به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 10
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 30 خرداد 98 [ 09:11]
    تاریخ عضویت
    1396-10-12
    نوشته ها
    15
    امتیاز
    1,272
    سطح
    19
    Points: 1,272, Level: 19
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 28
    Overall activity: 40.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    21

    تشکرشده 5 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array

    کمک برای جواب دادن به خواستگار با مشکل جسمی برای ازدواج مجدد

    سلام به همگی
    من27 سالمه و قبلا یک ازدواج ناموفق داشتم
    حالا یکی از اشنایان یک خواستگار معرفی کرده
    این اقا ازدواج اولشون هست و گفتن فقط اخلاق و ایمان مهمه خانوادشون هم همینطور...

    29 سالشونه و از نظر شغلی مالی موقعیت خوبی دارن

    تنها مشکلی که هست اینه که کمی پای ایشون میلنگه .. مخصوصا موقع راه رفتن سریع و موقع بالا رفتن از پله و ژنتیکی هم هست و قابل درمان نیست ظاهرا

    برای من هم همیشه اخلاق و ایمان از همه چیز مهمتر بوده و این مشکلشون رو نمیخوام بولد کنم اما از طرفی هم ظرفیت تحمل حرفها و نگاه های دیگران رو دیگه ندارم...

    میشه همگی نظرتون رو بگید ؟
    و اگر شما در شرایط من بودین چیکار میکردین ؟

  2. کاربر روبرو از پست مفید زندگی جدید من تشکرکرده است .

    شیدا. (سه شنبه 12 دی 96)

  3. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 15 اردیبهشت 98 [ 18:50]
    تاریخ عضویت
    1394-2-31
    نوشته ها
    777
    امتیاز
    14,904
    سطح
    79
    Points: 14,904, Level: 79
    Level completed: 11%, Points required for next Level: 446
    Overall activity: 15.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    700

    تشکرشده 1,168 در 528 پست

    Rep Power
    144
    Array
    سلام

    شما قبل از اینکه به فکر حرف و حدیث دیگران باشید باید به خودتون این چن تا سوالو جواب بدین..

    از بودن و قدم زدن کنار ایشون احساس خوشی بهتون دست میده؟

    ایا از الان ایشونو با مردهای دیگه مقایسه میکنید ( از نظر جسمی)؟

    ایا صرفا بخاطر تو خونه موندن و خواستگار کم و ازدواج ناموفق میخواین جواب مثبت بدین؟

    این سوالاتو جواب بدین و روش فکر کنین .. البته معلولیت ایشون در حدی نیست که به چشم بیاد یا ایشونو به کمک شما وابسته کنه ..

  4. 6 کاربر از پست مفید جوادیان تشکرکرده اند .

    deljoo_deltang (پنجشنبه 14 دی 96), maryam123 (سه شنبه 12 دی 96), Ye_Doost (سه شنبه 12 دی 96), بانوی آفتاب (سه شنبه 12 دی 96), زندگی جدید من (پنجشنبه 14 دی 96), شیدا. (سه شنبه 12 دی 96)

  5. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 24 دی 96 [ 23:10]
    تاریخ عضویت
    1396-10-05
    نوشته ها
    2
    امتیاز
    46
    سطح
    1
    Points: 46, Level: 1
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 4
    Overall activity: 17.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered
    تشکرها
    0
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    من تقریبا مشکل شمارو درم البته من ازدواج اولمه ولی بیماری ام اس دارم و 32 سالمه ولی بیماری من یه بیماریه خاموشه اصلا هیچ گونه مشکلی ندارم کارمند هستم و تو دانشگاه تدریس میکنم خواستگار من دستش معلوله تمامی معیارهای که من میخوام دارم خیلی بهم توجه میکنه الان واقعا نمیدونم چکار کنم

  6. کاربر روبرو از پست مفید narges.n64 تشکرکرده است .

    زندگی جدید من (پنجشنبه 14 دی 96)

  7. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 19 فروردین 03 [ 05:33]
    تاریخ عضویت
    1391-7-15
    محل سکونت
    زیر باران
    نوشته ها
    775
    امتیاز
    24,207
    سطح
    94
    Points: 24,207, Level: 94
    Level completed: 86%, Points required for next Level: 143
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger First Class10000 Experience PointsOverdriveSocial
    تشکرها
    2,329

    تشکرشده 1,634 در 590 پست

    Rep Power
    161
    Array
    سلام عزیزم

    بستگی به نوع نگاه خودت داره. مثلا همین عنوان که برای خواستگارت انتخاب کردی " معلول" . راستش من تا حالا فکر نمی کردم کسی که یه پاش میلنگه معلول باشه و چنین نگاهی ندارم. اما خب نگاه ها متفاوت هست. همین انتخاب عنوان هم نشون میده برای شما مساله مهمی هست و نمیشه راحت گذشت.
    کسی که باید انتخاب کنه شما هستی .
    در ضمن شما از سایر ویژگی های شخصیتی ایشون نگفتی. اینکه تناسب دارین یا خیر . اصلا با هم صحبت کردین یا در حد معرفی هست و اقدامی صورت نگرفته؟

  8. 2 کاربر از پست مفید Eram تشکرکرده اند .

    deljoo_deltang (پنجشنبه 14 دی 96), زندگی جدید من (پنجشنبه 14 دی 96)

  9. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 05 مهر 97 [ 22:46]
    تاریخ عضویت
    1396-7-21
    نوشته ها
    55
    امتیاز
    1,358
    سطح
    20
    Points: 1,358, Level: 20
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 42
    Overall activity: 11.0%
    دستاوردها:
    3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 90 در 41 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام:
    بهش یه فرصت بده. ما حق نداریم که ادمی که میتونه کلی ویژگی خوب داشته باشه رو بخاطر یه نقص که به نظر من اگه پای عشق وسط باشه اصلا هم نقص نیست ندید بگیریم"
    من میگم بهش یه فرصت بدید بیاد خواستگاری
    باهاش بدون اینکه در نظر بگیرید مشکل داره مشکل جسمی منظورمه... صحبت کنید از معیارهاتون از علایقتون تصمیمات برا اینده... هرچی که تو ذهنته.... اگه تو نست از این مورد سربلند بیرون بیاد بشین و روی این مساله فک کن...
    بچه ها راست میگن همه چی به خودت برمیگرده و از اینها گذشته ادمها بسته به شخصیت خودشون قضاوت میکنن.... یه ادم متشخص و فهمیده هرگز شمارو کنار همچین کسی مسخره نمیکنه.... و برای ما تو این دنیا همین ادمای فهمیده مهم هستن نه ادمهایی که نه طرز فکر درست حسابی دار نه درک و باور....
    پس اگه خودت میتونی کنارش گام برداری میتونی بهش افتخار کنی بله رو بهش بده. البته گفتم اول ببینش... شاید مشکل خیلی حاد نباشه. یکی از دوستامم این مشکل رو داشت حالا اون دختر بود. ولی خییل راحت با دوس پسرش که کاملا سالم بود ازدواج کرد. پسره حتی یه بارم به این فکر نکرد چون عاشقش بود همین
    ...
    الان شما هم اگه قبلا یه شکست خوردی باید این بار جدی تر و محتاطانه تر برخورد کنی... نکنه یه روز خودت کم بیاری مسخرش کنی؟ نکنه وسط را ببری؟ پس فقط توییی که میتونی به خودت کمک کنی.
    من فقط میگم اول ببینش اگه به دلت نشست حتما این مساله برات هضم میشه....
    راستی این فقط یه نقص هست یه نقص کوچولو.... انصاف نیست بهش بگی معلول" اونم یه ادمه مث ما... شاید مهربونتر از همسر قبلت فهمیده تر از اون... و عاشق تر از اون....
    و "موندنی " تر....
    یا اگه خونوادت اجازه میدن یه مدت باهاش در ارتباط باش.... باهاش برو بیرون قدم بزن. اون موقع میتونی حس بعد ازدواج رو هم بفهمی... اگه نتونستی کنار بیای رد کن. با احترام فراوان.
    موفق ترین باشی

  10. 2 کاربر از پست مفید dr-samira تشکرکرده اند .

    Eram (جمعه 15 دی 96), زندگی جدید من (پنجشنبه 14 دی 96)

  11. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 30 خرداد 98 [ 09:11]
    تاریخ عضویت
    1396-10-12
    نوشته ها
    15
    امتیاز
    1,272
    سطح
    19
    Points: 1,272, Level: 19
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 28
    Overall activity: 40.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    21

    تشکرشده 5 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    اقای جوادیان ، اقا/خانم ارم و دکتر سمیرا ممنونم از نظراتتون .. کلی به حرف هاتون فکر کردم..
    اول این رو بگم که خودم هم نمیخواستم واژه ی معلول رو به کارببرم ولی کلمه ی دیگه ای پیدا نکردم..البته الان درخواست تغییر در عنوان رو دادم


    من هنوز ایشون رو ندیدم قرار شد یکبار پدرم و مادرم برن محل کارشون و به صورت ناشناس اون اقا رو ببینن البته پدرم گفتن که حتما باید خودم هم باشم




    قبل از همه اینها چیزی که الان ذهنم رو درگیر کرده اینه :
    قرار بود سه شنبه هفته گذشته پدرم برن و محل کارشون رو ببینن که چیزی که معرف گفته بود با چیزی که پدرم دیده بودن متفاوت بود ... فرداش معرف تماس گرفتن و مشخص شد عنوان محل کار سوتفاهم شده بود... و گفتن همون روز بیاید باهم بریم که پدرم اینها در مسیر یک سفرکوتاه بودن و نمیشد و قرار شد خبر بدیم...جمعه مادرم تماس گرفتن که شنبه بریم ولی معرفت گفتن هرچی به اون اقا تماس میگیریم جواب نمیدن و بعدا خودمون خبرتون میکنیم تا اینکه امروز زنگ زدن که اقای خواستگااار این هفته رو کلا مرخصی گرفتن و دارن برای امتحانی اماده میشن و نمیخوان فعل ذهنشون درگیر شه و گفتن اگه اشکالی نداره یکی دوهفته دیگه قرار رو بذاریم !!!


    حالا به نظرتون یکم قضیه عجیب نیست؟ خب چرا اصلا الان صحبتشو کردن که بعد بگن فعلا امتحان دارن؟؟!
    از طرفی باخودم میگم کلا همین الان رد کنیم از طرفی هم نمیخوام ندیده رد کنم
    نظر شما چیه ؟


  12. #7
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 23 آذر 00 [ 07:11]
    تاریخ عضویت
    1388-1-20
    نوشته ها
    1,530
    امتیاز
    36,537
    سطح
    100
    Points: 36,537, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second ClassSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    5,746

    تشکرشده 6,060 در 1,481 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    274
    Array
    سلام

    با توجه به پست جدیدتون نظری ندارم.

    اما من دو نفر آقا توی اطرافیانم می شناسم که وضعیت جسمی شون مشابه این آقا هست و کمی می لنگند. البته دیگه الان نزدیک 50 سالشون هست ولی هر دوشون ازدواج خیلی خوبی داشته اند، یعنی همسرانشون همه چی تمام هستند از همه نظر البته این آقایون بجز همون مساله پاشون هیچ مشکل اخلاقی و مالی و اجتماعی ندارند. به نظر من مثل یه خواستگار عادی با این آقا رفتار کنید و بسنجیدشون از همه لحاظ و نگران حرف مردم و ... هم نباشید.

  13. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 15 اردیبهشت 98 [ 18:50]
    تاریخ عضویت
    1394-2-31
    نوشته ها
    777
    امتیاز
    14,904
    سطح
    79
    Points: 14,904, Level: 79
    Level completed: 11%, Points required for next Level: 446
    Overall activity: 15.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    700

    تشکرشده 1,168 در 528 پست

    Rep Power
    144
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط زندگی جدید من نمایش پست ها
    سلام
    اقای جوادیان ، اقا/خانم ارم و دکتر سمیرا ممنونم از نظراتتون .. کلی به حرف هاتون فکر کردم..
    اول این رو بگم که خودم هم نمیخواستم واژه ی معلول رو به کارببرم ولی کلمه ی دیگه ای پیدا نکردم..البته الان درخواست تغییر در عنوان رو دادم


    من هنوز ایشون رو ندیدم قرار شد یکبار پدرم و مادرم برن محل کارشون و به صورت ناشناس اون اقا رو ببینن البته پدرم گفتن که حتما باید خودم هم باشم




    قبل از همه اینها چیزی که الان ذهنم رو درگیر کرده اینه :
    قرار بود سه شنبه هفته گذشته پدرم برن و محل کارشون رو ببینن که چیزی که معرف گفته بود با چیزی که پدرم دیده بودن متفاوت بود ... فرداش معرف تماس گرفتن و مشخص شد عنوان محل کار سوتفاهم شده بود... و گفتن همون روز بیاید باهم بریم که پدرم اینها در مسیر یک سفرکوتاه بودن و نمیشد و قرار شد خبر بدیم...جمعه مادرم تماس گرفتن که شنبه بریم ولی معرفت گفتن هرچی به اون اقا تماس میگیریم جواب نمیدن و بعدا خودمون خبرتون میکنیم تا اینکه امروز زنگ زدن که اقای خواستگااار این هفته رو کلا مرخصی گرفتن و دارن برای امتحانی اماده میشن و نمیخوان فعل ذهنشون درگیر شه و گفتن اگه اشکالی نداره یکی دوهفته دیگه قرار رو بذاریم !!!


    حالا به نظرتون یکم قضیه عجیب نیست؟ خب چرا اصلا الان صحبتشو کردن که بعد بگن فعلا امتحان دارن؟؟!
    از طرفی باخودم میگم کلا همین الان رد کنیم از طرفی هم نمیخوام ندیده رد کنم
    نظر شما چیه ؟

    سلام

    عجله نکنین و منتظر باشین..

    به نظر من شما باید خودتون به نحوی ایشونو از دور ببینین و از ظاهر و راه رفتنه ایشون رویت بکنین.. فقط خودتون نه نظر پدر و مادر..

  14. کاربر روبرو از پست مفید جوادیان تشکرکرده است .

    زندگی جدید من (چهارشنبه 20 دی 96)

  15. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 30 خرداد 98 [ 09:11]
    تاریخ عضویت
    1396-10-12
    نوشته ها
    15
    امتیاز
    1,272
    سطح
    19
    Points: 1,272, Level: 19
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 28
    Overall activity: 40.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    21

    تشکرشده 5 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    میشه نظرتون رو بگید ؟
    این صحبت اولیه و بعد اینکه میگن فعلا امتحان دارنو.... یه جور بی ادبی نیست عایا ؟

  16. #10
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 15 اردیبهشت 98 [ 18:50]
    تاریخ عضویت
    1394-2-31
    نوشته ها
    777
    امتیاز
    14,904
    سطح
    79
    Points: 14,904, Level: 79
    Level completed: 11%, Points required for next Level: 446
    Overall activity: 15.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    700

    تشکرشده 1,168 در 528 پست

    Rep Power
    144
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط زندگی جدید من نمایش پست ها
    میشه نظرتون رو بگید ؟
    این صحبت اولیه و بعد اینکه میگن فعلا امتحان دارنو.... یه جور بی ادبی نیست عایا ؟
    سلام

    بدون دونستن علت اصلیش نمیشه به راست و دروغ گفتنش قضاوت عجولانه کرد..

    شما به زندگیه خودتون برسید و انگار اتفاقی نیفتاده..

    اگه دوباره قرار خواستگاری گذاشتن طبق نوشته های قبلی عمل کنین..

    حتما از ظاهر و راه رفتنشون رویت بفرمائید ..اگه دیدید براتون حس ناخوشایندی ایجاد نمیکنه سپس مراحل خواستگاری رو انجام بدید..


    فکرتونو مشغول نکنین..

  17. کاربر روبرو از پست مفید جوادیان تشکرکرده است .

    زندگی جدید من (یکشنبه 23 اردیبهشت 97)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 14:52 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.