ممنون ببت پاسختون. اگه تایپیک های قبلی من رو دیده باشید متوجه میشید که بخاظر شرایطی که داشتم نتونستم از روند ازدواجم جلو گیری کنم.
بابت باقی حرفاتون. راستش الان ما خیلی کم پیش میاد باهم مشکلی داشته باشیم. اگه خودمون دوتا باشیم که خیلی خیلی کمتر میشه. همسرم خیلی بهم ابراز عاقه میکنه.چه وقتی تنهاییم چه جلوی جمع.
و همه میدونن خیلی بهم علاقه داره.
در واقع همسرم یه مقدار واکنش هاش لحظه ای هست و شدید.
یعنی وقتی خوبیم عالی عالیه و همیشه محبت میکنه بهم. ولی از طرفی هم زود رنج هست و کمی حساس و وقتی ناراحت میشه هم همون لحظه واکنش نشون میده.
وقتی خودمون دوتایی هستیم چیزی بگه یا اخم کنه من میزنم به شوخی و تموم میشه ولی وقتی تو جمع باشیم ناراحت میشم.
مثلا اگه غذا خوب نشه ناراحت میشه یکی دوتا جمله میگه که من گفتم اینجوری نکن خراب میشه و اینا من شوخیش میکنم ناراحتی پیش نمیاد. ولی وقتی تو جمع باشیم ناراحت میشم.. و با شروع ناراحتی من اونم ناراحت میشه و چون حداقل تو اون لحظه به نظرش حق با اون بوده از دلم هم در نمیاره و طولانی تر میشه تا چند ساعت بگذره..

خلاصه الان مثل قبل نیست. ولی شما وقتی پرسیدین که در گذشته چی باعث میشده و چه خاطراتی داشتین، من اون موارد رو گفتم بهتون.


ye doost عزیز من هیچ مشکلی با مشاور ندارم و بارها هم مراجعه کردم. همسرم هم همچین تفکری نداره. ولی موافق هم نیست که بیاد پیش مشاور چون به نظرش مشکلی نداره