به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 19 , از مجموع 19
  1. #11
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 10 شهریور 00 [ 17:32]
    تاریخ عضویت
    1396-1-29
    نوشته ها
    193
    امتیاز
    7,864
    سطح
    59
    Points: 7,864, Level: 59
    Level completed: 57%, Points required for next Level: 86
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    373

    تشکرشده 325 در 136 پست

    Rep Power
    43
    Array
    نگران نباش مونا جان موردهای مثل همسر شما زیاد دیدم که بعد از عمل بچه دار شدن.
    اصلا استرس نداشته باش. صبر کن .انشا.. خدا یه بچه سالم و صالح قسمتت میکند.

  2. 2 کاربر از پست مفید آنه ماری تشکرکرده اند .

    *مونا* (جمعه 22 دی 96), میس بیوتی (جمعه 22 دی 96)

  3. #12
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 09 آبان 01 [ 22:46]
    تاریخ عضویت
    1394-3-19
    نوشته ها
    336
    امتیاز
    10,609
    سطح
    68
    Points: 10,609, Level: 68
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 241
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    241

    تشکرشده 267 در 138 پست

    Rep Power
    55
    Array
    ممنون آنه ماری عزیز حضورت باعث دلگرمیه

    میدونید چیه این روزا دارم به گذشته فکر می کنم به این 5 سالی که از ازدواجم می گذره و من تا یک سال و نیم بعد از ازدواج باکره بودم.البته ترس خودم هم بود کم بودن میل جنسیه همسرم هم بود.ولی فکر می کنم حتما این مشکل هم در کم بودن میل جنسیش تاثیر داشته. خیلی وقتا دعواهامون روی این قضیه بود که البته 5 ماهی میشد که رابطمون خیلی خوب شده بود چون من در خودم تغییراتی دادم و صبور تر شدم در مقابل رفتارهاش و از لحاظ احساسی صمیمی تر شدیم و برای همین هم به فکر بچه افتادیم.
    با خودم میگم نکنه عمل کنه توی روابط جنسیمون تاثیر بد داشته باشه و من مجبور به سوختن و ساختن باشم.شاید خیلی بی رحمانه دارم حرف میزنم نمیدونم
    ویرایش توسط *مونا* : جمعه 22 دی 96 در ساعت 02:16

  4. کاربر روبرو از پست مفید *مونا* تشکرکرده است .

    میس بیوتی (جمعه 22 دی 96)

  5. #13
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    چقد فکر منفی می کنی

    چقد همه چی را سخت و بد می بینی

    کارهای خوبی که این روزها داری می کنی چیا هستن؟ چه جوری به روح و روان و جسم خودت می رسی؟
    می شه بگی؟
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  6. 2 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    *مونا* (جمعه 22 دی 96), میس بیوتی (جمعه 22 دی 96)

  7. #14
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 09 آبان 01 [ 22:46]
    تاریخ عضویت
    1394-3-19
    نوشته ها
    336
    امتیاز
    10,609
    سطح
    68
    Points: 10,609, Level: 68
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 241
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    241

    تشکرشده 267 در 138 پست

    Rep Power
    55
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط شیدا. نمایش پست ها
    چقد فکر منفی می کنی

    چقد همه چی را سخت و بد می بینی

    کارهای خوبی که این روزها داری می کنی چیا هستن؟ چه جوری به روح و روان و جسم خودت می رسی؟
    می شه بگی؟
    سلام شیدا جان تشکر از پیگیریت
    نمیدونم شاید منفی می بینم اما چیزی که در نظرمه اینه که دوست دارم همه ی احتمالات رو در نظر بگیرم.
    من اینروزا صبحا که از خواب پا میشم تا دو ساعتی روی تخت فقط فکر و خیال می کنم و انقدر فکر می کنم که دلم می خواد دوباره بخوابم تا فکری نکنم. چند روزی هست که صبح ها تا کمی فکر می کنم بلند میشم و کارهای خونه رو انجام میدم تا اذیت نشم. بهم آرامش میده.
    منتظرم کی اذان بگن نماز بخونم و برای همه و خودمون دعا کنم اینروزها دعا برای دیگران خیلی منو آروم می کنه.

  8. #15
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 14 دی 00 [ 02:26]
    تاریخ عضویت
    1395-8-02
    نوشته ها
    163
    امتیاز
    8,559
    سطح
    62
    Points: 8,559, Level: 62
    Level completed: 37%, Points required for next Level: 191
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    878

    تشکرشده 238 در 114 پست

    Rep Power
    36
    Array
    سلام مونا جان
    در مورد نگرانیت در مورد این بیماری چون از نزدیک شاهدش بودم کمی اطلاعات دارم و لازم نیست خیلی نگران باشی.
    اول اینکه به عنوان یه عمل سرپایی شناخته میشه یعنی شب بستری شدن نداره.. ولی هفته اول کمی درد و اذیت شدن رو داره.. یعنی همسر شما احتیاج داره یه هفته استراحت کنه..و بعد چون احتیاج به پانسمان شدن مرتب داره توسط خود شخص تا دو ماه رابطه زناشویی نمیتونید داشته باشید و بعدش دیگه خوب میشه و هیچ مشکلی از بابت بچه دار شدن نخواهید داشت.. اصلا نگران نباش عمل سختی نیست..

  9. 2 کاربر از پست مفید زن ایرانی تشکرکرده اند .

    *مونا* (شنبه 23 دی 96), میس بیوتی (جمعه 22 دی 96)

  10. #16
    تمنای عشق
    مهمان
    سلام
    اول بگم عنوان مناسب انتخاب کنی بهتره عزیزم

    مونا تو با این همه استرسی که به خودت میدی (منِ خواننده به وضوح حسش می کنم) چطور انتظار داری یه موجود دیگه رو پرورش بدی؟ اولا استرس هورموناتو بهم میریزه و مانع از تخمک گذاری میشه ثانیا اگرم باردار شدی روی جنینت اثر منفی میذاره.

    مونا توی کودکی والدینت بین تو بچه های دیگه شون فرق میذاشتند؟! کودکی و نوجوانیت چطور بوده؟!

    راستی اگه تونستی بری پیش یه روانشناس خوب (نه مثل روانشناسایی که من میرم و همه شونم پولکی ان) بگرد خوبشو پیدا کن برو و باهاش صحبت کن.در ضمن عمل همسرتم اصلا عمل سختی نیست فعلا بیخیال عملش شو .

    اول تو باید آرامش خودتو حفظ کنی که بتونی به همسرت کمک کنی و دلشو نرم کنی.وگرنه هیچ فایده ای نداره و نتیجه ی عکس میده

    الویت اول خودتی بعد همسرت و بعد بچه دارشدن. خودت که آروم باشی بقیه به مرور حل میشه.

    امیدوارم زود متوجه بشی که استرس و افکار منفی خیلی بهت آسیب میزنه نه مثل من که حالا پیر شدم

    یه نکته دیگه من می بینم یه موضوع رو مدام تو تاپیکات تکرار می کنی به قول خاله قزیِ ما : بانو ! گذشته رو توی حیاط خونه چال کن

  11. کاربر روبرو از پست مفید تمنای عشق تشکرکرده است .

    *مونا* (شنبه 23 دی 96)

  12. #17
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 09 آبان 01 [ 22:46]
    تاریخ عضویت
    1394-3-19
    نوشته ها
    336
    امتیاز
    10,609
    سطح
    68
    Points: 10,609, Level: 68
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 241
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    241

    تشکرشده 267 در 138 پست

    Rep Power
    55
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط زن ایرانی نمایش پست ها
    سلام مونا جان
    در مورد نگرانیت در مورد این بیماری چون از نزدیک شاهدش بودم کمی اطلاعات دارم و لازم نیست خیلی نگران باشی.
    اول اینکه به عنوان یه عمل سرپایی شناخته میشه یعنی شب بستری شدن نداره.. ولی هفته اول کمی درد و اذیت شدن رو داره.. یعنی همسر شما احتیاج داره یه هفته استراحت کنه..و بعد چون احتیاج به پانسمان شدن مرتب داره توسط خود شخص تا دو ماه رابطه زناشویی نمیتونید داشته باشید و بعدش دیگه خوب میشه و هیچ مشکلی از بابت بچه دار شدن نخواهید داشت.. اصلا نگران نباش عمل سختی نیست..
    ممنونم دوست عزیز خوشحال میشم اگه از تجربیاتت در این زمینه بهم بگی
    مثلا بعد از عمل چه چیزهایی براشون مقوی تره؟
    من در مورد خرنوب چیزهایی شنیدم که میگن خیلی خوبه و موثر آیا درسته؟
    چه داروهای گیاهی ای در کنار دستورات دکتر براشون تهیه کنم؟

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط تمنای عشق نمایش پست ها
    سلام
    اول بگم عنوان مناسب انتخاب کنی بهتره عزیزم

    مونا تو با این همه استرسی که به خودت میدی (منِ خواننده به وضوح حسش می کنم) چطور انتظار داری یه موجود دیگه رو پرورش بدی؟ اولا استرس هورموناتو بهم میریزه و مانع از تخمک گذاری میشه ثانیا اگرم باردار شدی روی جنینت اثر منفی میذاره.

    مونا توی کودکی والدینت بین تو بچه های دیگه شون فرق میذاشتند؟! کودکی و نوجوانیت چطور بوده؟!

    راستی اگه تونستی بری پیش یه روانشناس خوب (نه مثل روانشناسایی که من میرم و همه شونم پولکی ان) بگرد خوبشو پیدا کن برو و باهاش صحبت کن.در ضمن عمل همسرتم اصلا عمل سختی نیست فعلا بیخیال عملش شو .

    اول تو باید آرامش خودتو حفظ کنی که بتونی به همسرت کمک کنی و دلشو نرم کنی.وگرنه هیچ فایده ای نداره و نتیجه ی عکس میده

    الویت اول خودتی بعد همسرت و بعد بچه دارشدن. خودت که آروم باشی بقیه به مرور حل میشه.

    امیدوارم زود متوجه بشی که استرس و افکار منفی خیلی بهت آسیب میزنه نه مثل من که حالا پیر شدم

    یه نکته دیگه من می بینم یه موضوع رو مدام تو تاپیکات تکرار می کنی به قول خاله قزیِ ما : بانو ! گذشته رو توی حیاط خونه چال کن
    ممنون دوست عزیز
    در کودکی والدینم بینمون فرق نمیذاشتن و به من چون دختر بزرگتر هستم احترام زیادی قائل هستند.
    میدونم دوستم استرس خیلی تاثیرات بدی داره اما چه کنم .به لطف خدا کمی حالم بهتره

  13. #18
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 14 دی 00 [ 02:26]
    تاریخ عضویت
    1395-8-02
    نوشته ها
    163
    امتیاز
    8,559
    سطح
    62
    Points: 8,559, Level: 62
    Level completed: 37%, Points required for next Level: 191
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    878

    تشکرشده 238 در 114 پست

    Rep Power
    36
    Array
    داروهای گیاهی رو اطلاعی ندارم.. ولی داروهای پزشکی هم فقط قرص ضد درد هست.. خیلی عمل ساده ایه و با بی حسی انجام میشه.. من از قبل اطلاعاتی در مورد عمل و حتی لزومش نمیدونستم بعدش هم خداروشکر مشکلی نبود و اصلا جای نگرانی نداره.. البته همسر من اسم عمل رو هم حتی نگفته بود و بعدا خودم کنجکاو شدم و متوجه شدم..و حتی زمان دقیق عمل رو هم در جریان نبودم.. خیلی نگران نباش دوست عزیز.. من هم مثل شما تا قبل از ازدواج پدر و مادرم اجازه نداده بودن آب تو دلم تکون بخوره ولی بعدها باعث مشکل شد برام و تا مدت ها استرس میکشیدم ولی الان خیلی به خودم روحیه میدم و سعی میکنم با وجو تمام دلواپسی ها و مشکلات روحیه م رو شاد نگه دارم..
    موفق باشی

  14. #19
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 09 آبان 01 [ 22:46]
    تاریخ عضویت
    1394-3-19
    نوشته ها
    336
    امتیاز
    10,609
    سطح
    68
    Points: 10,609, Level: 68
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 241
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    241

    تشکرشده 267 در 138 پست

    Rep Power
    55
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط زن ایرانی نمایش پست ها
    داروهای گیاهی رو اطلاعی ندارم.. ولی داروهای پزشکی هم فقط قرص ضد درد هست.. خیلی عمل ساده ایه و با بی حسی انجام میشه.. من از قبل اطلاعاتی در مورد عمل و حتی لزومش نمیدونستم بعدش هم خداروشکر مشکلی نبود و اصلا جای نگرانی نداره.. البته همسر من اسم عمل رو هم حتی نگفته بود و بعدا خودم کنجکاو شدم و متوجه شدم..و حتی زمان دقیق عمل رو هم در جریان نبودم.. خیلی نگران نباش دوست عزیز.. من هم مثل شما تا قبل از ازدواج پدر و مادرم اجازه نداده بودن آب تو دلم تکون بخوره ولی بعدها باعث مشکل شد برام و تا مدت ها استرس میکشیدم ولی الان خیلی به خودم روحیه میدم و سعی میکنم با وجو تمام دلواپسی ها و مشکلات روحیه م رو شاد نگه دارم..
    موفق باشی
    خیلی ممنون را راهنمایی و دلگرمیت دوستم

    لطفا برامون دعا کنید


 
صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 20:57 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.