سلام
همین مقایسه کردن ها افت های زندگی هستن.نیازی نیست شما همراه با مادرت چکاپ هات رو انجام بدی.شما یک زن مستقل و بالغ و متاهل هستی که خودش باید توانایی انجام کارهای شخصیش رو داشته باشه و اگر به کمکی احتیاج داشتی از همسرت کمک بگیر و حس پدری و مسئولیت پذیری در اون بیدار نگه دار.فردا پس فردا هر اتفاقی در مورد بچه ات بیفته میگه برو به مادرت بگو .
دوست خوبم قضیه بارداری یک قضیه کاملا وبسیار شخصیه.حتی مشاوری میگفت تا یکی دو ماه بعده بارداری هم به کسی چیزی نگین (اطرافیان) که اگر خدایی نکرده مشکلی بود دیگه هرکسی در جریان قرار نگیره..
دلیلی نداشته خواهر شما چیزی درمورد تصمیم شخصیش و روابطش با همسرش به شما بگه و کار درست رو ایشون کرده.پس حریم بین زن و شوهر چی میشه تکلیفش؟
شما باحفظ احترام به مادرت کم کم ایشون رو متوجه کن که شما مستقل تصمیم میگیرید و قرار نیست ایشون در جزییات تصمیم گیری شما قرار بگیره.اگر شما این حس رو در مادرت پر و بال بدی ممکنه به جایی برسه که ایشون در مورد جزیی ترین مسائل هم از شما بخوان که در جریان قرار بگیرن که صورت خوشی نداره.
این اتفاقا و توقعات کم کم حریم خانوادگی شما و همسرت رو دچار اختلال میکنه..
گاهی برای رشد کردن باید سختی کشید،گاهی برای فهمیدن باید شکست خورد،گاهی برای بدست آوردن باید از دست داد،چون برخی درسها در زندگی فقط از طریق رنج و محنت آموخته میشوند.
ویرایش توسط maryam123 : یکشنبه 14 آبان 96 در ساعت 12:16
علاقه مندی ها (Bookmarks)