سلام دوست خوبم شرایط روحی شما کاملا عادیه اما باید قوی باشید. به نظر من همسرتون اگه علاقه ای به ادامه زندگی داشت هیچ وقت کارتون به اینجا نمی کشید. برای عشق دو قلب لازمه. فرض کنید شما به زندگیتون برگشتید آیا فقط اینکه شما بخواید همسرتون اعتیادش رو ترک کنه کافیه؟ درسته خانواده و همسر در ترک اعتیاد نقش پر رنگی دارن اما اول این همسرتونه که باید بخواد. عشق برای زندگی لازمه اما کافی نیست. عشق و زندگی مشترک باید زن و شوهر رو به آرامش برسونه. درسته هر زندگی پستی و بلندی زیادی داره و هر کسی به اندازه ای مشکلات داره و هیچ کسی کامل نیست شاید الان شما به این مسائل فکر کنید و فکر کنید که خیلی ها مشکلات بدتر دارن و دارن زندگی میکنن اما دو مسئله وجود داره اول اینکه شما واقعا می تونید به تنهایی این مسائلو حل کنید؟ دوم عمق مشکلات شماست. شما یه بار به دنیا اومدید واقعا ارزش نداره که زندگی رو انقدر برای خودتون سخت کنید. اگه شما برای آشتی اقدام کنید همسرتون به این نتیجه می رسه که مقصر شما بودید و حتی بیشتر از قبل به مشکل می خورید. باید دلتون برای کسی تنگ شه که اونم همین حسو داشته باشه. ازدواج خیلی تو زندگی مهمه اما همه چیز نیست خودتونو آزار ندید و بیشتر خودتون رو دوست داشته باشید. جایی فداکاری خوبه که ارزش داشته باشه. براتون دعا میکنم که این دورانو بگذرونید و از موفقیتا و شادیاتون به تالار همدردی خبر بدید.

[ammin]

سلام

این تایپیک از حالت مشاوره خارج وبه تایپیک مشاوره برای جدایی تبدیل شده چنین مشاوره هایی جزو اهداف و قوانین تالار همدردی نیست.