سلام دوستای خوبم. امیدوارم که خوب باشید.
دوستان، تو تاپیک های قبلی در مورد مشکلاتم با همسرم توضیح داده بودم ( محل زندگی که تهران نیستیم و تو شهرستانی هستیم که از نظر فرهنگ و امکانات و خیلی چیزای دیگه احساس خوبی ندارم بهش، مشروب خوردن همسرم، بیماری زگیل تناسلی که مدتی ذهنم رو درگیر کرده بود و البته هنوزم خیلی بهش فک میکنم و...)
میتونم بگم تو این مدت همسرم بهتر شده. خیلی بهم توجه میکنه، کمتر پیش میاد که بحثی داشته باشیم، قلیون کشیدنش رو کمتر کرده (از روزی دوبار رسونده به دو روز در میون، اما نمیدونم به چه دلیلی و میدونم که به خاطر حرفای من نیست)
اومدم اینجا تا بگم به لطف خدا، موقعیت شغلی که بهتون گفته بودم قطعی شده (در تهران) و از هفته آینده، کلاسهای آموزشی م شروع میشه و انشالله بعدش مشغول به کار میشم.
اخر هفته میام تهران. همسرم با کار کردنم مشکلی نداره و خوشحال هم هست اما دلش به این خوشه که انتقالی میگیرم و برمیگردم. اما من تصمیمی که گرفتم اینه که بیام تهران و بعد از مدتی بگم انتقالی نمیدن و بیاد تهران تا با هم زندگی کنیم. و البته همونطور که قبلا گفتم احتمالش کمه که بیاد چون خانواده ش به شدت وابسته ن و مادرش اگر یک روز پسرشو نبینه یا همسرم وقت نکنه بهش سر بزنه، تا صبح میشینه گریه میکنه(بدون اغراق میگما) . و جدای از مسائلی که همسرم میگه به خاطرشون نمیتونم بیام تهران، یعنی نداشتن کار و خونه و اینها، من فکر میکنم مهمتر از اینها وابستگی خانواده ش بهش باعث میشه که نیاد. چون کارش ازاده و تو تهران هم میتونه کار کنه و منزل رو هم میتونیم تو یه واحدی که خانواده م دارن بشینیم یا اجاره کنیم ازشون.
خلاصه خیلی نگرانم. و دغدغه فکری دارم. از طرفی خیلی خوشحالم که کار به این خوبی پیدا کردم و از طرفی خیلی نگران آینده م... همسرم از ترس اینکه تو تهران موندگار نشه، خیلی راحت میگه میری 1 سال می مونی و تو این مدت رفت و امد میکنیم و بعد انتقال میگیری و میای.... مگه 1 سال کمه؟؟؟ که از هم دور بمونیم؟؟؟؟ تازه هیچ تضمینی هم نیست بعد از 1سال انتقالی بدن مگر با پارتی و اینا. چون تعهد گرفتن تا 10 سال درخواست انتقالی ندیم...
و به دلایلی که قبلا مفصل توضیح دادم، اصلا خودم هم دوست ندارم که انتقالی بگیرم و برگردم به اون شهر...
دوستان من هنوز باهاش جدی صحبت نکردم درمورد اینکه بیاد تهران. میخوام بیام و مدتی کار کنم و بعد بهش بگم که انتقالی نمیدن و بیاد تهران. تا بدونه که اقدام کردم واسه انتقالی اما نمیشه. لطفا نظرتون رو در این باره بهم بگید.
دوستان مساله دیگه ای که ذهنم رو مشغول کرده نحوه خرج کردن و مدیریت کردم درآمدم هست. الان که میدونه این شغل، درامد خوبی داره همش یه حرفایی میزنه که خیلی نگرانم میکنه. مثلا دیشب که ازش پول خواستم واسه خریدن چیزی، با خنده گفت چندماه بعد، دیگه واسه این چیزا به من نمیگی پول بده و خودت راحت میخری. یا همش میگه به منم پول میدی؟!!!! واسم فلان کادو رو میخری؟!!!! ببینید با شوخی و خنده این حرفا رو میزنه ها، اما من اصلا خوشم نمیاد و میدونم که همچین تفکری داره. و فک میکه اگه خودم پول داشته باشم دیگه نباید از اون بگیرم ! نگرانم از اینکه دیگه برای نیازهای اصلیم هم بهم پول نده و خیلی حواسش به حقوقم باشه... من مشکلی ندارم که به زندگیمون کمک کنم اما نمیخوام همین چیزایی رو هم که الان همسرم تامین میکنه من بعد از این تامین کنم.
و چون نمیخوام از الان جبهه بگیره، وقتی این حرفا رو میزنه نمیخوام طوری جوابش رو بدم که ناراحت بشه. درواقع میخوام یه جورایی با سیاست عمل کنم. طوری که هم اون ناراحت نشه و هم من احساس بدی نداشته باشم. لطفا راهنمایی کنید که چطور مدیریت کنم؟؟؟
اصلا به نظرتون حقوق خانم چطور باید خرج بشه؟؟مخصوصا خانم های شاغل بگن لطفا.
من خودم میخوام بیشترشو پس انداز کنم چون همسرم اصلا پس انداز نمیکنه...
علاقه مندی ها (Bookmarks)