سلام دوستان.حالتون خوبه؟
من و دختر خانمی به هم خیلی علاقه مندیم.پدرشون هم تقریبا میشه گفت راضی هستن.اما مادر دختر خانم متاسفانه با این ازدواج مخالف هستن و هر بار رای پدر ایشونم میزنن.
در واقع پدر ایشون از اقوام پدر بنده هستن و مادر ایشون اهل شهر و استانی دیگر که هفتصد کیلومتر با شهر ما فاصله داره.
مادر ایشون در گذشته مشکلاتی با خانواده همسرش داشته و به نوعی میشه گفت از خانواده همسرش متنفره.این یکی از دلایلی است که باعث شده مادر ایشون مخالف این ازدواج باشه .در واقع تصور ایشون بر این است که چون من و خانوادمم از اقوام همسر ایشون هستیم ممکنه در آینده مشکلاتی نظیر مشکلات خودش برای دخترش پیش بیاید و به همین دلیل شدیدا از این ازدواج امتناع میکند.
مشکل دیگر ما این است که مادر ایشون روی نظر اقوامش خیلی تاکید داره و دوس داره داماد آیندش از صافی مادر و پدر و خواهرهایش عبور کند و با نظر اونها انتخاب بشه.من قبلا با خانواده مادر ایشون دیداری داشتم و متاسفانه مورد پسند و تایید اونها قرار نگرفتم.حقیقتا توی جلسه ای که من با اقوام ایشون داشتم صحبت خاصی نکردم و اونها این موضوع رو به اعتماد به نفس من ربط دادن و اذعان داشتند که اعتماد به نفس من پایین است.اما این موضوع حقیقت نداره و اگه من توی اون جلسه صحبت خاصی نکردم دلیلش این بود که دلم نمیخواست حرف بی مورد و بی جایی زده باشم و ریش و قیچی رو به دست بزرگترهای خودم سپرده بودم.البته من خودم حدس میزنم این موضوع تنها یک بهانه است و صحت ندارد.
با توجه به مسائلی که مطرح کردم ازتون خواهش میکنم منو راهنمایی کنید که باید برای جلب توجه و نظر مادر دختر خانم مد نظرم چه کارهایی انجام بدهم.
خودم ۲۵ سالمه و دختر خانم ۱۹ سالشونه.
دوستان خواهش میکنم فقط حول و حوش مشکل من راهنمایی بفرمایید.متاسفانه دفعه قبل دوستان انتقاد هایی به سن و سال دختر خانم داشتند. بله حق با شماست من منکر سن کم ایشون نمیشم ولی خواهش میکنم به من مشورت بدهید که با وجود این مسائل چگونه میتوانم مشکل رو حل و فصل کنم.
پیشاپیش از همه دوستانی که به من مشورت میدهند تشکر میکنم
علاقه مندی ها (Bookmarks)