عشق و علاقه و وابستگی به همجنس

[mohamad1379]

سلام دوستان محمد هستم 16 سالمه و میخوام وارد 17 سالگی بشم
دو سال پیش که سال اول دبیرستان بودم با یکی از دوستام که رابطه صمیمی نداشتیم شذوع به صمیمی شدن کردم که بیشتر این کار از طرف من بود و کم کم بهش وابسته شدم و بهش پیام میدادم و این سری جریانات ادامه داشت که بعدا یکی از دوستای اون کسی که من بهش علاقه دارم رابطه بین ما رو بهم زد طوری که بعدش که دوباره با هم رابطمون درس شد بازم مث قبل نمیشد و و سر هیچ و پوچ قهر میکنه توی این مدت که افسردگی خفیف دارم و دکتر هم رفتم و یه سری قرص بهم داد که نمیشه گفت تاثیری نداشتن اما تاثیرش هم زیاد نبود

حالا نمیدونم چکار کنم به یه نفر وابسته شدم که بعضی وقتا زل میزنه تو چشمام و بهم میگه که ازت بدم میاد واقعا شرایطم داغونه توی این مدت از همه چی گذشتم درس،مدرسه،خانواده و..... و حتی چند بار فکر خودکشی هم به سرم زد اما بعد منصرف شدم

ترو خدا کمکم کنید از این سیاهیی و ظلمات بیرون بیام

[mohsen123]

هم دردیم با این تفاوت که دوست من هم عاشق منه نه خیلی زیاد مثل من . ولی چند بار من باهاش قهر کردم اون اومده آشتی کرده.

تنها راحش اینه که فراموششون کنیم ولی چگونه نمی دونم

[دختر قصه ها]

در جواب دوتاتون که شایدم هر دوتون یکی باشید
با خوندن این مدل تاپیکها واقعا از آینده بچه هام میترسم عجب دور و زمونه ای شده ها
عزیزان من شما آخه مگه سنتون مال عاشقیه ؟ شما به جز دوست داشتن پدر و مادر فعلا نباید هیچ مدل عشق و عاشقی تو سرتون باشه حواستون

[mohamad1379]

سلام مهربانو ممنون نظرتون

من واقعا نمیدونم چطور شد که اینطوری شدم ولی وقتی به خودم اومدم که دیگه وابستگی شدید و علاقه مفرط بهش داشتم و فراموش کردن اینام واقعا کار سختیه

[Ramin231]

در جواب دوتاتون که شایدم هر دوتون یکی باشید
با خوندن این مدل تاپیکها واقعا از آینده بچه هام میترسم عجب دور و زمونه ای شده ها
عزیزان من شما آخه مگه سنتون مال عاشقیه ؟ شما به جز دوست داشتن پدر و مادر فعلا نباید هیچ مدل عشق و عاشقی تو سرتون باشه حواستون

احساس دوستی عمیق در این سن و حس تعلق به گروه یا دوست طبیعی هست.
این مورد که دوستانمون بهش برخورد کردند، عاطفی تر و عمیق تره .

ربطی به همجنس گرا بودن یا عشق و عاشقی ندارند..سن بلوغ و چندسال بعد ، به دلیل ترشح هورمون های مختلف، عکس العمل های عاطفی و روانی (گاها) افراطی روی افراد به وجود می آورد که در بعضی مواقع خود افراد هم از عکس العمل ها و احساسات خودشان تعجب میکنند...

[مدیرهمدردی]

با سلام
ما انسانها چیزهای زیادی برای سرگرمی داریم.
چشممان ، گوشمان، علاقمندی هایمان می تواند به چیزهای زیادی معطوف شود.
وقتی از میان میلیاردها چیز که می توانیم به سراغشان برویم و وقت خود را پرکنیم ، همه را مسدود می کنیم و فقط انرژی و علاقه خود را با تخیل یکجا سرمایه گذاری می کنیم. وابستگی پیش می آید.




راه برون رفت:
فهرستی از علاقه مندیها و چیزهایی که ممکن است دوست داشته باشید تهیه کنید.
مثل:
ورزشها
خوراکی ها
تفریح ها
فیلم و سینما
موسیقی
کلاسهای مختلف
سرگرمی های مختلف
افراد و فامیل و آشناهایی که اطرافتان هستند.
و ....
بعد در برنامه ات برای همه آنها که دوست داری و می توانی مشغول آنها باشی وقت مناسب بده.



اینطوری انرژی ها و دوست داشتن هایت بین همه تقسیم می شود و تمرکز آن از روی یک نفر می رود. در ضمن در زمان بیکاری خود روی یک چیز خیالبافی نکن.
وقتی به یک چیزی زیادی فکر کنی، بی جهت آن را برای خود خیلی مهم می کنی و وابسته می شوی