ببین هیچ کس نمی تونه برای کس دیگه و یا همسرت و یا پدرت نسخه بپیچه. من فقط سه نکته می گم که به تجربه بهم ثابت شده خیلی مهمه. 1- در هر حال هر چی پیش اومد و گفتگو هر جور پیش رفت شما طبق اصول خودت و رضای خدا پیش برو تا بتونی ثابت قدم باشی. 2- به هیچ وجه استرس نداشته باش و دستپاچه نباش که چی می شه و ... نتیجه هر چی باشه شمیم الزهرا راه درست خودش رو میره و به خدا توکل می کنه. این استرسی که الان داری رو اگر نگه داری به طرفین منتقل می کنی و این اصلا خوب نیست چون تشدید کننده است. باید بتونی آرامشتو در هر حالی حفظ کنی. 3- هر چی پیش اومد ربطی به محبت بین شما و همسرت نداره و اون رو سعی کن حفظ کنی و همسرت رو درک کنی حتی اگر نظرتاتش مخالف شماست و اونو با زبون ناخوش به شما منتقل کنه.
اما در مورد اینکه پدرتون چی بگن به نظرم بیشتر نحوه گفتن مهمه تا چی بگن . هر چی خواستن بگن به نظرم به هر دوی شما و رودرروی هر دوی شما بگن بهتر است تا اینکه به شما بگن تا همسرتون بشنون. به همسرتون و شما بگن بچه ها بیایید بنشینید با هر دوی شما صحبت دارم و بقیه ماجرا.
اگر واقعا قصدت اینه که همسرت توقعاتش تموم بشه به نظر من در هر دو حال و مخصوصا حالت دوم که گفتی باز همسرت دنبال بقیه مال می مونه و این مساله باز کش پیدا می کنه.
- - - Updated - - -
مهمترین وظیفه تو الان اینه که آرامشتو حقظ کنی و استراحت کنی تا بتونی نیاز به امنیت و آرامش رو برای فرزندت بر آورده کنی. بقیه ماجرا و کش و واکش های همسرت و پدرت باید در حاشیه باشه .
هر آنچه را برای خود می پسندی برای دیگران هم بپسند
و هر آنچه را برای خود نمی پسندی برای دیگران هم نپسند
علاقه مندی ها (Bookmarks)