به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 12 1234567891011 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 114
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 28 مهر 97 [ 03:27]
    تاریخ عضویت
    1394-7-04
    نوشته ها
    160
    امتیاز
    4,003
    سطح
    40
    Points: 4,003, Level: 40
    Level completed: 27%, Points required for next Level: 147
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First ClassVeteran
    تشکرها
    0

    تشکرشده 58 در 44 پست

    Rep Power
    28
    Array

    لطفا کمکم کنید دارم بخاطر اعتیاد و خیانت همسرم طلاق میگیرم

    سلام دوستان من تاپیک زدم چند روزه ولی کسی جوابم رو نداد.یه تاپیک زدم به اسم اعتیاد همسرم به شیشه دیوونم کرده و کمک و راهنمایی هاتون رو استفاده کردم.تا اینکه خیانت از همسرم دیدم و باز تاپیک جدیدی به اسم دارم از همسرم که دوسش دارم جدامیشم لطفا کمکم کنید جوابگو نبودید .منم اینجا تاپیک زدم و عنوان رو تغییر دادم بلکه کسی کمکم کنه ....

    - - - Updated - - -

    دارم از همسرم که خیلی دوسش دارم جدا میشم لطفا راهنماییم کنید درست تصمیم بگیرم
    باسلام و خسته نباشید و تشکر از سایت خوبتون.من شرایطم اورژانسیه یه جا تاپیک زدم جوابگو نبودین.اومدم اینجا ....
    خانم ۲۳ساله ای هستم که ۱سال و نیمه ازدواج کردم و همسرم هم ۱۰سال از من بزرگتر هست.ایشون اعتیاد به شیشه دارن.تو کلاساس ترک اعتیاد همراهش بودم تا بلکه ترک کنه و ۹ماه کنارش بودم اما ترک نکرد ولی بازم کنارش موندم تا اینکه خیانتش رو با یه زن متاهل بچه دار متوجه شدم و اومدم خونه پدرم برای بار دوم اومده بودم قهر که با اصرار خودش برگشتم ولی هنوز نمیپذیره و میگه ماله من نبودن پیام ها و ماله هموارمه درصورتیکه بهم ثابت شد دروغ میگه....ازش خسته شده بودم و هم خودش بخاطر اخلاقیاتش و اینکه اصلا کنارم مرد احساس نکردم و اینکه خاموادشم با رفتارشون خیای تحت فشار قرارم میدادن (ما طبقه بالا خونه پدرهمسرم بودیم)اما اگه خودش خوب بود این چیزا واسم قابل حل بود و میتونستم تحمل کنم.... تصمیم به جدایی گرفتم چون راهی غیر از این جلو پام نذاشت درضمن من بچه هم ندارم.تحصیلاتمم لیسانس حسابداری هستم.همسرمم فوق دیپلم برق و شاغل ملی حفاری (شکرت نفت)هست.
    الان اقدام قانونی کردم و خیلی اظهار پشیمونی میکنه و میگه بهم ف رصت اخر رو بده و بهترین زندگی رو برات میسازم و....اما دیگه بهش اعتماد ندارم چون دوباری هم که قهر اومدم این حرفا رو بهم زده بود...از نظر حمایت هم خانوادم حمایتم میکنن هرچند پدرم مخالف طلاقه ولی بازم میگه هرتصمیمی بگیری ما تبعیت میکنیم و پشتت رو خالی نمیکنیم.یعنی بگم که همه چی به تصمیم گیری من بستگی داره و خانوادم مانعم نمیشن...مادرمم شدیدا حمایت کنندم هست برای جدایی و همش میگه این اقا بدتری داره و بهتری نداره ایندتو تباه نکن و....
    ازتون میخوام راهنماییم کنید و کمکم کنید درست تصمیم گیری کنم لطفا....

    - - - Updated - - -

    من قبلا هم که سر زندگیم بودم اینجا تاپیک زده بودم به اسمه اعتیاد همسرم به شیشه دیوونم کرده و دوستان راهنمایی کردن.اما گوشیم رو عوض کردم و شرایط پیگیری نداشتم الانم که دوماه الی ۳ماه هست قهرم و منزل پدرمم هستم....

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 02 اردیبهشت 03 [ 09:51]
    تاریخ عضویت
    1393-6-17
    نوشته ها
    141
    امتیاز
    8,913
    سطح
    63
    Points: 8,913, Level: 63
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 137
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class5000 Experience Points
    تشکرها
    597

    تشکرشده 274 در 108 پست

    Rep Power
    31
    Array
    بطور قطع زندگی خوبی برای شما نخواهد بود با این آقا. متاسفانه به حرف انسان معتاد هم نمیشه اکتفا کرد چون اختیارش دست مواده و براحتی حرفش عوض میشه. الانم چون زیر فشار قانون افتاده براحتی خودشو مظلوم نمایان میکنه و هر چی میگید قبول میکنه ولی فقط حرفه و هیچ.

    2 تا دلیل بزرگ و محکم هست که باید جدا بشید. یدونش هم کافی بود. حیف شما واقعا

    امیدوارم خدا کمکتون کنه و انشالله روزهای بهتری در پیش باشه. نا امید از لطف خدا نباشید و برای زندگیتون امیدوارانه و عاقلانه تلاش کنید که انشالله آینده بهتری بسازید.

    موفق باشید

  3. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 21 اسفند 00 [ 13:12]
    تاریخ عضویت
    1393-5-18
    نوشته ها
    670
    امتیاز
    19,001
    سطح
    87
    Points: 19,001, Level: 87
    Level completed: 31%, Points required for next Level: 349
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    1,250

    تشکرشده 1,509 در 535 پست

    Rep Power
    142
    Array
    سلام دوست عزیز

    با توجه به مواردی که از همسرتون عنوان کردین الان چه چیزی باعث میشه در مورد جدایی از ایشون مردد بشین؟

    قبلا گفتین که ایشون اصرار به بچه دار شدن هم دارن؟ فکر میکنین غیر از خودتون بچه ای که در آینده به دنیا بیاد با همچین پدری چه سرنوشتی پیدا می کنه؟

    یه چیز دیگه.نمیخوام بترسونمتون ولی با توجه به اعتیاد ایشون به شیشه کاش میشد اگر تصمیم به جدایی گرفتین سعی کنین باهاشون مواجه نشین.

    خودتون میدونین که همچین آدمهایی میتونن دست به کارهای خطرناکی بزنن.

  4. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 28 مهر 97 [ 03:27]
    تاریخ عضویت
    1394-7-04
    نوشته ها
    160
    امتیاز
    4,003
    سطح
    40
    Points: 4,003, Level: 40
    Level completed: 27%, Points required for next Level: 147
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First ClassVeteran
    تشکرها
    0

    تشکرشده 58 در 44 پست

    Rep Power
    28
    Array
    سلام به همگی
    Quality جان ممنونم از همدردیت و صحبت هات.من بخاطر التماس هاش همش عذاب کجدان میگیرم و میگم نکنه دارم عجولانه تصمیم میگیرم و باید بیشتر صبر میکردم یا اینکه نکنه روزی بعد جدایی ازش پشیمون بشم و.....
    آنیتا جان حرفاتون درسته منم همش بخودم میگم خودم بدرک اون بچه چه گناهی کرده ولی اون خودش میگه مگه من چمه مگه همه پدرهایی که سالمن خیلی خوبن واسه بچه هاشون و....الانم که التماس ها و قول دادن هاشو میبینم و میگه کلا عوض میشم و میشم اونی که تو میخوای اما حرفاتون درسته این فقط تحت تاثیر مواد حرف میزنه.اون چیزی که بتعث میشه در مورد جدایی از ایشون مردد بشم اینه که میترسم پشیمون بشم.یا اینکه روزی درست بشه.چون من قلبن دوسش دارم و این حس رو به هیچکس ندارم اما نمیخوام دیگه با قلبم پیش برم و میخوام عاقلانه تصمیم بگیرم ؛میگم نکنه شخص بعدی که وارد زندگیم بشه نتونم دوست داشته باشم یا اینکه از این که معتاد بوده بدتر باشه و هزاران چیز دیگه....خیلی از طلاق میترسم ولی خانوادم خیلی حمایتم‌میکنن مخصوصا مامانم و خواهرام که همش قسمم میدن که تورو به مقدسات برنگرد و خودتو بدبخت و درگیر نکن کاری نکن پا بچه وسط بیاد و مجبور بشی بسوزی و بسازی .....و جدا از اعتیادش ما اصلا حرف همو نمیفهمیم و از دو دنیای کاملا متفاوتیم.پرسیدید ایشون به بچه دار شدن اصرار دارن خیلییییی دوست داشت اما من میگفتم بعد از بهبودی کاملت که اونم پذیرفت و میگفت خودت واسم مهمی و بودن تو.میدونم درست میگید این بچه اینده خوبی پیدا نمیکنه.الانم همش میگه خودمو بالاخره یه شب میکشم که راحت بشم وقتی تو توی زندگیم نباشی واسه چی زنده بمونم و ادامه بدم به شوق کی بیام تو خونه و.....دلمم واسش خیلی میسوزه.روزای بدی رو میگذرونم باز اینجا صحبتهای شما کمکم میکنه خیلییی توی تصمیم گیریم و یجورایی اروم میشم و دیگه عذاب وجدان نمیگیرم که اون بیمار بود من ولش کردم....

  5. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 02 شهریور 96 [ 05:28]
    تاریخ عضویت
    1396-6-02
    نوشته ها
    1
    امتیاز
    14
    سطح
    1
    Points: 14, Level: 1
    Level completed: 27%, Points required for next Level: 36
    Overall activity: 0%
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام .
    به نظر من شما اول به گذشته فکر کن ببین چه کم و کسری های عاطفی واسش گذاشتی که باعث شده همسرت بهت خیانت کنه .
    دوم اینکه زندگیت رو دوست داشته باش و بچسب به زندگیت از شوهرتم یه تعهد کتبی و محضری بگیر که حساب کار دستش بیاد . به خدا طلاق اصلا خوب نیست . اون الان فهمیده که تو واسش چقدر مهمی همسرت الان میخواد جبران گذشته کنه میخواد کارهایی که قبلا برات انجام نداده رو جبران کنه اگر همسرت ازت فرصت خواسته این فرصت رو بهش بده اگه واقعا دوسش داری بهش فرصت بده که بعدها پشیمون نشی یه بار دیگه بهش فرصت بده . خواهر خود بنده همچین شرایطی داشت ما همه پشت خواهرم بودیم ولی خواهرم گفت یه بار دیگه بهش فرصت میدم الان چهار ساله از اون فرصتی که خواهرم بهش داد میگذره زندگی شون فوق العاده عالی شد الان اینقدر خوشبخت هستن که هیچ کس باورش نمیشه که شوهر خواهرم واقعا قبلا معتاد بوده واقعا قبلا به خواهرم خیانت کرده . الان شوهر خواهرم مثل پروانه به دورش میچرخه اصلا باور کردنی .
    یه بار دیگه بهش فرصت بده نه به این سادگی بزار بیاد به دست و پات بیفته با اس ام اس میگه اشتباه کردم رو قبول نکن بزار بیاد جلو پدر و مادرت بگه اشتباه کردم و اشتباه خودشو بپذیره .
    زندگی ارزشش بیشتر از این چیزاست حس بخشش خیلی قشنگتر از حس انتقام هست بخشش و یه فرصت دیگه بهش بده چرا که بعدها پشیمون نشی .

    - - - Updated - - -

    یه تعهد قانونی خیلی میتونه شوهرت رو پایبند کنه به تعهد و زندگیش .
    فرصت دوباره دادن سخته ولی اون پشیمونه و میخواد دوباره شروع کنه پس نگذار از اینی که هست بدتر شه بهش فرصت بده تا خودشو بسازه . در کنارش باش از ته دل بهش عشق بورز ولی فعلا بروز نده یکم بی محلی براش خوبه

  6. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 28 مهر 97 [ 03:27]
    تاریخ عضویت
    1394-7-04
    نوشته ها
    160
    امتیاز
    4,003
    سطح
    40
    Points: 4,003, Level: 40
    Level completed: 27%, Points required for next Level: 147
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First ClassVeteran
    تشکرها
    0

    تشکرشده 58 در 44 پست

    Rep Power
    28
    Array
    سلام محمد688
    از راهنمایی و هم فکریتون ممنونم
    اما من هر بار که بخوام بهش فرصت بدم ترس از آینده و اون بچه ای که بعدها بین ما قرار میگیره نمیزاره و بارها این فرصت رو دادم و استفاده نکرده .تازه دوشب پیش به من پیام داده و وقتی فهمید با خواهش و التماس هاش برنمیگردم شروع کرده تهدیدم میکنه میگه اصلا تو دختر نبودی من بات ازدواج کردم و از این حرفا میام به پدر و برادرات میگم که اینجور بوده شب عروسیم گفتم هر کاری میخوای بکن من از هیچی نمیترسم چون بخودم مطمئنم گفتم من پاش بیفته پزشک قانونی هم باهات میام‌پس منو با این جیزا نترسون که برگردم چون برکه نمیگردم هیچ بدتر هم نسبت بهت دلسرد میشم بهش گفتم من هربار دلم برات میسوزه و میخام کنلرت باشم یا کمکت کنم تو یجوری خودتو ذات واقعیت رو به من نشون دادی اون شب هم نعشه بود و تا۷صبح پیام میداد.کسی که بخواد ترک کنه واقعا بخودش میاد نه اینکه به زنش تهمت بزنه و سعی کنه بازور و تهدید برش گردونه نمیدکنه بااین کاراش من ازش دورتر میشم...در ضمن ادم واسه کسی بخشش میکنه و وقت میزاره که لااقل ارزشش رو داشته باشه نه همسر من که بهم میگه مگه چکار کردی واسم مگه مریض داری کردی و با نداریم ساختی یا کتک خوردی و حرف نزدی و....من از نظر عاطفی هیچی واسش کم نذاشتم اینو خودشم به زبون اورد و گفت که بیشتر از اون چیزی که باید بهم رسیدی و توجه کردی.اینا به کنار شخصیتش که عوض نمیشه .اگه میخاست واقعا ترک کنه و بخودش بیاد الان که من ۴ماهه خونه پدرمم و دیده داره زن و زندگیش رو از دست میده و مامان خودم بخاطر غصه من سکته کرده بخودش میومد نه اینکه بگه بمنچه مادرت سکته کرده مگه چکام پیش خانوادتن و....انقدر وقیح و پرروئه.یا میگه من باید گوشیت رو ازت میگرفتم و هزار نوع حرف دیگه.اگه خودتون بودید برمیگشتید؟؟من چه دلخوشی تو این مدت پیدا کردم و چه تلاشی از طرف همسرم دیدم که برگردم؟؟تو این مدت با کارا و حرفا و تهدیداش فقط تهه دل منو خالی کرده و مصمم ترم کرده.درسته طلاق خوب نیست اما گاهی ادم بین بد و بدتر بد رو انتخاب میکنه.منم مثله هر دختر دیگه ای با هزار ارزو ازدواج کردم و همسر این اقا شدم .منم نرفتم که طلاق بگیرم و تو ۲۳سالگی مطلقه بشم ....ولی خودش راهی جز این واسم نذاشت.اون اعتقادش اینه که اگه من بدترین کارارو هم کردم باید بمونی و بپوشونی برام....

  7. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 30 شهریور 98 [ 12:22]
    تاریخ عضویت
    1390-10-26
    نوشته ها
    711
    امتیاز
    11,022
    سطح
    69
    Points: 11,022, Level: 69
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 228
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,196

    تشکرشده 1,600 در 571 پست

    Rep Power
    104
    Array
    بدون اینکه ایشان ترک کرده باشه و چند ماه گذشته باشه به هیچ عنوان زیر یک سقف با این آقا نرید
    جدا از بحث خطرناک بودنش که شاید خیلی از حرف هاش از توهمات شیشه باشه ، تا کسی خودش نخواد نمی تونه ترک کنه

  8. کاربر روبرو از پست مفید داود.ت تشکرکرده است .

    mercedes62 (دوشنبه 08 آبان 96)

  9. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 28 مهر 97 [ 03:27]
    تاریخ عضویت
    1394-7-04
    نوشته ها
    160
    امتیاز
    4,003
    سطح
    40
    Points: 4,003, Level: 40
    Level completed: 27%, Points required for next Level: 147
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First ClassVeteran
    تشکرها
    0

    تشکرشده 58 در 44 پست

    Rep Power
    28
    Array
    سلام داود.ت
    بله درست میگید من خودمم دیگه نمیشناسمش روزبروز بدتر میشه و فکر آتو و تهت زدن به من هستش.اصلااااا دیگه دلخوشی و جراتشم ندارم باهاش برگردم.خودشو بد بهم ثابت کرد تو این مدت و مطمئن شدم ترک نکرده...

  10. #9
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 21 آبان 97 [ 18:56]
    تاریخ عضویت
    1395-7-29
    نوشته ها
    595
    امتیاز
    9,965
    سطح
    66
    Points: 9,965, Level: 66
    Level completed: 79%, Points required for next Level: 85
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    646

    تشکرشده 951 در 409 پست

    Rep Power
    114
    Array
    سلام
    قبلا چند مورد مشابه شما اینجا بودند. من دوست ندارم کسی رو به جدائی تشویق کنم و مسئولیتش روی دوشم باشه ولی این رو میگم تا جائیکه میدونم شیشه اگر کاملا غیرقابل ترک نباشه مسلما بسیار سخت ترک میشه آن هم اگر فرد واقعا بخواد و تلاش کنه. اگر نخواد که هیچ. شوهر شما همچین فردی است؟
    بعدش هم ترک کردن هم جسمی باید باشه و هم روحی. حالا هرچی میخواد باشه. مشروب، مواد مخدر، سیگار.... . همه اعتیادها حتی اعمالی که انسان بهشون معتاد شده باید ارنظر کشش روحی هم ترک بشند.
    حتی پس از ترک نباید خیلی مطمئن بود. باید زمان زیادی شخص رو تحت نظر داشت و بهش اعتماد نکرد، البته بدون اینکه نشون داده بشه و روحیه اش رو خراب کنه .

    هیچوقت به عجزولابه کسی که گرفتار شده نباید توجه کرد. سنگدل ترین مجرمین و جنایت کاران هم وقتی گرفتار میشند طوری ننه من غریبم درمیارند که آدم دلش به رحم میاد. اینجور وقت ها باید با شناختی که دارید بدون احساس مجسم کنید اون فرد در شرایط عادی و آزادی عمل کامل چه رفتاری نشان میده. اگر فرد قبلا امتحان شده باشه دیگه دادن فرصت مجدد خطا و حتی خطرناک است.

    درمورد معتادین شیشه بارها ثابت شده این افراد خطر جانی برای اطرافیان شان دارند. الان اکثر جنایت های ناشی از اعتیاد مبوط به معتادین شیشه است. خیلی مراقب خودتون باشید. نگاه به ظاهر آرام این افراد نکنید. در یک لحظه به حالت جنون دچار میشند.
    به هیچوجه با ایشون تنها نمونید. مخصوصا اگر قصد جدائی دارید.

    اگر هم خواستید جدا بشید همه حقوق قانونی تان رو بگیرید و چیزی رو نبخشید. اونچه رو که شما ببخشید میره تو جیب مواد فروش ها.

    بازهم تاکید می کنم مراقب خودتون باشید.

  11. 2 کاربر از پست مفید Ye_Doost تشکرکرده اند .

    Quality (شنبه 04 شهریور 96), sia518 (شنبه 04 شهریور 96)

  12. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 28 مهر 97 [ 03:27]
    تاریخ عضویت
    1394-7-04
    نوشته ها
    160
    امتیاز
    4,003
    سطح
    40
    Points: 4,003, Level: 40
    Level completed: 27%, Points required for next Level: 147
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First ClassVeteran
    تشکرها
    0

    تشکرشده 58 در 44 پست

    Rep Power
    28
    Array
    سلام ye doost
    حرفاتون خیلی مفید بود اونم دقیقا زمانیکه واقعا نمیدونم کجای زندگیم و گم شدم و با حرفای شماها واقعا اروم میشم و راهم رو پیدا میکنم.هرروز به من پیغام میفرسته که برگرد از نو بسلزیم و میشم آدمی که تو میخوای و خوب میشم و....دلم میخواد بیشار کمکش کنم ولی واقعا نمیتونم چون این شخص تعادل روانی نداه و اینوه گفتین همسر شما حز اون دسته هست که بخواد ترکنه ؟باید بگم خیر همسر من اگر میخواست فک کنم تا الان که دوسال از دوره کلاس رفتنهاش گذشته و خیلی ها اونجا درمان شدن اونجا هم جسم هم روان و جهان بینی رو درمان میکنن.ولی همسر من متاسفانه جز اون دسته ای نبود که فعلا بخواد بزاره کنار من با راهنماش هم صخبت کردم گفت باید کنارش باشی تا بالاخره یروزی خوب بشه و مطمئن باش با اومدن تو کلاسها بالاخره درمان میشه .اما نمیتونم سر زندگیم و جوونیم ریسک کنم و واقعا از جنونی که بش دست میده میترسم نمیتونم باین ترس کنارش زندگی کنم اگه تریاک بود باز میشد یجوری باش کنار اومد ولی شیشه واقعا غیر قابل تحمله ...و اینم بگم که الان من ۴ماهه این اقارو ندیدم وبش گفتم دم در هم نیا چون درو از روت باز نمیکمم و ایشون فقط پیغام میده که برگرد اما خودش نمیاد اینجا خداروشکر ....بابت حق و حقوقم هم وکیل گرفتم و هم اینکه جهیزیم رو برمیگردونم هم اینکه حقم رو ازش میگیرم چون واقعا با احساسم و زندگیم بازی شد و نهایت نامردی هارو درحقم کرد....ترک های همسر من نهایت۱هفته بود بعدش میرفت مصرف میکرد.بازم مننونم از حضور همگی و راهنماییهاتون خیلی بدردم میخورن و آرومم میکنن


 
صفحه 1 از 12 1234567891011 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. اعتیاد برادر
    توسط negin_winter در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 20
    آخرين نوشته: پنجشنبه 03 اسفند 96, 02:48
  2. با اعتیاد همسرم به قلیان چگونه برخورد کنم؟
    توسط سینان در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: شنبه 11 آذر 91, 13:14
  3. اعتیاد شوهر خاله ام
    توسط الف-ح در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: جمعه 10 آذر 91, 15:52
  4. مشکل با اعتیاد پدر دختر مورد علاقه ام(کمکم کنین)
    توسط pesare_baran در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: سه شنبه 07 آذر 91, 12:38

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 04:01 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.