سلام دوستان
ممنون از صبحبتهاتون که خیلی واقع بینم کرد
من این اقارو به فراموشی سپردم اون خطی هم که شمارشو داشت خاموش کردم چون الان ارزش خودمو میفهمم ...
اما درمورد کار اینوبگم که اگه برگردم خونه مث اون یکی خواهرم میشم که لیسانشو گرفته و توی خونه نشسته میدونم دکترا خوندن حوصله میخاد و وقت تلف کردنه اما من که تا الان پیش رفتم همه سعیمو می کنم که دکترا قبول بشم...
اینجوری توی چشم مردم بهتره هم خودمو سرگرم کردم هم عمرمو تلف نکردم هم اینکه برنمیگردم خونه ...
گاهی ادم توی نا امیدی و فشار روحی خانواده اش قرار میگیره که نمیدونه چکار میکنه به هر دری میزنه که از اون شرایط فرار کنه
من خرافاتی نیستم اما شاید قسمت من باشه ازدواج کنم!!!
علاقه مندی ها (Bookmarks)