به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 7 , از مجموع 7
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 19 مرداد 96 [ 21:36]
    تاریخ عضویت
    1396-5-17
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    62
    سطح
    1
    Points: 62, Level: 1
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 38
    Overall activity: 28.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    3

    تشکرشده 4 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array

    دیگه به هیچ مردی اعتماد ندارم

    سلام به همه اعضای تالار

    من دختری با اصالت کرد اما بزرگ شده در شهری بزرگ غیر از شهر مادری خود سهتم.از خرداد 27 سالگیم رو شروع کردم و به خاطر دغدغه های ذهنی ومشکلات تکراری خودم تصمیم گرفتم که عضو اینجا بشم و کمک بخوام

    شاید از اواخر تحصیل من در دانشگاه و حدود 22 یا 23 سالگی بود که این موضوع رو فهمیدم که هر مردی با هر نوع رفتار و شخصیتی به من نزدیک شده فقط به دنبال تفریح یا رابطه غیر عرف بوده.این موضوعرو الان که چندسال از تمام شدن درسم میگدره بهتر میفهمم. چون من به خاطر اینکه از دوازده سالگی مادرم رو از دست دادم و با برادرم و خواهر کوچک ار ازخودم بزرگ شدم کسی از تجربیات زندگیش به من چیزی نگفت. تا تمام شدن دررسم هم خیلی با دوستانم در مسائل خاص وارد صحبت نمیشدیم

    اما این یکی دو سال اخر که برای کار و موضوعات دیگه به جایی رفت و امد دارم تقریبا به این موضوع رسیده ام که تمام نزدیکی افراد به من در هر موقعیتی فقط خوشی دوروزه یا دنبال لذت جنسی بودنه که بعضی برخلاف تلاش زیادی هم که میکردن به چیزی نمیرسیدن و فقط اوضاع نگرانکننده ای را برای من درست می کردند.حتی یک مورد هم شخص ا نیت درست سمت من نیومده. من هیچگونه اطلاعی از نوع برخورد صحیح رو نمیدونستم و در بعضی موارد حتی بعضی از این اقایون توسط دوستانم در اواسط اشنایی دزدیده می شدند که من نمیفهمیدم مشکل از کم توجهی منه یا زیرککی دوستانم یا بدفهموندن شخصیتم به اون اقایون یا اینکه اونها هم از اول نیت بدی داشتن. اخرین مورد همین چندماه پیش بود که برخلاف تمام حسادت توجه پیگیری رفتار اخر اینگونه کهباید به من نزدیک نشد و فقط درد و رنجش برای من موند چه زمانی که میخواست اشنا بشه و چه زمانی که اخرش بود. واقعا نمیتونم به حقیقت موضوع پی ببرم و دارم گوشه گیر میشم و باتوجه به اینکه پدرم هم دیگر از لحاظ مالی یا روحی جوابگوی همه خواسته های من نیست. هم استعدادهایم با گوشه گیری و اینگونه شرایط از بین میره و هم ازدواج کردنم. ازتون میخوام منو کمک و مشورت بفرمایید

  2. کاربر روبرو از پست مفید نوژیین تشکرکرده است .

    المای (پنجشنبه 19 مرداد 96)

  3. #2
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 19 مرداد 96 [ 21:36]
    تاریخ عضویت
    1396-5-17
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    62
    سطح
    1
    Points: 62, Level: 1
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 38
    Overall activity: 28.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    3

    تشکرشده 4 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    چرا این چند روزه نمیشد انجمن رو پیداکرد؟چرا کسی حرفامونخونده؟

  4. کاربر روبرو از پست مفید نوژیین تشکرکرده است .

    المای (پنجشنبه 19 مرداد 96)

  5. #3
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    سه شنبه 28 فروردین 03 [ 01:56]
    تاریخ عضویت
    1390-10-11
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    2,483
    امتیاز
    37,786
    سطح
    100
    Points: 37,786, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsRecommendation Second ClassVeteranOverdriveTagger Second Class
    تشکرها
    8,332

    تشکرشده 10,023 در 2,339 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    372
    Array
    سلام نوژین جان
    دلیل اینکه تاپیکت رو اعضا زیاد نگاه نمیکنن اینه که خداروشکر موضوع خاص و بحرانی و بغرنجی نداری

    تو زندگی هر دختری ادمهای زیادی میان و میرن.با خصوصیات و اخلاق و خواسته های متفاوت.

    این موضوع فقط برای شما نیست که هرجا برای کار و ..میری ممکنه بهت دیده منفی داشته باشن.این عرف جامعه ماست متاسفانه.یکسری از اقایون( نه همه شون) اقدام خودشون رو میکنن.بستگی به طرف مقابل داره.(یعنی شما).

    من برداشتم اینه که شما کانال اشنایینون مشکل داره...اگر پسری با خانواده و با نیت ازدواج بیاد جلو دیگه کار به اینجاها نمیکشه.

    در مورد دزدیده شدن اقایون !!! نه مشکل از کم توجهی شماست نه زیرکی دوستان.اولا اینکه این دید رو بذار کنار.مگه مرد رو میذدن ؟! مشکل اصلی اشتباه بودن نگرش و دید شما و نحوه اشنایی شماست.

    و اینکه گفتی پدرت از از لحاظ مالی و روحی جوابگوی شما نیست.....روحی قضیه اش جداست.ولی فکر نکن قراره ازدواج کنی که هر انچه در منزل پدری از لحاظ مادی نداشتی رو همسرت فراهم کنه.این دیدگاه صد در صد غلط هستش و خودش زمینه سازه بسیار از اختلافاته

    اینکه گفتی دیگه به هیچ مردی اعتماد ندارم هم ناشی از بی تجربگیت هستش.با چند تا موقیعت پیش امده (انهم غلط) و چند اشنایی بهم خورده نباید انقدر زود به این نتیجه برسی.اگر درست انتخاب کنی و درست جلو بری مطمئن باش خواهی دید که مردهای خوبم وجود دارن

    نوژین جان

    تا زمانیکه اولین قدم اشناییت اشتباه باشه برات موقیعت های اشتباه و غیر معمول هم پیش میاد.مثل اینکه من هر روز مسیر رو اشتباه برم و از طولانی بودن راه گله کنم.

    شما برای بهتر شدن شرایط مالیت خودت کار کن ( با توجه به اینکه گفتی تحصیلکرده هستی) و منتظر این نباش که ازدواج کنی تا یکی دیگه نیازهای مالیت رو براورده کنه.ضمن اینکه کانال های اشنایی و نحوه ارتباطاتت رو تغییر بده تا کسانی که واقعا دنبال ازدواج هستن بیان تو زندگیت.و اجازه هم نده استعدادهات صرفا به خاطر این دلیل پیش و پا افتاده از بین بره.برای ازدواج از خدا کمک و یاری بخواه و صلاح خودت رو از ته دل به دستش بسپر.اگر خدا بخواد و خیر و صلاحت باشه حتما برات فراهم میشه.

    موفق باشی
    گاهی برای رشد کردن باید سختی کشید،گاهی برای فهمیدن باید شکست خورد،گاهی برای بدست آوردن باید از دست داد،چون برخی درسها در زندگی فقط از طریق رنج و محنت آموخته میشوند.


  6. 4 کاربر از پست مفید maryam123 تشکرکرده اند .

    نیلوفر:-) (جمعه 20 مرداد 96), نوژیین (پنجشنبه 19 مرداد 96), محیا ناز (پنجشنبه 19 مرداد 96), المای (پنجشنبه 19 مرداد 96)

  7. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 19 مرداد 96 [ 21:36]
    تاریخ عضویت
    1396-5-17
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    62
    سطح
    1
    Points: 62, Level: 1
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 38
    Overall activity: 28.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    3

    تشکرشده 4 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام ممنون که جوابمو دادین فکر کنم بیشتر توضیح بدم خوب باشه

    اول اینکه من منظورم این نبود که ازدواج چیزهایی که میخوام رو بدست بیارم.منظورم این بود که با گوشه نشینی استعدادم تلف میشه و نمیتونم کار کنم چون این اقایون بعد از مدتی دیگه بهم کار نمیدن.شاید همونجا ادمهایی باشن که بدون چشمداشت و راحت دارن کارشون رو میکنن ولی تانوبت به من میشه نوع خواسته شون عوض میشه ومنو بعنوان یک دوست صمیمی میخوان و چون من نمیخوام که دوست صمیمی اونها باشم دیگه نمیتونم مثل یک کارمند عادی هم باشم و کارم رو هم ازدست میدم

    دوم اینکه مشکل من اینه که واقعا تا الان تمام مواردی که اومدن جلو قصد خوب نداشتن .همشون. حتی یک دونه هم خوب نبوده یک دونه که منو به خاطر انسان بودن من بخواد. خب حتما من مشکلی دارم در نشون دادم انسان بودن
    سوم اینکه خب وقتی مردی از شما خوشت میاد چطوری باید بفهمه که این علاقه دوطرفه است؟چطوری باید درست بهش چراغ سبز نشون داد .خب چطوری باید بفهمه نظرت روش مثبته و با جواب منفی ازت حالش گرفته نمیشه
    درضمن من خیلی کانال اشنایی خاصی ندارم. خیلی مواقع هم هست اصلا اشنایی چندانی شکل نمیگیره حالا یا اینکه من نیت طرف مقابل رو منفی میگیرم یا واقعا نیت خوبی نداره یا ادم میانه ای هست! یعنی بد باشی براش خوبه و اهلش هست خوبهم باشی دنبالشه.ادم درست و بی ریا نیست. واقعا خود شما موادری که نیت خوب داشته باشن زیاد دیدی؟
    و اینکه خب اینجا بحث ازدواجه و من واقعا توی این موضوع مشکل جدی دارم پس فکر میکنم نیازباشه که بهم کمک بکنند
    ویرایش توسط نوژیین : پنجشنبه 19 مرداد 96 در ساعت 12:44

  8. کاربر روبرو از پست مفید نوژیین تشکرکرده است .

    المای (پنجشنبه 19 مرداد 96)

  9. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 06 فروردین 00 [ 21:41]
    تاریخ عضویت
    1396-4-04
    نوشته ها
    107
    امتیاز
    7,380
    سطح
    57
    Points: 7,380, Level: 57
    Level completed: 15%, Points required for next Level: 170
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    683

    تشکرشده 290 در 93 پست

    Rep Power
    31
    Array
    سلام نوژین جان..خیلی خوبه که دنبال فهمیدن نقاط ضعف ات تو اشنایی با اقایون هستی..میتونی هم از این سایت و مقاله ها و یه سری تایپک ها کلی مطلب و نکته یاد بگیری. یه ضرب المثل هست که میگن دختر پله و مردم رهگذر..این روال طبیعیه و نباید خودت رو زیر سوال ببری..باید تا میتونی خونسرد و عادی بشه برات ..متاسفانه خیلییی جامعه امون درب و داغونه.منم گلایه ات از پسرها رو درک میکنم..خیلی راحت شده پیشنهادهای شرم اور و ناخوشایند..منم گاهی هنگ میکنم ولاا که داریم به کجا میریم...ببین من همین چند روز پیش تو خیابون راه میرفتم از سرکار برمیگشتم که یه مزاحمت داشتم...تازه خدا شاهده که کاملا تیپ اداری و ساده داشتم...طرف خیلی راحت دنبالم افتاد و گفت حاضر به صیغه هستین که من اصلا هنگ کردم..واقعااا افتضاح شده اوضاع ...تازه خدا شاهده کاملا تیپ اداری بی هیچ ارایش و خیلی خیلی ساده ..پس بدون این که میگی هر کی بهت نزدیک شده نیت اش درست نبوده و از سر نیاز و غریزه بوده اصلا عجیب و غریب نیست و فقط برای شما نبوده..همه دخترا دیدین این موارد رو..من واقعا متاسفم که خیلی راحت هم شده که رسما به زبون میارن...ولی دلیل نمیشه که فکر کنی همه پسرها این جورن‌..نه ....پسرهای خوب و درستی هم هستن فقط سر راهت نبودن تا حالا...در مورد این که چه طوری و کجا میشه با پسرهای مناسب و با اخلاق و به معنی کامل مرد و اهل زندگی اشنا شد نمیتونم راهنمایی کنم چون خودم همین مشکل رو دارم...اما میشه کتاب ها و مقاله ها و از همین سایت همدردی که خیلی بچه ها و مدیریت و کارشناس هاش مهربون و دلسوزن تا میتونی یاد بگیری و مهارت های لازم توی روابط با ادم ها و زندگی کردن و حتی فهمیدن عیب ها و نقاط ضعف رفتار و نگرش ها ت رو اصلاح کنی و نقاط قوت ات رو تقویت کنی..و تحت هیچ شرایطی ناامید نشو..همه چی درست میشه انشالله به لطف خدای مهربون..و اینکه فقط بهترین ورژن خودت باش و خودت رو دوست داشته باش
    برات بهترین ها رو ارزو میکنم

  10. کاربر روبرو از پست مفید المای تشکرکرده است .

    نوژیین (پنجشنبه 19 مرداد 96)

  11. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 19 مرداد 96 [ 21:36]
    تاریخ عضویت
    1396-5-17
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    62
    سطح
    1
    Points: 62, Level: 1
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 38
    Overall activity: 28.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    3

    تشکرشده 4 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام ممنونم از حرفایی که برام گفتید دوست خوبم
    ولی بد نیست که چیزهای دیگه ای رو هم بگم. اینطور برخوردهافشارهای زیادی روی زندگیم میزاره به خاطر اینکه شاید ماباید چوب تعدادی دخترکه تعدادشون کم هم نیست رو بخوریم.اونهایی که کاری کردن که یک عده ای تا مارو میبینن تمام تصورشون اشتباه میشه. وقتی همچین ادمهایی میان بخصوص تو محیط های رسمی اول اینکه برای کسی که اعل این داستان ها نبوده تا مدتی سواله که نیت طرف چیه و ازکجا بدونم این ادم قصد اشنایی مثبت داره یا تفریح چند روزه دوم اینکه شاید از لحاظ ذهنی و احساسی ادم رو مشغول بکنه سوم اینکه نمیدونی با فکرای ادم های دور وبرت چطوری باید کنار بیای. چهارم اینکه گاهی حتی مواد خواستگار جدی رو به خخاطر مشغول شدن ذهنت رد میکنی و نادید میگیری پنجم اینکه توی همون محیط دیگه جرات اشنایی با کسی رو پیدا نمیکنی درحالیکه این مورد هم نظرش شایدجدی نباشه ششم اینکه واقعا نمیدونی باید چکار کنی سنگین باشی عادی باشی خیلی عادی باشی .. هفم هم اینکه اگه وارد رابطه اشنایی بشی یا بفهمی طرف چه فکری واست داشته و فقط فکر تفریح بوده برات وگرنه رسمی از همون اول اقدام میکرد و کی روحیه ت خراب میشه و در حالت خیلی خوبش هم محک میخوری و طرف شاید نپسنده! و در اخر هم نفهمی که با این مردا باید چکار بکنی ایا همشون اعتقادشون اینکه دختری اگه باهاشون وارد رابطه اشنایی بشه کلا شخصیت مناسبی نداره و هزارتا مشکل دیگه

    سوالی دارم پسری که از همون اول دنبال این طرف و اون طرف رفتن باشماست یعنی خیلی مشتاق نشون میده و البته شما موافقت نکنی این دنبال تفریحه؟ یا چیز دیگه؟!
    ویرایش توسط نوژیین : پنجشنبه 19 مرداد 96 در ساعت 21:36

  12. کاربر روبرو از پست مفید نوژیین تشکرکرده است .

    المای (جمعه 20 مرداد 96)

  13. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 06 فروردین 00 [ 21:41]
    تاریخ عضویت
    1396-4-04
    نوشته ها
    107
    امتیاز
    7,380
    سطح
    57
    Points: 7,380, Level: 57
    Level completed: 15%, Points required for next Level: 170
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    683

    تشکرشده 290 در 93 پست

    Rep Power
    31
    Array
    سلام عزیزم...کاملاااا خط به خطت نوشته هات برام ملموسه و قابل درکه انگار که خودم نوشتم...ببین برای ازدواج هیچ راهی جز این نیست که بپذیری لازمه اون قد کیس های مختلف رو محک بزنی ...ببینی و تعامل کنی تا اونی که مناسبت هست رو تشخیص بدی...اول این که قطعاا برای خودت معیارهایی داری ..پس اینجا یه فیلتر داری..مراقبی که فقط در مورد کیس هایی فکر کنی که حداقل ۵۰ یا ۶۰ درصد معیارهات رو داشته باشن...بعدش باید منطقی و با عقلت بری جلو و مثل تا الانت که اجازه سو استفاده از خودت رو ندادی:104..همون که نوشتی یه مورد علی رغم تلاش هایی که کرد هیچی نصیبش نشد.این نشون میده دختر محکم و قاطعی هستی و از پس خودت و مدیریت رابطه بر میایی..ولی اگه بدون فیلتر وارد رابطه بشه و ادم هایی که وارد اشنایی باهاشون میشی نامناسب باشن خب طبیعیه که بعد یه مدت فرسوده و کلافه میشی و خیلی اثرات بد دیگه....ببین من نمیدونم الان کجا کار می کنی اما سعی کن تو رفتارت یه حد اعتدال رو رعایت کنی و این که خود واقعی ات باش..توی محیط کار بهترین برخورد ..برخورد رسمی هست چون کمترین اسیب رو مبینی..اخه تو برخورد رسمی همه بهترین رفتار رو انجام میدن...من که رسمی بودن و در عین حال خوش اخلاق بودن و احترام گذاشتن رو می پسندم...این جوری از این سردرگمی در میایی..چون اگه پسر مناسبی هم باشه تو محیط کارت ..میفهمه که تو برای خودت و حریمت ارزش قایلی و اگه بهت علاقه مند باشه از راه درستش وارد میشه و اگرم مثل من کیس مناسبی نیست تو محیط کارت ..لااقل از جانب بقیه پسرها هیچ اسیب و درگیری ذهنی و این مسایل پیدا نمی کنی..پس خیلی خیلی مهمه که خودت چه طوری داری با اقایونی که باهاشون در ارتباطی تعامل می کنی.ببین هیچ نسخه واحدی برای رفتار با اقایون توی رابطه غیر کاری و اشنایی واسه دوستی یا ازدواج وجود نداره..چون هر کدومشون یه جورن...فقط خودتی که میتونی یه سری فیلتر و خط قرمز بذاری...به تجربه به این رسیدم پسری که واقعا بخوادت هرگز بهت پیشنهاد رابطه جنسی نمیده...همیشه حواسش هست که ناراحتت نکنه ..همیشه بهت احترام میذاره و اگه درگیر مشکلی یا مساله ای بشی همه تلاش اش رو برای حل کردن اون مشکل انجام میده..پسرهای خوب و با اخلاق حتی ابراز علاقه زبونی هم براشون سخته اما تو عمل بهت ثابت میکنند و در نهایت برای رسیدن بهت و تشکیل زندگی تلاش می کنند و بالاخره رسما خواستگاری می کنند..اما پسری که هدفش خوش گذرونی و دوستیه سریع از همون اول قربون صدقه میره و هرگز در مورد خانواده ات سوال نمی کنه..کلا هیچ سوال مهمی ازت نمی کنه و مطمن باش اصلا این قد تابلو هست که توی دو سه جلسه راحت متوجه میشی که اصلا تو خط ازدواج نیست و هدفش چیه..مگر این که دیگه خیلی حرفه ای و زبون باز باشه که تشخیص نیت و راست و دروغ حرفهاش مشخص نباشه..دلم می خواد کمکت کنم اما خب خودم هم درگیر این مشکلات میشم و راه حل دیگه ای پیدا نکردم..جز این که دختر باید فقط زندگی ایش رو بکنه و اگه پسری واقعا خوشش بیاد..اونه که باید تو مرحله اول تلاش کنه ..بعدش نوبت دختر میرسه که حالا دقیق بررسی کنه‌.‌منظورم اینه عزیزم فقط خود خودت باش و بزار اونی که واقعا دوستت داره خودش راهش رو پیدا کنه..امیدوارم دوستانی که متاهلن و با تجربه ترن و از این مرحله عبور کردن هم در تایپیکت شرکت کنند و راهنمایی بدن..همین طور اقایون که خودشون رو بهتر میشناسن تو این تایپک شرکت کنند تا بهتر متوجه اشتباهات احتمالی رفتارهات بشی ....موفق باشی دوست عزیزم
    ویرایش توسط المای : جمعه 20 مرداد 96 در ساعت 09:27

  14. 2 کاربر از پست مفید المای تشکرکرده اند .

    tamas (جمعه 20 مرداد 96), نیلوفر:-) (جمعه 20 مرداد 96)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. بی اعتمادی به شوهر
    توسط sayeh_m در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 11
    آخرين نوشته: سه شنبه 30 آبان 91, 11:47
  2. چه طور دوباره اعتماد کنم؟
    توسط a.a در انجمن تعدد زوجات، چند همسری، صیغه موقت
    پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: یکشنبه 07 آبان 91, 14:43
  3. چگونه به همسرتان اعتماد کنید
    توسط eghlima در انجمن شوهران و زنان از یکدیگر چه انتظاراتی دارند
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: شنبه 31 تیر 91, 13:58
  4. بي اعتمادي و بدبيني نسبت به ديگران (شناخت، اعتماد)
    توسط parse در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: پنجشنبه 29 مهر 89, 19:16

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 22:01 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.