به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 5 از 7 نخستنخست 1234567 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 41 تا 50 , از مجموع 63
  1. #41
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 06 شهریور 00 [ 17:16]
    تاریخ عضویت
    1393-3-20
    نوشته ها
    188
    امتیاز
    9,113
    سطح
    64
    Points: 9,113, Level: 64
    Level completed: 21%, Points required for next Level: 237
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger First Class5000 Experience Points
    تشکرها
    172

    تشکرشده 281 در 129 پست

    Rep Power
    40
    Array
    سلام
    آقا رضا کار و شراکت برادرزنتون به شما ارتباطی نداره. بیشتر از اون به خواهر شما هیچ هیچ هیچ ارتباطی نداره.

    تا جایی که میدونم برادر خانمتون با شوهر خواهر شما قبلا شریک بودن و اختلافاتی با هم داشتند و این اختلافات شما با خواهر تون هم از همون جا شروع شده. یعنی الان با وجود این سابقه بد بین خواهر شما و خانواده همسرتون که بدلایل مالی بوده ،شما یا خیلی ساده هستید که اجازه میدید خواهرتون این طور شما رو بازی بدن و یا خودتون هم بدتون نمیاد دلیلی برای دعوا پیدا کنید.

    با توجه به اینکه قبلا بخاطر دخالت درکارهای تجاری برادرهمسرتون، با خانمتون مشکلاتی پیداکردید ، کاملا منطقی هست که حالا شما رو درجریان امور قرار ندهند و اتفاقا بسیار کار خوبی کردن که به شما نگفتند.

    من خودم به شخصه سهم خواهر شما و خود شما رو در ایجاد اختلافات و سردی های بین فامیل بیشتر میدونم.

    در مورد بچه تون هم نگران نباشید ، بچه ها بیشتر از ما بزرگترها میفهمند چه کسی از ته دل دوستشون داره و خودشون مواظب منافع خودشون هستند .

    شما هم اگر واقعا به فکر بچه تون هستید . بخاطر هیچ و پوچ و با حرف خواهر و ... زندگی و ارامش خونه تون رو بهم نزنید. بچه به ارامش و امنیت نیاز داره نه عمه و خاله.

    اگر شما واقعا به فکر فرزندتون هستید باید ارامش خونه تون رو تثبیت کنید . باید به مادری که فرزندتون رو شیر میده و مراقبت میکنه عشق بورزید تا فرزندتون ارامش داشته باشه و احساس امنیت کنه.
    اگر فرزندتون رو دوست دارید از طلاق صحبت نکنید . چون با این کار فرزندتون رو بی پدر یا مادر میکنید .اون هم بخاطر اینکه ،این بچه ده ماهه تو بغل یکی از افراد خانواده شما گریه کرده و مجازاتش هم این هست که باید بچه طلاق بشه تا بجای آغوش مادر به آغوش عمه خو بگیره.

    واقعا متاسفم . بچه معصوم 10 ماهه رو هم وارد این بازی مسخره کردید.

    از انجایی که خواهر شما و برادرزنتون سابقه اختلافات قبلی و حل نشده دارند ،احتمال این وجود داره که خواهرتون چندان هم نیت خوبی ندارند و شما هم با سادگی تون وارد بازی ایشون شده باشید.

    لطفا شما کاری نکنیدو خودتون رو به ندانستن بزنید . شما لطفا زرنگی و دانسته هاتون رو صرف بهتر کردن ارتباط بین خودتون و همسرتون بکنید و با دیگران و روابط دیگر کاری نداشته باشید.

  2. #42
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 29 اردیبهشت 01 [ 21:41]
    تاریخ عضویت
    1394-1-09
    نوشته ها
    114
    امتیاز
    7,229
    سطح
    56
    Points: 7,229, Level: 56
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 121
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger First Class5000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 24 در 22 پست

    Rep Power
    22
    Array
    با سلام آخه اگه خانواده م مهم نبود که من این همه تقلا نمیکردم و خودمو عذاب نمیدادم تا ارتباطمون بهتر بشه . محبت و اقتدار و عشق در شرایط عادی خوب و راحته نه تو این اوضاع

  3. #43
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 29 اردیبهشت 01 [ 21:41]
    تاریخ عضویت
    1394-1-09
    نوشته ها
    114
    امتیاز
    7,229
    سطح
    56
    Points: 7,229, Level: 56
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 121
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger First Class5000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 24 در 22 پست

    Rep Power
    22
    Array
    من که بین اینهمه نظر و راهنمایی به نتیجه ای نرسیدم : انتقالی و رفتن از شهر خودم خوبه یا بده ؟ لطفا اگه مشاور خوب تو شهرمون ( زنجان) سراغ دارید معرفی کنیند ممنون میشم ، آخه اینجا مشاورها اغلب کارآموز و تازه کارن ، مرسی

  4. کاربر روبرو از پست مفید reza.6012 تشکرکرده است .

    ehsase97 (پنجشنبه 09 فروردین 97)

  5. #44
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 09 اردیبهشت 99 [ 06:10]
    تاریخ عضویت
    1396-1-02
    نوشته ها
    25
    امتیاز
    1,874
    سطح
    25
    Points: 1,874, Level: 25
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 26
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    31

    تشکرشده 7 در 6 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط reza.6012 نمایش پست ها
    من که بین اینهمه نظر و راهنمایی به نتیجه ای نرسیدم : انتقالی و رفتن از شهر خودم خوبه یا بده ؟ لطفا اگه مشاور خوب تو شهرمون ( زنجان) سراغ دارید معرفی کنیند ممنون میشم ، آخه اینجا مشاورها اغلب کارآموز و تازه کارن ، مرسی
    .سلام اقا رضا.من خواننده خاموش سایت بودم از سال93.داستان زندگی شما رو کامل خوندم.اما الان در شایط وحشتناکی از زندگیم قرار دارم.و شاید نتونم بتونم راهنمایی خاصی به شما بدم.اما دوست دارم به تایپیک منم سر بزنید.lhttp://www.hamdardi.net/thread-45235.html چون من دیدم از سال 94 شما با اینکه علاقه ای به خانمتون نداشتید در کنار اینکه خانوادهش هم اذیتتون میکنن تا به امروز باهاش ادامه دادید وبه جای اینکه مث شوهر من اذیت ازار بدید همسرتون رو تا مهرشو حلال وجونشو ازاد کنه شما مرتب برای بهتر شدن زندگی تون مشاوره گرفتید.با اینکه همسرتون رو دوست ندارید اما حتما ویزگی هایی داشتن که با وجود اذیت و ازار های خانواده ش در کنار بی احساس بودن به خودش تا به امروز با تلاش مضاعف باهاش ادامه دادید.میخوام بدونم مگه یه زن چیکار باید بکنه که اینقدر یه مرد فشار رو به خاطرش تحمل کنه؟ باور کنید اگر داستان زندگی منو بخونید های های گریه میکنید.چون شوهر من با وجودی که احساس داشت به من .به طرز وحشتناک و دردناکی یه سال تموم کمر همت رو بسته تا من از مهریه م بگذرم و راحت طلاقم بده.اولین چیزی که ممکنه به ذهن هر کسی برسه با خوندن زندگی من اینه که مگه من چیکار کردم که شوهرم به این درجه از نفرت رسیده.....اما اگر قسم بخورم سر سوزن بی وفایی خیانت بی احترامی به خانواده ش ویا بی احترامی کردن خانواده م بهش اتفاق افتاده باشه من دلم نمیسوزه.اما سر هیچ منو به خاکو خون کشید و الان داره با تحقیرهاش جونمو به لبم میرسونه تا توافقی ازش جدا شم.لطفا به تایپیک منم سر بزنید و نظرتونو بگید ممنون
    ویرایش توسط ehsase97 : پنجشنبه 09 فروردین 97 در ساعت 19:35

  6. #45
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 29 اردیبهشت 01 [ 21:41]
    تاریخ عضویت
    1394-1-09
    نوشته ها
    114
    امتیاز
    7,229
    سطح
    56
    Points: 7,229, Level: 56
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 121
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger First Class5000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 24 در 22 پست

    Rep Power
    22
    Array
    خودمم به سخت جوونی خودم اینقدر آگاه نبودم اما دارم از آدم بودن دور و دور تر میشم . چرا همسر من متوجه نیست که ازدواج کرده و هنوز اولویتهاش خانواده شه حتی با وجود بچه دار شدن چیزی عوض نشد همه میگفتن مادر که بشه عوض میشه . خدایا اینهمه قدرت به بشر دادی کاش میتونستم برگردم به زمان قبل بچه دارشدن . ماها کوچکترین شوخی باهاش میکنیم میشه براش کینه و عقده اما باباش و برادش به فرزندم همه چی نسبت میدن و میگه اونا منظوری ندارن. چطور حالیش کنم اینو . به علی قسم کم آوردم دیگه

  7. #46
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 24 مرداد 97 [ 15:35]
    تاریخ عضویت
    1395-4-15
    نوشته ها
    20
    امتیاز
    1,871
    سطح
    25
    Points: 1,871, Level: 25
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 29
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    21

    تشکرشده 17 در 12 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دوست عزیز من یک زنم و متاسفانه تقریبا مشابه شما شرایط سختی رو تحمل میکنم.با این تفاوت که ۶ساله که دارم تحمل میکنم.متاسفانه توی جامعه ما قوانین مناسبی برای حمایت از زن وجود نداره و به خاطر مجموعه ای از این عوامل مجبورم که بین بد و بدتر انتخاب کنم و زندگی رو تحمل کنم. اما برای شما که مرد هستین و واقعا حق انتخاب دارین قضیه کاملا فرق میکنه.تا کی میخواین این ناراحتی ها و غصه ها رو تو دل خودتون جمع کنین.شما هم حق زندگی دارین.از یه جایی به بعد این خودخوریها تبدیل میشه به بیماری روانی مزمن و سلامتتون رو تحت تاثیر قرار میده.یه پدر سالم بیشتر هم میتونه از فرزندش حمایت کنه و ...
    یه جا بالاخره باید تیر خلاص رو زد اگر واقعا شریک زندگی قدرشناس نیست و نمیخواد درک کنه.
    موفق باشید

  8. 2 کاربر از پست مفید fgh تشکرکرده اند .

    mercedes62 (جمعه 17 فروردین 97), آیـدا (جمعه 17 فروردین 97)

  9. #47
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 09 اردیبهشت 99 [ 06:10]
    تاریخ عضویت
    1396-1-02
    نوشته ها
    25
    امتیاز
    1,874
    سطح
    25
    Points: 1,874, Level: 25
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 26
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    31

    تشکرشده 7 در 6 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط reza.6012 نمایش پست ها
    خودمم به سخت جوونی خودم اینقدر آگاه نبودم اما دارم از آدم بودن دور و دور تر میشم . چرا همسر من متوجه نیست که ازدواج کرده و هنوز اولویتهاش خانواده شه حتی با وجود بچه دار شدن چیزی عوض نشد همه میگفتن مادر که بشه عوض میشه . خدایا اینهمه قدرت به بشر دادی کاش میتونستم برگردم به زمان قبل بچه دارشدن . ماها کوچکترین شوخی باهاش میکنیم میشه براش کینه و عقده اما باباش و برادش به فرزندم همه چی نسبت میدن و میگه اونا منظوری ندارن. چطور حالیش کنم اینو . به علی قسم کم آوردم دیگه
    آقا رضا من در شرایط وحشتناکی هستم اما لازم دیدم چند تا چیز بهتون بگم.

    شما یه رابطه غلط رو حالا بهر دلیل تا ۷سال ادامه دادید و در تموم این سال ها میدونستی که داری به خاطر غلط بودن رابطه تون هر لحظه عذاب میکشید. تا قبل بچه بازم میشد کاری کرد. اما دومین اشتباه فاحش شما بچه دار شدنتان بود زمانی که خودتونم میدونستی به قدر کافی عذاب دارید تو این رابطه اما با این حال بچه دار شدید. خب بازم خودتون رو اذیت نکنید. بابت این دو اشتباه. اما اشتباه ۳رو مرتکب نشید. فقط و فقط و فقط به خاطر بچه چشمتان رو روی همه آدم هایی که عذابت میدن ببند. سخته میدونم. اما تنها راهی که هم به بچه آسیب زده نشه و خودتون یکم اروم بشید همینه. حالا با انتقالی ممکنه تنش هایی که درش هستید کم بشه. اما به خاطر بچه باید خیلی بیشتر از قبل صبور باشید در مقابل خانمتون و خانواده ش. دوستان لطفا به تایپیک منم سر بزنید موفق باشید

  10. #48
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 29 اردیبهشت 01 [ 21:41]
    تاریخ عضویت
    1394-1-09
    نوشته ها
    114
    امتیاز
    7,229
    سطح
    56
    Points: 7,229, Level: 56
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 121
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger First Class5000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 24 در 22 پست

    Rep Power
    22
    Array
    با سلام
    ((
    فقط و فقط و فقط به خاطر بچه چشمتان رو روی همه آدم هایی که عذابت میدن ببند.)) بنظر شما یه عمر میشه اینکار رو کرد ؟؟؟ فقط نفرته که تمام وجودمو گرفته . همیشه با خودم میگفتم پدر و مادر بچه های طلاق چقدر خودخواه و هوسبازن که با وجود بچه معصوم باهم نمیسازن اما حالا خودم دارم حسش میکنم وقتی هیچ نقطه مشترکی بین ما نیست . مهمترین مساله زندگی مشترک ما پدر و مادر و خواهر و مخصوصا برادر همسرم هستن هر چی اونا بگن درسته وقتی رعایت حریم و ادب و نمیکنن منظوری ندارن و از روی صمیمته !!!! تنها انسان روی زمین که محبت کردن نتیجه معکوس میده همسر بنده هستش ، ای وای بر من کاش قبل ازدواج بهتر میشناختم این خونه واده لعنتی رو .
    زندگی همیشه نعمت نیست گاهی وقتا مرگ بزرگترین نعمت خداست اینجوری لااقل گناه این جدایی و بچه نمیفته گردنم و عذاب وجدان نمیگیرم.

  11. #49
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    شما تا حالا برای مشکلات شخصی خودتون پیش روانشناس رفتین؟
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  12. #50
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 29 اردیبهشت 01 [ 21:41]
    تاریخ عضویت
    1394-1-09
    نوشته ها
    114
    امتیاز
    7,229
    سطح
    56
    Points: 7,229, Level: 56
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 121
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger First Class5000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 24 در 22 پست

    Rep Power
    22
    Array
    مشکلات شخصی؟؟؟؟؟ خیر


 
صفحه 5 از 7 نخستنخست 1234567 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. میل به ازدواج در کنار ترس از آن ، راه حل چیست ؟
    توسط یه آدم در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: چهارشنبه 10 تیر 94, 15:02
  2. همسرم پشت من نیست
    توسط hamdard20 در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: دوشنبه 27 مرداد 93, 09:00
  3. چک لیست بهداشت روانی = چک لیست مسلمانی
    توسط مدیرهمدردی در انجمن دین و روانشناسی
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: دوشنبه 26 خرداد 93, 03:00
  4. در مسابقه ی زندگی گل زدن هنر نیست بلکه گل شدن هنره !
    توسط مو طلایی در انجمن سرگرمی و تفریح
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: یکشنبه 09 مرداد 90, 10:40

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 23:59 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.