به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 6 , از مجموع 6
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 18 خرداد 96 [ 15:54]
    تاریخ عضویت
    1396-3-17
    نوشته ها
    2
    امتیاز
    31
    سطح
    1
    Points: 31, Level: 1
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 19
    Overall activity: 11.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    0
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    مشکلات یک فریلنسر ، برنامه‌نویس : تنبلی ، نداشتن انگیزه و به تعویق انداختن کارها

    سلام
    من هرچقدر هم که بخوام خوب کامل بنویسم باز خیلی چیزها از قلم میفته یا نمیشه کامل نوشت.
    به اندازه یک کتاب حرف برای گفتن هست، اما طولانی میشه.
    هرچند سعی کردم کوتاه بنویسم؛ با این همه طولانی شده و حق میدم هیچکس کامل نخونه و جوابی ننویسه؛ اما نوشتن مشکلات خوبه ؛ وقتی مینویسی ، خیلی چیزا تازه برای خودت مشخص میشه و از پس ذهنت بیرون میاد؛
    برای همین اینجا مینوسم ، اگه کسی خوند و پیشنهادی هم نوشت که چه عالی ؛
    بلاخره وجود سایتی مثل همدری یه نعمت بزرگ که میشه از تجربه و راهنمایی دوستانی مثل شما استفاده کرد.

    شرح حال :‌

    شاید که نه ، حتما کار من و شیوه زندگی که پیش گرفتم روی حال و روزی که الان دارم تاثیر زیادی گذاشته. برای همین فکر میکنم خوب باشه توضیحاتی رو درباره اش بنویسم.

    من یه پسر 23 ساله درونگرا هستم که 2 سالی هست به کار برنامه‌نویسی مشغولم.
    تمام کارهای من اینترنتی انجام میشه، بصورت آزاد ( فریلنسر ). توی خونه کار میکنم؛
    البته هنوز اونقدرا پروژه انجام ندادم و معروف نیستم برای همین مدت زیادی رو هم صرف یادگیری میشه که خودش کلی انرژی از من میگیره.
    با این حال اوضاع چندان هم گل و بلبل نیست و هنوز توی کارم جا نیفتادم...
    یعنی داشت اتفاقات خوبی میفتاد که با مشکلاتی روبرو شدم که در ادامه مینویسم.
    اما در کل این شغل نیاز به صرف زمان زیادی داره که اقلب اوقات کل وقتی که بیدار هستم رو میگره. خیلی خسته کننده شده.

    در کنار همه اینها من خواب منظمی هم ندارم و معمولا تا ساعت 6 ، 7 صبح بیدارم ، میخوابم و 4 بعداظهر بیدار میشم. بارها سعی کردم و موفق شدم خوابم رو برای چند روز تنظیم کنم اما در نهایت بازم به روال قبل برگشت؛
    شاید دلیلش این باشه زمان خدمت سربازی همیشه شیفت شب بودم و عادت کردم به شب بیداری؛
    بیدار هم که بشم معمولا حوصله‌ای برای بیرون رفتن ندارم.

    روز به روز بیشتر به سمت تنبلی رفتم. تا جایی که الان 40 روزه که میشه گفت بیرون از خونه نرفتم!
    معمولا خیلی کم و شاید بشه گفت ماهانه بخوام برای کارهای مهم به خودم زحمت بدم...
    ( حتی قبل از این سال‌ها که این کارو انتخاب کردم هم معمولا همچین آدمی بودم؛ تنبل)

    همین خستگی و بی حالی و عقب انداختن کارها باعث شده بود که مدتها عقب بیفتم و دنبال یادگیری و کار کردن نباشم.
    تا چند ماه پیش که دلم رو به دریا زدم و یه پروژه سخت گرفتم . با اینکه مبلغ قرارداد کم بود اما قرارداد بستم و کارو شروع کردم. بخاطر اینکه فکر میکردم با نوشتن قرارداد مجبورم کار رو انجام بدم و از این حالت تنبلی در بیام.
    این اولین شروع حرفه‌ای من بود؛ اولین پروژه واقعی و سختی که میدونستم قراره توش با چالش های زیادی روبرو بشم و چیزای جدیدی یادبگیرم؛ از طرفی نمونه کار خوبی هم میشد و زمینه‌ساز گرفتن پروژهای دیگه.

    اوضاع اونجوری که پیش بینی میکردم نشد؛
    کار سخت بود و من خیلی جاها به خودم استراحت میدادم و کارو به فردا و فرداها میسپردم
    یعنی دلیلش همین سختی کار هم بود . جایی که پروژه رو سفارش داده بوندند هم سختگیری‌ زیادی کردن که کلا یه دل‌زدگی در من ایجاد کرد . جوری که نفرت پیدا کردم از این پروژه.
    همه اینها باعث شد که الان 70درصد وقتم گذشته و حتی 40 درصد کارو هم انجام ندادم و عقب افتادم از کار.

    الان حال اون وقتی رو دارم که توی مدرسه درس‌هارو رو نمیخوندم و عقب مینداختم تا یک شب قبل از امتحانات؛ و دنیا روی سرم خراب میشد.

    توی چند مطلب و یک سخنرانی که از دکتر هلاکویی شنیدم احساس کردم که منم علائم افسردگی رو دارم. هرچند خودم باور نمیکنم. واقعا ممکنه افسرده شده باشم ؟‌

    البته میدونم این مشکلات و تنبلی یک روزه بوجود نیومده که یک روزه از بین بره...
    اما توی این مدت زمان باقی مونده باید چیکار کرد که کارایی آدم افزایش پیدا کنه یا اقلا بکشه کارو تا جایی پیش ببره؟ چون من از لحاظ جسمی هم احساس ضعف میکنم.
    یه جورایی خلاصه بگم که کلا نمیکشم !

    ----------------------
    پ ن : دلیل نوشتن شغلم توی عنوان تاپیک این بود که معمولا خیلی از این مشکلات برای بیشتر فری لنسرا بوجود میاد ... ممکنه براشون مفید باشه.

  2. کاربر روبرو از پست مفید متوهم تشکرکرده است .

    باغبان (پنجشنبه 18 خرداد 96)

  3. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 21 آبان 96 [ 17:09]
    تاریخ عضویت
    1396-1-06
    نوشته ها
    24
    امتیاز
    809
    سطح
    15
    Points: 809, Level: 15
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 91
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 36 در 12 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    برنامه نویس ها آدم های خاصی هستند...بسیار منطقی و ریزبین و شاید خیلی حساس...
    قهوتو بخور ، برنامتو بنویس و به خودت ببال که خالق توانمندی هستی...
    نفس این کار ، ویژگی های شخصیتی برنامه نویسیان ، و یک سری انتخاب های نا صحیح در تکنولوژی که برای توسعه داری انتخاب میکنی و انتخاب پروژه هایی که بیش از تواناییت هست توی بی انگیزگیت تاثیر میذاره...
    وقتی راهتو پیدا کنی و از برنامه هایی که مینویسی پول خوبی بدست بیاری انگیزت بالا و بالاتر میره ، و وقتی توی این تخصص و حرفه جا افتادی و برای خودت سیستم کاری خاص خودتو تشکیل دادی این مشکلات تنبلی و بی انگیزگی جاشو به انگیزه و نظم شادابی میده...
    سعی کن پروژه ای رو برداری که بتونی از پسش بر بیای ، انتخاب تکنولوژی و معماری صحیح برای تولید نرم افزارت خیلی مهمه ، چون هر خشتی بزاری باید تا اخر همونو ادامه بدی...
    در کل سخت نگیر ، برنامه نویس وقتی خودش آقای خودشه... اوضاع تنبلیش همینه... مگه اینکه تیم باشی... عده کمی از برنامه نویسا هستن که تنبل نیستن و کارو به موقع تحویل میدن... اونایی هم که زود تحویل میدن احتمالا یچیز آماده سر هم بندی کردن...
    امیدوارم که در کارت همیشه موفق باشی دوست من

  4. کاربر روبرو از پست مفید Peaceful تشکرکرده است .

    باغبان (پنجشنبه 18 خرداد 96)

  5. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 18 خرداد 96 [ 15:54]
    تاریخ عضویت
    1396-3-17
    نوشته ها
    2
    امتیاز
    31
    سطح
    1
    Points: 31, Level: 1
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 19
    Overall activity: 11.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    0
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    سلام.
    بله ، برنامه‌نویس‌ها واقعا آدم‌های حساس و ریزبینی هستن.
    قبول دارم، پول انگیزه میاره.
    ممنونم از راهنمایی شما

  6. #4
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 23 آذر 00 [ 07:11]
    تاریخ عضویت
    1388-1-20
    نوشته ها
    1,530
    امتیاز
    36,537
    سطح
    100
    Points: 36,537, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second ClassSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    5,746

    تشکرشده 6,060 در 1,481 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    274
    Array
    سلام

    اولا هر چه سریعتر یه باشگاه ثبت کنید که مجبور بشید فعالیت فیزیکی داشته باشید
    دوم. برید نزدیک ترین کتابخونه ای که میشه توش لب تاپ برد رو انتخاب کنید و عضو بشید.
    از شنبه صبح مثل تمام برناما نویسان عالم ۸ صبح برید کتابخونه تا ۵ عصر. کارتون که تموم شد باشگاه و بعدشم خونه.
    اگر فکر می کنید لازم هست بیشتر از ۵ هم بمونید و کارتون رو ادامه بدین.
    ترجیحا کمتر به اینترنت دسترسی داشته باشید مگر برای سرچ های به غایت ضروری.

    - - - Updated - - -

    سلام

    اولا هر چه سریعتر یه باشگاه ثبت کنید که مجبور بشید فعالیت فیزیکی داشته باشید
    دوم. برید نزدیک ترین کتابخونه ای که میشه توش لب تاپ برد رو انتخاب کنید و عضو بشید.
    از شنبه صبح مثل تمام برناما نویسان عالم ۸ صبح برید کتابخونه تا ۵ عصر. کارتون که تموم شد باشگاه و بعدشم خونه.
    اگر فکر می کنید لازم هست بیشتر از ۵ هم بمونید و کارتون رو ادامه بدین.
    ترجیحا کمتر به اینترنت دسترسی داشته باشید مگر برای سرچ های به غایت ضروری.

  7. 2 کاربر از پست مفید صبا_2009 تشکرکرده اند .

    بهاره جون (پنجشنبه 18 خرداد 96), باغبان (پنجشنبه 18 خرداد 96)

  8. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 19 مهر 01 [ 02:09]
    تاریخ عضویت
    1395-4-23
    نوشته ها
    229
    امتیاز
    8,211
    سطح
    61
    Points: 8,211, Level: 61
    Level completed: 21%, Points required for next Level: 239
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    255

    تشکرشده 416 در 195 پست

    Rep Power
    50
    Array
    شما در طول روز یا خواب هستی و یا مدام به پروژه ت فکر می کنی و برنامه خواب و بیداریتون با بقیه متفاوت هست، برای همین در روحیه تون تاثیر منفی می ذاره. همونجور که صباـ۲۰۰۹ گفتن ورزش خیلی مفید هست. استخر و شنا هم خیلی میتونه مفید باشه. خودتون رو ملزم کنید که روزی یکبار حداقل از خونه برید بیرون. با دوستانتون برنامه های مشترک بزارین. اونجوری یکم خوابتون تنظیم میشه و روحیه تون بهتر میشه. قبول دارم که یه برنامه نویس نمی تونه برنامه زمان بندی دقیق داشته باشه. مثلا بگه سر ساعت ۱۲ ظهر ناهار میخورم. اما یه بازه حدودی رو میشه برای کارهاتون در نظر بگیرین.
    شما که کارتون خوب پیش نمیره، یکم تفریحاتتون رو بیشتر کنید ببینید چی میشه.

  9. کاربر روبرو از پست مفید بهاره جون تشکرکرده است .

    باغبان (پنجشنبه 18 خرداد 96)

  10. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 25 خرداد 96 [ 08:21]
    تاریخ عضویت
    1396-3-25
    نوشته ها
    1
    امتیاز
    14
    سطح
    1
    Points: 14, Level: 1
    Level completed: 27%, Points required for next Level: 36
    Overall activity: 0%
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام دوست عزیز منم الان 10 سال هست برنامه نویسی میکنم ، و همین مشکلات در اوایل داشتم الان هم دارم بعضی اوقات ، اول این شب کار کردن خیلی آرامش فکری میده به آدم ولی وقتی شب بیداری هات زیاد بشه حس افسردگی بهت دست میده و از خودت بدت میاد به مرور زمان سعی کن شب ها بخوابی چون انگیزه هات برمیگرده . بعضی وقتا برای نیاز بیدار میمونی ولی بعدش میتونی بخوابی صبح زود تر بیدار شی نه 4 که شب خوابت ببره.
    امیدوارم به مصرف دخانیات گرایش پیدا نکرده باشی ولی روزها یا باشگاه برو یا برای خرید یک خوردنی مغازه مسیر طولانی انتخاب کن که حداقل ده دقیقه مغزت آزاد بشه.
    برای اینکه احساس شکست نکنی اینو بدون همه ما ها این مشکلات رو خوردیم هیچ چیزی نیست که حل نشه میتونی آدمایی رو پیدا کنی که بتونن بهت کمکت کنن.
    برنامه نویسی محیطی آرام میخواد یا برای این که بهت انگیزه یک کار رو بده در اتاق خودت ببندی و به جای این که 8 ساعت با سر و صدا کار کنی 3 ساعت واقعا کار کنی و بقیه اوقات رو برای خودت باشی و به خودت این اومدی رو بدی 3 ساعت دیگه تموم میشه آزادی و همیشه ساعت 7 صبح تا 11 اینکار رو بکن چون انرژیت فوله و همه هم خوابن اذیت نمیشی
    هیچ وقت تو این وضعیت وارد روابط عاطفی یا ازدواج نشو چون فقط به خودت و طرفت ضربه میزنی اینا، مثل من کارت به طلاق میکشه چون هنوز خودت برای خودت اهمیت قائل نشدی.
    امید وارم تونسته باشم کمکت کنم.


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. در شرایط زیر تعویق زمان ازدواج مناسبه؟
    توسط hiva_yekta در انجمن عقد و نامزدی
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: دوشنبه 16 اسفند 95, 23:23
  2. مشکل من با دقیقه 90 ای بودن و به تعویق انداختن کارهام.
    توسط تیام در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 17
    آخرين نوشته: دوشنبه 20 مرداد 93, 13:10
  3. دلم می خواد خواستگارهایم را به تعویق بیاندازم
    توسط مصباح الهدی در انجمن خواستگاری
    پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: جمعه 22 آذر 92, 10:19
  4. به تعویق انداختن خواستگاری
    توسط aram77 در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 11
    آخرين نوشته: یکشنبه 26 آبان 92, 17:45
  5. پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: دوشنبه 25 شهریور 92, 13:42

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 19:58 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.