به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 6 , از مجموع 6
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 20 فروردین 98 [ 10:10]
    تاریخ عضویت
    1396-10-11
    نوشته ها
    27
    امتیاز
    1,318
    سطح
    20
    Points: 1,318, Level: 20
    Level completed: 18%, Points required for next Level: 82
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    15

    تشکرشده 7 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array

    خواهرم با این که نزدیک 30 سالشه خیلی بد اخلاق و بد رفتاره علتش لوس کردن بچه اول توسط والدینم

    سلام
    من 27 سالمه یه خواهر بزرگتردارم که 29 سالشه اما اصلا اجتماعی نیست عصبی بد اخلاق خجالتی بد دهن هست طوری که پدرو مادرمو عاصی کرده مث بچه ها میمونه همه از دستش کفری شدن...

    ما توی روستا بزرگ شدیم اما دو ساله اومدیم شهر زندگی میکنیم خانواده خوب و سرشناسی هم هستیم من از بچگی بچه درسخون بودم الانم دارم برای دکترا میخونم بخاطر همین هنوز ازدواج نکردم خواهر کوچکترم خیلی زودتر ازما ازدواج کرد و زندگی خوبی داره
    شاید بشه گفت علت اصلی مشکل خواهرم تربیت بد والدینم بود خواهرم با این که بچه اوله خودشو عقل کل میدونه عادت داره دیگران و به اسمهای رکیک صدا کنه مثلا من و با القاب بشکه و ... خطاب میکنه حتی جلوی غریبه ها البته من 18 سالم که شد رفتم دانشگاه و ازش دور شدم اما خواهرم خیلی متکی به خانواده بار اومد کسی که بیرون از خونه خجالتی هست انقدر که حتی عرضه نداره تو یه 4 راه اونورتر تنهایی بره و حتما باید یکی از ما باهاش باشیم البته بابامم خیلی لوسش کرده فکرشو کنید من 7 سال یه استان دیگه تنهایی درس خوندم و مستقل بار اومدم اما خواهرم انقدر بچه ننه بود که حتی توی دانشجوییش تنها نمیرفت و بابام می برد و میاوردش البته فک نکنید ما پولداریم نه...کل دارایی پدر من و جمع کنین 60 میلیون هم نمیشه این خواهرم لیسانس داره اما کار پیدا نکرد یعنی انقدر بی عرضه بود که هرجا میرفت بخاطرر سر زبون نداشتنش ردش میکردن خواستگارهای زیادی فامیل اوردن و بهش معرفی کردن اما چون اجتماعی نبود یا اخلاق گندشو دیدن فرار کردن و برنگشتن من خیلی نصیحتش کردم گفتم عزیز من اخلاقتو درست کن همه مث خانوادت نیستن که این بد رفتار کردنت و تحمل کنن تو بالاخره باید ازدواج کنی یا نه جالبه اعتماد به نفسش خیلی بالاس به من میگه تو خودتو درست کن فضول من نباش!!!!
    خوب قبول منم بی عیب نیستم ولی منم یه زمانی مث اون بودم چون پدر ومادرمون مارو خیلی بد تربیت کردن من انقدر کمرو بودم که خجالت میکشیدم به خاله ام بگم خاله یا باکسی دوست شم اما 13 سالم که شد تصمیم گرفتم خودمو اصلاح کنم و به مرور بهتر شدم الانم که 27 سالمه روابط اجتماعی خوبی دارم ...
    دیشب خواهرم خوابگاه مهمونم بود از در که وارد شد به هیچکس سلام نکرد ...
    منم از خجالت اب شدم و توزمین فرو رفتم اصلا انتقاد پذیر نیست مجبور شدم تا ترمینال برسونمش براش بلیط گرفتم سوار اتوبوس شه بره با خودم فکر میکنم این که از من بزگتره به من متکی هست انگار من خواهر بزرگترشم تازگیا سرقضیه بی خواستگاری و بالارفتن سنش عصبی تر و پرخاشگر تر شده پدرو مادرم خیلی ناراحتن هروقت با من دعوا میکنه بابام نازش و میخره مثلا شب میره تورخت خوابش بهش میگه عزیزم اب مبخای توی همه ی دعواها طرف اون و میگیره بهش میگم بابای من عزیز من مگه بچه 4 ساله است چرا نازشو میخری میگه عقده ای میشه میگم اینجوری که باهاش رفتار میکنی باهاش بیشتر رفتارشو تایید میکنی ...
    هر کسی میاد خونمون به وضوح اخم میکنه مثلا میگه اه این باز اومد حالا همه غذا هارو میخوره ...طوری که مهمون ها از دایی گرفته تا غریبه میفهمه
    دخترای فامیل حتی پسرا میگن این چرا اینجوریه...
    دلم به حال پدرم میسوزه چون میدونم از حضور دختر بد رفتار و بدهنی مث اون همیشه عذاب میکشه اما پدرم متوجه نیست که رفتار اشتباه خودش باعث تربیت اشتباه خواهرم شده و لوس کردن دلیلی برای حل عقده های درونی یه نفر اینکه خواهرم توی خونه شیر و توی جامعه روباه بار اومده خیلی اسفناکه همش هم بخاطر اینه که پدرم دل مهربونی داره و فکر میکنه با محبت زیاد این دختر درست میشه من که امیدی به اصلاح خواهرم ندارم چون هرگز دنبال اصلاح خودش نبوده من بخاطر بد رفتاریاش گذشت میکنم اما نگران پدرو مادرم هستن که چوب تربیت اشتباهشونو الان میخورن
    کاش میتونستم یه کاری بکنم چون بابام میگه بزرگترین مسئله ای که میتونه من و سکته بده اینه...
    چکار باد کرد؟؟

  2. کاربر روبرو از پست مفید arshida تشکرکرده است .

    میشل (شنبه 16 دی 96)

  3. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 23 آذر 98 [ 09:29]
    تاریخ عضویت
    1392-6-02
    نوشته ها
    222
    امتیاز
    7,688
    سطح
    58
    Points: 7,688, Level: 58
    Level completed: 69%, Points required for next Level: 62
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    143

    تشکرشده 338 در 125 پست

    Rep Power
    38
    Array
    سلام دوست عزیز
    از این همه بدگویی در مورد خواهرت تعجب کردم
    مگه شما خواهر خونی و از یک پدر و مادر نیستید ؟؟؟
    مگه عزت و احترام به بزرگتر توی خانواده شما جایی نداره ؟؟؟ چرا اینقدر از خواهر بزرگترتون بد می گید ؟؟؟ اینکه خواهر شما 29 سالشه و حالا خواستگار داره یا نداره و اجتماعی نیست به شما چه ربطی داره ؟؟؟؟
    اینکه خواهر شما اومده و توی یه شهر دیگه بهتون توی خوابگاه سر زده کار زشتیه ؟؟؟؟ کار زشت رفتار شماست که در قبال خواهر بزرگ ترتون انجام دادید
    متاسفانه مدرک فوق لیسانس و ترک کردن خانواده در سن پائین زیاد برای شما تاثیر گذار نبوده بهتره رو جنبه های بیشتر شخصیتتون کار کنید

  4. کاربر روبرو از پست مفید دختر 7 تشکرکرده است .

    Fariba.89 (شنبه 16 دی 96)

  5. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 29 خرداد 97 [ 16:28]
    تاریخ عضویت
    1396-8-23
    نوشته ها
    46
    امتیاز
    1,218
    سطح
    19
    Points: 1,218, Level: 19
    Level completed: 18%, Points required for next Level: 82
    Overall activity: 7.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    44

    تشکرشده 89 در 32 پست

    Rep Power
    0
    Array
    شما میخوای پدرت، خواهر بزرگتر 29 سالتو تربیت کنه؟؟؟
    عزیزم هرکسی یه شخصیتی داره و یه سری خصوصیات اخلاقی که مختص خودشه و شما یا خوشت میاد و میتونی با اون آدم رابطه صمیمانه داشته باشی یا خوشت نمیاد و با اون آدم معاشرتتو کم میکنی. غیر از این من فکر نمیکنم اختیار و اجازه دیگه ای داشته باشین.
    همیشه گفتن اگر میخوای به کسی ایرادی بگیری پند و نصیحتی هم بکنی اول ازش تعریف کن بعد ایرادتو بگو اونم خیلی با ملاحظه نه با این لحنی که شما اینجا داری راجع به خواهرت میگی!
    منم تعجب کردم از این حرفای شما.
    سعی کن روی زندگی و خصوصیات خوب و بد خودت کار کنی. ما خودمون رو که عوض کنیم محیط و آدم های اطرافمون خود به خود بهتر میشن برامون.

  6. #4
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 29 بهمن 01 [ 12:00]
    تاریخ عضویت
    1391-12-24
    نوشته ها
    1,690
    امتیاز
    42,348
    سطح
    100
    Points: 42,348, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteranOverdrive25000 Experience Points
    تشکرها
    6,932

    تشکرشده 6,903 در 1,648 پست

    Rep Power
    348
    Array
    سلام دوست عزیز، به همدردی خوش اومدی

    نظر من اینه که اجازه بده خواهرت سیر شخصیتی و روانی خودش رو طی کنه. تمرکزت رو ازش بردار و صرفا بعنوان بخشی از دنیای پیرامون خودت بپذیرش.

    به این فکر کن که با وجود این اعضای خونواده، با همین ویژگی هایی که دارن، چطور بهترین زندگیِ ممکن رو برای خودت رغم بزنی. به زندگی خودت فکر کن، چون مهم ترین چیزیه که تو در قبالش مسئولی و تنها چیزیه که تحت اراده ی توه.

    هر اتفاق بدی، یه اتفاق خوبه...



  7. 2 کاربر از پست مفید میشل تشکرکرده اند .

    arshida (یکشنبه 17 دی 96), Erica (دوشنبه 18 دی 96)

  8. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 20 فروردین 98 [ 10:10]
    تاریخ عضویت
    1396-10-11
    نوشته ها
    27
    امتیاز
    1,318
    سطح
    20
    Points: 1,318, Level: 20
    Level completed: 18%, Points required for next Level: 82
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    15

    تشکرشده 7 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط Fariba.89 نمایش پست ها
    شما میخوای پدرت، خواهر بزرگتر 29 سالتو تربیت کنه؟؟؟
    عزیزم هرکسی یه شخصیتی داره و یه سری خصوصیات اخلاقی که مختص خودشه و شما یا خوشت میاد و میتونی با اون آدم رابطه صمیمانه داشته باشی یا خوشت نمیاد و با اون آدم معاشرتتو کم میکنی. غیر از این من فکر نمیکنم اختیار و اجازه دیگه ای داشته باشین.
    همیشه گفتن اگر میخوای به کسی ایرادی بگیری پند و نصیحتی هم بکنی اول ازش تعریف کن بعد ایرادتو بگو اونم خیلی با ملاحظه نه با این لحنی که شما اینجا داری راجع به خواهرت میگی!
    منم تعجب کردم از این حرفای شما.
    سعی کن روی زندگی و خصوصیات خوب و بد خودت کار کنی. ما خودمون رو که عوض کنیم محیط و آدم های اطرافمون خود به خود بهتر میشن برامون.
    جوواب شما خیلی سطحی و بچگانه بود
    وقتی کسی داره با رفتارش یه خانواده رو عذاب میده چه ربطی به من داره متاسفم از این پاسختون

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط میشل نمایش پست ها
    سلام دوست عزیز، به همدردی خوش اومدی

    نظر من اینه که اجازه بده خواهرت سیر شخصیتی و روانی خودش رو طی کنه. تمرکزت رو ازش بردار و صرفا بعنوان بخشی از دنیای پیرامون خودت بپذیرش.

    به این فکر کن که با وجود این اعضای خونواده، با همین ویژگی هایی که دارن، چطور بهترین زندگیِ ممکن رو برای خودت رغم بزنی. به زندگی خودت فکر کن، چون مهم ترین چیزیه که تو در قبالش مسئولی و تنها چیزیه که تحت اراده ی توه.
    دوست عزیز ممنون از جوابتون اما من نگران پدر و مادرمم چون خودم میتونم بی تفاوت زندگی کنم

  9. #6
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 29 بهمن 01 [ 12:00]
    تاریخ عضویت
    1391-12-24
    نوشته ها
    1,690
    امتیاز
    42,348
    سطح
    100
    Points: 42,348, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteranOverdrive25000 Experience Points
    تشکرها
    6,932

    تشکرشده 6,903 در 1,648 پست

    Rep Power
    348
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط arshida نمایش پست ها
    دوست عزیز ممنون از جوابتون اما من نگران پدر و مادرمم چون خودم میتونم بی تفاوت زندگی کنم
    آرشیدا جان، نگرانی برای پدر و مادرت رو درک می کنم. این خیلی خوبه که دوستشون داری و برات مهم هستند.

    این دو موردی که می نویسم، کمک می کنن که زندگی بهتری برای پدر و مادرت فراهم کنی:

    1:: پدر و مادر شما سه تا دختر دارن. این به این معناست که یک سوم شادی اونها از بابت بچه هاشون (که سهم کمی هم نیست) در گروی نحوه ی زندگی شماست.

    شما اگه تمرکزت رو بگذاری روی زندگی خودت، و خودت خوب و درست زندگی کنی، حداقل یک سوم از آسایش و آرامش پدر و مادرت رو تامین کردی. می گم حداقل، چون یک سوم شما روی سهم بقیه بچه ها هم سایه می ندازه.

    2:: خواهرت به اون اندازه ای که برای شما آزاردهنده هست، برای پدر و مادرت نیست. اونها پدر و مادرش هستند و به اندازه ی شما بد نمی بیننش و ازش آسیب نمی بینن.

    هر اتفاق بدی، یه اتفاق خوبه...



  10. 2 کاربر از پست مفید میشل تشکرکرده اند .

    Erica (دوشنبه 18 دی 96), نیکیا (دوشنبه 18 دی 96)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. ازدواج با اختلاف معکوس
    توسط soheil368 در انجمن تفاوت سنی در ازدواج
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: چهارشنبه 11 تیر 93, 07:32
  2. مشکلات با عروس جدید و مادرشوهر
    توسط nilufarziba در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: شنبه 27 آبان 91, 17:44
  3. عروس بزگتر بهتر است یا عروس کوچکتر خانواده؟
    توسط باربی در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 13
    آخرين نوشته: یکشنبه 26 شهریور 91, 20:52
  4. لوس بار اومدم و احساس گناه شدید دارم
    توسط نیلا در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: پنجشنبه 03 شهریور 90, 17:07
  5. عشق یا هوس ؟
    توسط Ali92 در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: چهارشنبه 15 دی 89, 17:26

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 16:25 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.