به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 7 از 10 نخستنخست 12345678910 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 61 تا 70 , از مجموع 91
  1. #61
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 14 تیر 97 [ 10:10]
    تاریخ عضویت
    1396-11-02
    نوشته ها
    627
    امتیاز
    9,101
    سطح
    64
    Points: 9,101, Level: 64
    Level completed: 17%, Points required for next Level: 249
    Overall activity: 28.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocial3 months registered5000 Experience Points
    تشکرها
    199

    تشکرشده 1,077 در 458 پست

    Rep Power
    122
    Array
    رها جان

    ازدواج موقعیتش باید پیش بیاد... من شما رو درک میکنم برای برخی زود و برای برخی دیر... و گاهی ازدواج مصادف با خوشبختی نیست.
    شما صادق و ساده بودین و اینکه تلاشتون برای ساختن یک زندگی خوب و داشتن فرزند ستودنیه.

    من در یکی از تاپیکا عرض کردم دختران گاهی بدلیل فشار اطرافیان و محیط در ازدواج دچار مشکل میشن فرقی نداره این محیط از لایه های بالایی جامعه باشه یا پایین.

    فقط توصیه ای که میتونم بکنم اینه که؛

    فکرتون آزاد کنین و ابدا به ازدواج فکر نکنین تا زمانی که موقغیتش پیش بیاد.
    در برخی مکان های ارزشمند که افراد علمی، فرهنگی‌ هنرمند حضور دارن حضور پیدا کنین.
    عواطف و احساسات خودتونو با هنر بیان کنین و سعی کنین تخلیه بشین روی یک مجسمه، یک بوم ، یک قطعه موسیقی.
    به اطرافیان و صحبت های اونها دباره ی خودتون بی توجه باشین چون این زندگی مال شماست و خودتون بهتر میتونید تصمیم بگیرید.
    نسبت به عدد سن بی تفاوت باشین .
    درباره ی مهاجرت توی ازدواج سعی کنین بیشتر فکر کنین. این نباشه که ابتدای یک آشنایی مسئله ی مهاجرت رو پیش بکشین چون برخی مردان چنین قضیه ای رو نمیپسندن. خودتون فکر کنین و به این نتیجه برسین که شاید اینجا هم برای زندگی بد نیست، ( توصیه من در این مورد اشتباه برداشت نشه .. منظور این نیست که اول آشنایی نگین و بعدا مطرح کنین! بلکه با خودتون به توافق برسین که ماندن در کجا رو دوست دارم. )
    خیلی در امر ازدواج ساده نباشین و همانند یک خانم در میان دوستان، اقشار جامعه بگذارین همانند یک عروس برای شما شرایطی در نظر گرفته بشه.

    از بیان اسپرم اهدایی، حق طلاق و ... خودداری کنین.

  2. کاربر روبرو از پست مفید sahar.66 تشکرکرده است .

    Ye_Doost (پنجشنبه 17 خرداد 97)

  3. #62
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 21 آبان 97 [ 18:56]
    تاریخ عضویت
    1395-7-29
    نوشته ها
    595
    امتیاز
    9,965
    سطح
    66
    Points: 9,965, Level: 66
    Level completed: 79%, Points required for next Level: 85
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    646

    تشکرشده 951 در 409 پست

    Rep Power
    114
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط رهاوتنها نمایش پست ها
    سلام یک دوست عزیز و سحر گرامی ،
    در مجموع می تونم جوابهای پرسش شما را بدم ولی با جزءیات خیر
    - اینکه من چرا خواستگار مناسب هیچ وقت نداشتم... سوالی بود که یه فامیل 200 نفری در هر جمع فامیلی مطرح میکردند. از اول هم گفتم خانواده بنده غیر سنتی و غیر مذهبی بودند . و جز موارد معدود معرفی که آنها هم تناسب چندانی نداشتند و نهایتا انصراف آنها هم به درخواست خودشان یا شرایط ناهموار بود . مثلا خارج کشور بودن و یا مشکلات جسمی خودشان .یا یکی دو مورد که بعد تحقیق از طرف ما معلوم میشد . مثل سابقه زندانی مالی یک مورد ....اعتیاد ...سه مورد ....که همه اینها جمعا باعث تلف شدن وقت من میشد. حتی یاد دارم که شبی در منزل پسر دایی اینجانب مهمان بودیم و عروس و برادر ها و دایی و زن دایی بودند و حسابی اینجانب را مورد بازخواست برای ازدواج کردند و گفتند حتما توقع خیلی بالایی داری .آن زمان حدود 27 سن داشتم و میگفتند جمعی که ما جای تو بودیم با این سن به هر ازدواجی تن میدادیم.
    اون موقع پسر دایی بنده که هم سن من بودند به تازگی با همکلاسی خود ازدواج کرده بودند . و یادم هست که دایی بنده خودشون ناراضی بودند و میگفتند پدر عروس تحصیلات عالیه دکتری ندارد !!! ولی برای من میگفتند باید به یه سیکل هم تن بدهی . آن زمان من تازه فوقم را گرفته بودم. و شاید تنها معیار بلندپروازانه من تحصیلات عالیه بود حداقل لیسانس . بعد در دورهمی به این نتیجه رسیدند که جوانان مناسب تو و در حد تو مهاجرت کرده اند .پس بهتر است تو هم مهاجرت کنی.که منهم با وجود کار زیاد و مشغله فراوان و کسالت مادرم این کار را هم انجام دادم و اقامت گرفتم . بعد از گرفتن اقامت هم تنهایی رفتم کشور مربوطه و مدتی کار کردم ولی اونجا دوام نیاوردم و دلم میخواست برگردم و ازدواج کنم. و برگشتم که این مورد هم پیش آمد یعنی در واقع خودم پا پیش گذاشتم اول و باقی ماجرا.
    بنده اعتراف کردم که هم خود بنده خودکم بینی داشتم و هم خانواده خودم تا حدودی . در اول ازدواج هم با وجود مهریه کم و تقبل کمی از هزینه ها .همین که ازدواجی به نسبت متناسب صورت گرفته حداقل ایشون کار داشتند و لیسانس هم رشته خودم .اگر عدم تناسبی بود تحصیلات ابتدایی پدر و مادر ایشون بود . با این وجود در ابتدا مادر بنده به عنوان معجزه و موهبت الهی به موضوع نگاه میکردند . و خود من هم همین طور . بنده از جراحی ایشون خبر نداشتم البته .
    بنده هم ناگفته نماند با وجود زندگی محقرانه در خارج و کار سخت فیزیکی که داشتم در مجموع به غیر از موضوع ناتوانی نسبی جنسی راضی بودم . بعد از مشخص شدن مشکل ناباروری نسبی ایشون .....یعنی با میکرواینجکشن احتمال 10 درصد باروری. من خودم را باختم و افسردگی گرفتم به صورتی که به مدت دو ماه نتونستم مانند گذشته آشپزی کنم و بیشتر روز رو در محل کار برای اضافه کاری می موندم تا هزینه چندین بار ivf رو دربیارم . در مجموع شوهرداری از 100 به 10 رسید در این دوماه و ایشون کلافه شدند و مدام حرف از طلاق می زدند که خب من ناقصم بیا طلاقت بدم برو با یه سالم ازدواج کن. در نهایت هم افسرده شدن بنده رو به خاطر فشارها بهانه کردند و پافشاری برای طلاق و نهایتا طلاق. البته ناگفته نماند که ما در ایران ivf کردیم ولی ایشون وسط کار بهانه جویی کردند و با داد و قال و شلوغ کاری در کلینیک و تهدید به شکایت و ... درمان رو نصفه رها کردم و باز تهدید به طلاق و آرزوی بدبختی مطلقه شدن و درخواست مقدار معینی دلار در ماه به عنوان کمک خرج و حذف درخواست بچه و گفتند این شرایط رو میپذیری برگرد و بیا .من وقت خواستم که بعد یک ماه درخواست طلاق یکطرفه دادند و تمام.
    البته به من وکیل شون گفت که می تونی شکایت کنی برای هزینه های درمان که کردی ولی من گذشتم چون نهایتا 20 میلیون میشد که ما حوصله دادگاه نداشتیم .
    ضمنا این مدت هم ایشون از اقامت بنده استفاده کردند و دیگه می تونستند با استفاده از اقامت خودشون اقدام به ازدواج کنند و دختری رو از ایران ببرند. مهریه هم نبود که احساس خسران کنند .اینجوری شد .
    سلام

    ببینید شما یا اهمیت نمی دید چی بهتون گفته میشه (یا براتون نوشته میشه) یا می دونید و اهمیت نمی دید. این رو به ما بگید ما هم تکلیف خودمون رو بدونیم.

    در این پست آخری من از شما فقط یک سوال کردم و اون اینکه "تصمیم قطعی به ازدواج با این آقا دارید؟" سوالات دیگه مربوط ارسال های دیگه بود که البته جواب ندید. این مطلبی هم که گفتید نه یکبار بلکه تکرار چندم مطالب قبلی تان بود.

    عمده مطالب ارسال آخرم کارهائی بود که توصیه کردم خودتون یا یک نفر دیگه براتون انجام بدند و جواب شون رو برای شما (در اصل) بیاورند بلکه ریسک این ازدواج با شناخت بیشتر کاسته بشه. (مجددا اون ارسال رو مطالعه کنید)


    این رو هم اضافه کنم اگر مصمم به ازدواج با این آقا هستید حداقل این کارها رو بکنید.
    1. هرجا صحبتی از خارج رفتن سابق تان میشه صریح بیان کنید که دیگه تحت هیچ شرایطی قصد رفتن به خارج را ندارید. آقایان زیادی هستند که حاضرند برای اینکه بتونند خارج بروند با خانمی که حق اقامت یا تابعیت یا توانائی مالی برای رفتن.... داره ازدواج کنند.
    2. همه اموال تان را به اسم پدر یا مادرتان کنید. یا بهشان وکالت بلاعزل بدهید، و این مطلب رو پدرتان به این آقا یا هر خواستگار دیگه با زبان مناسب و مودبانه بگه به این منظور که افرادی که به گفته خودتان طمع مال دارند ناامید شوند. واقعا هم همین کار رو بکنید.

    به هرحال شمااختیار دارید این پیشنهاد آخر یا پست قبلی برای شناخت آقا یا هر دو یا هیچ کدام رو انتخاب کنید.

    موفق باشید

  4. کاربر روبرو از پست مفید Ye_Doost تشکرکرده است .

    sahar.66 (جمعه 18 خرداد 97)

  5. #63
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 01 تیر 97 [ 21:59]
    تاریخ عضویت
    1396-8-23
    نوشته ها
    108
    امتیاز
    1,325
    سطح
    20
    Points: 1,325, Level: 20
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 75
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    1

    تشکرشده 56 در 43 پست

    Rep Power
    19
    Array
    آقای یک دوست
    بله .من معذرت میخوام شما درست میگید . من اومدم جواب سوالها رو بدم رفتم یک فاز دیگه .
    اگر مصمم بودم با ازدواج با این آقا مشورت نمی خواستم .
    این آقایان زیادی که حاضر هستند بروند خارج رو بنده 6 پیش دربه در دنبال میگشتم که به راحتی به پرونده اضافه کنم حتی به همکارانم سپرده بودم ولی تنها یک مورد بود که اون هم فقط حاضر بود 20 میلیون بده و فقط بیاد خارج و بعد هم بره . این مردهای زیادی رو من نمی دونم از کجا باید پیدا کنم.
    راجب به اموال وضعیت برعکس هست. در واقع الان پدر و مادرم قصد دارند چیزهای دیگر رو هم به اسم من کنند چون خودشان پیر هستند و توان پیگیری اجاره ها و کارهای اداری را ندارند
    البته میخوام وکالت کاری بگیرم .
    من هنوز عبارت کسی رو به خاطر خودم بخواد نمی فهمم. این من خود شامل نتیجه سالیان سال تلاش هم هست . جسم و زیبایی من مسلما 10 سال دیگه نیست ولی پولم از بین نمیره . بنابراین من ترجیح میدم کسی من رو به خاطر پول و شخصیت و خانواده بخواد تا زیبایی فانی من. ضمنا حتما در عقدنامه امضا میگیرم که ارثی از طرف من به شخص مقابل نرسه و بالعکس.
    از تکرار چندم مطالب هم واقعا عذرخواهی میکنم.

  6. #64
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 14 تیر 97 [ 10:10]
    تاریخ عضویت
    1396-11-02
    نوشته ها
    627
    امتیاز
    9,101
    سطح
    64
    Points: 9,101, Level: 64
    Level completed: 17%, Points required for next Level: 249
    Overall activity: 28.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocial3 months registered5000 Experience Points
    تشکرها
    199

    تشکرشده 1,077 در 458 پست

    Rep Power
    122
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط رهاوتنها نمایش پست ها
    من هنوز عبارت کسی رو به خاطر خودم بخواد نمی فهمم. این من خود شامل نتیجه سالیان سال تلاش هم هست . جسم و زیبایی من مسلما 10 سال دیگه نیست ولی پولم از بین نمیره . بنابراین من ترجیح میدم کسی من رو به خاطر پول و شخصیت و خانواده بخواد تا زیبایی فانی من. ضمنا حتما در عقدنامه امضا میگیرم که ارثی از طرف من به شخص مقابل نرسه و بالعکس.
    نم.
    رها جان فکر نمیکنید دچار برداشت اشتباه شدید؟

    من هم بعنوان یک دختر دوست ندارم صرفا بدلیل زیبایی سراغم بیان اما ... دوست دارم بخاطر زیبایی های درونم و ویژگی های خوبی که دارم جذبم بشن.
    از کجا معلوم پول من هرگز از بین نمیره؟ بعضی از مردم دیشب ثروتمند بودن و امروز متهم و بدهکارن.
    کسی که برای پول بطرف شما میاد از همون در هم خارج میشه. این که بمراتب آسیبش برای روانتون بیشتر هست.
    شما تا از شخصی مطمئن نشدین لازم نیست میزان دارایی خودتون رو بیان کنین و این بماند برای مراحلی که از اون فرد کاملا راضی و مطمئن هستین که اونم مشاوره تایید میکنه.
    چرا میگیم رها خانم این مرد نه، اون مرد نه ... چون کسی باید باشه که تقریبا شرایطش با شما یکسان باشه ... کسی که پول شما ، محل زندگیتون، گذران بخشی از زندگی در خارج و درآمدتون براش بی اهمیت باشه و بخاطر ویژگی های دیگر جذبتون بشه.

    عزیزم هر وقت این افکار درست بشن موقعیت های بهتر خودشونو نشون میدن.. پیدا میشن.
    بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

    قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ

    مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ

    وَمِنْ شَرِّ غَاسِقٍ إِذَا وَقَبَ

    وَمِنْ شَرِّ النَّفَّاثَاتِ فِي الْعُقَدِ

    وَمِنْ شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَد



  7. #65
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 01 تیر 97 [ 21:59]
    تاریخ عضویت
    1396-8-23
    نوشته ها
    108
    امتیاز
    1,325
    سطح
    20
    Points: 1,325, Level: 20
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 75
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    1

    تشکرشده 56 در 43 پست

    Rep Power
    19
    Array
    سحر عزیز ،
    ممنونم به من جواب میدی هنوز . ببینید من شرایط خودم رو توضیح دادم . بنده از همون 21 سالگی هم هیچ وقت با یه خواستگار هم سطح اصلا برخورد نداشتم. بهترین و موجه ترین همونی بود که ازدواج کردم اونم با کوتاه آمدن های بیجای بنده . و گرنه به احتمال زیاد اون ازدواج هم سرنمیگرفت. تقریبا هم سطح هم پیش اومده بود مثلا پزشک و ... ولی به دلایلی مثل اعتیاد که من روش خیلی حساسم رد کردم. اصولا پیغمبر اسلام هم در 25 سالگی با حضرت خدیجه 40 ساله تاجر ازدواج کرد . که احتمالا بعد 1400 سال هم این اتفاق در روزگار مدرن ما از همه ابعاد روانشناسی و تناسب و عرف و کلا همه چیز هم رد شده هست و هم اتفاق نمی افته. بنده خودم تحت تاثیر حرف های آرایشگر و فامیل و تجربیات خودم همین که یکنفر اصولا قصد ازدواج داشت به ذوق آمدم . و مردها هم از این موضوع کاملا آگاه هستند و برای حق انتخابی که دارند به دخترها و زن ها برتری دارند .

  8. #66
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 دی 02 [ 10:23]
    تاریخ عضویت
    1391-5-02
    نوشته ها
    1,285
    امتیاز
    24,091
    سطح
    94
    Points: 24,091, Level: 94
    Level completed: 75%, Points required for next Level: 259
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocialVeteranOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    3,682

    تشکرشده 4,954 در 1,249 پست

    Rep Power
    223
    Array
    سلام
    رها جان از من به شما نصیحت اگر یه آدم نرمال با اخلاق و شخصیت قابل قبول سر راهت قرار گرفت ازدواج کن و در غیر این صورت اصلا ازدواج نکن

    به نظر خودت اگر ازدواج قبلیت انجام نمی شد بهتر نبود؟ از زندگیت بیشتر لذت نمی بردی وقتت بیخود تلف یه موجود بی ارزش نمی شد

    این دیدگاه ها رو نداشته باش
    با خودت بگو من لایق بهترین ها هستم اصلا خودت رو دست پایین نگیر و از اینکه یک نفر هر چند نامناسب قصد ازدواج داره به وجد نیا

    کسی که خلق پرخاشگرانه داره و ضمنا عکس شکنجه هم برات فرستاده به نظرت نرماله؟

    اصلا بری با یه آدم نرمال که بچه هم داره و مثلا همسرش فوت کرده ازدواج کنی بهتره تا با فردی که عملا ازدواج نکرده ولی اخلاق نرمالی هم نداره

    فقط وقتت تلف میشه و هر یه سال به اندازه 10 سال پیر میشی
    مهریه هم نهایتا برات حق طلاق بیاره حمایت خاصی ازت نمی کنه

    و اینکه در رابطه با ازدواج دوباره یه تاپیک دیگه بزن
    ویرایش توسط فکور : شنبه 19 خرداد 97 در ساعت 11:01

  9. 2 کاربر از پست مفید فکور تشکرکرده اند .

    tavalode arezoo (شنبه 19 خرداد 97), Ye_Doost (شنبه 19 خرداد 97)

  10. #67
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 01 تیر 97 [ 21:59]
    تاریخ عضویت
    1396-8-23
    نوشته ها
    108
    امتیاز
    1,325
    سطح
    20
    Points: 1,325, Level: 20
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 75
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    1

    تشکرشده 56 در 43 پست

    Rep Power
    19
    Array
    فکور عزیز ،
    ممنون از پاسخت. راستش اینکه پرسیدی ازدواج انجام میشد بهتر بود یا نمیشد ..... باید بگم اگر با مهریه بود ، اگر من اشتباه هاتی نمیکردم ...بله بهتر از نبودش بود . حقیقت اینه که منم اشتباه هایی داشتم . اشتباه همیشه به معنی کار بد نیست . گاهی به عنوان زن ،زیادی کوتاه آمدن ، انرژی زیاد برای کار گذاشتن و تو دهنی نزدن هم هست. من هم به دلیل غرور زیاد می خواستم زن با قدرت و کاملی باشم. کار طاقت فرسا ی بیرون ، کار منزل ، دست و پنجه نرم کردن با ناتوانی ایشون ، با این حال از ازدواجم راضی بودم. فقط وقتی شکستم که متوجه شدم عوارض جراحی باعث ایجاد مشکلی در اسپرم میشه که باعث ایجاد سقط مکرر میشه . کم آوردم و افسرده شدم دو ماه ، سرویس دهی قبل رو نداشتم ، خب طلاق داده شدم . تازه اون زمان بود که فهمیدم مهریه برای چی هست . شاید یه عامل بازدارنده ، چون مردها ثبات و تعهد ندارند و براحتی زیر تعهد خود میزنند.
    مسلما فردی که همسر فوت کرده باشه و بچه داشته باشه در هر شرایطی از یک مرد مجرد نامتناسب یا فردی که جدا شده بهتر هست . من مرد جدا شده با یک فرزند دیدم که به هیچ عنوان حاضر نیست حتی با زن مطلقه آشنا بشه و حق خودش میدونه که با یک دختر ازدواج کنه و میکنه .

  11. #68
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 21 آبان 97 [ 18:56]
    تاریخ عضویت
    1395-7-29
    نوشته ها
    595
    امتیاز
    9,965
    سطح
    66
    Points: 9,965, Level: 66
    Level completed: 79%, Points required for next Level: 85
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    646

    تشکرشده 951 در 409 پست

    Rep Power
    114
    Array
    شما اولویت اول تون کدومه؟ ازدواج یا بچه داشتن؟
    اگر قرار باشه بین این دو فقط یکی رو انتخاب کنی و دیگری رو نداشته باشی کدوم رو انتخاب می کنی؟

    محض رضای خدا اینقدر مایوس و نباشید . همین مایوس بودن و نا امیدی شما رو تو چاه دیگه ای می اندازه. با این سن و شرایطی که دارید نباید خیلی عجله کنید. اگر دوشیزه بودید و فقط با آقا پسرها حاضر به ازدواج بودید میشد گفت شانس تون زیاد نیست. ولی الان یک یا دو سال خیلی به حال ازدواج تون فرق نمی کنه. آقائی که حاضر باشه با یه خانم 37 ساله ازدواج کنه براش 37 با 38 و 39 فرقی نداره. مردی که خانمی با سن شما میخواد ازدواج کنه براش بیشتر از قیافه، اندام، روحیه و سرزندگی، شخصیت، خوش پوشی، نحوه رفتار و گفتار، خانه داری، همسر و فرزندداری و نظایر آن مهم است. خواستگار یه خانم 30 ساله و بالاتر "خیلی" انتظار زیبائی چهره یه دختر 17 ساله رو نداره ولی اون چند مورد رو بله. (ببخشید دیگه مجبور شدم صریح بیان کنم)

    * شما همه شرایط رو باتوجه به موقعیت شخصی، خانوادگی، تحصیلات و مالی تان دارید. ورزش کنید و اندام و سلامتی تان رو حفظ و ارتقا بدید.
    * درمان افسرگی تان رو آغاز کنید تا اگر یه خواستگار مناسب براتون پیدا بشه بتونید با رفتار و کلام مجذوبش کنید. (حتما این کار رو بکنید). اگر روان پزشک خوب سراغ دارید چه بهتر وگرنه بگید بهتون معرفی کنم.
    * روی اون موارد آسیب شناسی که قبلا گفته بودم خیلی کار کنید. ببینید چی باعث شده خواستگار مناسب براتون نباشه یا کم باشه؟ ذهن آشفته و غیر متمرکزی دارید. نوشته ها رو چندبار بخونید.

  12. کاربر روبرو از پست مفید Ye_Doost تشکرکرده است .

    فکور (یکشنبه 20 خرداد 97)

  13. #69
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 01 تیر 97 [ 21:59]
    تاریخ عضویت
    1396-8-23
    نوشته ها
    108
    امتیاز
    1,325
    سطح
    20
    Points: 1,325, Level: 20
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 75
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    1

    تشکرشده 56 در 43 پست

    Rep Power
    19
    Array
    سلام دوستان
    یه چیزی به ذهنم رسید در لابلاي حرفهای شما
    اگر همون شخصی که گفتم مهریه 400 سکه همراه با حق طلاق و نصف خونه ای که داره رو بپذیره، چطور میتونه منو آزار بده ، منی که یه طلاق پشت سر گذاشتم خیلی راحت می تونم با کوچکترین چیزی مهریه رو بزارم اجرا و طلاق بگیرم و ایشون میشه بی خونه و زندگی و به قول خودش کارتن خواب میشه ، پاسپورت هم دارم و میتونم برم از کشور خارج بشم .
    حقیقت اینه که من یکی با بی اعتمادی که در من شکل گرفته فقط با داشتن همچین ابزارهایی میتونم زندگی مشترک داشته باشم . که این دو مورد هم فقط ایشون پذیرفته و بقیه موارد با مهریه هم فرار میکنن . من فقط در زندگی به خودم تکیه کردم و امید و اعتماد به کسی نداشتم
    چرا وقتی موقعیت ساختن زندگی با کنترل گری های لازمه رو دارم بهش پشت کنم.

  14. #70
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 21 آبان 97 [ 18:56]
    تاریخ عضویت
    1395-7-29
    نوشته ها
    595
    امتیاز
    9,965
    سطح
    66
    Points: 9,965, Level: 66
    Level completed: 79%, Points required for next Level: 85
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    646

    تشکرشده 951 در 409 پست

    Rep Power
    114
    Array
    شما می تونید مهریه تون رو اجرا بگذارید ولی دادگاه فقط 110 تاش رو قبول میکنه. یعنی "معادل" ارزش 110 سکه از کل مهریه (جمع کل ارزش سکه، املاک و هر چیز دیگری روی هم رفته ).
    بعدش هم کلا هیچ دفاعی نخواهید داشت. مهریه تان رو میده یا قسط بندی می کنند براش. اونوقت شما می مونید و یه آدمی که نه خانواده درستی داره، نه می شناسیدش، نه اطمینانی هست که روانیه یا سالمه....
    می تونه طلاق تون نده و هم اینقدر شکنجه و آزارتون بده که هر چیزی که دارید و ندارید رو ببخشید تا بگذاره که جدا بشید.
    قانون به شما اجازه نمیده وارث رو از ارث محروم کنید حتی اگر رسما در محضر توافق و ثبت کرده باشید. بعضی توافق ها ازنظر قانون بی اعتبار هستند ولو باتوافق دو طرف و رسمی باشند. هیچ قانونی و هیچ توافقی نمی تونه قوانین مرجع و بالادستی رو نقض کنه. قوانین ارث جزو بالاترین دسته قوانین و حتی قوانین شرعی هستند.
    کارهائی که می تونید بکنید
    * حداکثر 1/3 از اموال تون رو وصیت (رسمی و ثبت شده) کنید بصورتی که میخواهید مصرف بشه
    * در زمان حیات تان اموال تان رو رسما ببخشید و و اگذار کنید. یعنی عملا هیچ چی نداشته و فقیر باشید.
    * در زمان حیات تان بصورت ظاهری اموال تان رو به یک فرد 100% مطمئن واگذار کنید یا بفروشید (و نه بخشش، علت داره که بماند) و در خفا سندی ازش بگیرید که عملا هروقت بخواهید اموال بهتون برگرده.

    شما اگر به این شخص اعتماد دارید که خودتون، جسم و روحتون رو بهش بدید دیگه این حرف ها چیه؟
    اگر اعتماد ندارید (که نباید هم داشته باشید) چه اصراری دارید واسه خودتون شر بخرید؟
    ویرایش توسط Ye_Doost : شنبه 19 خرداد 97 در ساعت 20:18


 
صفحه 7 از 10 نخستنخست 12345678910 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. منفی بافی های مادرم به اوج رسیده و من به شدت ضعیف و آسیب پذیر شدم
    توسط tanhaeii در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 15
    آخرين نوشته: سه شنبه 01 تیر 95, 11:28
  2. پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: سه شنبه 18 خرداد 95, 23:02
  3. پاسخ ها: 53
    آخرين نوشته: سه شنبه 01 اردیبهشت 94, 23:28

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 02:35 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.