فراموش کردم بگم...
مثلا شما باغ نرفتین، اگرم جای دیگر خواستین برین همسرتون گفته، نه.
شما هم نشستین و دیگه حرفی نزدین، این غلطه.
اگر همسرتون اومدن هیچ ، نیومدن شما برین . میخواین خونه ی خواهرتون بدون دعوت و سرزده برین و حالشو بپرسین... به همسرتون بگین شب آماده شو بریم. اومد که هیچ ، نیومد شما حتما برین . ایشون توی تنهایی بیشتر فرصت میکنه به اشتباهاتش فکر کنه و حقوق شما رو ضایع نکنه.
یادمه تاپیک شما بود گمان کنم انقدر منزل خواهرتون نرفته بودین که نمیدونستین بچه ی خواهرتون چفدر بزرگ شده، این خیلی بده. از اون دوماد و خواهرتون چه انتظاری دارین؟
اونها میگن خانمش دوست نداره بیاد، آیا خودشم دلش نمیخواد خواهر زاده و دومادشونو در حد نیم ساعت ببینه؟
سعی نکنین ارتباط و خواسته های خودتونو به خاطر همسرتون نادیده بگیرین.. شما در آینده بعنوان (رضا) قضاوت خواهید شد . نه بجای خانومتون.
چند بار اگر طبق خواسته ی خودتون پیش برین ایشون عملا میبینه دیگر نه گفتن ، نیامدن و عمل نکردن کار ساز نیست.
علاقه مندی ها (Bookmarks)