با سلام
موارد متعددی در مورد مسئله شما می شود مطرح کرد.
اما آنچه که از نظر روانشناختی بسیار بسیار مهم هست، این قسمت از جمله شماست.
اعتماد و اطمینان شاید از محوری ترین پایه های تشکیل و حفظ زندگی هست.
وقتی یک زندگی با یک پایه لغزنده شروع می شود. به مرور زمان رشد پیدا می کند.
این ضرب المثل را شنیده اید.
خشت اول گر نهد معمار کج تا ثریا می رود دیوار کج
یعنی این دغدغه (که از نظر من کاملا هم دغدغه منطقی و به جایی هست)، به مرور عمق پیدا می کند و رشد می کند.
به هر حال ضعفهای آدمی هم به خاطر عادتها قوی در انسان شکل می گیرد و احتمال عود آن هم زیاد هست.
لذا روی این مسئله باید متمرکز باشید و این بی اعتمادی خود را به سادگی و توجیه و دلگرمی های دیگران از آن نگذرید.
البته طبق مقاله ای که لینکش را در ذیل دادم ، گاهی دختری خود تجارب اینگونه دارد و خیلی برایش دغدعه نیست که همسر آینده اش هم لغزش هایی داشته باشد.
اما شما که برایتان مهم هست و تحقیق هم کرده اید و به نتیجه هم رسیده اید درست نیست که نسبت به دانسته هایتان بی تفاوت باشید و بعدا به خاطر اینکه تحقیق و مشورت را اساس کار خود قرار نداده اید و با توجیه کردنهای مختلف از آن گذشته اید، خود را سرزنش کنید.
http://www.hamdardi.net/thread-2430.html
یکی از کاربران نکته جالبی در مورد توبه گفت.
اینکه خدا یکی را می بخشد در ظرفیت خدایی اوست. اگر شما ظرفیت کامل داشته باشید. هر چیزی را هضم می کنید.
خدا ممکن است به خاطر خداییش از هر تعداد گناه و از هر تعداد انسان بگذرد. اما گاهی ما 10 بار همسایه ای جلوی درب پارکینگ ما پارک کند و به انتقاد ما توجه نکند ممکن است او را نبخشیم.
علاقه مندی ها (Bookmarks)