همه ما خیلی وقتها از سرکار رفتن خسته میشیم ، ازینکه هر روز و هرروز مجبور باشیم کار کنیم ،
همه ما بارها برامون پیش میاد که حوصله سرکار رفتن رو نداریم و اون روز صبح به زور خودمون رو از رختخواب جدا می کنیم .
اما نهایتا از جامون بلند میشیم و میریم سرکارمون و اتفاقا
اون حس ها فراموش شدن و میتونه روز خوبی باشه .
گاهی انگیزه ، گاهی جبر ، گاهی علاقه و گاهی تجربه ، محرک ما هستند .
اما ، قدم اول برای همه چیز اینه که باید واقع بین باشیم و بپذیریم .
قدم بعدی که مهم تر هم هست اینه که
برنامه ریزی شده و هدف دار بشوید . کوتاه مدت و بلند مدت . (چاره مشکل شما در یک جمله )
1*شما در حال حاضر
باید برید سرکار ، پس اینو بپذیرید و باهاش کنار بیایید .
1-2 تایم کاری رو برای خودتون خیلی بزرگ کردین ،
این غول رو بشکنید . " یه لیییواااان آآآآب ! " با " یه لیوان آب " با هم برابرند .
راهکار :
ابتدای هر روز
به اینکه قراره چه کارهایی در طول روز انجام بدید فکر کنید .
****1-2-1
بعدش برای اون روز برنامه ریزی کنید : امروز تا قبل از تایم نهار فانکشن x رو تعریف می کنم . بعد از نهار تا پایان تایم کار x رو انجام میدم .
این برنامه روزانه در ظاهر راحت و البته کم اهمیته اما در عمل شبیه معجزه است .
2*برای خودتون
انگیزه های کوچیک و بزرگ بسازید .
انگیزه کوچک : امروز بعد از کار با دوستام میریم استخر .
انگیزه بزرگ : باید کار کنم سرمایه جمع کنم برای کار/هدف x .
امیرخان ، این هفته برید فکر کنید ،
--به کاری که دوست دارید ، -- به سرمایه ای که ممکنه برای راه اندازیش بخواهید ،
--به ازدواج .
--به اینکه اگر شما الان دنبال کار باشید کی مشغول میشید و احتمالا با چه حقوقی .
-- یک سال بعدش با کسر هزینه های احتمالیه خودتون چقدر میتونید پس انداز داشته باشید .
-- این پس انداز در اولویت اول برای کدوم یک از برنامه آینده که در بندهای اول تعریف کردید هزینه بشه . شاید لازم باشه بهش دست نزنید و بمونه با سرمایه سال بعدتون و شاید سال بعدترتون جمع بشه . بتونید کلنگ کار X رو بزنید .
پس حسابی فکر کنید و خودتون رو به چالش بکشید ، نتیجه هر چی بود (هر چی حتی یه جدول که فقط عنوان داره بقیه اش خالیه )
اینجا بذارید .
علاقه مندی ها (Bookmarks)